Page 8 - 27-08-1403-1837 Sazandegi
P. 8

‫بررسی رویدادهای تاریخیحافظه‬                                                                                                                                       ‫سال هفتم شماره ‪1837‬‬                                                  ‫‪08‬‬
                                                                                                                                                                                                                    ‫یکشنبه ‪ 27‬آبان ‪1403‬‬

‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‪61933000 :‬‬                                   ‫سازندگی‪ :‬روزنام ‌هسیاسیواجتماعی صاحبامتیاز‪:‬حزبکارگزارانسازندگیایران مدیرمسئول‪:‬سیدافضلموسوی سردبیر‪:‬اکبرمنتجبی‬                    ‫عکس‪ :‬رضا معطریان‬  ‫مدیرهنری‪ :‬رضا دول ‌تزاده‬
                                                                     ‫زیرنظرشورایسیاستگذاری‪:‬سیدحسینمرعشی(رئیس)‪ ،‬محمدعطریانفر‪،‬محمدقوچانی‪،‬علیهاشمی‪،‬سیدعلیرضاسیاس ‌یراد‪،‬امیراقتناعی‬

                                                  ‫ویراستار‪ :‬سعیده آرینفر حروفچین‪ :‬مجتبی دیدگر نشانی‪ :‬تهران‪ ،‬پاسداران‪ ،‬نگارستان پنجم‪ ،‬پلاک ‪ ، 8‬تلفن‪ 22841262 :‬چاپ‪ :‬امید نشر ایرانیان‪88537168 -9 :‬‬

              ‫تقویم‬                                   ‫سیاستمدار پیچیده‬                                                                                                                                              ‫کارنامه‪ :‬خاطرات هاشمی ‪1380‬‬

       ‫خواهر طاهره‬                                ‫در سالگرد درگذشت مظفر بقایی به سیاستورزی او پرداختهایم‬

  ‫سالروز درگذشت تنها زنی که در پاریس‬                                                                                                                                                                                ‫افراطدراختلاف ‪136‬‬
         ‫محافظ شخصی امام بود‬
                                                  ‫ماند چراکه برای شــاه هم رفتار سیاس ‌ی او‬    ‫منتشر میشد به نام شاهد که متعلق به مظفر‬                              ‫نیره خادمی‬                                                    ‫ادامه ی ‌کشنبه ‪ 25‬شهریور‬
                ‫مرضیه حدیدچی‪ ،‬تنها زنی‬                              ‫پیشبینیپذیرنبود‪.‬‬           ‫بقایی بود و سخنگوی جبهه ملی محسوب‬                                                                                      ‫تأخیر در سفر حیدر عل ‌ىاف به ایران‬
                ‫بود که در زمان تبعید امام‬                                                      ‫میشد و روزنامه جنجالی و بسیار معروفی‬                                                ‫گروه تاریخ‬                       ‫دکتر روحانى گفت‪ ،‬آمریکا از پاکستان‪ ،‬روسیه‬
                ‫خمینی محافــظ او بود و‬                  ‫ ‪W‬پس از انقلاب و تلاش برای بقا‬         ‫بــود‪ .‬در واقع تغذیه ما هــم از منابع چپ یا‬                                                                          ‫و جبهه متحد شمال افغانستان‪ ،‬خواسته که اهداف‬
                ‫بعد از انقلاب نیز نامش به‬                                                      ‫راســت غیرمذهبی بود‪ ».‬ســحابی در این‬          ‫مظفــر بقایــی اگرچــه به عنــوان یکی‬                                  ‫مهم کــه در افغانســتان قابل زدن اســت را به او‬
                ‫عنوان تنها زنی که فرمانده‬         ‫در جریانات پیش از انقلاب با انقلابیون‬        ‫کتاب بــه ارتباط و وابســتگی اوبه مقامات‬      ‫از بنیانگــذاران جبهــه ملی همــراه محمد‬                               ‫بدهند‪ .‬روسیه نقاط زیادى را معرفى کرده و جبهه‬
                ‫ســپاه شــده‪ ،‬ثبت شــده‬           ‫همراهی نکرد و همچنان با محمدرضا شاه‬          ‫آمریکایی گفته است که ســال ‪ 1336‬خود‬           ‫مصدق بــرای ملی کردن صنعــت نفت بود‬                                    ‫شــمال هم آمادگى دارد‪ ،‬همــکارى کنند‪ .‬گفت‪،‬‬
‫اســت‪ .‬در سال ‪ 1318‬در شهر همدان به دنیا آمد‬       ‫پهلوی ارتباط داشــت با اندیشــه سلطنت‬        ‫در جریان دستگیر ‌یاش به آن اعتراف کرده‬        ‫اما در زمــان کودتای ‪ 28‬مــرداد به یکی از‬                              ‫احمدشاه مسعود‪ ،‬همان لحظه ترور درگذشته بود؛‬
‫و در ‪ 27‬آبان ســال ‪ 1395‬از دنیا رفت‪ .‬کودکی به‬     ‫مشروطه روزها را ادامه داد اما پس از انقلاب‬   ‫اســت‪ .‬در یادنامه یدالله ســحابی که سال‬       ‫اصلیترین مخالفانش تبدیل شد‪ .‬او یکی از‬                                  ‫به خاطر شرایط جارى‪ ،‬مرگ او اعلام نشده است‪،‬‬
‫مکتبخانه رفت و پس از ازدواج با محمدحسن‬            ‫ایران هم ســعی کرد در زمین سیاست بازی‬        ‫‪ 1377‬از ســوی انتشــارات قلم منتشر شد‬         ‫پیچیدهترین سیاستمداران تاریخ ایران است‬
‫دباغ و مراجعت به تهران‪ ،‬تحصیلات علوم دینی‬         ‫و به احزاب نفوذ کند‪ .‬بقایی به راســتترین‬     ‫نیز دربــاره او میگوید‪« :‬عــد‌های معتقدند‬     ‫که عضــو دهها حزب بــود و در هر دور‌های‬                                      ‫ولى اروپا و آمریکا و روسیه مى‌دانستند‪.‬‬
‫خود را ادامه داد و همزمان به فعالیتهای سیاسی‬      ‫طیف سیاسی ایران نزدیک شد‪ ،‬با سیدحسن‬          ‫که او [مظفر بقایی] از آغاز با انگلیســیها‬     ‫ســمتی یافت و حتی پــس از انقلاب هم به‬                                 ‫در مرزهایمان با افغانســتان‪ ،‬نیروها را براى‬
‫در جریانات پیــش از انقلاب پرداخت‪ .‬در‪1352‬‬         ‫آیت رفیق شد و ایدههایی هم برای حکمرانی‬       ‫سروســری داشته اســت‪ .‬ولی من با وجود‬          ‫عنوان رهبر کمیته زحمتکشان در معادلات‬                                   ‫جلوگیــرى از ورود مهاجران‪ ،‬تقویــت کرد‌هایم‬
‫همراه دخترش توســط ساواک دســتگیر شد و‬            ‫نظام داشت و گفته میشود که تاثیراتی هم در‬     ‫اینکه حس قدرتطلبی و ناســازگاری او با‬         ‫سیاســی نقشآفرینی کرد‪ .‬او در نهایت ‪27‬‬                                  ‫و با همکارى ســازمان ملل‪ ،‬چند اردوگاه براى‬
‫چند ماه پــس از آزادی به خارج از کشــور رفت‬       ‫روند تهیه قانون اساسی داشته است‪ .‬اوایل‬       ‫دیگــر ملیون را نفی نمیکنم اما م ‌یدانســتم‬   ‫آبان ســال ‪ 1366‬به دلایل نامعلومی از دنیا‬                              ‫پذیرش آوارگان احتمالى‪ ،‬ایجاد مىکنیم‪ .‬نظریه‬
‫و در پایگاههــای نظامی در مرز لبنان و ســوریه‪،‬‬    ‫انــقلاب به همراه دوســتانش به جرم توطئه‬     ‫که اقدامات و مقالات و ســخنرانیهای او‬         ‫رفت‪ ،‬اگرچه بیماری سفلیس به عنوان دلیل‬                                  ‫اینکه حملات [‪ 11‬ســپتامبر] توســط مخالفان‬
‫آموزشهای رزمی و چریکی را طی کرد‪ .‬همزمان‬           ‫علیه انقلاب بازداشت شد و چند ماه بعد با‬      ‫در جهت منافع ملی و علیه انگلیسیها بود‬         ‫فوتش اعلام شد ولی برخی مرگ بقایی را به‬                                 ‫داخلى آمریکا و تحریک موساد انجام شده‪ ،‬روز‬
‫با تبعید امام به پاریس در ســال ‪ 57‬به او پیوست‬    ‫انتشــار نواری‪ ،‬بازنشستگ ‌یاش از سیاست‬       ‫و در ســالهای ‪ 28‬تــا ‪ 31‬او به عنوان یک‬                                                                              ‫به روز تقویت مىشود ولى آمریکا مایل نیس‪ ،‬به‬
‫و با پیشنهاد امام موسی صدر‪ ،‬وظایف محافظت‬          ‫را اعلام کرد که به وصیتنام ‌هاش شــهرت‬       ‫مبارز ملی واقعا درخشــید‪ .‬امــا بعدها راه‬          ‫قتلهای زنجیر‌های هم ربط داد‌هاند‪.‬‬                                 ‫آن توجه کند و مىخواهد با اســتفاده از فرصت‬
‫خانگــی از امام را به عهده گرفت و از همان زمان‬    ‫یافت‪ .‬از سال ‪ 58‬تا سال ‪ 66‬هم تلاشهایی‬        ‫دیگری در پیش گرفت که به نفع بیگانه تمام‬                                                                              ‫ایجاد شده علیه تروریسم اقدام کند و پروندههاى‬
‫بود که به خواهر دباغ و خواهر طاهره معروف شد‪.‬‬      ‫برای نفوذ به بدنه قدرت داشت اما شایعات‬       ‫شد و بازیگریهای سیاسی زیادی در پشت‬                            ‫ ‪W‬از همراهی تا اختلاف‬
‫پس از انقلاب به ایران بازگشت و مسؤولیتهایی‬        ‫دربــاره نفوذی بــودن او بالا گرفتــه بود و‬  ‫پــرده پس از پیروزی انقلاب از او مشــاهده‬                                                                                            ‫گذشته را هم در نظر دارد‪.‬‬
‫چون فرماندهی سپاه همدان و بسیج خواهران را‬         ‫خروج بقایی از کشــور بر این شایعات دامن‬                                                    ‫ســال ‪ ۱۲۹۱‬در راور کرمان به دنیا آمد و‬                                 ‫جمهــورى آذربایجــان‪ ،‬اعلام کــرده که به‬
‫برعهده گرفت و نامش به عنوان نخستین فرمانده‬        ‫زد تــا اینکه فروردین ســال ‪ 1366‬به اتهام‬                              ‫گردید‪».‬‬             ‫پدرش از مبارزان مشروطه‪ ،‬نماینده دورههای‬                                ‫خاطر شــرایط ناشــى از حمله آمریکا‪ ،‬ســفر‬
‫زن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در غرب کشور‬        ‫ارتباط با ســازمانهای جاسوسی و توطئه‬                                                       ‫چهــارم و پنجم مجلس شــورای ملی و از‬                                   ‫[حیدر] على‌اف‪[ ،‬رئیسجمهــور] به ایران که‬
‫ثبت شــد‪ .‬مهار حرک ‌تهای نظامی و تروریستی‬         ‫علیه جمهوری اسلامی روانه زندان شــد و‬             ‫ ‪W‬نقش بقایی در کودتای ‪ 28‬مرداد‬           ‫قضات دیوان عالی کشــور در دوره رضا شاه‬                                 ‫قــرار بود‪ ،‬فردا انجام شــود را به تأخیر انداخته‪.‬‬
‫مجاهدیــن‪ ،‬حزب دموکرات کردســتان و حزب‬            ‫حدود ‪ 8‬ماه بعد در آبــان ‪ 66‬از دنیا رفت‪.‬‬                                                   ‫بود‪ .‬خیلی کودک بود که همراه پدر به تهران‬                               ‫آقاى [حســین] مهرپــور‪[ ،‬مشــاور حقوقی‬
‫کومله از مهمترین اقدامات او در این دوره بود و به‬  ‫با مرگ مظفر بقایی اسرار زیادی از ‪ 50‬سال‬      ‫بقایی در جریان ملی کردن صنعت نفت‬              ‫آمد و بعد از تکمیل تحصــیلات اولیه برای‬                                ‫رئیسجمهور] گفــت‪ ،‬در کنفرانــس دوربان‪،‬‬
‫قدری در ساختار نظام مهم بود که در سال ‪۱۳۶۷‬‬        ‫سیاس ‌تورز ‌یاش در زیر خاک مدفون شد‪،‬‬         ‫یکی از امضاکنندگان طرح در مجلس بود اما‬        ‫تحصیل در رشــته فلسفه به دانشگاه سوربن‬                                 ‫کشــورهاى اسلامى با فشــار آمریکا و اروپا‪،‬‬
‫به همــراه آی ‌تاللــه جواد ‌یآملــی و محمدجواد‬   ‫مردی که ظاهرا بســته به موقعیتها از ابزار‬    ‫پس از تشکیل حزب زحمتکشان سپس بروز‬             ‫رفت اگرچه قطع ارتباط فرانســه با ایران در‬                              ‫عقبنشینى افتضاحآمیزى کردند و قطعنامه به‬
‫لاریجانی مامور شــد تا پیام امــام خمینی (ره) را‬  ‫مختلف برای پیش بــردن اهداف خود بهره‬         ‫اختلاف با خلیل ملکــی در برخی نظراتش‬          ‫سال ‪ 1317‬مانع از دفاع او تز دکتری شد ولی‬
‫به گورباچف برســاند‪ .‬مرضیه حدیدچی در سه‬           ‫میگرفت‪ .‬او از نظر عد‌های سیاســتمداری‬        ‫عقبگرد ک و از سال ‪ 1331‬حتی از مصدق‬            ‫پس از بازگشــت به ایران به او درجه دکتری‬                                                  ‫نفع اسرائیل تمام شد‪.‬‬
‫دوره اول‪ ،‬دوم و ســوم مجلس شــورای اسلامی‬         ‫چپگرا بود و از نظر عد‌های دیگر تود‌های آن‬    ‫هم دوری کــرد‪ .‬بقایی کــه در مخالفت با‬        ‫در رشته فلسفه اخلاق را دادند‪ .‬تابستان سال‬                              ‫از آقاى [عباســعلی] علیــزاده‪[ ،‬رئیسکل‬
‫نماینــده مردم تهران و همدان بود و تامین مخارج‬    ‫هم در حالی که در تمام عمر سیاســی خود‬        ‫نظامیگری داخل حکومت پهلوی با مصدق‬             ‫‪ 1325‬با پیوســتن به حزب دموکرات ایران به‬                               ‫دادگستری اســتان تهران] در مورد پرونده رئیس‬
‫چند خانواده را بر عهده گرفته بود‪ .‬شــبها بعد‬      ‫از حزب توده نفرت داشت‪ .‬برخی معتقدند‪،‬‬         ‫ه ‌مداســتان بود به یکباره تغییر عقیده داد و‬  ‫فعالیت جدی در حوزه سیاست روی آورد و‬                                    ‫‌دفتر معاون اول رئیسجمهور پرســیدم‪ .‬گفت‪،‬‬
‫از خوابیدن بچهها و همســر با ماشین به فرودگاه‬     ‫بقائــی آزادیخــواه و لیبرال بــود و گروهی‬   ‫حتــی در جریان کودتــای ‪ 28‬مرداد‪ ،‬نقش‬         ‫از سویهمین حزبهم نمایندهمجلس شد‪.‬‬                                       ‫ک[ااترهگاامهاشتخاوص] اىسوــواترفدادکهرادزنام‪10‬کُُتاناناتسفدنولجتتیىتبانریاوىم‬
‫یا میدان آزادی م ‌یرفت و مسافرکشــی م ‌یکرد‪.‬‬      ‫دیگر میگویند که در فعالیت سیاســی خود‬        ‫زیــادی در حمله به خانه مصدق داشــت‪.‬‬          ‫در دوران نخســ ‌توزيري سپهبد حاجعلی‬                                    ‫به اســم قراضه آهن و آلود‌ه کردن محی ‌طزیست‬
‫او همچنین در دانشــگاه علم و صنعت و مدرسه‬         ‫از انگیزههــای مذهبی اســتفاده میکرد‪ .‬از‬     ‫برخی روایتها نیز از دست داشتن او در قتل‬       ‫رزمآرا‪ ،‬سرسختترين مخالف او بود و به اين‬                                ‫براى تولید پالادیوم به صورت غیرمجاز [است]‪.‬‬
‫عالی شــهید مطهــری تدریس میکــرد و قائم‬          ‫یک ســو با خلیل ملکی‪ ،‬صــادق هدایت‪،‬‬          ‫سرتیپ افشار طوس‪ ،‬رییس شهربانی دولت‬            ‫دليل دســتگير و به يک سال زندان محکوم‬                                  ‫عصر آقاى [علی] خرم‪ ،‬ســفیرمان در [مقر]‬
‫مقام جمعیت زنــان جمهوری اسلامی بود‪ .‬دباغ‬         ‫جلال آ ‌لاحمــد و احمد فردید همنشــین‬        ‫مصدق حکایــت دارد اگرچــه در نهایت‪،‬‬           ‫شد ولی در دادگاه تجديدنظر تبرئه شد اما در‬                              ‫ســازمان ملل در ســوئیس آمــد‪ .‬گفت‪،‬گروهى‬
‫درباره زمانی که با دخترش در زندان بودند‪ ،‬گفته‬     ‫اندیش ‌هورزانی بود و از سوی دیگر با افرادی‬   ‫حمایت آی ‌تالله کاشانی مانع اجرای حکم‬         ‫نهایت مخالفتها و محاکم ‌ههای جنجالی‬                                    ‫دارنــد تلاش مىکنند که ادعای مســأله اعدا‌مها‬
‫اســت‪«:‬وقتی زنجیر بند باز شــد از لای دریچه‬       ‫چون بــرادران رشــیدیان‪ ،‬احمد عشــقی‪،‬‬        ‫جلب او شــد‪ .‬مظفر بقایی از راهی که رفت‬        ‫شــهرت بقايي را افزايش داد تا جایی که در‬                               ‫بعد از [عملیات] مرصاد که در خاطرات آی ‌تالله‬
‫ســلول نگاه کردم‪ ،‬دیدم دو تا سرباز زیر بغل این‬    ‫حبیب ســیاه و امیر موبور که به چماقداری‬      ‫با عد‌های به اختلاف برخورد میکرد و حتی‬        ‫ددرههجهچا ّّهوـلـارسميازنسدگی کی بشهويرکتـبـدیی الزشچدن‪.‬دپچسه ارهز‬     ‫منتظرىآمدهراازطریقدادگاهبی ‌نالمللىپیگیرى‌‬
‫بچه را گرفت ‌هاند و وسط راهرو انداختند که هر چه‬   ‫معروف بودند‪ .‬چند سال پیش مجموع ‌های‬          ‫پس از خوش خدمتی در جریان کودتای ‪28‬‬            ‫بهمن سال ‪ 1327‬همراه خلیل ملکی حزب‬                                      ‫کنند و خواست‪ ،‬قوه قضاییه با برنام ‌هریزى‪ ،‬طرح‬
‫با ســطل آب روی صورتش م ‌یریختند به هوش‬           ‫از اسناد مرتبط با مظفر بقایی‪ ،‬فعال سیاسی‬     ‫مرداد هم با فض ‌لاللــه زاهدی اختلاف پیدا‬     ‫زحمتکشان را تاســیس کرد‪ .‬در دور‌های به‬                                 ‫دفاعى تهیه کند‪ .‬به ایشــان گفتم‪ ،‬تلاش کنند از‬
‫نمیآمد‪ .‬من هم با مشت به در میکوبیدم‪ .‬صدای‬         ‫ســالهای منتهی به کودتای ‪ 28‬مرداد برای‬       ‫کرد و به زاهدان تبعید شد‪ .‬حزب رستاخیز‬         ‫احمد قوا ‌مالســلطنه و حــزب دموکرات او‬                                ‫منابع قابل اطمینان‪ ،‬هدف و سیاســت آمریکا‪،‬‬
‫فریادهای من خیلــی توی راهــرو پیچیده بود‪.‬‬        ‫نخســتین بار از ســوی مرکز اسناد مجلس‬        ‫که با دستور محمدرضا شاه پهلوی تشکیل‬           ‫پیوست‪ ،‬مدتی به صادق هدایت نزدیک شد‪.‬‬                                    ‫اقدامات تلافىجویانه را کشف نماید‪ .‬شب براى‬
‫آی ‌تالله ربانیشــیرازی توی بند ما بود که صدای‬    ‫شورای اسلامی خریداری شد اما سرنخی از‬         ‫شــد‪ ،‬همزمان با انتقاد نسبت به تک حزبی‬        ‫از حامیــان مصدق بود و در جریان اعتراض‬
‫فریادهای من را میشــنید‪ ،‬شروع کردند با یک‬         ‫وصیتنامه بقایی که اطلاعات مهمی از ترور‬       ‫شدن کشور‪ ،‬اعلام کرد که به سلطنت وفادار‬        ‫به نبود انتخابات آزاد در پاییز ‪ 1328‬به عنوان‬                                   ‫اصلاح دندان به بیمارستان اختر رفتم‪.‬‬
‫صوت قشنگی آیه «واستعینوا بالصبر والصلوه و‬         ‫تیمسار افشارطوس‪ ،‬رییس شهربانی دولت‬           ‫اســت‪ .‬زندگی زیگــرا ‌گوار مظفــر بقایی‬       ‫یکی از ‪ 19‬نفر معترض در تاسیس جبهه ملی‬
‫انها لکبیره الا علی الخاشعین» خواندند‪ ...‬یک‬       ‫مصدق را افشــا کرده در دست نبود‪ .‬بقایی‬       ‫اما باعث شــد که هیچ رجل سیاســی به او‬        ‫نقش داشــت اما از سال ‪ 1331‬در مخالفت‬                                                             ‫دوشنبه ‪ 26‬شهریور‬
‫پتوی ســربازی آوردند و دخترم را در آن گذاشتند‬     ‫در این وصیتنامه مطالبی پیرامون مجالس‬         ‫اعتماد نکند و حتی شاه هم به رغم خدماتی‬        ‫با مصدق نقش ایفا کرد‪ .‬یدالله ســحابی در‬
‫و بردند‪ .‬فکر کردم تمام کرده و از دنیا رفته است‪.‬‬   ‫شــورای ملی همچنین حقایقــی ناگفته را‬        ‫که برای او انجام داده بــود به بقایی اعتماد‬   ‫جلد اول کتــاب نیم قرن خاطــره و تجربه‬                                 ‫قدردانى از سفیر فنلاند‬
‫خدا را شکر کردم که دیگر به دست این دژخیمان‬        ‫درباره دولت ملی دکتر محمد مصدق عنوان‬         ‫نداشت‪ .‬در تمام طول آن دوران اما بقایی در‬      ‫درباره او نوشــته اســت‪«:‬در سال ‪ ۱۳۲۹‬که‬                                ‫خدا[آحقاـفـاظـىـ آنىتآمىکد‪.‬ویازسمــوتاینضنع]نسســــبفتًیًارخفنولانب فدنبلراانىد‬
‫شکنجه نمیشود و دیگر کارهای خائنانه اینها را‬                                                    ‫آرزوی منصب سیاسی به ویژه نخس ‌توزیر‬           ‫جبهه ملی راه افتاده و فعال بود‪ ،‬روزنام ‌های‬                            ‫که تجاوزات اســرائیل به فلســطینىها را محکوم‬
‫نباید تحمل کند ؛ ولی پس از ‪ 16‬روز یک شب در‬                                 ‫کرده بود‪.‬‬                                                                                                                                ‫کرده‪ ،‬قدردانــى‌کردم و خواســتار تعادل تجارت‬
‫سلول باز شد و یک نفر را داخل انداختند که دیدم‬                                                                                                                                                                       ‫بین دو طرف شــدم و از آمریکا ب ‌ه خاطر سیاست‬
‫دخترم رضوانه اســت‪ ،‬بغلش کردم و در گوشش‬                                                                                                                                                                             ‫دوگانه در برخورد با تروریسم که از ترورهاى دولتى‬
‫گفتم که چیزی نگو چون ممکن اســت اینجاها‬                                                                                                                                                                             ‫انوتتقرادورکهرادمىو اضز اداقنقدالماُُتنبدایوراشنت‪،‬اچبآلشومپدوعلشیىه‬  ‫اسرائیل‬
‫میکروفن کار گذاشته باشند و مشکل ایجاد شود‪.‬‬                                                                                                                                                                                                                                               ‫مىکند‪،‬‬
‫فقط در گوشــم بگو کجا بودی؟ دســتهایش را‬                                                                                                                                                                                                      ‫افغانستان‪ ،‬برحذر داشتم‪.‬‬
‫نشانم داد که روی مچ جفت دست این دختربچه‬                                                                                                                                                                             ‫آقــاى [حبی ‌باللــه] محمدیــان‪ ،‬اما‌مجمعه‬
‫سیزده چهارده ساله جای دستبندها دیده میشد‪،‬‬                                                                                                                                                                           ‫زاهــدان آمــد‪ .‬ناراحت اســت از اینکــه آقاى‬
‫دســتبندهایی که با آن به تخت بیمارستان ارتش‬                                                                                                                                                                         ‫[سیدرضا] تقوى‪[ ،‬رئیس شورای سیاستگذاری‬
‫بسته شــده بود‪ .‬به ســختی نفس میکشید البته‬                                                                                                                                                                          ‫ائمهجمعــه] بــه ایشــان گفتــه که هفتــه آینده‬
‫هنوز هم که بیش از ‪ 30‬ســال از آن زمان میگذرد‬                                                                                                                                                                        ‫خداحافظىکنــد‪ ،‬گلهمند اســت و بــراى رفع‬
‫با اینکه قلبش عمل شــده و دریچه گذاشــت ‌هاند‬                                                                                                                                                                       ‫مشکلاتش‪ ،‬استمداد کرد‪.‬‬
‫گاهی اوقات اصلا صوت ندارد و نمیتواند حرف‬
‫بزند وقتی هم سالم است‪ ،‬صدایش لرزش دارد‪».‬‬
   3   4   5   6   7   8