رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > اقتصاد : ترس جهانی

ترس جهانی

“ترامپ” چه در سر دارد؟

جهان باید خود را برای دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ آماده کند. او در کارزار انتخاباتی‌‌اش وعده تغییرات بزرگ را مطرح کرد. چنین چیزی امکان‌پذیر است اما باید توجه داشت که گفتمان سخنرانی‌های کارزارها با واقعیت‌های حکومت کاملاً تفاوت دارد. افرادی که ترامپ برای تیمش انتخاب می‌کند و اولویت‌هایی که آنها در دستور کارشان قرار می‌دهند، تعیین خواهد کرد که ترامپ تا چه اندازه پیش خواهد رفت. انتصابات اولیه او از تاکید بر وفاداری، تندروی و اخلال حکایت می‌کنند.
آزمون‌های سیاست خارجی به ‌سرعت فرامی‌رسند. آقای ترامپ بارها گفته است که ظرف یک روز جنگ اوکراین را به پایان می‌رساند بنابراین مجبور خواهد شد به ‌سرعت به معاهده‌ای برسد. نتیجه این اقدام در واقع اولین نمونه از دیپلماسی قدرت‌نمایی او خواهد بود و انعکاس گسترده‌ای در سرتاسر جهان خواهد داشت. اگر ترامپ به اوکراین فشار آورد تا قبول کند، بخشی از سرزمینش را از دست بدهد و در مقابل یک تضمین امنیتی بگیرد که تا مدت‌ها مانع ولادیمیر پوتین باشد آنگاه اعتبار و باورپذیری آمریکا تقویت خواهد شد اما اگر اوکراین را به یک پیمان صلح فضاحت‌بار بکشاند که در آن همچنان در برابر روسیه آسیب‌پذیر باشد، آقای پوتین برنده خواهد شد. در این حالت بقای اوکراین فقط به توانایی اروپا در دفاع از آن بستگی دارد (آزمونی که قطعاً از عهده اروپا برنمی‌آید). چین و دیگر کشورهای متخاصم به این موضوع توجه خواهند کرد. آنها می‌فهمند که وعده‌‌های آمریکا پوشالی هستند.
هیچ چیز به اندازه کنفرانس مطبوعاتی ترامپ ذهن‌ها را آشفته نمی‌کند. رئیس‌جمهور منتخب در ۷ ژانویه و در کاخ زمستانی‌اش در فلوریدا درباره الحاق کانادا، گرینلند و کانال پاناما صحبت و نیروگاه‌های بادی مستقر در دریا را به قتل نهنگ‌ها متهم کرد. صحبت‌های او ترکیبی از تداعی آزاد، اقدام تحریک‌آمیز و نیت جدی برای تغییر جهان بود.
موضوعی که در ۷ ژانویه کمتر مورد توجه قرار گرفت، تصویب قانون لیکن رایلی (Laken Riley) در مجلس نمایندگان بود که امکان اخراج آسان مهاجران به خاطر جرائم کوچکی از قبیل دزدی از مغازه‌ها را فراهم می‌کند. دولت بعد پس از تحلیف رئیس‌جمهور در ۲۰ ژانویه در اولین اقدام به موضوع مهاجرت خواهد پرداخت. دونالد ترامپ در این ‌باره هم وعده‌هایی می‌دهد که ذهن را آشفته می‌کنند. مهاجرت مساله‌ای است که به‌ راحتی در معرض سیاست‌های عوام‌پسند و مخرب قرار می‌گیرد و از سوی دیگر فرصت‌هایی را برای اصلاحات سودمند به وجود می‌آورد. مسیری که آقای ترامپ در پیش خواهد گرفت نه ‌تنها نمایانگر ماهیت ریاست‌جمهوری اوست بلکه در دیگر کشورهای ثروتمندی که در موضوع مهاجرت با مشکلات سیاسی دست‌وپنجه نرم می‌کنند نیز تلاطم می‌آفریند. در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن حداقل برای مدتی مرزها دچار بحران شدند. بسیاری از دموکرات‌ها رای‌دهندگان را به سخت‌گیری متهم کردند و همین اقدام به بهای باخت در انتخابات تمام شد. مرکز آمار و سرشماری در تازه‌ترین ارقام خود از افزایش ۸/۲ میلیون ‌نفری مهاجران در سال ۲۰۲۳ خبر می‌دهد. سهم نوزادان خارجی متولد ‌شده در آمریکا از سال ۱۸۸۵ که فردریک ترامپ باواریا را به مقصد نیویورک ترک کرده بود، فراتر می‌رود و بالاترین میزان در طول قرن اخیر است. اکثر آمریکایی‌ها از مهاجران قانونی استقبال می‌کنند و جامعه نیز به ‌خوبی آنها را در خود هضم می‌کند اما آنها از این تنفر دارند که مهاجران درخواست پناهندگی می‌کنند سپس تا زمان جلسه دادگاه در بازار کار سایه ناپدید می‌شوند. آقای ترامپ در حالی به دفتر کارش می‌رود که خود را به تشدید اهرم‌های کنترل متعهد می‌داند. او در کارزار انتخاباتی همان گفتمان نفرت‌آمیز دوران اول ریاست‌جمهوری را بیان کرد و گفت که مهاجران خون آمریکا را مسموم می‌کنند. با‌ این حال تعداد مهاجران اخراج‌ شده در دور اول او از تعداد مهاجران اخراج ‌شده در دولت اوباما هم کمتر بود. به نظر می‌رسد که این بار او قصد دارد به‌ طور جدی بر مهاجرت تمرکز کند. استفان میلر، معاون رئیس کارکنان دفتر فردی است که تمایل دارد هم مهاجرت قانونی و هم مهاجرت غیرقانونی را محدود کند. تام‌ هومن، فرمانده مرزی او یکی از طراحان سیاست جداسازی خانواده‌ها در دور اول است که تهدید کرد از گارد ملی خواهد خواست در اخراج مهاجران همکاری کند. دولت‌های قبل از سربازان فقط برای پشتیبانی تدارکاتی استفاده می‌کردند. قطعاً آقای ترامپ نمی‌تواند تهدیدش را برای اخراج ۱۵ میلیون نفر عملی کند. انتقال این تعداد زیاد از افراد هزینه بسیار سنگینی دارد، بازار کار را تکان خواهد داد و بهای کالاها و خدماتی که مهاجران غیرقانونی در تهیه آنها نقش دارند، بالا خواهد برد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که موج اخراج در دولت اوباما صنعت ساختمان را دچار رکود کرد چون بسیاری از گچ‌کاران و بناها اخراج شدند. علاوه‌ بر این اخراج همگانی در افکار عمومی هم طرفدار ندارد چون بیش از نیمی از مهاجران غیرقانونی بیش از یک دهه در آمریکا ساکن بوده‌اند و صاحب شغل و خانواده هستند. همچنین اغلب آنها در ایالت‌های طرفدار دموکرات‌ها زندگی می‌کنند که در این زمینه با دولت همکاری نخواهند کرد.
احتمالاً آقای ترامپ به دنبال یک سیاست عملی‌تر خواهد رفت. او وسوسه می‌شود که مشکل را بر دوش مکزیک بیندازد. یکی از موانع بزرگ اخراج مهاجران، یافتن دولت‌هایی است که آنها را بپذیرند. بنابراین ممکن است ترامپ صرفاً کسانی که از مرزهای جنوبی وارد می‌شوند را بازگرداند و در صورت عدم پذیرش مکزیک این کشور را به اعمال تعرفه تهدید کند. با این حال بی‌ثباتی در همسایه فقیر جنوبی به نفع آمریکا نیست. کلودیا شینبام، رئیس‌جمهور مکزیک می‌داند که کمک به آمریکا در موضوع مهاجرت می‌تواند، کارت بر‌نده‌ای برای او در مذاکرات باشد بنابراین نشانه‌هایی از تمایل به کمک را ابراز کرده است. ترامپ در نیمه ‌راه باید با خانم شینبام دیدار کند.
شاید هم ترامپ به جای اقدام واقعی به نمایش خشونت روی آورد. می‌توان انتظار داشت که پلیس با خبرنگاران دوربین در دست به کارگاه‌ها حمله کند، بازداشتگاه‌هایی در ایالت‌های مرزی بسازد و مامورانی را برای گشت‌زنی بفرستد. هدف از این اقدام جلوگیری از ورود مهاجران جدید خواهد بود و این پیام را به رای‌دهندگان می‌رساند که دولت در تصمیمش جدی است.
خشونت صرف کاری اشتباه است و با نقض حقوق انسانی مهاجران به ارزش‌های آمریکایی آسیب می‌رساند. مردم آمریکا در دور اول ترامپ نسبت به جداسازی اعضای خانواده‌ها و نگه‌ داشتن کودکان در قفس اعتراض کردند و حمایت از مهاجران افزایش یافت اما به محض به قدرت رسیدن بایدن این حمایت رو به کاهش گذاشت. این تحولات به ترامپ کمک می‌کنند که اقداماتی پایدارتر اما با خشونت کمتر را به اجرا گذارد. گام نخست آن است که مرزها مستحکم‌تر شوند. ترامپ خوش‌شانس‌ است چون مهاجرت غیرقانونی پس از توافق دولت بایدن با مکزیک و دیگر کشورهای آمریکای لاتین برای کنترل مهاجرت به‌ شدت کاهش یافت. ترامپ می‌تواند در ادامه همان روش ماموران مهاجرت را به مرزها اعزام کند تا به ‌سرعت درخواست‌های پناهندگی را بررسی و نتیجه را اعلام کنند. همچنین او می‌تواند پناهجویان را وادار کند تا زمان بررسی پرونده‌هایشان در مکزیک بمانند. گام دوم آن است که مطابق وعده رئیس‌ دفترش بر اخراج مهاجران جنایتکار تمرکز کند. در این صورت، راه برای گام سوم باز می‌شود که از قدیم شناخته شده اما از نظر سیاسی دست‌نیافتنی بود. آمریکا هم از نظر عملی و هم به خاطر اجرای عدالت نمی‌تواند تمام مهاجران غیرقانونی را اخراج کند. اما انفعال نیز موجب می‌شود حدود ۱۱ میلیون نفر کل زندگی خود را در آمریکا بگذرانند بدون آنکه حق اقامت داشته باشند. تا زمانی که جلوی جریان مهاجرت گرفته نشود، اعلام عفو عمومی برای مهاجران قدیمی باعث خواهد شد موج جدیدی از ورود مهاجران به راه بیفتد. بهترین راه‌حل رسیدن به ترکیبی از اعمال موثر کنترل‌های مرزی با اعطای حق اقامت برای مهاجران، قانون‌پذیر کنونی خواهد بود.
چنین ترکیبی امکان‌پذیر است. در این صورت هیچ سیاستمدار جمهوری‌خواهی نمی‌تواند در بحث مهاجرت ترامپ را دور بزند و هشدارهای دموکرات‌ها نیز چهره ترامپ را جدی‌تر و خشن‌تر نشان خواهد داد. ممکن است او بخواهد مهاجرت را به ‌عنوان موضوعی برای ادامه مناقشات حفظ و از آن علیه فرمانداران و شهرداران دموکرات استفاده کند. اما شرایط به او امکان می‌دهد، بتواند به راه‌حلی برسد که پنج رئیس‌جمهور قبلی نتوانستند آن را به اجرا بگذارند البته اگر بخواهد.
خاورمیانه نوع دیگری از آزمون را پیش‌روی ترامپ می‌‌گذارد. شاید آقای ترامپ موفق شود، اسرائیل و حماس را بر سر آتش‌بس در غزه متقاعد کند. بنیامین نتانیاهو خواستار یک پیروزی سریع است اما احتمالاً ترامپ نخواهد توانست اسرائیل را به سمت تنها راه‌حل درازمدت یعنی تشکیل دولت فلسطینی بکشاند. در سوی دیگر او تمایل دارد نسبت به ایران سخت‌گیر باشد، حداقل به این دلیل که فکر می‌کند ایران احتمالاً قصد ترور او را داشته است. اما سیاست تحریمی فشار حداکثری دولت اول ترامپ اکنون کارآمدی زیادی ندارد. ایران یک شبکه سایه برای فروش نفت خود- عمدتاً به چین-ساخته است.
چگونگی برخورد با چین مهم‌ترین گزینه ژئوپلیتیک آینده است. اقتصاد چین در مقایسه با دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ در سال ۲۰۱۷ ضعیف‌تر شده اما روحیه تهاجمی و خصومت شدیدتری پیدا کرده است. ممکن است ترامپ به‌ سرعت با یک بحران در دریای چین جنوبی مواجه شود. کمک او به فیلیپین یا رها کردن آن کشور آزمونی کلیدی برایش خواهد بود. همچنین چین گستره شدت تحریم‌های ترامپ را آشکار خواهد کرد. او وعده داد که برای واردات از چین ۶۰ درصد و برای واردات از دیگر کشورها ۱۰ تا ۲۰ درصد تعرفه بگذارد. آیا این وعده صرفاً یک ابزار مذاکراتی است یا او واقعاً قصد دارد، اقتصاد آمریکا را از اقتصاد چین منفک کند؟ پاسخ این پرسش در سال ۲۰۲۵ آشکار می‌شود. اعمال تعرفه به همان اندازه دیگر اولویت‌های ترامپ توجه جهانیان را به خود جلب خواهد کرد.
مهاجرت غیرقانونی در صدر فهرست اولویت‌ها قرار می‌گیرد. باید انتظار داشت که یک اقدام نمایشی بزرگ در جهت اخراج گروهی صورت گیرد. کاهش مالیات نیز در دستور کار خواهد بود چون بسته مالیاتی دور اول ترامپ در سال ۲۰۲۵ منقضی می‌شود. او در دوران کارزارش وعده داد ۱۰ تریلیون دیگر از مالیات‌ها کم کند. اما حتی جمهوری‌خواهان که اکثریت را در هر دو مجلس در اختیار دارند نگران آثار شدید کاهش بودجه دولت هستند.
پرپیامدترین بخش دستور کار داخلی ترامپ در برنامه‌ای دیگر است. این برنامه مقررات‌زدایی و بازسازی دستگاه دولت از مقررات حوزه مواد مخدر تا تدارکات نظامی را دربر می‌گیرد. این اصلاحات سرعت پذیرش و پخش فناوری‌های پیشرفته ازجمله فناوری زیستی و هوش مصنوعی را تعیین خواهند کرد. ایلان ماسک این وظیفه را بر عهده دارد. وعده او برای کاهش دو تریلیون ‌دلاری بودجه فدرال ناممکن به نظر می‌رسد اما این دیدگاه که آمریکا به اصلاحات دولت نیاز دارد تا بتواند برتری خود را در فناوری‌های جدید پیشرو حفظ کند کاملاً صحیح خواهد بود.
اگر آقای ترامپ واقعاً قصد دارد، آمریکا را به عظمت برساند باید دولتش بر این هدف متمرکز شود. کنایه‌آمیز خواهد بود که مرد عاشق تعرفه‌ها، مسئولیت سرعت‌بخشی به فناوری‌هایی را بر عهده گیرد که در نهایت شکل بسیاری از مشاغل آمریکا را تغییر می‌دهند یا خود جایگزین آنها می‌شوند. اما حفظ پیشتازی آمریکا در هوش مصنوعی دستاوردهایی بزرگ‌تر از هر کدام از بخش‌های ماگا (MAGA: عظمت‌بخشی دوباره آمریکا) خواهد داشت و رشد آینده و امنیت نظامی این کشور را تضمین خواهد کرد. باید دید ایلان ‌ماسک در این‌ باره چه می‌کند.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

تب داغ طلا

▫️افزایش تورم و عدم ثبات اقتصادی باعث توجه به بازار طلا و…

۲۹ بهمن ۱۴۰۳

اقتصاد غیرتی

برخورد علم اقتصاد با ارزش‌ها در اقتصاد، مفهوم «فرهنگ غیرت» یا «غیرت»…

۲۷ بهمن ۱۴۰۳

دکمه پایان زندگی!

نسبت بحران‌های اقتصادی و خودکشی درباره مردی که در ایستگاه‌ هفت‌تیر مترو…

۲۷ بهمن ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید