نقد مجازاتگرایی در برخورد با روزهخواری
عمادالدین باقی؛ جامعهشناس و پژوهشگر حقوق بشر
هر سال داستان برخورد جزایی با روزهخواری تکرار میشود. در کشورهای اسلامی با شروع رمضان جشن میگیرند و تمام ماه رمضان ماه جشن و شادی است و عید فطر به اوج میرسد و در چنین فضایی برای روزهخواری هنجار شکنانه هم مجازات مقرر کردهاند. در ایران با شروع رمضان، فضای ریاضت و سوگ و ندبه در رسانه رسمی و مساجد و مکانها مذهبی به شدت تغلیظ میشود و نه تنها از جشنها و شادیهای کشورهای اسلامی خبری نیست که داستان داغ و درفش مطرح است و هر سال ابتکار تازهای برای تضییقات تازه تر فراهم میشود بدون اینکه به حقوق شهروندی به عنوان معیار اصلی واجب الرعایه در حکومت داری توجه شود. از آنجا که شهادت امام علی (ع) پیشوای بزرگ شیعیان نیز در ماه مبارک رمضان رخ داده است، برخلاف دیگر جوامع اسلامی سنت سوگواری در رمضان در میان شیعیان نهادینه شده است. هر چند در طول تاریخ این سنت محدود به همان ایام ضربت و شهادت بود و مانعی برای شادی های رمضانیه به وجود نمیآورد اما در دوره جمهوری اسلامی با پیشواز و نیز سوگها پس از شهادت حالت سوگ را به روزهای بیشتری گستراندهاند.
۱. مجازاتهایی که در ایران انجام شده است هر سال اخباری درباره مجازات روزه خواری به طور رسمی در رسانه ها منتشر میشود برای مثال در سال ۱۴۰۰ خورشیدی حجتالاسلام اسماعیل صادقی نیارکی، دادستان عمومی و انقلاب قزوین گفت: «۲۰ روزهخوار در قزوین به شلاق و جزای نقدی محکوم و حکم آنان اجرا شد». از این دست خبرها از شهرهای دیگر هم وجود دارند. امسال نیز دادستان کل اعلام می کند با هرگونه روزه خواری حتی در خودروی شخصی! برخورد قانونی میشود یا اعلام شد، نان بربری نماد صبحانه است و فعالیت نانوایی های بربری ماکو در صبح های ماه رمضان ممنوع شد. امسال (۱۴۰۲) نیز پلمب برخی مراکز به خاطر روزه خوری گزارش شده است.
هر چند در رمضان ۱۴۰۲ که مصادف با ایام نوروز بود خبرهای مثبتی مانند خبر ۸ صبح شبکه خبر اعلام کرد پلیس اماکن و دادستان کل کشور به رستورانها مجوز دادهاند که با پوشاندن پنجرهها در ماه رمضان از مشتریان پذیرایی ،کنند، از جمله در مشهد که ابتدا دادستان اجازه نداده بود تصمیم عاقلانه در سیزده بدر هم در بسیاری از پارکها و مکانها عمومی مزاحمتی برای آن دسته از شهروندان که روزه نبودند، ایجاد نکردند و این همان کاری است که باید میکردند چنان که در خود مردم و حتی میان آنها که سر یک سفره نشسته بودند برخی هم روزه دار بودند و هیچ مسالهای بینشان وجود نداشت و عذرهای همدیگر را می فهمیدند و می دانستند قصد اهانت نیست. در عین حال در مواردی هم خلاف این رویه مشاهده شد مانند فیلم حمله به جمع خانواده ها در سیزده بدر در جاده ماسوله.
۲. در کشورهای دیگر وضعیت چگونه است؟
در کشورهای اسلامی دیگر ضمن رونق جشن و شادی، برای روزه خواری مجازاتهایی مقرر کردهاند. در عربستان سعودی شلاق و زندان و در صورتی که فرد روزهخوار از اتباع خارجی باشد تبعید میشود در امارات؛ یک ماه حبس یا پرداخت ۲۰۰۰ درهم جریمه نقدی، در عراق؛ پنج روز حبس در قطر؛ سه ماه حبس یا پرداخت ۳۰۰۰ ریال جریمه نقدی در کویت؛ یک ماه حبس یا پرداخت ۱۰۰ دینار جریمه نقدی در بحرین؛ سه ماه حبس در اردن؛ یک ماه حبس و نیز پرداخت ۲۵ دینار جریمه، در عمان؛ چند ماه حبس و در سومالی سنگین ترین مجازات یعنی اعدام است (باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۳۹۶). در ایران مجازات فرد روزه خوار ۷۴ ضربه شلاق یا ۱۰ روز تا ۲ ماه زندان است.
۳. پیامد مجازات گرایی
مجازات گرایی در عبادات در صورت موفقیت تنها موجب میشوند که عدهای دچار رفتارهای هیستریک شوند و تصور مطلوبی از دین نیابند و افراد زیادی هم چه با عذر چه بدون عذر روزه نمیگیرند و در خلوت خود افطار می کنند زیرا از خدایی که ناظر و حاضر است هیچ بیمی ندارند و او را این گونه نمیشناسند که بندهاش را صرفاً به خاطر روزه نگرفتن به دوزخ میفرستد. به ویژه که بسیاری از افراد عذرهایی دارند و خداوند را رحمان و کریم و بی نیاز می دانند اما از بنده خدا میترسند. در جامعه ای که ترس از بنده خدا جای ترس از گناه و عشق به خدا را بگیرد دین وسیله فریب و ریای عده ای از افراد تبدیل می شود.
شیوه رویارویی با روزه خواری نشان دهنده این است که سکانداران، درک درستی از فلسفه حکومت ندارند. هر چند عالمان برجسته ای اساساً اعتقاد دارند در اسلام نظریه حکومت وجود ندارد اما اگر نظریه رقیب آن را هم بپذیریم، حکومت ابداع اسلام نیست بلکه یک برساخته بشری است که از هزارههای پیش از اسلام تاکنون در همه جهان وجود داشته. فلسفه حکومت تدبیر امور و تسهیل زندگی برای عامه مردم است. فلسفه حکومت در دنیای امروز این نیست که گروه خاصی یک برداشت مختص به خود از یک آیین را مر حقیقت بدانند و آن را به همه شهروندان به زور تحمیل کنند.
۴. حرف معترضین مجازات
اولاً،معترض بودن به جرمانگاری و مجازات روزهخواری لزوماً به معنای مخالف روزه بودن یا مخالف عقاید مذهبی بودن نیست. ثانیاً خردورزی حکم میکند، سخن معترض را با هر دلیل و انگیزهای که برای مخالفت دارد، بشنویم. در برخی کشورهای اسلامی این مجازاتها اعتراضاتی را برانگیخته است. سال ۱۴۰۰ خورشیدی در تونس عدهای برای حق خوردن و آشامیدن در ماه رمضان تظاهرات کردند. روی پلاکارد نوشته شده بود:«چرا اینکه تو روزهبگیری و من بخورم، آزارت میدهد؟» واقعیت این است که چالشهایی وجود دارند که نمیتوان بر آنها چشم بست و با گفتن اینکه غلط میکنند یا حکم شرع فلان است یا به اتکای قوای تنبیهی مساله را پایان یافته تلقی کرد. ابهامات و پرسشهایی از نظر حقوق فردی و اجتماعی در این زمینه وجود دارند که باید روشن شوند اما از نظر فقهی حقوقی حقوق بشری چگونه باید با مساله مواجه شد؟ عنصر قانونی این اقدامات چیست که دادستان میگوید، برخورد قانونی می کنیم؟
۵. عنصر قانونی مجازات روزه خواری
طبق ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی «هر کس علناً در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرام نماید. علاوه بر کیفر عمل به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحه دار نماید فقط به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه با ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.» این قانون ابهاماتی دارد و این پرسش را ایجاد میکند که آیا قانون گذار می تواند چنین قانون مبهمی را وضع کند؟ این قانون یک اشکال بنیادی و چند اشکال موردی و محتوایی دارد.
اشکال بنیادی اش این است که نسبت این نوع قوانین با حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت که در اصل ششم قانون اساسی آمده باید روشن شود.
۶. آیا از نظر شرعی، روزه خواری مجازات دارد؟
مجازات روزه خواری در فقه سنگین تر از آن است که در قانون مجازات اسلامی آمده است اما آیا آنچه که به عنوان روزه خواری شناخته شده و موجب برخورد با شهروندان میشود همان است که در فقه آمده است؟ گرچه قانونگذار در ایران در این حد عقلانیت داشته که مجازات تکرار روزه خواری در فقه را فاکتور گرفته اما در فقه در باب تعزیر و حد روزه خواری آمده است: «اگر کسی در ماهرمضان از روی علم و تعمد روزهخواری کند و چنین کاری را حلال بشمرد مرند شده است؛ بلکه اگر کسی روزه خواری را حلال بشمرد هر چند خود به روزه خواری مبادرت نورزد، باز هم محکوم به ارتداد است. اما اگر روزه خواری کند بدون اینکه آن را حلال بداند با ۲۵ ضربه تازیانه تعزیر میشود و اگر برای بار دوم روزه خواری کرد و تعزیز شده در مرتبه سوم اعدام می شود و احتیاط واجب این است که در مرتبه چهارم اعدام شود. (یزدی، عروة الوثقی، ج۲، ص ۳۸ مساله (۱۳) به نظر می رسد که اگر محظورات وجود نداشت ادامه مجازات روزه خواری نیز در قانون مجازات میآمد اما مجازات سلب حیات در فقه که خوشبختانه قانون گذار در ایران نپذیرفته است به سختی محل مناقشه است. قرآن کریم تنها موردی که مجوز سلب حیات داده و عنوان مجازات برای آن مقرر کرده جرم قتل است آن هم به صورت تخییری و قابل تعطیل زیرا منحصر به قصاص نکرده و گزینه عفو و دیه نیز در قرآن مطرح شده (مائده آیه ۴۵ و شوری آیه ۴۰) و بر عفو قاتل تاکید دارد. قرآن به این دلیل موارد سلب حیات را ذکر کرده که راه را برای جعل چنین مجازاتی از سوی بشر مسدود کند و به صراحت قتل به غیر حق» را نفی کرده: ولا تقتلوا النفس الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ( آيه ۳۳ سوره اسراء ) و مصداق قتل به غیر حق را خود مشخص کرده و به دست بشر نسپرده است. مجازات سلب حیات برای تکرار روزه خواری (که خوشبختانه قانون گذار آن را نپذیرفته) خلاف آن چیزی است که قرآن کریم بدان تصریح کرده است. حکم سلب حیات و تعزیر در غیر جرم قتل، مستند به روایات است در حالی که فقهای شیعه و سنی، عرض و دماء» را حاکم بر همه احکام و ادله شرعی میدانند که در صورت به خطر افتادن عرض و دماء» واجبات هم تعطیل میشوند؛ لذا روایات به دلیل اینکه ظنی الصدورند صلاحیت مستند قرار گرفتن در هدم عرض و دماه را ندارند و فقها می گویند در امور مربوط به جان نمی توان به اخبار آحاد تمسک کرد تعزیز هم به گفته همه فقها باید پایین تر از کمترین حد (که کمترین حد۴۰ ضربه شلاق برای شرب خمر است) باشد و اعدام تعزیری خلاف شرع و جعل حاکم است نه شارع این صریح قرآن است که پس از بیان حکم خدا میگوید: تلك حدود الله فلا تعتدوها وَمَنْ يَتَعَدٌ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (آيه ۲۲۹ سوره بقره) این احکام، حدود دین خداست، از آن سرکشی نکنید و کسانی که از احکام خدا سربپیچند آنها به حقیقت ستمکارند، یعنی اینها خودشان مجرم اند. نکته دیگر اینکه، تصریح آیات ۱۸۴و۱۸۵ سوره بقره نشان می دهد هیچ اجباری در روزه نیست به گونهای که برخی عالمان عبارت «ان تصوموا خير لكم» و سیاق آیه را حمل بر استحباب و تغییری بودن روزه کرده اند در عین حال از نظر اکثر علمای فریقین روزه یکی از واجبات و جزو فروغ دین شمرده شده است بدون اینکه هیچ دلیلی برای چنان مجازات سنگینی وجود داشته باشد.
۷. چه نوع روزهخواریای جرم است؟
و اما درباره مجازات روزه خواری باید روشن شود که چه نوع روزه خواری ای جرم است؟ طبق اصل ممنوعیت اجبار، اصل بر این است که نمیتوان کسی را به خاطر روزه خواری مجازات کرد. لا إكراه في الدِّينِ قَد تَبَيَّنَ الرَّشْدُ مِنَ الْغَيْ (بقرة, آیه ۲۵۶). همه مفسران به خاطر وضوح و صراحت آیه، هر نوع اجبار و اکراه در دین را نفی کرده اند. این آیه ناظر به اصول اعتقادات است و هنگامی که در اصل دین و اصول اعتقادات اکراه» جایز نیست چگونه می تواند در فروع جایز باشد؟ بدون شک خواهند گفت هیچکس مجبور به روزه داری نشده و اگر کسی مسلم باشد. و در خلوت خود روزه خواری بدون عذر کند. ترک واجب کرده و عقابش میان او و خدای اوست و فقط روزه خواری در ملاعام از جنبه عمومی جرم مجازات دارد. در قرآن کریم همین که احتمال مشقت در روزه مسافر است، شرع اجازه داده که فرد افطار کند یا روزه بگیرد. پس نه تنها مشقت که در کلمه یطیقونه به آن تصریح شده بلکه احتمال مشقت هم موثر است. بنابراین نمیتوان آبخوریها و رستورانها را بست که کسی نتواند تناول کند یا اگر کسی روزه ،نبود مجازات شود. هر چند در ماه رمضان امسال شنیده شد که به برخی رستورانها اجازه داده شده است که با کشیدن پرده و عدم نمایش و تجاهر پذیرای کسانی باشند که به هر دلیلی او غالباً با عذر روزه نیستند و این اقدامی ستوده است. پیش از انقلاب همچنین رویهای وجود داشت بههمین دلیل هیچگاه روزه داری به یک مساله تبدیل نشد و فقط در این ۴۰ سال با چنین مساله ای مواجه بودیم. حتی در سدههای قبل نیز با وجود احکام سختگیرانه فقهی اما در عمل فقط دو موضوع عذر و تجاهر ملاک بود لذا شاهد سخت گیری نبودیم. این با کسی که به گونهای رفتار کند که عموم مطمئن باشند به قصد به سخره گرفتن روزه افطار میکند. فرق دارد. اهانت به عقاید دیگران در همه جای دنیا ممنوع است. برخوردهای پلیسی مبتنی بر یک فرض باطل است و آن اینکه هر کس در ملاعام آب یا خوردنی استفاده کرد، مصداق تظاهر به روزه خواری و اهانت است در حالی که اولاً اصل بر برائت است؛ مگر اینکه خلافش ثابت شود، یعنی اصل بر این است که تظاهر و لجاجت نیست مگر اینکه به دلایلی خلاف آن ثابت شود. دوم اینکه، اهانت از عناوین قصدیه است، یعنی باید ثابت شود که فرد روزه خوار قصد اهانت داشته است. سوم اینکه در عناوین قصدیه، انکار، مسموع است و اگر کسی گفت چنین قصدی نداشته باشد از او پذیرفته شود. مشکل جدی در جامعه ما این است که وقتی ایدئولوژی بر قدرت سیاسی تکیه میزند به ناگزیر بسیاری از امور از مدار مذهبی خارج شده و سیاسی میشوند. همان طور که حکومت روزه خواری در ملا عام را جرم انگاری می کند. برخی از مخالفان حکومت هم برای حمله به باورهای ایدئولوژیک حکومت از روش اعتراض و مقاومت منفی بهره گرفته و با تظاهر به روزه خواری می خواهند شکست هژمونی نظام سیاسی را به رخ بکشند. دین داران میانهرو نیز درمانده میشوند زیرا از یک سو با روشها تنبیه در امور دینی مخالف اند، از سوی دیگر گمان میکنند در مسیر مخالفت با این روش غیر منطقی جاده صاف کن گروهی می شوند که تعمداً به قصد شکستن ارزشهای مورد قبول حکومت، تظاهر به روزه خواری می کنند. از سوی دیگر در شرع، روزه خواری فی نفسه گناه یا جرم نیست بلکه تجاهر و تظاهر عمدی و آگاهانه به روزه خواری به منظور بی احترامی به عقاید دیگران جرم است. برخی به استناد اینکه اکثریت جامعه مسلمان است این تظاهر را مستوجب مجازات میدانند اما از منظر حقوق بشری و در قوانین همه کشورها «بی احترامی عمدی» به عقاید و باورهای دیگران حتی اگر در اقلیت باشند، ممنوع است البته به جز فرانسه که آن را هم مصداق آزادی بیان میدانند مگر اینکه به عقاید مورد احترام آنان مانند هولوکاست و..... اهانت شود در کشورهای غربی برای رعایت اعتقادات اقلیت، تولیدکنندگان موادغدایی حریم را ملزم می کنند که روی بستههای غذایی از مارک حلال یا بدون الکل استفاده کنند. در آنجا که اکثریت غیر مسلمان هستند هیچ کس نمی تواند به نوشیدن و خوردن آنها معترض باشد اما اگر کسی تهتک کند، یعنی با هدف اهانت به عقاید اقلیت به گونهای رفتار کند که موجب برانگیختن خصومت مذهبی شود رفتارش منع قانونی دارد.
۸. آیا هر حرمتی، مجازات دنیوی دارد؟
اولاً روزه داری، یک تکلیف فردی است نه عبادت جمعی مانند نماز جمعه. حتی در عبادات جمعی مانند نماز جمعه هم اختلاف زیاد در وجوب و عدم وجوب آن وجود دارد.دوم اینکه به صرف واجب يا حرام بودن عملی نمی توان تارک یا مرتکب آن را مجازات کرد. هیچ کس را به خاطر ترک نماز مجازات نمیکنند ولو اینکه علناً نماز نخواند. در تمام ۴۳ سال گذشته در حکومت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی نیز هیچ کارمندی را به خاطر نماز نخواندن در اداره تنبیه نکردهاند و در همه ۱۴۰۰ سال گذشته از حکومت پیامبر تا امروز در همه کشورهای اسلامی نیز اینگونه بوده است. روزه نیز مقامی چون نماز دارد. در باب محرمات هم به قول ظریفی (جعفر محمدی، سردبیر عصر ایران برای مثال، آیتالله مکارم شیرازی درباره سیگار صراحتاً حکم به حرام بودنش داده است؛ اما آیا شرکت دخانیات را منحل و خریدوفروش سیگار را ممنوع میکنند یا برای سیگاری ها به عنوان کسانی که در ملأعام مرتکب فعل حرام می شوند، تعزیر شرعی تصویب می کنند؟ یا در مثال دیگر، ریا حرام است اما آیا تاکنون کسی را به خاطر ریا مجرم شناختهاند؟ بلکه برعکس، بانکهای جمهوری اسلامی ربوی ترین نظام بانکی جهان را تشکیل می دهند. سوم اینکه، حرام بودن روزه خواری دلیل بر مجازات کسی که در ملاعام روزه می خورد نیست مگر اینکه احراز شود به قصد توهین به عقاید دیگران بوده و احراز آن از طریق نیت کاوی میسر نیست بلکه باید به صورت جرم مشهود باشد که در شرع اصطلاح «تهتک» و «تجاهر» برای آن به کار میرود که معادل فارسی اش بیپروایی است یعنی نمایش نوعی دهن کجی جهر یعنی بلند فریاد کردن و با صدای بلند چیزی را اعلام کردن و تجاهر به روزه خواری، یعنی با صدای بلند و با رفتاری نمایشی و تبلیغی این عمل را انجام دادن به همین روی گفته میشود، ارتکاب گناه از روی جهل با سهو، تجاهر محسوب نمیشود. اما آیا ضابطین می توانند در تمام مواردی که افراد در ملأعام روزه می خورند را مصداق تجاهر بشمارند؟ و چون قطعاً نمیتوانند مدعی چنین سخنی باشند زیرا خلاف واقع و تهمت به شهروندان است اگر کسی را بدون احراز این قصد تنبیه کنند، رفتاری ناقض حقوق اولیه شهروندان و سلب آزادی آنها به شمار می رود. در یک جامعه اسلامی نیز بخش بزرگی از مردم با عذر یا بدون عذر روزه نمی گیرند. آیات ۱۸۴ و ۱۸۵ سوره بقره صراحتاً سه گروه را از روزه داری معاف کرده است: ۱- بیماران. ۲- مسافران. ۳-آنان که طاقت روزه ندارند و دچار مشقت می شوند. میرزا ابوالقاسم قمی مشهور به میرزای قمی میگوید اگر شخصی خوف از ضرر داشته باشد، می تواند روزه را بخورد (جامع الشتات،جلد ۲ص ۴۶۴)،آیتالله منتظری در رساله عملیه خود ضمن بیان فهرست کسانی که «کسانی که روزه بر آنها واجب نیست» در مساله ۱۵۸۴ میگویند: «اگر روزه موجب ضعف انسان شود، نمیتواند از گرفتن آن خودداری کنند ولی اگر به حد حرج و مشقت برسد، میتواند روزه نگیرد و بعد قضای آن را به جا آورد ولی بنابر احتیاط تنها به مقدار ضرورت غذا یا آب مصرف نماید. بنابراین به جز غیر مسلمانان یا مسلمانی که روزه نمیگیرد، بخش زیادی هم شرعاً جایز نیست روزه بگیرند مانند بیماران ( به حکم دو آیه ۱۸۴ و ۱۸۵ سوره بقره)، آنها که باید دارو مصرف کنند زنان باردار سال خوردگان، مسافران کسانی که با روزه دچار مشقت میشوند و... که گاهی ممکن است تا نیمی از جمعیت را تشکیل دهند و نهادهای عمومی و حکومتی مکلف اند از دسترسی به تسهیلات لازم در این ایام ممانعت نکنند اما آبخوری ها در مترو و مکانهای عمومی و غذاخوریها بسته میشوند. این در حالی است که از قول پیامبر نقل میکنند: الصائم في السفر كالمفطر في الحضر، همان اندازه که روزه خواری در رمضان گناه دارد، روزه بودن مسافر هم گناه است.
مرحوم مطهری برخی رفتارها در باب روزه را بر خلاف قاعده پسر در قرآن و ناشی از رگ عوام زدگی می داند: «قرآن میگوید در سفر که می روی نمازت را شکسته بخوان روزه هم نگیر، قرآن می فرماید: و من كان مريضاً أو على سفر فعدة من أيام آخر هر که مریض یا در سفر است نباید روزه بگیرد، بگذارد برای روزهای بعد. چرا؟ خود آیه دلیلش را می گوید: برید الله بكم اليسر ولا يريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ خدا در تکالیفی که برای شما معین می کند، آسانی و سهولت را میخواهد نه سختی این شریعت، شریعت سهله و سمحه است. ولی اغلب مردم قبول نمیکنند. در صدر اسلام که تازه تکلیف روزه آمده بود، در ماه رمضان جنگ بدر پیش آمد. پیغمبر اکرم فرمود:چون در حال سفر هستید نباید روزهبگیرید. مردم می گفتند: چطور میشود ما در ماه رمضان روزه نگیریم؟ واقعاً ناراحت بودند که روزه خودشان را افطار کنند. مرحوم آقا شیخ عبدالکریم در این اواخر پیر شده و مریض احوال بودند ولی در ماه رمضان گاهی روزه میگرفتند. به ایشان گفتند فتوای خود شما برخلاف این است، در فقه می گوید اگر کسی خوف ضرر داشته باشد نباید روزه بگیرد. اصلاً خود شیخ و شیخه (مرد پیر و زن پیر موضوعیت دارد خودشان از مستثناها هستند که لازم نیست احتمال ضرر بدهند. اینها اگر مشقت هم برایشان باشد نباید روزه بگیرند. میگفتند: فتوای خودم این است،ولی آن رگ عوامیام نمیگذارد که من روزه ام را بخورم. البته همین جور است، ولی دستور اسلام غیر از این است» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج۲۱، ص: ۱۷۳ اسلام و مقتضیات زمان (۲) برآیند برای دل چسب کردن عبادت روزه باید فضای رمضان را از عبوسی و ترشی خارج کرد و فضای شاد به آن بخشید. در مواجهه با روزه خواری از سوی حکومت بایــــد اصل التزام به حقوق فردی و حقوق شهروندی مقدم بر هر چیزی باشد و جز در موردی که به صورت جرم مشهود، مصداق تهتک باشد نباید رویکرد تنبیهی را غالب کند و تسهیلات شهری را برای شهروندان ممنوع و از دسترس خارج نماید زیرا بخش قابل توجهی از شهروندان معاذیر شرعی دارند مانند سالخوردگان بیماران مسافران، اهل مشقت و... و در غیر این صورت، حکومت خودش میدانی برای کسانی فراهم می کند که بیحرمتی به روزه و مناسک مذهبی را وسیله مبارزه سیاسی قرار میدهند و با توسل به تنبیه و مجازات نتایج معکوس می گیرد.
دیدگاه خود را بنویسید