سازندگی بررسی میکند: قیمت سهام چرا با افت مواجه میشود و آیا این آفت ادامهدار خواهد بود؟
سعید خوشبین؛ خبرنگار سازندگی
باید بخش مهمی از سرمایهات زمینگیر بازار سهام شده باشد که حالوروز این روزهای جماعت سهامدار را بدانی. دوباره آتشی به انبار پنبهشان افتاده و نمیدانند آیندهداراییهایشان چه میشود. این جماعت بهشدت نگران شدهاند و میترسند وقایع سال ۱۳۹۹ دوباره تکرار شود. این ترس خیلیها را به تکاپو انداخته که قبل از تعمیق زیان، عطای سهام را به لقایش بخشند و از بازار خارج شوند. گوش این جماعت هم بدهکار نصایح افرادی نیست که میگویند عجله نکنید، اوضاع به حالت قبل باز میگردد.
آنها که فضای بورس را آنقدر تیره میبینند که میخواهند باروبندیل ببندند و از بازار خارج شوند، همانها هستند که شاید در تله زیانگریزی (Loss Aver- sion) افتاده باشند. این سوگیری که یکی از دهها سوگیری رایج در بازارهای مالی است، میگوید: تمایل افراد به پرهیز از زیان بیشتر از کشش آنها به سمت کسب سود است. این افراد بهمحض اینکه احساس کنند بازار در شرایط ویژه قرار گرفته، خارج میشوند تا زیان نبینند. آیا این روزها بورس تهران هم در تله زیانگریزی افتاده است؟
منقل سرخ
دیروز از پشت مانیتور که به روند تغییرات قیمتی در بورس نگاه میکردی، شبیه منقلی سرخ بود که زغالهایش بهخوبی آتش گرفته بود. دیروز بورس تهران در تداوم وضعیت منفی هفته گذشته، منفیتر هم شد. شدت عرضه سهام همچنان پرفشارتر از تقاضا بود و اکثر گروهها و نمادها در محدودههای منفی دامنه نوسان یا صف فروش معامله شدند. شاخص کل بورس تهران نیز طی مبادلات دیروز با ثبت کاهش ۲/۸ درصدی به محدوده ۲ میلیون و ۲۱۴ واحدی رسید و به همان محدودهای نزدیک شد که سقف سال ۱۳۹۹ بود. با ثبت چنین عملکردی، بورس تهران برای پنجمین روز متوالی با کاهش ارزش سهام مواجه شد. پیش از این اعلام شده بود که نزدیک شدن به حوالی ۲/۲ میلیون واحد برای سهامداران اهمیت ناموسی دارد و تحلیلگران هم هشدار داده بودند که با وجود از دست رفتن این محدوده، شاهد موج دیگری از فشار فروش در بورس تهران خواهیم بود و امکان افت شاخص تا سطوح پایینتر نیز وجود دارد. خدا کند این پیشبینی درست نباشد و ظرف روزهای آینده، بازار به مسیر عادی خود بازگردد که اگر این اتفاق رخ ندهد، احتمالاً شاهد ریزش ادامهدار بازار خواهیم بود.
بازار چه میشود؟
این روزها سوال میلیون دلاری درباره بورس این است که آینده چه میشود؟
موضوع این است که بازار سهام از آبان سال گذشته آرامآرام خودش را بالا کشید و رفتهرفته بالا آمد تا به اسفند سال ۱۴۰۱ رسید. بعد از این مقطع، روند صعودی در بورس تهران شتاب بیشتری به خود گرفت و در فروردین ماه سال ۱۴۰۲ تداوم یافت. در این مدت پولهای زیادی وارد بازار شد و افراد زیادی هم در خروجی را پیدا کردند و عطای بورس را به لقایش بخشیدند. به این ترتیب تراکنشهای زیادی در بورس تهران ثبت شد و شاهد بازگشت مجدد شاخصهای سهامی به سقفهای تاریخی و حتی پیشروی به سطوحی بالاتر از این مقادیر بودیم.
اما هر چه پیش رفتیم، نگرانیهایی نیز مطرح شد. برخی معتقد بودند بازار حبابی شده و برخی افزایش قیمتها را منطقی نمیدانستند. برخی هم معتقد بودند با وجود اینکه رشد بورس تهران در مقطع فعلی حبابی نیست اما جهش مستمر قیمتها میتواند بازار را حبابی کند. در نهایت اینکه از پنج روز پیش شاهد غلبه نگاه منفی به بازار بودیم و افراد زیادی در صف فروش ایستادند تا فاجعه این روزها رقم بخورد. اکنون رفتار بازارها را میتوانیم ابتدا متاثر از پدیده پول داغ بدانیم و دوم اینکه باید توجه داشته باشیم که رفتار بازارها میتواند ناشی از نیروهای نامرئی و دستکاری در نتایج بازار باشد. به هر حال با دولتی طرف هستیم که علاقه دارد، نتایج مسابقات لیگ برتر فوتبال را هم به دلخواه خود دستکاری کند و تیمی را بر تیمی دیگر برتری دهد؛ پس تغییر شرایط بازار سهام خیلی کار عجیبی نیست.
در حال حاضر دو دسته سرمایهگذار در بازار وجود دارد؛ دسته اول، افرادی هستند که منابع و سرمایههایی را در اختیار دارند و به نظر میرسد این طیف از منابع تا حدودی سرگردان است. مثل مردم عادی که اگر تجمیع منابع این افراد را در نظر بگیریم، حجم بالایی از سرمایه را تشکیل میدهد. یک بخش دیگر هم سرمایههایی هستند که در اختیار بنگاهها و نهادهایی قرار دارند که استراتژیها و سیاستگذاریهای خودشان را دارند و دو نوع متفاوت از سرمایه را رقم زدهاند.
سرمایهای که نزد مردم قرار دارد، متاثر از عدم اطمینان آینده، شرایط تورمی و انتظارات تورمی رفتار میکند. در واقع، مردم عادی و سرمایههایی از این دست به صورت عقلانی به دنبال تبدیل سرمایه به داراییهایی است که ارزش سرمایههایشان حفظ شود. با این وصف سرمایه و پولهای داغی که در اختیار بنگاهها و نهادهاست چون بهصورت حرفهای در بازارها ورود میکند باید با استراتژی وارد شوند و موجبات التهاب بازارها را فراهم نکنند.
خروج ۲ هزار و ۷۶۹ میلیارد تومان از معاملات سهام
یکی دیگر از نشانههای نگرانکننده مبادلات دیروز افت نماگر هموزن بود که در حقیقت نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نمایش میدهد. این شاخص دیروز با افت ۳/۹۱ درصدی همراه شد و برای سومین بار در پنج روز معاملاتی اخیر، افت بیش از ۳ درصدی را تجربه کرد. در چند روزی که بازار سهام شاهد افت قیمتها بوده، شاخص هموزن که اثر همه شرکتهای بازار روی آن یکسان است و وضعیت بازار را بهتر از شاخص کل نشان میدهد، افت بیشتری از شاخص کل داشته است. افزونبر این در روزهای اخیر بسیاری از نمادهای گروههای کوچک و باارزش بازار پایین با افتهای بیش از ۲۵ درصد از سقفهای تاریخی ثبت شده در روند صعودی اخیر همراه شدهاند.
شاخص کل فرابورس هم با ریزش ۹۶۴ واحدی به رقم ۲۷ هزار و ۸۶۰ واحد رسید. شاخص هموزن فرابورس هم روند نزولی داشت و با ریزش ۵ هزار و ۸۱۶ واحدی به سطح ۱۳۱ هزار و ۱۵۰ واحد رسید.
دیروز خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار سهام برای پنجمین روز کاری متوالی به حالت منفی درآمد و ۳ هزار و ۴۷۴ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شد که نسبت به روز چهارشنبه رشد ۲۰ درصدی داشته است.
سقف تاریخی شاخص هموزن در سال ۹۹ محدوده ۵۳۷ هزار واحدی بود که این شاخص در اسفند سال گذشته موفق به بازپسگیری مجدد این مرز روانی مهم شد. شتاب رشد نماگر افت قیمتها در بازار فرابورس نیز همپای بورس تهران صورت گرفته است و شاخص کل فرابورس نیز مانند شاخص هموزن در روز گذشته برای سومین بار در پنج روز معاملاتی اخیر، افت بیش از ۳ درصد را تجربه کرد. این شاخص نیز موفق شده بود تا قله ۳۲ هزار و ۲۴۶ واحدی را در رالی صعودی اخیر ثبت کند که اکنون از سطح یاد شده، افت ۱۳/۶ درصدی داشته است. همچنین روز گذشته شاهد خروج ۲ هزار و ۷۶۹ میلیارد تومانی پول حقیقی از معاملات سهام بودیم که تبدیل به روند غالب چند روز اخیر شده است.
آیا اتفاقات سال ۱۳۹۹ محتمل است؟
همانطور که چهارشنبه هفته گذشته نوشتیم، بعد از رشد ۸۰۰ هزار واحدی چند ماه گذشته، برخی معتقدند بازار مستعد چنین اصلاحی بود و مسیری طولانی را بدون استراحت طی کرده بود. استدلالشان این است که شاخص بورس تهران از بهمن سال گذشته ۶۶ درصد رشد کرده و این ریزش - حتی اگر معادل ۱۰ درصد شاخص باشد - طبیعی است. موضوع این است که در دو ماه اخیر نیز شاخص کل بورس رشد بیش از ۴۰ درصدی را تجربه کرده و نماگر هموزن حتی حدود ۶۵ درصد افزایش ارتفاع گرفته است. پس به عقیده این گروه خوشبین پس از یک رالی صعودی و ثبت رشدهای بیوقفه بازار بدونشک به یک استراحت و توقف نیز نیاز دارد.
اما برخی دیگر نسبت به چنین ریزشی هشدار میدهند. این دسته از تحلیلگران معتقدند، وضعیت بازار سهام شبیه سال ۱۳۹۹ است. آنها میگویند ریزش سنگین این روزهای تپیکس را باید نقطه پایان رشد سهام و شروع روند نزولی آن دانست. نکته جالب اینکه برخی اعتقاد دارند ریزش روزهای اخیر بازار سهام یک ترمز ناگهانی از جانب سازمان با هدف کاهش سرعت رشد بازار بوده است و جای هیچگونه نگرانی ندارد. هر چند این شیوه ترمز گرفتن، شیوه قطعاً نادرستی تلقی شد و به جای جمع کردن افراد و ممنوع کردن خرید یا اجبار آنها به فروش، بهتر بود در این یک سال اخیر که فرصت معقولی نیز بود با ابزارسازی و آمادهسازی شرکتها برای عرضه اولیه و ... از رشد پرشتاب بازار جلوگیری میشد.
به هر حال، بازار سهام در مقطع فعلی با سال ۹۹ تفاوتهای بنیادینی دارد و قطعاً افت ادامهداری مانند سال ۹۹ را تجربه نخواهد کرد. یکی از عواملی که موجب شده تا روند قیمتها زودتر از سال ۹۹ متعادل شود، افزایش دامنه نوسان در بازارهای اول بورس و فرابورس به ۷ درصد است که به نوبه خود نقش تاثیرگذاری در کمک به تعادل زودهنگام این گروه از سهام بازار ایفا کرده است. بازار سهام در سال ۹۹ و در شاخص بالای ۲ میلیون واحدی، دلار ۲۱ هزار تومانی را در کنار خود میدید در حالی که اکنون قیمت دلار در بازار غیر رسمی بیش از ۵۰ هزار تومان است. همچنین P/E FORWARD بازار سهام که در سال ۹۹ به ارقام عجیبوغریب و بالاتر از ۳۰ واحد افزایش یافته بود، اکنون در حوالی رقمی منطقی نوسان میکند. همچنین بازار از حیث پارامترهایی مانند ارزش دلاری بازار سهام نیز در حوالی ارقامی منطقی و نزدیک به میانگین بلندمدت خود قرار دارد. با وجود اینکه دلار اکنون در کانال ۵۲ هزار تومان قرار دارد، تثبیت شاخص کل بورس تهران در پایینتر از کانال ۲ میلیون واحدی، امر محالی به نظر میرسد.
اگر بخواهیم به دور از توصیههای اخلاقی به وضعیت این روزهای بازار نگاه کنیم باید به مقایسه عوامل بنیادین بازار بنگریم. بهطور مثال باید ببینیم وضعیت متغیرها در سال ۱۳۹۹ چگونه بود که منجر به سقوط بازار شد و آیا همان شرایط این روزها هم بر بازار حاکم است؟ در چنین مواقعی تحلیلگران سراغ بررسی وضعیت متغیرهایی نظیر قیمت ارز نسبت قیمت به درآمد، ارزش بازار و... میروند. عوامل بنیادین میگویند؛ «قیمت به درآمد آیندهنگر» یا همان P/E در سال ۹۹ بیش از ۲۰ واحد بوده اما در حال حاضر حدود ۸/۴ است. نسبت ارزش بازار نیز که در سال ۹۹ حدود ۱/۵ بود، در حال حاضر زیر یک است. قیمت دلار نیز که در سال ۹۹ حدود ۲۲ هزار تومان بود در حال حاضر به ۵۳ هزار تومان رسیده است. پس اگر قرار باشد، شبیه اتفاقات سال ۹۹ رخ دهد باید شاخص روی عدد ۵ میلیون و ۵۹۳ هزار واحد قرار گیرد که در حال حاضر شاخص روی عدد دو میلیون و ۳۰۰ هزار واحد است. به این ترتیب احتمال تکرار سقوط سال ۹۹ فعلاً وجود ندارد.
دیدگاه خود را بنویسید