رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > جامعه : تهدید آب ایران

تهدید آب ایران

هنوز لب‌های هیرمند در سیستان از بی‌آبی خشک است که خبر «حذف ایران از معادلۀ دجله و فرات» منتشر می‌شود. توافق آبی میان عراق و ترکیه در حالی بدون حضور ایران به امضا رسیده که غرب و جنوب غرب کشور به دلیل بی‌آبی ناشی از کاهش آب دجله و فرات به کانون وسیع توفان‌های گرد و غبار تبدیل شده است. فقط ترکیه نیست که سیاست‌هایش حیات ایران را تهدید می‌کند، طالبان هم با ساخت‌ سدهای جدید روی هیرمند، تامین آب سد دوستی را نیز به شکل جدی تهدید می‌کند. سد دوستی بیش از ۵۰ درصد آب مشهد را تامین می‌کند و هم‌اکنون کمتر از۲۰ درصد مخزن آن پر است. سیاستی خارجی پویا که باید امنیت و منافع را تامین کند اینجا معنا می‌یابد. هجمه‌ حیرت‌انگیز و هماهنگ همسایگان غربی و شرقی در معادلات آب‌های فرامزی این نگرانی را تقویت کرده که آیا ضعف دیپلماسی ایران در مواجهه با همسایگان سبب بروز چنین سیاستی شده است؟ برای پاسخ به این ابهام باید اتفاقات مرتبط با آب‌های مرزی در ایران طی سال‌های اخیر را مرور کرد.

جاه‌طلبی آبی ترکیه
دولت ترکیه با طرح‌های جاه‌طلبانه گاپ و داپ سعی دارد، فقر خود در حوزه انرژی و برخی ضعف‌های ژئوپلیتیکی را پوشش دهد. ایده‌‌ای که برخی تحلیل‌گران هیدروپلیتیک از آن با تروریسم آبی اسم می‌برند. طرح‌های ترکیه تمام همسایگانش را تحت تاثیر قرار داده است. از یک سو ایران و آب رودخانه ارس را هدف گرفته و از سوی دیگر مهار آب‌ دجله و فرات در بالادست عراق خود به خود سرزمین ایران را متاثر می‌کند. «گاپ» یک پروژه توسعه چند بخشی شامل سدسازی گسترده در جنوب شرق آناتولی ترکیه است. این پروژه ۹ استان ترکیه را در بر می‌گیرد که در حوضه رودخانه‌های فرات و دجله قرار دارند. «داپ» اما پروژه سدسازی در آناتولی شرقی است که بخش عمده آن روی حوضه ارس و کورا ساخته می‌شود. از جمله سدهای در حال ساخت در قالب پروژه داپ می‌توان به سدهای کاراکورت، سویلمز و نارین قلعه اشاره کرد. اجرای این پروژه به ‌طور مستقیم بر ایران، ارمنستان و جمهوری آذربایجان تاثیرگذار است. «ترکیه با توجه به فقر انرژی‌های فسیلی به‌خصوص نفت و گاز به منظور استفاده حداکثری از منابع آبی دجله و فرات و استفاده از موقعیت هیدروپلیتیکی خود طی دهه‌های گذشته با محدود کردن میزان آب ورودی این رودها به عراق و سوریه، آنها را با مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی مواجه کرده و تاثیرات سیاسی، امنیتی و زیست محیطی جدی بر وضعیت ارتباطات منطقه‌ای دولت‌های حوضه رودهای مذکور گذاشته است.* (دیپلماسی ایرانی)»

روزهای آغازین اردیبهشت ۱۴۰۳ رجب طیب اردوغان بعد از ۱۲ سال با حضور در عراق و امضای تفاهم‌نامه‌ای با السودانی نخست‌وزیر عراق سعی کرد، مشکل آبی خود با عراق را حل کند. موضوعی که به نظر می‌رسد در آینده اعتراض در دو کشور سوریه و ایران را به دنبال داشته باشد. چراکه تنش آبی حاصل از پروژه‌های جاه‌طلبانه ترکیه علاوه بر عراق، سوریه را نیز به شدت متاثر می‌کند و در مرحله بعد جنوب غرب و غرب ایران نیز از این سیاست آسیب جدی دیده و در آینده نیز آسیب خواهد دید. پیش از این محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه ایران چنین اتفاقی را در گفت‌وگویی رسانه‌ای پیش‌بینی کرده بود؛ «هر زمان عراقی‌ها به ما در مورد رودخانه‌های مرزی فشار می‌آوردند، ما دو حرف می‌زدیم. یکی، اینکه معاهده ۱۹۷۵ همه ‌چیز را مشخص کرده است. دوم اینکه ما و شما و سوریه مشترکا از سیاست‌های آبی ترکیه متضرر هستیم پس به ‌شکل مشترک اقدام کنیم. اما همه کشورها سعی می‌کردند، مستقیم خودشان مشکلشان را حل کنند. کمااینکه عراق دارد این کار را می‌کند.» اشاره ظریف به توافقنامه ۱۹۷۵ معروف به پیمان الجزایر است که در سال ۱۹۷۵(۱۳۵۳) در الجزیره میان عباسعلی خلعتبری و سعدون حمادی، وزیران خارجه وقت ایران و عراق امضا شد و مبنای حل اختلافات مرزی ایران و عراق قرار گرفت.
با این حال آنچه در مذاکره ترکیه و عراق بدون حضور ایران اهمیت دارد؛ اولویت داشتن منافع ملی بر ملاحظات دیگر در دیپلماسی جهانی است. اتفاقی که متاسفانه در ایران به شدت متاثر از سیاست‌های دیگری است که منافع ایران را کمتر در اولویت خود قرار می‌دهد و به جای ملاحظات و خلأهای ژئوپلیتیکی و هیدروپلیتیکی، مبنایی ایدئولوژیکی دارد.

انحراف آب هیرمند به بیابان گودزره
مرزهای شرقی ایران نیز سال‌هاست با سیاست‌های آبی خاص در مخاطره افتاده است. انحراف آب رودخانه هیرمند در افغانستان به بیابان گودزره یک استراتژی سیاسی علیه ایران از سوی دولت‌های مستقر در افغانستان بوده است. بعد از آنکه سدهای بالادست هیرمند از آب سرریز می‌شوند، متولیان آب در افغانستان در شرایطی که تمامی این کشور به خصوص ولایت نیمروز را سیل با خود برده اما آنها بر خلاف تعهد بین‌المللی خود حاضر نیستند، قطره‌ای آب به ایران وارد شود. این سیاست را اشرف غنی رئیس دولت به اصطلاح جمهوری، آب در برابر نفت نامگذاری کرده بود. نوعی گرو‌کشی که سیاستی خلاف حسن همجواری و تعهدات بین‌المللی این کشور است. آنچه حیرت‌انگیز است اینکه تمامی دولت‌های مستقر در این کشور بی‌ثبات، سیاست ضد ایرانی را ادامه داده تا جایی که اکنون منطقه سیستان و تالاب‌های سه‌گانه هامون در عطش آب می‌سوزند و شهرهای زابل و زاهدان بالاترین سطح تنش بی‌‌آبی را تجربه می‌کنند.
آخرین تصاویر ماهواره‌ای از وضعیت رودخانه هیرمند نشان می‌دهد که طالبان مانند سال‌های گذشته، سیلاب هیرمند را به بیابان گودزره انحراف داده است. آب منحرف شده ۴۰۰ کیلومتر مربع از گودزره را پوشانده و آب شیرین رودخانه هیرمند را به تلخاب تبدیل کرده است. تحلیل کارشناسان مستقل آب همچنین متخصصان هواشناسی این ایده را تقویت می‌کند که دولت مستقر در افغانستان تعمدا آبی به روی هامون باز نمی‌کند. اما از سوی دیگر علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط‌زیست ایران درباره میزان حقابه هیرمند گفته است: «در بحث حقابه‌ها در قسمت هیرمند باید بگویم، بارش‌ها بارش‌های مناسبی بود. بر اساس آنچه که کشور ما دریافت کرد چه از بارش‌هایی که به صورت مستقیم بود و چه از آوردی که از هیرمند داشتیم؛ تقریبا تالاب هامون حدود ۵۰ درصد مرطوب شده است و امیدوارم با کانالی که وزارت نیرو آنجا تعبیه کرده با توجه به اینکه بحث آب شرب در منطقه در اولویت است، شرایط به نحوی شود که اگر چند وقتی پمپاژ نشود و آب شرب مناسب باشد، می‌تواند تا حدودی سطح مرطوب کردن هامون را افزایش دهد و امیدواریم این اتفاق بیفتد.» با این همه رسانه‌های فعال در رصد سازمان هواشناسی افغانستان دائما از وقوع بارش‌های سیلابی در افغانستان خبر می‌دهند. کانال تلگرامی هواشناسی افغانستان نسبت به وقوع سیل در ولایت این کشور هشدار داده است. «ریاست هواشناسی وزارت ترانسپورت و هوانوردی ملکی افغانستان از احتمال بارش باران همراه با سیلاب‌‌های آنی و بادهای شدید در ۷ ولایت کشور خبر داده است.» پیش از این و در ۱۶ آوریل ۲۰۲۴ رسانه‌های بین‌المللی به نقل از عبدالغنی برادر، معاون امور اقتصادی نخست‌وزیر طالبان که دیداری از سد کجکی داشته، نقل کرده‌اند که «امسال به دلیل بارندگی پی‌هم، سطح آب پشت این سد افزایش یافته و بیشتر بندها(سدها)ی افغانستان مثل این سد «پر از آب» شده‌ است.» سد کجکی در ولایت هلمند، در جنوب افغانستان واقع است که روی یکی‌ از شاخه‌های اصلی رودخانه هیرمند ساخته شده است، رودخانه‌ای که آب آن پس از عبور از چند ولایت غرب کشور به ایران می‌رسد.

استیصال در دیپلماسی آب
محسن موسوی‌خوانساری، عضو انجمن دیپلماسی آب ایران به تجارت فردا گفته است؛ دولت ایران در این پنج دهه تقریباً هیچ فعالیت کارآمدی در حوزه دیپلماسی آب نکرده است. در مورد آب‌های مرزی مشخصا دیپلماسی ایران بسیار ضعیف بوده است. در مورد آب‌های داخلی استحصال و بهره‌برداری بسیار زیادی صورت گرفته که به نظر کارشناسان زیاده‌روی محسوب می‌شود اما در مورد آب‌های مرزی ضعیف عمل کرده‌ایم. مشکلاتی که در مدیریت آب‌های داخلی وجود دارد در یک دوره زمانی بالاخره قابل مدیریت و حل است. اما بحران آب‌های مرزی اگر اقدامی از سوی کشور مقابل انجام شود، برگشت‌ناپذیر است. شاید چند قرن طول بکشد تا بتوان خلأ به‌وجود‌ آمده را به نقطه قبل بازگرداند. دولت ترکیه سه برابر حجم آبی که از این کشور به سمت کشورهای سوریه و عراق و رودخانه‌های دجله و فرات سرازیر می‌شود را مخزن‌سازی کرده است. آب در بالادست دجله و فرات قطع شد. جالب اینکه به صورت غیرمستقیم ایران در خوزستان و در هورالعظیم شاهد کاهش آب و خشکی تالاب بود. این ضرر از سوی ترکیه به ایران وارد شد. در ۳۰ تا ۴۰ سال اخیر اقدامات سازه‌ای سنگین در ترکیه شروع شد و به سرانجام رسید و تبعات آن علاوه بر سوریه و عراق به ایران نیز سرایت کرد. ترک‌ها در حوضه آبریز ارس نیز طرح‌های بلندپروازانه‌ای طراحی و اخیراً اجرا کرده‌اند. البته این روند به چهار دهه قبل برمی‌گردد. ایران در ارس نیز دیر متوجه اثر سدسازی بر این رودخانه شد و عملاً می‌توان گفت حدود ۸۵ درصد آب‌هایی که از طرف ترکیه به این سمت می‌آمد، مهار شده است.

جزئیات آماری از سیاست آبی ترکیه
بنا بر آمار سازمان اقدامات هیدرولیکی ترکیه، میانگین پتانسیل حوضه آبریز ارس در ترکیه برابر ۴.۴۷۳ میلیون مترمکعب در سال است و این یعنی ترکیه ۸۳ درصد از پتانسیل حوضه آبریز ارس در خاک خود را کنترل خواهد کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که ترکیه در این حوضه آبریز تا قبل سال ۲۰۰۰ میلادی، چهار سد با مجموع ظرفیت ۶۲۱ میلیون مترمکعب برای اراضی به وسعت تقریبی ۹۷ هزار هکتار داشته است و از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۲۰ پنج سد با مجموع ظرفیت ۸۴۶ میلیون مترمکعب برای اراضی کشاورزی به وسعت ۱۲۴ هزار هکتار به بهره‌برداری رسانده است. به عبارتی ترکیه در حال حاضر می‌تواند حدود ۴۶۸/۱ میلیون مترمکعب از آب حوضه آبریز فرامرزی ارس را مهار کند. این کشور از سال ۲۰۱۴ شروع به احداث ۷ سد دیگر نیز کرده است. مجموع ظرفیت سدهای در دست احداث ترکیه برابر ۸۷۴/۱ میلیون مترمکعب برای اراضی کشاورزی به وسعت تقریبی۷۰ هزار هکتار است. ترکیه ۷ سد برنامه‌ریزی ‌شده نیز در دستور کار دارد. این سدها با ظرفیت ۴۰۱ میلیون مترمکعب حدود ۷۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی را آبیاری خواهند کرد. در صورت اتمام طرح‌های مذکور، ترکیه قادر خواهد بود به میزان ۷۴۳/۳ میلیون مترمکعب از منابع داخلی خود را در این حوضه آبریز مهار کند.

انفعال دیپلماتیک ایران
مرور سیاست پشت سدسازی و انحراف آب در مرزهای شرقی و غربی ایران و نحوه مواجهه ساده‌انگارانه ایران با این حادثه به خودی خود ابهام‌ برای مخاطبان ایجاد می‌کند، چرا ایران واکنش درخوری در این زمینه نداشته است؟ می‌توان این پرسش را مطرح کرد که چرا وزارت نیرو که متولی و مدیر آب در ایران است و وزارت خارجه که مسئول مناسبات بین‌المللی و قراردادهای منطقه‌ای و جهانی است در این مسائل اینقدر منفعل عمل کرده‌اند. دریاچه هامون به‌ طور کامل تحت تاثیر فعالیت‌های بالادست افغانستان و انجام نشدن تعهداتشان خشک شد و ما دست روی دست گذاشته‌ایم تا این منطقه از ایران دچار بحران جدی شود. سد کمال‌خان هنوز ساخته نشده بود و ایران مشکلات بسیار زیادی در پایین‌دست داشت. رودخانه هریرود نیز چنین وضعیتی دارد. سد سلما در بالادست هریرود ساخته شد. سد دوستی در ایران و در پایین‌دست ساخته شد. افغانستان در بالادست سد سلما نیز سد دیگری ساخته است. عملاً هیچ آبی از هریرود به ایران وارد نمی‌شود و سد دوستی کاملاً خالی از آب است. نظر کارشناسان آب در ایران این است که وزارت نیرو و وزارت خارجه که تعدادی کارشناس برای امور داخلی و خارجی دارد چرا کارشناسان آب‌های مرزی به اندازه انگشتان دست هم نیست.

sazandegi

پست های مرتبط

زنان فریاد نمی‌زنند!

قتل “منصوره قدیری‌جاوید”، خبرنگار ایرنا به دست همسر وکیل خود با ضربات…

۲۲ آبان ۱۴۰۳

 استقلال کانون

درباره ابطال انتخابات کانون وکلای دادگستری به قلم؛ صالح نقره‌کار؛ حقوقدان انتخابات…

۲۰ آبان ۱۴۰۳

خاموشی یا زندگی؟

با دستور رئیس‌جمهور، مازوت‌سوزی در سه نیروگاه متوقف شد تا جان مردم…

۱۸ آبان ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید