رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : بی‌میلی کارگردانان

بی‌میلی کارگردانان

در تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، برنامه‌ها و شیوه‌های مختلفی برای معرفی پیشینه و برنامه هر کدام از کاندیداها در دسترس قرار می‌گیرد اما در بین آن‌ها مستندهایی که توسط کارگردان‌های مطرح سینمایی ساخته می‌شوند، جایگاه دیگری دارند چون جدا از ارزش افزوده‌ای که به لحاظ کیفی ممکن است به دست آورند، می‌توانند به شناساندن خط فکری آن نامزد در عرصه فرهنگ و هنر و حتی جمع کردن طرفدار بیشتر کمک کنند.
از دهه ۷۰ بود که حضور کارگردان‌های مشهور سینما در ساخت مستند تبلیغاتی کاندیداهای ریاست‌جمهوری بازار رقابت را در انتخابات داغ کرد.
در دوره‌های پیشین گاهی یک گروه فیلمساز مسئولیت ساخت مستند را بر عهده داشتند و گاهی هم فقط یک کارگردان به تنهایی فیلمی را برای نشان دادن دیدگاه‌ها و معرفی شخصیت و برنامه‌های یک نامزد ریاست‌جمهوری ساخته که برخی از آنها بسیار مورد توجه قرار گرفتند و در جلب نظر مردم اثرگذار بودند.
اگر از انتخابات سال ۱۳۷۶ شروع کنیم که تقریباً از آن به ‌عنوان نخستین‌ دوره‌ای یاد می‌شود که فیلمسازان مطرح سینما وارد ‌گود انتخابات شدند، پخش مستندهای انتخاباتی از سیاستمداران، ایده‌ای بود که از سال ۱۳۷۶ به عرصه اجرا رسید و توانست توجه ویژه مخاطبان را هم جلب کند.‌ درآن سال اگرچه کارگردان‌هایی که ساخت فیلم‌های تبلیغاتی کاندیداها را بر عهده گرفتند، غالبا از چهره‌های نامدار هنر هفتم در ایران بودند اما محتوای کیفی فیلم‌ها بیشتر معطوف به بیانیه‌ها و شعارهای تبلیغاتی کلیشه‌ای بود که نشان می‌دهد، راه زیادی تا بهره‌گیری مناسب از ظرفیت‌های سینمایی برای معرفی کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری به ‌مردم باقی است. به یاد می‌آوریم که سیف‌الله داد، بهروز افخمی و احمد مرادپور به ‌عنوان سازندگان فیلم مستند سیدمحمد خاتمی معرفی شدند. در آن دوره بهزاد بهزادپور برای علی‌اکبر ناطق‌نوری مستند ساخت و رسول صدرعاملی هم برای رضا زواره‌ای دیگر نامزد انتخاباتی. محمد محمدی‌ری‌شهری هم ساخت فیلم تبلیغاتی خود را به یوسف مناجاتی، حسین فردرو و اسدالله ایمن سپرد. چهار سال بعد که منجر به ادامه استقرار دولت اصلاحات شد، حضور فیلمسازان هم جدی‌تر شد و نام‌هایی همچون احمدرضا درویش وارد این رقابت شدند. کارگردان «کیمیا» در انتخابات سال ۱۳۸۰ برای سیدمحمد خاتمی فیلم ساخت.
نکته جالب در این دوره اما جلب توجه‌ها به فیلم انتخاباتی خاتمی با کارگردانی احمدرضا درویش بود که مانند سال ۱۳۷۶ توانست تاثیر قابل ‌توجهی بر مخاطبان بر جا بگذارد. بعدها کارشناسان این گزاره را مطرح کردند که بغض‌های خاتمی در روز ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری، که به شکل دراماتیکی در این فیلم به تصویر کشیده شد، در پیروزی وی نقش غیرقابل انکاری داشت و توانست روایتی بصری از مشکلات دولت نخست اصلاحات را برای مخاطبان تصویرسازی کند.
از دیگر نام‌های مطرح به (مرحوم) ضیاء‌الدین دری می‌توان اشاره کرد که برای احمد توکلی و علی فلاحیان فیلم ساخته بود ‌و سعید ابوطالب هم برای حسن غفوری‌فرد مستند ساخت. جمال شورجه کارگردان مستند شهاب‌الدین صدر بود و یک گروه نیز با مشاوره مجید مجیدی و سیف‌الله داد، مسئولیت ساخت مستند علی شمخانی را برعهده داشتند. بر همین اساس هم بود که در این دوره کارگردان‌های نامدارتری وارد گود شدند و ساخت فیلم‌ کاندیداها را برعهده گرفتند. احمدرضا درویش، کارگردانی فیلم خاتمی را برعهده گرفت و احمد توکلی به سراغ ضیاءالدین دری رفت و علی شمخانی هم فیلم انتخاباتی‌اش را با مشاوره مجید مجیدی و سیف‌الله داد ساخت. جمال شورجه (شهاب‌الدین صدر)، سعید ابوطالب (حسن غفوری‌فرد) و سعید جلیلوند (منصور رضوی) از دیگر کارگردان‌هایی بودند که وارد گود فیلمسازی برای کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری شدند.
در سال ۱۳۸۴ کارگردان‌های شناخته ‌شده دیگری به این عرصه وارد شدند و فیلم‌های تبلیغاتی، ساختار حرفه‌ای‌تر و گاهی سینمایی‌تری پیدا کردند. در این دوره رخشان بنی‌اعتماد برای مصطفی معین فیلم ساخت و کمال تبریزی مستند تبلیغاتی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را کارگردانی کرد که پر سر و صدا و بحث‌برانگیز هم شد. روایت کمال تبریزی از تردیدهای هاشمی‌رفسنجانی برای حضور در عرصه، مبنایی شد برای ساخت فیلم تبلیغاتی او که تأثیر ویژه‌ای بر مخاطبان گذاشت.
سازنده مستند علی لاریجانی، مهدی فخیم‌زاده بود و برای محسن رضایی رسول ملاقلی‌پور فیلم ساخت. همچنین بهروز افخمی در آن سال برای مهدی کروبی، احمدرضا درویش برای محمدباقر قالیباف، جواد شمقدری‌ برای محمود احمدی‌نژاد و محرم زینال‌زاده برای محسن مهرعلیزاده دیگر نامزدهای انتخابات، مستند تبلیغاتی ساختند.
انتخابات سال ۱۳۸۸ را شاید بتوان دوره حضور جدی و متفاوت فیلمسازان و حتی کل مجموعه سینما در عرصه رقابتی انتخابات ریاست جمهوری دانست. در دهمین دوره انتخابات مجید مجیدی، احمدرضا درویش و مهدی کرم‌پور برای میرحسین موسوی فیلم ساختند و (زنده‌یاد) علی معلم و بهروز افخمی برای مهدی کروبی. جواد شمقدری همچون دوره قبل ساخت مستند برای محمود احمدی‌نژاد را برعهده گرفت و محمدعلی فارسی هم مستند محسن رضایی را کارگردانی کرد.
اما این روند حضور سینمایی‌ها از دهه ۹۰ دچار تغییراتی شد و نام فیلمسازانی از نسل‌های بعدی بیشتر دیده می‌شد.
در انتخابات یازدهم بهروز شعیبی برای محمدباقر قالیباف، محمدحسین لطیفی برای علی‌اکبر ولایتی و مجید برزگر برای محمدرضا عارف، مستند تبلیغاتی ساختند. حسین دهباشی سازنده مستند حسن روحانی بود و حسین شمقدری هم برای سعید جلیلی فیلم ساخت. در آن دوره محمد غرضی و محسن رضایی هم نامزد انتخابات بودند که به ترتیب جلال عطارزاده و اسماعیل فلاح‌پور، کارگردانی مستند آن‌ها را بر عهده داشتند.
اما سال ۱۳۹۶ را باید دوران افول حضور موثر کارگردان‌های نامدار سینما در ساخت مستندهای تبلیغاتی انتخابات دانست. در دوره دوازدهم فقط به نام مجید توکلی و محمدعلی فارسی می‌توان اشاره کرد که برای اسحاق جهانگیری و (شهید) ابراهیم رییسی مستند ساختند. برای محمدباقر قالیباف، سیدمحمود رضوی سرپرست تیم سازنده مستند معرفی شد و برای دیگر نامزدها هم خبری از حضور یک فیلمساز حرفه‌ای نبود.
این شرایط در دوره سیزدهم و در سال ۱۴۰۰ هم ادامه پیدا کرد و اگرچه نام چند چهره جوان و معروف فیلمساز مطرح بود اما تکذیب برخی خبرها و نیز تایید نشدن‌های رسمی نتوانست فهرستی متقن و واقعی از مشارکت فیلمسازان حرفه‌ای به جا بگذارد. با این حال به نظر می‌رسد امسال اوضاع کمی متفاوت باشد چراکه در روزهای گذشته پس از اعلام اسامی نامزدهای تأیید صلاحیت شده و گرم شدن تنور رقابت، نام چند فیلمساز جوان که در سال‌های گذشته بیشتر مشغول ساخت فیلم و سریال بودند، شنیده شده که گویا ساخت مستند تبلیغاتی انتخابات را پذیرفته‌اند.
در این چند روزی گمانه‌زنی‌ها درباره اینکه چه کسانی فیلم‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات را می‌سازند هم بیشتر شده و باید دید آیا پس از چند سال، حضور سینمایی‌ها باز هم در بخش ساخت محتوا برای انتخابات پررنگ می‌شود؟ در کنار این مساله به این نکته هم باید اشاره کرد که در این دوره تیم‌های رسانه‌ای نامزدها و متقاضیان شرکت در انتخابات از مدت‌ها قبل مشغول به کار بودند و فعالیت رسمی خود را از حضور نامزدها در ستاد انتخاباتی کشور آغاز کردند. اما حضور آنها تا به امروز محدود به ساخت تیزر و یا کلیپ‌های تبلیغاتی است و هنوز کارگردان اصلی مستندهای تبلیغاتی مشخص نشده است. تیزرهایی هم که تا به امروز ساخته شده ،کیفیت چندانی ندارند که آنها را بتوان مثال‌زدنی دانست. حال باید دید مستندهای تبلیغاتی هم با همین کیفیت روانه آنتن می‌شوند یا اینکه کارگردانان شاخص با ایده‌ و فکرهای درخشان پشت دوربین این فیلم‌ها می‌نشینند.

sazandegi

پست های مرتبط

در مرز سنت و نوگرایی

به یاد “امین‌الله رشیدی” امین‌الله رشیدی، خوانندۀ پیشکسوت موسیقی ایرانی که بیش…

۲۳ مهر ۱۴۰۳

در پناه ادبیات

زندگی و زمانه “شاهرخ مسکوب” شاهرخ مسکوب، صدایی منحصربه‌فرد در تاریخ روشن‌فکری…

۲۳ مهر ۱۴۰۳

مصائب رائد

“رائد فریدزاده”، رئیس جدید سازمان سینمایی با چالش‌های بزرگی روبه‌رو است رائد…

دیدگاهتان را بنویسید