نباید فراموش کرد که جان ایرانی در برابر هر نوع نگاه حذفی نسبت به هر یک از میراث فرهنگیاش مقاومت خواهد کرد.
سید حمید موسویان؛ دینپژوه
اسطورهها نمادهای یک فرهنگاند. هر فرهنگی با اسطورههای خود زندگی میکند و معنای زندگی را از آن میجوید. فرهنگ درازدامنی مانند فرهنگ ایرانی به راحتی باورها، شخصیتها و امور مختلف را به درون خود راه نمیدهد؛ ممکن است مانند میهمانی از آن پذیرایی کند ولی در زمان مقتضی میهمان خود را بدرقه مینماید. جبر زمانه یا قدرت حکومتها ممکن است چند صباحی باعث تغییر در شرایط و وضعیت جامعه ریشهداری مثل ایران شود ولی هرگز نمیتواند برای همیشه آن را تحت تاثیر خواستههای خود قرار دهد؛ در اولین فرصت که شرایط بازگشت به حالت اصلی فراهم باشد، فرهنگ کار خود را میکند. جامعه ایران با انتخاب محورهایی از فرهنگ اسلامی، آنها را در درون خود جای داد و با بازخوانی و بومیسازی آن رنگ خود را به آنها زد. به همین خاطر تفسیر و فهم ایرانی، رنگ و بوی خاص خود را دارد. یکی از آن چیزهایی که در دوره اسلامی به ایران منتقل شد و رنگ ایرانی به خود گرفت، شخصیت امام علی (ع) است.
علی (ع) برای ایرانیان یک عرب در تاریخ نیست؛ یک نماد است که با او میتوان راهی برای زندگی کردن یافت. حتی در دورهای که ایران از نظر ظاهری شیعه علی نیست، بارقههای این ارادت به امام را میتوان در اشعار بزرگان ادبیات فارسی مشاهده کرد.
اینکه حماسهسرایی مانند فردوسی که به دنبال احیای فرهنگ ایرانی است امام علی (ع) را با تکریم یاد می کند، جای شگفتی ندارد. شاعران عارفی مانند عطارنیشابوری و مولوی ارادت ویژهای به امیرالمومنین دارند. کسایی مروزی، نظامی، سنایی، سعدی و حافظ را هم باید به نام این مشاهیر افزود.
علی(ع) برای ایرانیان، نماد عزت و سربلندی است؛ نماد عظمت و بزرگی، نماد شجاعت و مردانگی، نماد زهد و تقوا، نماد حقطلبی و حقخواهی و شاید از همه مهمتر نماد حاکم عادل. ایرانیان همان اندازه که علی را شیر حق میدانند او را همدرد مسکینان و ضعیفان میبینند. در زمانهای که فاتحان عرب از فخر عرب نسبت به عجم سخن میگفتند، خاطره ایرانی از مساوی شمردنش با عربها توسط امیرالمومنین شیرینکام است.
اما همانطور که اسطورهشناسان گفتهاند، نمادها در یک فرهنگ قومی با ملی دچار افتوخیزهایی میشوند. گاهی یک نماد را در اوج میبینیم و زمانی دیگر چنان بیاهمیت میشود که شاید تصور شود اساساً آن نماد، کارکرد خود را از دست داده است. نمادها زمانی که مورد استفادههای نابهجا قرار میگیرند کمکم ارزش خود را از دست میدهند و به نوعی به محاق میروند. حال پرسش این است: آیا امام علی در جامعه امروز ایران در حال کمرنگ شدن است؟ آیا ابزار قرار گرفتن علی در عرصه سیاسی باعث کم رونق شدن این سکه در بازار خواهد شد؟ تردیدی نیست که استفاده ابزاری توسط متدینان و گروههایی که خود را حق مطلق میانگارند و قدرت سیاسی نیز از آنها حمایت میکند همچون غباری باعث کمفروغ شدن رابطه بخشی از ایرانیان با امام علی خواهد شد. اما فراموش نکنیم، نمادها به راحتی به دست نمیآیند که بهراحتی هم کنار گذاشته شوند. ایران امروز در کشاکش به محاق رفتن نمادهایی مانند امام علی (ع) با نجات آن از دست سودجویان است. با این حال، جدال امروز جامعه ایرانی هر چه باشد ولی یک چیز را نباید فراموش کرد که جان ایرانی در برابر هر نوع نگاه حذفی نسبت به هر یک از میراث فرهنگیاش مقاومت خواهد کرد. قدرت های داخلی و خارجی ممکن است، جامعه را بهسویی بکشانند ولی فرهنگ، قدرتمندتر از آن است که با این بادها از پای درآید. اگر حتی چند صباحی هم نگاهی بتواند غلبه پیدا کند ولی روند کلی را نمی تواند به راحتی دچار تغییر کند.
دیدگاه خود را بنویسید