Page 1 - 21-01-1404-1940 Sazandegi
P. 1
سرمقاله پنجشنبه 21فروردین 11 1404شوال 10 1446آوریل 2025 روزنامه کارگزاران سازندگیایران سال 8شماره 8 1940صفحه 10هزارتومان
گزارشسازندگیازحفاریهای فقیه مردمدار 7در جستوجوی گنج خیالی 8 مصائب ترامپ 3
درباره آیتالله سیدمحمدباقر صدر حافظه غیرقانونی در اماکن باستانی برای کوچه
یافتن طلاهای پنهانشده پهلویها کارشکنی تندروها در آمریکا افق
خواب بود یا پیشبینی؟
روایت محسن هاشمی
از زمانی که آی تالله هاشم یرفسنجانی
خواب مذاکره با آمریکا را دیده بود
۲۲ســال پیش ،درست در ســوم بهمن ۱۳۸۲پدرم ،آی تالله رئیسجمهور خبر داد:
هاشم یرفســنجانی صبح جمع های از خواب بیدار شد و نوشت: رهبر انقلاب با سرمایهگذاری
«خواب عجیبی دیدم»...؛ خوابی که امروز اگر کسی مشابهش
را ببیند باید با خودکار قرمز بنویســد« :مغایر با منافع ملی!» در آمریکاییها در کشور
عالم رویا ،آی تالله وســط یک هیات چهار نفره بود که قرار بود هیچگونه مخالفتی ندارند
بروند با آمریــکا مذاکره کنند؛ انگار نه انگار که داریم از ســال ایران محل توطئه نیست
1382حــرف م یزنیم! آقای خاتمی هم بــود ،دکتر روحانی هم اما سرمایهگذاران میتوانند
حضور داشــت .بین خاتمی و خودش بحث بود که بالاخره کی
رئیس هیات باشد .وارد مکانی شدند که بیشتر شبیه یک کوچه به کشور بیایند و
از كوچههای محله جمــاران بود تا محل مذاکره ولی انگار مردم سرمایهگذاری کنند
دنیا خبر داشــتند که دولت خاتمی دوست دارد با آمریکا مذاکره
کند و آمده بودند اســتقبال؛ از سیاهوسفید گرفته تا عر بوعجم روز گذشــته پزشــکیان بــا
با شــعارهای بلند و صدای تشویق .گروهی هم از راه رسیدند و صراحتی کمسابقه ،دریچ های
فریاد زدند« :مرحبا ،مرحبا»! آی تالله وارد ســالن اصلی شــد. به دیدگاه ســطوح عالی نظام هدا احمدی
با یکی روب هرو شــد که او را جورج بوش ،رئیسجمهور آمریكا گروه سیاسی
معرفــی کردند .هم هچیز خوب پیش م یرفت تا اینکه بوش افتاد
زمین و دهانش باز ماند .او را بردند ،یکی دیگر جایش نشســت باز کرد« :من هــر هفته بارها
و در همین لحظه بود که آی تالله از خواب پرید و رفت برای نماز و بارها خدمت مقام معظم رهبری هســتم .ایشــان با سرمایهگذار
صبح! حالا بعد از دو دهه ،عدهای همان خواب را میتوانند جرم آمریکایی در کشــور هیچگونه مخالفتی ندارند ».این جمله ،بیش از
بدانند؛ گویی اگر هاشمی در خوابش هم فکر گف توگو با آمریکا آنکه یک بیانیه سیاسی صرف باشد ،کدی است که میتواند قفلهای
کرده باید از رؤیایش هم توبه کند .اما واقعیت این اســت که در ذهنی بسیاری را در پایتختهای غربی بگشاید .اما این چراغ سبز،
آن روزگار ،کســی که پیش از همه فهمیده بود ،دنیای سیاســت بیقید و شــرط نیست .پزشــکیان بلافاصله خط قرمز را مشخص
فقط شعار نیست و مذاکره هم بخشی از حکمرانی است ،نهتنها میکند« :سرمایهگذار بیاید و سرمایهگذاری کند .ما با توطئ ه کردن،
خوابــش که بیدار یاش هم از بســیاری جلوتر بود .حالا بعد از براندازی و سیاستهای غلطی که آنها میکنند [مخالفیم] ...ایران
این خواب ،بعضیها هنوز هم دارنــد تلاش میکنند ،خاطره آن
همه عقلانیــت و آیندهنگری را با نیش و کنایه تخریب کنند؛ آن
هم فقط به جرم اینکه یک روزی ،کســی مثل هاشمی فکر کرده
بود که شاید بشود با آمریکا حرف زد ،به جای اینکه فقط داد زد!
انگار نه انگار که او زودتر از همه فهمیده بود ،دنیا جای گف توگو
است ،نه فقط جدل .خواب او هم شاید سندی باشد برای روزی
کهتاریخدوبارهورقبخورد!دراینجاتصویردستنوشتآی تالله
هاشم یرفســنجانی مربوط به خاطره روز جمعه 3بهمن 1382
كه قرار است با مجموعه خاطرات این سال در آینده نزدیك منتشر
شود ،تقدیم علاقهمندان م یشود:
Wمتندس تنویسآی تاللههاشم یرفسنجانی محلی نیست که یک عده بخواهند بیایند و توطئه کنند ...اطلاعات
بگیرنــد و بعد آدمهایی که در موردشــان اطلاعــات گرفتند را ترور
جمعــه 3بهمــن :1382خبر قطع ارتباط کاوشــگر مریخ کنند ».این مرزبندی ،نشــا ندهنده تفکیک میان فعالیت اقتصادی
(اســپریت) آب سردی بر سر کاخ ســفید ریخت که از آن برای
تبلیغات ریاســتجمهوری محوری ســاخته بودنــد .از دیروز مشروع و نگرانیهای امنیتی ریش هدار است.
همزمــان ،او بر موضع دیرینه ایران در باب مذاکره تأکید میکند،
اســپریت عکس و مطلــب مخابــره نمیکند و فقــط علائم موضعی کــه بازتا بدهنده همان ب یاعتمادی عمیق اســت« :مقام
بیمفهومی در جواب میفرســتد .حداقل 3مــاه باید عکس،
تصویر و مطالب مخابره م یکرد و البته اگر باتریهای آن که با نور معظم رهبــری فرمودند ما آماده مذاکره هســتیم اما نه به صورت
مســتقیم؛ برای اینکه اعتماد نداریم ».منطق این احتیاط روشن
خورشید شارژ میشود و در اثر عوض شدن زاویه تابش خورشید اســت :چگونه میتوان با دســتی که گلوی اقتصاد را میفشارد
یا گردوغبار بیشــتر کار کنند .خبری هم دادهاند که وجود آب در
مریخ اثبات شده. (تحریمها) ،دست دوستی داد؟ پیام تهران این است :گشایش در
اظهارات البرادعی در مورد همکاری ایران با آژانس بهعنوان گف توگو ،نیازمند پذیرش پیششرطهایی برای اعتمادسازی
یک هشــدار به ایران تفســیر شــده .او گفته اگر ایران ســطح است و رفع موانع اقتصادی ،کلید اصلی است.
اهسمــقبًاتًل،ففاشاجرعزهایادی ری بخرادهیدگورفتسهن همكار یاش را بالا نبرد ممکن
کشور فرانسه ،آلمان و انگلیس این موضعگیریهــا در خلأ رخ نم یدهد .پشــتوانه آن،
ظرفیتهای عظیــم اقتصادی ایران اســت که تحلیلگران
امتیاز در جهت حذف برنامه چرخه ســوخت داشــت هاند و حتی مختلف بر آن انگشــت تأکید میگذارنــد .یک روز پیش
وزیر خارجه انگلیس در ملاقات با آقای خاتمی در سوئیس بر آن
تاکید داشت ،با اینکه در این مرحله ایران از آنها طلبکار است که عباس عراقچــی ،وزیر امورخارجه در یادداشــتی برای
مدریکغنردبکـاـزهایر«اِِدنربواسزـهـهتاهیرا واشنگتنپســت ،تصور رایج
باید به قولهای خود در جهت بهرهگیری ایران از منافع صلحآمیز به چالش میکشــد و تأکید
هست هایکمککنند.
امروز صبح با خواب عجیبی بیدار شــدم :در عالم رویا قرار ایــران بهطور کامل بــرای حضور فعال شــرک تها و
کس بوکارهای بی نالمللی باز است ».او مانع اصلی را
بــود در رأس هیاتی چهارنفره که دکتر روحانی هم جزو آن بود با نه در تهران بلکه در واشنگتن میبیند« :محدودیتها
آمریکا مذاكره كنیم .آقای خاتمی هم جزو هیات بود .من ترجیح
م یدادم که چون ایشان رئیسجمهور است ،رئیس هیات باشد و از ســوی دولت آمریکا و موانع تحمیل شده توسط
ایشان میخواســت چون من بزرگترم رئیس هیات باشم .بدون کنگره است که شرکتهای آمریکایی را از ورود به
اینکه این مســاله را حل کرده باشیم به محوط های رسیدم که مثل بازار ایران ،بازاری با فرصتهایی در مقیاسهای
جماران کوچه پسکوچ های بود .از ما اســتقبال گرمی نمودند.
وارد حیاط بزرگی شــدیم .مجموع های از نژادهای مختلف مردم تریلیون دلاری بازداشته است».
حسین مرعشــی ،دبیرکل حزب کارگزاران
آنجا بودند و با صدای بلند و شــعارگونه از ما اســتقبال کردند و سازندگی ایران ،این پتانسیل را کمیتر میکند.
گروهی عربهم بودند که با شعار«مرحبا» خوشآمد میگفتند.
اینجا آقای خاتمی همراه نبود نزدیک ســالن اصلی که رسیدیم، او در ســرمقاله روزنامه سازندگی ضمن تأکید
بر ضرورت مذاکرات واقعبینانه (چه مســتقیم
شــخصی را بهعنوان بوش معرفی کردند .ت هریشــی هم داشت و و چه غیرمســتقیم) برای رســیدن به توافقی
با من معانقه کرد .با هم راه افتادیم ،کنار پله و ســتونی رســیدیم
آنجا حالش به هم خورد و به زمین نشســت و دهانش بازماند. ملموس به «پروژههای بزرگ اقتصادی و جذب
سرمایهگذاریهای وســیع در جغرافیا و سرزمین
لحظ های بعد او را بردند و شــخص دیگری به جای او نشست. ایران» اشــاره میکند که میتوانــد «منافع متقابل هر دو
در این لحظه از خواب بیدار شدم و برای نماز صبح بلند شدم.
یک خانم عضو پارلمان انگلیــس از حزب لیبرال دموكرات کشور ایران و آمریکا را تأمین کند».
گفته اگر من هم جای مردم مظلوم فلســطین بــودم به عملیات ادامه در صفحه2
شهادتطلبانهدستم یزدم.

