بادهای ۱۲۰روزه بیامان میوزند
سیستان بادهای موسمی «۱۲۰روزه» با شدتی بیسابقه را تجربه میکند که همراه با موجهای گرما، زندگی مردم این منطقه را تحت فشار قرار داده است. شاخص کیفیت هوای زابل و اطراف به وضعیت «بسیار خطرناک» رسیده و هواپیماهای پایش سازمان هواشناسی، آلودگی شدید و دید افقی کمتر از چند صد متر را گزارش کردهاند. دمای ۲۵ اردیبهشت در زابل به حدود ۴۸ درجه سانتیگراد رسید و گرمای شدید موجب قطعی برق، مشکلات تامین آب و اختلال در حملونقل شهری شد. در شرایطی که بستر تالاب هامون خشکیده و حقابه هیرمند به ایران نرسیده است، تودههای غبار از دل زمین برخاسته و بر سر مردم خیمه زدهاند. در برخی روزها سرعت باد بین ۷۰ تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ثبت شده و دید افقی به زیر ۱۰۰۰ متر رسیده است. پدیده بیوقفه توفان و خیزش گردوغبار، کیفیت هوا را به مرز هشدار کشانده و در مواردی شاخص آلودگی (AQI) به محدوده «خطرناک» (۳۰۱–۵۰۰) رسیده است. در این شرایط حتی گروههای حساس مانند کودکان و سالمندان در معرض خطر قرار گرفتهاند. کارشناس محیط زیست میگوید، میزان آلاینده معلق در هوا صدها برابر حد مجاز افزایش یافته و آسمان مناطق مرکزی و شمالی سیستان را «نفسگیر» کرده است. از سوی دیگر، گرمای بیسابقه اردیبهشت به اضطرارهای زیرساختی دامن زده است. گرما و گردوغبار همزمان، شبکه برق را تحت فشار قرار داده و قطعیهای پراکنده رخ داده است. مدیرکل هواشناسی محلی تایید کرده که این توفانها علاوه بر تضعیف سیستمهای برق و آبرسانی موجب تعطیلی چند ساعته برخی ادارات و مدارس شده است. به گفته او، تامین آب شرب بهرغم خشکی چاههای نیمه، با تمهیدات جایگزین در دسترس است اما زندگی روزمره شهروندان به شدت مختل شده است.
تالاب هامون و منشأ ریزگردها
تالاب بینالمللی هامون، زمانی «منبع حیات» و بزرگترین دریاچه آب شیرین فلات ایران بود، اکنون قربانی خشکسالی و تعلل شده است. گزارشها حاکی است که هامون در سالهای اخیر به کلی خشک و تبدیل به منشأ دائمی گردوغبار شده است. فعالان محیط زیست محلی و دادههای هواشناسی همگی بر این نکته تاکید دارند که تخلیه آب از هامون و ادامه روند کمآبی، علت اصلی تشدید توفانهای غبار است. معاون رئیس سازمان حفاظت محیط زیست میگوید، دولت به دنبال «مرطوبسازی» بستر تالاب است و طرحهایی چون ذخیره آب و غنیسازی پوشش گیاهی را در دست اجرا دارد اما تا زمانی که حقابه هامون به طور کامل تامین نشود، گردوغبار بیرحمانه ادامه خواهد یافت. تحلیلگران میگویند؛ حتی سیلابهای غیرمجاز نیز برای روشن کردن آسمان سیستان کافی نیست. بررسیها نشان میدهد، ایران هرگز حقابه مندرج در معاهده هیرمند را به طور کامل دریافت نکرده و آبی که وارد شده عمدتاً سیلاب و دشتمال بوده است. با خشک شدن بستر هامون و بدون جریان پایدار هیرمند، کانونهای جدید ریزگرد شکل گرفتهاند؛ این شرایط به خصوص هنگام وزش بادهای ۱۲۰ روزه منجر به تشدید توفانهای شن شده است.
مناقشه حقابه هیرمند؛ مذاکرات و مواضع
مساله حقابه هیرمند به تنش اصلی میان ایران و افغانستان تبدیل شده است. براساس معاهده ۱۳۵۱ افغانستان موظف است، سالانه حداکثر ۸۲۰ میلیون مترمکعب آب به ایران بدهد اما ایران پافشاری دارد که به مراتب کمتر دریافت میکند. روزنامههای داخلی یادآوری میکنند که در نشستهای رسمی میان دو کشور، نمایندگان ایران با استناد به تصاویر ماهوارهای و گزارشهای علمی، ادعای افغانستان درباره خشکسالی را رد کرده و خواهان اجرای دقیق تعهدات شدند. در جدیدترین تحولات، وزیر خارجه طالبان در مصاحبهای اعلام کرده است که «تامین حقابه ایران را وظیفه شرعی» خود میداند و حتی بدون معاهده، این کار را انجام میدادند. او گفته، ملت ایران بداند «ما هیچ نیت بدی درباره حقابه نداریم». همچنین نماینده افغانستان در جلسه مجمع نمایندگان مجلس ایران تاکید کرده است که اگر حتی یک قطره آب هم موجود باشد «مانع دسترسی ایران نخواهند شد» و برای «حسننیت» دریچههای سد کمالخان را باز کردهاند. با این حال ناظران به سیاست دوگانه طالبان اشاره میکنند. از یکسو، در دیدار مقامات عالی دو کشور، اظهاراتی از حسننیت گفته میشود؛ اما از سوی دیگر، سیلابهای سالانه قلیل و خشکی هامون نشان میدهد که عملاً حقابه اتفاقی برای منطقه نبوده است. یک گزارش از کابل میگوید؛ نشستهای ۲۷ و ۲۹ کمیته مشترک آب، با وجود تعهدات رسمی، به دلیل «نداشتن اراده کافی طرف مقابل» به نتیجه نرسیدهاند. کارشناسان نیز هشدار دادهاند تا هنگامی که حقابه ایران تضمین نشود، روند مهاجرت کشاورزان و مشکلات منطقه ادامه خواهد یافت. اما بیعملی دولتها با انتقادهایی همراه بوده است. رسانههای منتقد دیپلماسی آب دولتی نوشتهاند که «نهتنها حقابه به صورت نمایشی رها میشود بلکه هیچ تضمینی برای تامین پایدار آن وجود ندارد» و دولت باید سختگیرانهتر حق خود را مطالبه کند. مردم سیستان طی سالهای گذشته چندین بار تجمع اعتراضی برگزار کرده و از دولت انتظار اقدام عاجل داشتهاند. پایگاه خبری انصاف گزارش داده که بیش از سه هزار نفر در زابل تجمع کردند و سیاست خارجی تهران در مذاکرات آبی با طالبان را نقد کرد.
پیامدهای اجتماعی، بهداشتی و زیستمحیطی
اثرات بحران آب و گردوغبار بر زندگی مردم سیستان عمیق و چندوجهی است. مقامات بهداشتی میگویند؛ کیفیت پایین هوا موجب تشدید بیماریهای قلبی- ریوی شده و توصیهها به بیماران مبنی بر پرهیز از تردد در بیرون داده شده است. وضعیت مشابه محیط زیستی نیز اسفبار است؛ با خشک شدن هامون، تولید گلولای، گردوخاک و نمک در گستره هامونصابری افزایش یافته و از بین رفتن پوشش گیاهی طبیعی، بیابانزایی را تسریع کرده است. یک کارشناس بیابانزدایی هشدار میدهد که روند خشکی و آلودگی به طور دایرهوار یکدیگر را تشدید میکنند: کاهش رطوبت، افزایش خشکی هوا و تضعیف پوشش گیاهی، توفانهای گردوخاک را طاقتفرساتر میکند. او در گفتوگو با «فرهیختگان» تاکید میکند: «وقتی رطوبت محیط کم شود، خشکی هوا زیاد و پوشش گیاهی کمتر میشود، شدت گردوخاک و نوفان بیشتر میشود». پیامد اجتماعی این وضعیت نیز آشکار است: مدارس مکرراً تعطیل شده و فعالیتهای اقتصادی کشاورزی و روزمزد به تعطیلی کشیده شده است. طبق گزارشها در پی توفانهای اخیر، ادارات هیرمند زودتر تعطیل شدند تا ترددها کاهش یابد. مردم کردش به خانهها پناه برده و فعالیتهای روزانه به تعویق افتاده است. فعالان اجتماعی میگویند بیش از صد هزار تن از روستاییان سیستان مهاجرت اجباری را تجربه کردهاند و افزایش فقر و بحران روانی (ناشی از «هواخوری ممنوع برای کودکان و سالمندان») آینده این منطقه را با ابهام مواجه کرده است.
دیدگاه کارشناسان و راهکارها
بسیاری از کارشناسان راهکار علاج بحران را بازگرداندن آب به هامون میدانند. حسین سرگزی، کارشناس بیابانزدایی میگوید: برای مقابله با توفانهای گردوغبار «سه کار بیشتر نمیتوان انجام داد»: احداث بادشکنهای مکانیکی، حفظ پوشش گیاهی با درختکاری و بوتهکاری و تخصیص حقابه و آبپاشی برای نگه داشتن رطوبت. او تاکید میکند که هیچ یک از این اقدامات تاکنون به اندازه کافی عملی نشده است. به گفته وی، ایجاد پوشش گیاهی گسترده بدون تامین آب ممکن نیست و آبپاشی کل پهنه هامون نیز به دلیل وسعت زیاد عملی نیست؛ بنابراین رفع بحران در گرو جریان دائمی آب از هیرمند و تالابسازی هوشمند است. گزارشها و تحقیقات بینالمللی نیز حاکی است، منطقه سیستان و هامون یکی از «بخشهای گرم و خشک خطرناک کرهزمین» به شمار میآید که بدون اقدام موثر برای مدیریت آب و خاک، وضع آن وخیمتر خواهد شد. کارشناسان بر این باورند که در شرایط فعلی آب، اصلیترین درمان گردوغبار سیستان است. تا زمانی که منابع آبی بازنشانی نشوند و پوشش گیاهی تقویت نگردد، تکرار توفانهای دهشتناک و پیامدهای منفی آن بر سلامت و معیشت مردم اجتنابناپذیر خواهد بود. ادامه رکود در اجرای تعهدات بینالمللی همراه با راهبردهای ناکافی داخلی، شرایط زیستی منطقه را به نقطه بحرانزایی برده است؛ اکنون تردیدی نیست که گشودن گره حقابه هیرمند و احیای هامون ضامن بقای زنده سیستان است.