باید شجاعانه بپذیریم که روش را تغییر دهیم و مسیر دیگری را برای رسیدن به اهداف اتخاذ نماییم
محسن هاشمی رفسنجانی؛ رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در ایام معنوی ماه مبارک رمضان قرار داریم و شبهای قدر را پشت سر گذاشتیم. از مهمترین وظایف یک مسلمان تلاش برای ایجاد تحول در درون خود و در جامعه است که به نوعی شب قدر را میتوان آغاز این تحول دانست. آيه شريفه «إنَّ اللهَ لَا يُغَيْرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بأنفُسهِم» نیز بر همین موضوع تاکید دارد. در دعای تحویل سال نیز از خدا میخواهیم حالمان را به سمت بهترینها و نیکوترین حالها تغییر دهد.
رهبر انقلاب نیز امسال در صحبت هایشان از تحول برای سال ۱۴۰۲ سخن به میان آوردند، «البته تحولی که خواسته دشمنان نباشد و نقاط قوت کشور و ساختار نظام را هدف نگیرد.» لذا؛ باید برداشت درستی از تحول در سال ۱۴۰۲ را تفسیر و معنا کرد که هم مشکلات کشور و مردم را حل کند و هم در جهت اهداف و تلاش دشمن برای تضعیف نظام نباشد. نخستین پرسشی که مطرح میشود این است که باید مراقب کدام دشمن باشیم؟ آیا دشمن برای ما در استکبار جهانی و آمریکا و اسرائیل منحصر میشود یا دشمن و خصم در معارف دینی، معنای فراتر و عمیقتر از دشمن بیرونی دارد؟
تعبیر مشهور پیامبر (ص) درباره جهاد اکبر که نشان از مبارزه با دشمن درونی دارد و مهمتر قلمداد کردن آن از جهاد اصغر که مربوط به مبارزه با دشمن بیرونی است، نشان میدهد که خطر دشمن درونی یعنی منیت، هوای نفس، استبداد در نظر، خودخواهی و تحقیر دیگران، بزرگ.تر از دشمن بیرونی است پس باید در تحولات بهگونهای عمل کنیم که نه دشمن درونی و نه دشمن بیرونی خوشحال و تقویت نشود. اما این تحول باید در کدام چارچوب باشد؟ در نظام جمهوری اسلامی طبیعتاً باید تحول در چارچوب اصول جمهوریت و اسلامیت باشد. اصول اعتقادی اسلامیت عبارتاند از توحید، نبوت و معاد و اصول بنیادی جمهوریت عبارت.اند از مردم محوری و تأمین منافع ملی کشور بنابر این تحول مطلوب باید در چارچوب این اصول صورت گیرد. در شب اول قبر که زمان حسابکشی و پرسشگری از عملکرد یک مسلمان در زندگی است اولین سوالاتی که از متوفی بر اساس اصول اسلامی پرسیده میشود از خدا، پیامبر، دین، کتاب، امام است و پاسخ.ها کوتاه و روشن است. لاالله الهالله، محمدرسولالله (ص)، اسلام، قرآن، علی (ع) و فرزندانش، کعبه و البته خواندن نماز، پرداخت زکات و گرفتن روزه سوالاتی عبادی و وابسته به اعمال شخص است. اصول قطعی و تغییر ناپذیر جمهوریت هم قطعاً بعد از اصول دین تمامیت ارضی ایران دولت مورد قبول آحاد مردم حقوق شهروندی با هر زبان و تبار و جنسیت و مذهب، عدم تمرکزگرایی افراطی در قدرت برای اداره امور کشور و البته توزیع عادلانه قدرت و ثروت است. روشن است که تحول نباید بر همزننده مبانی و اصول باشد بلکه میتواند تحول در استفاده از روشهای مختلف برای رسیدن به همان اصول باشد. یعنی اگر حتی راهی را چند ده سال رفته باشیم و در نهایت نتیجه مطلوب در جهت رسیدن به اصول نگرفته باشیم باید شجاعانه بپذیریم که روش را تغییر دهیم و روش دیگری را برای رسیدن به اهداف اتخاذ نماییم و مواظبت شود که به هویت جمهوری اسلامی آسیبی نرسد. البته نه هویتی که بعضی برای اهداف سیاسی و قدرت طلبی به آن چنگ میزنند. لذا باید تحولی را پذیرا باشیم که کشور را دچار هرج و مرج نکند. اصول دین اسلامیت نظام را تثبیت مینماید، اصول جمهوریت مشروعیت نظام را محکم میکند و بالاخره، رفتار و عمل و کردار مسئولان کارآمدی نظام را به رخ میکشد.
ولی اگر برای انحصار و قدرتطلبی روشهایی نتیجه نداده، نباید با تعبیر شخصی، گروهی، فرقهای این روشها را بهعنوان شیوه کارآمد جا بزنیم و روی آن پافشاری نماییم، بدین صورت حرف پیغمبر حرف امام و حرف دین و حرف اکثریت مردم را زیر پا گذاشتهایم و نظام مقدس جمهوری اسلامی را به سمت قهقرا می.بریم که براساس آیات قرآن، خداوند متعادل از ما نخواهد گذشت. به نظر بعضی، اصل را رها کردهاند و به روشهایی چسبیدهاند که تیشه به ریشه نظام، اسلامیت و جمهوریت میزند و بر شاخه نشسته و بن میبرند. چراکه بدون زبان خوش، کسی دیندار نمیشود، بلکه با زبان بد و خشن و بگیر و ببند که حرام است مردم بیدین هم میشوند. آنهایی که این کارها را تشویق یا انجام میدهند چهبسا تعمدی در کار خود دارند، چراکه نهتنها فایده ندارد، بلکه بغض دین هم ایجاد میکند که البته تا به حال هم کرده است. لذا، بعضی اوقات مدتی رها کردن بهتر است، چراکه زیربنای کار بد چیده شده است، قطعاً روی شالوده ناقص نمیشود بنای بلند را ساخت. پس هدف باید تحول برای رسیدن به اصول باشد تا با پی محکمتری مجدداً عمل شود. متاسفانه اصول را رها کردهایم و چسبیدهایم به بعضی از روشهای غیر اصولی؟!
دیدگاه خود را بنویسید