رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سرمقاله : راه سخت مشارکت

راه سخت مشارکت

به بهانه انتخابات مجلس و خبرگان رهبری

محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بیش از ۴۰ مرتبه در انتخابات شرکت کردند،‌ هر جا لازم بوده و توقع از ایشان از سوی جامعه نخبگان بوده، شرکت می‌کردند. هیچ وقت خودشان تصمیم نمی‌گرفتند که به انتخابات ورود کنند.‌ انتخابات را یک هدف جمعی می‌دانستند که با مشورت بزرگان و همفکران درباره آن تصمیم‌گیری می‌کردند. ایشان زمانی که در انتخابات سال ۹۲ شرکت کردند از طرق مختلف،‌ مثل آقای لاریجانی یا آقای روحانی پیام آمد که خوب است شما انصراف دهید که ما مجبور نباشیم شما را ردصلاحیت کنیم، یا اینکه جزو لیست نباشید. ایشان گفتند که بنده به این صورت انصراف نمی‌دهم و قبول نکردند. بعد از آن دوباره پیغام آمد که اگر رهبری بگویند شما انصراف بدهید چه می‌کنید که ایشان گفتند، ‌انصراف می‌دهم. اما رهبری به ایشان چیزی نگفتند و پدر هم انصراف ندادند. وقتی لیست اعلام شد،‌ آیت‌الله جزو لیست تاییدی‌ها نبودند. یک کاغذ رسمی برای ایشان نیامد که شما تایید نشدید. بعد از آن ایشان خیلی سریع به این نتیجه رسیدند که قهر نکنند و حضورشان را ادامه دهند که همان حماسه سیاسی سال ۹۲ اتفاق افتاد. رهبری سال ۹۲ را سال حماسه سیاسی و اقتصادی نام‌گذاری کردند. در آن زمان اعتقاد آیت‌الله هاشمی این بود که جامعه می‌تواند، منویات‌اش را با قهر نکردن به ثمر برساند که این کار را کردند. به طوری که مطابق با سخنان رهبری حتی مخالفان نظام هم شرکت کردند و بعد این حماسه سیاسی محدود به انتخابات ۹۲ نشد و آیت‌الله هاشمی همین حرکت را در انتخابات ۹۴ و انتخابات مجلس هم تکرار کردند. به‌رغم ردصلاحیت‌های گسترده، ایشان به همه اعلام کردند که بمانید و در نتیجه این اقدام، لیست امید رای آورد. در انتخابات خبرگان هم همین اتفاق افتاد و ایشان خیلی جدی شرکت کردند و پرشورترین انتخابات خبرگان مربوط به سال ۹۴ بود.
با این همه نظام،‌ ما و همه کسانی که در اداره کشور سهیم بودند به‌ نحوی شرمنده مردم هستیم که مجبور هستند ۵ سال متمادی یک تورم بالای ۴۰ درصد را تجربه کنند و دلیل آن را مدیریت ضعیف اقتصادی،‌ سیاسی و اجتماعی می‌دانند و مردم زیر فشار هستند. می‌بینیم که در انتخابات ۱۳۹۸ و انتخابات ریاست‌جمهوری که ما انتخابات پرشوری نداشتیم به هر دلیل نظام با توجه به احتمال حمله خارجی به مشارکت مردم توجه بیشتری کرده و به آن اهمیت می‌دهد. البته متاسفانه عده‌ای به دنبال لوازم این مشارکت هم‌نظر با رهبری پیش نرفتند. لازمه یک مشارکت حداکثری یک رقابت حداکثری است و این یک لوازمی دارد که به دلیل سرعت عملی که در قانون انتخابات و پیش‌ثبت‌نام پیش آمد اکثر احزاب سیاسی و گروه‌های مرجع نتوانستند به وظایف خودشان عمل کرده و به ثبت‌نام ورود کنند در نتیجه ما شاهد کاهش ثبت‌نام افراد شاخص در یک جناح و افزایش شدید ثبت‌نام افراد شاخص در جناح مقابل بودیم و همین باعث شد، وضعیت مشارکت مردم زیر سوال برود. انگار حاکمیت و دولت تصمیم گرفته بودند، مشارکت‌شان را از طریق کمیت تامین کنند و نه از طریق کیفیت، اسم‌اش را هم گذاشتند انتخابات مردمی،‌ یعنی تاکید بر مشارکت تعداد بالای مردم دارند و نه افراد شاخص و احزاب سیاسی. به همین دلیل تا یک هفته پیش حدود ۱۵ هزار نفر را تایید صلاحیت کردند و بناست از طریق این تعداد،‌ مشارکت به‌ ویژه در شهرستان‌ها و خارج از کلانشهرها به طوری بالا برود که بتوانیم مشارکت نزدیک به ۵۰ درصد را شاهد باشیم. به نظر می‌رسد از بین ۱۵ هزار نفر می‌شود، افراد اصلاحات‌جو و ‌ توسعه‌گرا پیدا کرد اما بین مردم شناخته شده، نیستند. اینطور نیست که بین ۱۵ هزار نفر، افرادی پیدا نشوند که با تفکر افراطی‌هایی که ما نمی‌خواهیم وارد مجلس شوند‌ مخالف باشند. اما متاسفانه این افراد شناخته شده نیستند و کار سختی است که بدون اینکه شناخت ویژه‌ای داشته باشید این افراد را برای رای دادن توصیه کنید. با این حال هیچ جناحی و حتی جناح اصلاح‌طلب، انتخابات را مطرح نکرده است،‌ بحث عدم امکان ارائه لیست رقابتی بوده است.

به‌اضافه اینکه پراهمیت‌تر از انتخابات مجلس،‌ انتخابات خبرگان است،‌ زیرا خبرگان، رهبر را انتخاب می‌کنند و عمل نظارت بر رهبر را دارد. حتی رهبری هم اهمیت انتخابات خبرگان را گوشزد کردند اما می‌بینیم که صدا‌وسیما و دستگاه‌های اجرایی به انتخابات خبرگان اهمیتی نمی‌دهند و بیشتر به انتخابات مجلس می‌پردازند. اما در انتخابات خبرگان بیشتر به وجهه فقهی دست‌اندرکاران توجه می‌شود و به همین دلیل تمام اسامی لیست‌های خبرگان روحانی هستند،‌ درحالی ‌که مگر سهم فقه در اداره کشور چقدر است؟ در قانون اساسی ما شورای نگهبان موجود است و عدم مغایرت با فقه و شرع را در نظر می‌گیرد،‌ اما همزمان یک مجلس خبرگانی را ایجاد می‌کنیم که تنها به جنبه فقهی آن توجه کرده‌ایم در صورتی که برای اداره کشور به‌ویژه در موقعیت فعلی دانش‌های دیگر، به‌ویژه مدیریت هم بسیار مهم است. باید خبرگان علاوه بر تسلط بر امور فقهی تسلط بر امور اقتصادی،‌ فرهنگی،‌ سیاسی و اجتماعی هم داشته باشند. افراد اگر در امتحان فقهی رد شوند،‌ اساساً صلاحیت‌شان هم تایید نمی‌شود. ۷۰ درصد کسانی که در انتخابات خبرگان شرکت کردند،‌ رد شدند و کسی به این موضوع توجه نمی‌کند. حتی در همین دوره کسی مثل آقای روحانی که چند دوره در خبرگان بود یا آقای علوی را رد کردند. در انتخابات مجلس هم باید از دو موضوع پرهیز کرد این فضا را دوقطبی نکنیم؛‌ یعنی رای تکلیفی یا رای تحریمی‌ یا رای تایید یا رای اعتراضی. عده‌ای در جامعه می‌گویند اگر رای ندهید کار حرام کردید و رای دادن را به مسلمان بودن افراد متصل کردند و این دوقطبی کردن کار درستی نیست. هرچند اجازه نمی‌دهند نظرسنجی‌های درست انجام شود اما اگر خدایی‌نکرده،‌ فردا اعلام شود در انتخابات ۳۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کرده‌اند،‌ یعنی می‌خواهیم بگوییم ۷۰ درصد مردم مسلمان نیستند؟ پس نباید تکلفی کنیم انتخابات را که برای انتخابات مضر است. یک عده‌ای می‌گویند بیاید رای سفید بدهید یا تک‌رای بدهید،‌ این کار درستی است؟ ما باید آگاهی مردم را بالا ببریم تا خودشان علاقه‌مند به رای دادن شوند. نباید جامعه را دوقطبی کنیم، اگرنه دچار مشکل برای بعد از انتخابات می‌شویم.

sazandegi

پست های مرتبط

قدرت مقابل قدرت

حزب‌الله مدافع همیشگی لبنان است و باید به جایگاه گذشته خود بازگردد…

۹ آذر ۱۴۰۳

حل مشکل ظریف؟

موافقت با اصلاح قانون تابعیت قهری پس از آنکه یک‌شنبه هفته گذشته…

۳ آذر ۱۴۰۳

آزمون ناموفق صداوسیما

چرا صداوسیما افتتاح بیمارستان فوق‌تخصصی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در جنوب شهر‌ تهران را…

۷ شهریور ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید