بحران صندوق‌های بازنشستگی ابرچالش اقتصاد کشور است

غلامرضا پناه؛ عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

فلسفه وجودی و رسالت صندوق‌های بازنشستگی به منزله تامین امنیت اقتصادی افراد تحت پوشش خود پس از فراغت از کار و در نتیجه بهبود شاخصه‌های رفاه و توسعه اجتماعی برای آنهاست. در واقع وجود یک نظام حمایتی، پشتیبانی و اجتماعی مناسب، چه در دوران خدمت و چه در زمان بازنشستگی جزو پارامترها و شاخص های مهم رفاه و پیشرفت اقتصادی هر کشوری به شمار می آید لذا مسئولان و متولیان امر در هر کشوری تلاش وافری در جهت توسعه و گسترش پوشش موسع سازمان‌های اینچنینی دارند و موضوع‌های اقتصادی و مدیریتی آنها را با دقت و نگاه ویژه ای رصد می‌کنند تا احیانا با سلطه مدیریت ناکارآمد و فاقد پیش بینی مناسب از وقایع آینده، مسیر تحقق پس لرزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را مهیا نکند اما در ایران در سایه عدم مراقبت‌های مکفی، رانت‌های مدیریتی فاقد کفایت لازم، عدم طراحی برنامه راهبردی و در صورت وجود برنامه به دلیل عدم پایش و نظارت جامع و کامل، منجر به بحران‌های حادث شده در صندوق‌های بازنشستگی شده که در صورت عدم کالبدشکافی و ارائه طریق و تلاش مجدانه در جهت حل مشکل در آینده نزدیک این بحران تبدیل به یک ابر چالش بزرگ اقتصادی و اجتماعی در کشور خواهد شد.

 با عنایت به وجود ۱۸ صندوق بازنشستگی در ایران که تقریبا همگی کم و بیش وضعیت مشابهی دارند و در مجموع ۶/۲۳ میلیون نفر بیمه پرداز و مستمری بگیر را تحت پوشش خود قرار داده اند از این تعداد چهار صندوق در حال حاضر بدون کمک دولت از محل منابع داخلی خود قادر به پرداخت حقوق و مزایای مستمری بگیران خود نیستند و هر ساله میزان کسری آنها در بودجه سنواتی در نظر گرفته می شود. قابل ذکر است که سایر صندوق ها به استثنای سازمان تامین اجتماعی عمدتاً کسری خود را از محل دستگاه‌های اجرایی ذی ربط خود تامین می‌کنند مانند صداوسیما، بانک مرکزی، نفت و ... و اما برای بررسی وضعیت این صندوق‌های بازنشستگی به دو صندوق بزرگ و مهم می پردازیم در عین حال مابقی صندوق ها نیز وضعیت مشابهی دارند. 

الف)موضوع‌های مطروحه در باب صندوق‌ بازنشستگی کشوری:

۱- کمک دولت به صندوق بازنشستگی کشوری در سال ۱۳۹۸ مبلغ ۳۷ هزار و ۸۶۹ میلیارد تومان، در سال ۱۳۹۹ مبلغ ۵۷ هزار و ۱۲۱ میلیارد تومان، در سال ۱۴۰۰ مبلغ ۷۳ هزار میلیارد تومان، در سال ۱۴۰۱ مبلغ ۱۳۴هزار میلیارد تومان و در لایحه بودجه ۱۴۰۲ مبلغ ۲۰۷ هزار میلیارد تومان پیشنهاد شده که در عمل ۱۰ درصد بودجه عمومی دولت به صندوق بازنشستگی کشوری اختصاص یافته است. این میزان از بودجه در واقع آژیر خطر را برای دولت و برای اداره کشور به صدا درآورده است.

۲- نرخ پشتیبانی در صندوق بازنشستگی کشوری به زیر عدد یک (۶۵ صدم) رسیده است. مفهوم آن این است که به ازای هر یک نفر مستمری بگیر زیر یک نفر بیمه پرداز وجود دارد. در صورتی که استاندارد عدد ۵ است یعنی به ازای هر یک نفر مستمری بگیر باید ۵ نفر بیمه بپردازند تا صندوق در شرایط مطلوب خود باشد که این عدد بسیار گویاست و زنگ خطر دوم را به صدا در آورده است. (۸۳۴/۹۱۷ نفر بیمه پرداز در مقابل ۵۰۳/۵۷/۱ نفر مستمری بگیر) 

۳-بر اساس آخرین گزارش ارائه شده در مجلس شورای اسلامی در مورخه ۲۰ دی ماه سال ۱۴۰۱ از ۱۸۷ شرکت اقتصادی زیر مجموعه صندوق بازنشستگی تنها ۴۳ شرکت سودده است یعنی مابقی دارای زیان انباشته یا مشمول ماده (۴۱) قانون تجارت هستند. صندوق بازنشستگی کشوری از سال ۱۳۶۷ با دارا بودن بخشهای اقتصادی اقدام به سرمایه گذاری کرده است که با تشکیل شرکت سرمایه گذاری در جهت مولد سازی و ارتقای ارزش افزوده دارایی‌ها و سرمایه‌های حاصله از حق بیمه های دریافتی به فعالیت پرداخته و برخی شرکتهای دولتی که عمدتاً از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰ در قالب رد دیون و یا واگذاری به تعداد ۶۰ شرکت به این صندوق منتقل شده که بررسی عملکرد این مجموعه نشان میدهد از سال ۱۳۹۶ تا سال ۱۴۰۰ منابع حاصل شده از سود فعالیت‌ها اقتصادی آنها از ۶ درصد به ۱۴ درصد رسیده است بنابر این ۸۶ درصد منابع ورودی سازمان مربوط به بیمه های دریافتی و کمک‌ها دولت بوده که البته سهم متعلق به بیمه ها عدد قابل توجهی نیست. این شاخص خود گواهی است بر پایه لرزان صندوق و ناکارآمدی مجموعه سرمایه گذاری هایی که امروز نمی توانند نقش خود را به عنوان تکیه گاه و پشتیبانی مطمئن به منصه ظهور برسانند.

 ۴- به طور طبیعی یکی از درآمدهای اصلی صندوق بازنشستگی باید از محل سهم دریافتی از طریق بیمه پردازان محقق شود اما در عمل حق بیمه های دریافتی در سال ۱۳۹۶، ۲۳ درصد که در سال ۱۴۰۰ به ۱۳ درصد کاهش یافته است و همواره سهم پرداختی دولت بیش از ۶۰ درصد سبد منابع این صندوق را تشکیل می دهد.

ب) سازمان تامین اجتماعی 

سازمان تامین اجتماعی ایران،سازمان بیمه‌گر اجتماعی عمومی غیر دولتی است. این سازمان وظیفه پوشش اجباری کارگران، حقوق بگیران و پوشش اختیاری صاحبان حرف و مشاغل دولتی و آزاد را بر عهده دارد، این سازمان اولین، قدیمی‌ترین و بزرگترین سازمان تامین اجتماعی و درمانی در ایران است که متعلق به بیمه شدگان است. تاریخچه تامین اجتماعی در ایران به تصویب اولین قانون استخدامی کشوری در سال ۱۳۰۱ باز می گردد. 

موضوع‌های مهم مطروحه در سازمان تامین اجتماعی:

۱- بزرگترین صندوق تأمین اجتماعی بازنشستگی در کشور با جمعیت ۹/۱۷ میلیون نفر اعم از بیمه پرداز و مستمری بگیر که حدود ۵/۳ میلیون نفر آن مستمری بگیر هستند و از تعداد ۵/۱۴ میلیون نفر بیمه شده اصلی ۵/۱۰ میلیون نفر آن بیمه شده اجباری که حق بیمه کامل خود را پرداخت می کنند و مابقی افراد، بیمه های خاص و بیمه های حمایتی هستند که پرداخت آنها معمولا با تاخیر انجام می شود. 

۲- نرخ پشتیبانی در صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی ۲/۴ است به این مفهوم که به ازای هر یک نفر مستمری بگیر ۲/۴ نفر بیمه پرداز وجود دارد که کمی نسبت به حالت استاندارد انحراف دارد که در واقع یک آلارمی است که چنانچه علاج قبل از وقوع نشود، زنگ خطر در این مجموعه معظم به صدا در خواهد آمد. 

۳-مطالبات معوق سازمان ظاهراً از دولت در سال ۱۴۰۱ از مرز ۵۰۰ هزار میلیارد تومان گذشته است. این موضوع دومین زنگ خطری است که به صدا درآمده است. قابل ملاحظه است که این دیون معوق محصول عملکرد همه دولتهای گذشته نیز است که امروز به علت روند کاهشی نرخ پشتیبانی در صندوق افزایش هزینه ها، اجرای همسان سازی حقوق که خود حدود ۷۸ هزار میلیارد تومان هزینه در برداشته، هزینه های سنگین حاصل از بازنشستگی پیش از موعد باعث شده که اثرات آن امروز به روشنی هویدا شود. 

۴- سن بازنشستگی در سال ۱۳۳۰ ، ۵۶ سال بوده و در حال حاضر به متوسط ۵۱ سال تقلیل یافته است در صورتی که در بسیاری از کشورهای جهان سن تعیین شده بالای ۶۳ میباشد. در ایران امید به زندگی از سال ۱۳۳۰ از ۴۶ سال به ۷۶ سال در حال حاضر افزایش پیدا کرده است در نتیجه سن بازنشستگی باید روند افزایشی به خود میگرفت که نه تنها در عمل اتفاق نیفتاده است بلکه با تصویب و اجرای قوانین خلق الساعه و عدم لحاظ آسیب‌ها و موانع آن منتج به کاهش سن بازنشستگی شده که تبعات و آثار منفی بر منابع و عملکرد صندوق بر جای گذاشته است.

۵- بر اساس گزارش مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی تنها ۶ درصد از مصارف صندوق از محل سود سرمایه گذاریهای سازمان تامین میشود. این عدد در سازمانی به قدمت یک قرن بزرگترین صندوق بیمه ای و بازنشستگی در کشور با گستره ای به تعداد ۵/۱۴ میلیون نفر بیمه پرداز تنها خروجی آن برای سازمان با این نسبت که در پایان خرداد ۱۴۰۰ سود عملیاتی و غیر عملیاتی آن ۳۱ هزار میلیارد تومان تقسیم شده است در صورتی که هزینه تنها یک ماه سازمان ۳۵ هزار میلیارد تومان است. این بیلان خود بالاترین ادله برای اثبات ضعف و ناکارآمدی در این ساختار بنگاه داری اقتصادی است. نتیجه گیری از آنچه در این مقال گفته شد و ارائه راهکارهایی برای برون رفت از وضعیت موجود، در ضمن سایر صندوق های ۱۶ گانه دیگر در یک اشل کوچک تر تقریباً وضعیت مشابهی با وضع این دو صندوق دارند. 

۱- صندوق بازنشستگی کشوری با جمعیت ۵/۱ میلیون نفر مستمری بگیر و تقریبآ یک میلیون نفر بیمه پرداز در یک باتلاقی گرفتار شده که به آسانی امکان خروج از این فضا میسور نیست بلکه چاره کار تعیین مدیرانی فهیم و کار آزموده با نگاه صرف ۱تخصصی و ارتقای سطح بهره وری با به کارگیری همه کسانی که دل در گروه موفقیت این مجموعه دارند. 

۲- کاهش مداخلات تکلیفی از طرف دولت و مجلس برای همه صندوق های بازنشستگی بدون پشتوانه ردیف بودجه ای قابل تحقق در همان سال و جلوگیری از قوانین دست و دلبازانه.

۳- تعیین و ارتقای مدیران تخصصی و با تجربه و آگاه به مسائل مدیریتی در شرکتهای زیر مجموعه و ارتقای بهره‌وری و ارزش افزوده در آنها 

۴- اقدام جدی و اساسی دولت برای پرداخت بدهی های خود به سازمان تامین اجتماعی به منظور رفع نقدینگی، تعیین سهم اعتبارات و درج آن در جداول بودجه چون در غیر این صورت بستر استقراض این صندوق از سیستم بانکی و رشد مطالبات آنها از دولت و در نهایت منجر به کسری و زیان انباشته و رفتن به سمت پرداخت کسری بودجه از طرف دولت و در نهایت تبدیل به یک فاجعه ملی در میان مدت خواهد شد. 

۵- امروز صندوق بازنشستگی کشوری با ۵/۱ میلیون نفر مستمری بگیر در لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ مبلغ ۲۰۷ هزار میلیارد تومان برای پرداخت حقوق، اعتبار برایش در نظر گرفته اند. در صورتی که سازمان تامین اجتماعی با ۵/۳ میلیون مستمری بگیر و ۵/۱۴ میلیون بیمه پرداز امروز و تبدیل آن به مستمری بگیر فردا چه وضعیتی پیدا خواهد کرد پس باید از حالا تدبیری اندیشیده شود و موارد مذکور مد نظر قرار گیرد تا این سازمان در نقطه سر به سر قرار دارد باید فکری کرد. در غیر این صورت اگر بیماری سایر صندوق ها به اینجا هم سرایت کند حکم سرطان را پیدا خواهد کرد و دیگر علاجی به جز درد و رنج و گرفتاری تا مرگ آن فرا رسد، وجود نخواهد داشت. امروز نقدینگی یکی از مسائل مهم صندوق تأمین اجتماعی است و با دریافت مطالبات خود می تواند از این مرحله عبور کند و برای آینده نیر تدبیری بیندیشد ولی واقعآ فردا دیر است آن موقع کل معوقات هم پرداخت شود از گرفتاری، زیان انباشته و سایر مشکلات خارج نمی شود. 

۶- در پایان بحران در صندوق های بیمه ای و بازنشستگی به دلایل مختلف یک پاشنه آشیل جدی برای هر حکومتی است. زیرا قشر وسیعی از جامعه آماری بسیار گسترده‌ای، آن هم از همه طبقات اجتماعی در آن قرار دارند، موضوع پرداخت حقوق یک مساله است و یک جمعیت ۴۴ میلیونی که از خدمات درمانی این صندوق ارتزاق میکنند هم مساله دیگری است که همه را تحت تاثیر قرار می دهد. 

در نهایت بحران در این صندوق منجر به بحران در تمام عرصه های مختلف جامعه اعم از ،سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، رفاهی و حتی درمانی هم می شود و آثار آن در حوزه های صنعت اقتصاد و بودجه خود را نشان می‌دهد. در بودجه دولت ۴۶ درصد افزایش را شاهدیم و در بودجه سازمان بازنشستگی ۸۶ درصد رشد را شاهدیم. آیا بهتر نبود یک رقمی هم به سازمان تامین اجتماعی می پرداختند. همین تصمیم هاست که بودجه را به نماد یا شاخص ارزیابی دولتها تفسیر می کنند و به تعبیری بودجه را می توان عصاره فضایل دولتها قلمداد کرد. با توجه به آگاهی و شناخت هم دولت و هم مجلس از وضعیت نقدینگی و مشکلات صندوق ها به ویژه تامین اجتماعی جای تعجب است که ردیفی منهای ۱۶ هزار میلیارد در راستای خدمات تعیین شده هیچ عددی به سازمان تامین اجتماعی با این حجم از گرفتاری و مشکلات دیده نشده است.