درباره “آیتالله سیدمحمدباقر صدر”
آیتالله سیدمحمدباقر صدر، پسرعمومی امام موسی صدر، نظریهپرداز دینی از ناموران تاثیرگذار بر حیات فکری، اعتقادی و سیاسی عراق و مذهب تشیع، فرزند زمانه خویش بود و به آزادی انسان اعتقاد داشت. او با دقت نظر به مساله «زمان» در استنباط مسائل فقهی به عنوان عالمی که هم فهم زمان و هم درد زمانه را دارد به جهان شیعه شناسانده شد. مردمسالاری از عناصر قوی در اندیشه سیاسی او بود و برداشت دموکراتیک از دین داشت که آن را در قالب نظریه «خلافت مردم و نظارت مرجعیت» ارائه کرده است. او در عراق با نظریه دولت انتخابی اسلامی سپس نظریه نهایی خلافت مردم و نظارت مرجعیت در تداوم اندیشه سیاسی شیعه با محوریت حقوق مردم و رعایت ضوابط دینی، نقش موثری داشت اما در نهایت ۱۹ فروردین سال ۱۳۵۹ همراه خواهرش زیر شکنجههای رژیم بعثی عراق به شهادت رسید. سازندگی به همین مناسبت به زندگی و نظریات این عالم بزرگ شیعی پرداخته است.
در مسیر آگاهی
علامه شهید ابوجعفر سیدمحمدباقر صدر در دهمین روز فروردین سال ۱۳۰۴ در کاظمین عراق به دنیا آمد. حضور او در یک خانواده اصیل که شخصیتهای بزرگی از دل آن بیرون آمده بودند، مسیر آگاهی را برای او هموار کرد. پدرش آیتالله سیدحیدر فرزند سیداسماعیل، از دانشمندان بزرگ عراق و مادرش دختر عبدالحسین آلیاسین از خاندان علما بود اما در ۳ سالگی پدر را از دست داد. ۵ ساله بود که خواندن و نوشتن را آموخت و وارد مدارس جدید شد و در ادامه راه خاندانش را در زنده کردن علوم و معارف اسلامی ادامه داد. منطق و اصول فقه را آموخت و در ۱۲ سالگی برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رفت. خیلی زود، یعنی در ۱۷ سالگی از سوی استاد خود شیخ عباس الرمیثی اجازه اجتهاد دریافت کرد. دکتر محمدحسن رجبی در این باره مینویسد: «آیتالله سیدمحمدباقر صدر در ۲۰ سالگی به تدریس کتاب کفایهالاصول، آخوند خراسانی پرداخت، در ۲۵ سالگی به تدریس دوره خارج اصول و در ۲۸ سالگی دوره خارج فقه را براساس کتاب عروهالوثقی آغاز کرد و نوآوریهایی را در هر دو حوزه فقه و اصول ارائه داد».
در رد کمونیسم
آیتالله سیدمحمدباقرحکیم، جایگاه شخصیتی آیتالله صدر را در سه بعد خلاصه کرده است؛ علمی، اجتماعی و بعد سیاسی. او در زمینه فقه و اقتصاد و فلسفه تالیفات ارزندهای داشت، یکی از مراجع بزرگ اسلام در نجف اشرف و مردم شیعه بود و به طور مختصر ایشان آغازگر انقلاب اسلامی در عراق بود. از همین جهت است که برخی او را جزو «معلم رابع»، «شهید رابع»، «خمینی عراق» نیز نامیدهاند. جامعه عراق که در نیمههای قرن بیستم تحت تاثیر ایدئولوژی غیرمذهبی و اندیشههای کمونیسیتی بود در مقابل آن قد علم کرد و مقالات زیادی در نقد آن نوشت. مهمترین حرکت سیاسی آیتالله صدر در عراق در این دوره، کوشش برای تاسیس «حزب الدعوه الاسلامیه» بود که برای تشکیل حکومت جهانی اسلام و آمادهسازی شرایط جامعه در این راستا تلاش میکرد، اگرچه انتقادات و برخی تهمت باعث شد که ۵ سال بعد از آن کنارهگیری کند. او به توصیه آیتالله سیدمحسن حکیم کتابی علمی، تحقیقی و استدلالی به سبک جدید در رد اندیشههای الحادی، کمونیسم و سوسیالیسم همچنین ارائه درست اندیشههای اصیل اسلامی تالیف کرد. معتقد بود برای تحول در جامعه اسلامی ابتدا باید در حوزههای علمیه تحول ایجاد شود و طلاب با مسائل علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نو در دنیا آشنا شوند.
نظراتی در باب انسان و حکومت
آیتالله صدر تشکیل حکومت اسلامی را تنها در سایه یک مرجعیت قوی و واحد امکانپذیر میدانست بنابراین پس از درگذشت آیتالله سیدمحسن حکیم، مرجع برتر آن زمان، از پذیرش آن امتناع کرد. دکتر سیدصادق طباطبایی در جلد اول خاطرات خود مینویسد: «من اولین بار فکر تشکیل حکومت اسلامی را در سال ۱۳۴۳ از ایشان شنیده بودم. ایشان حتی معتقد بود، اگر امکانپذیر باشد حتی باید از جزایری که معمولاً در بعضی نقاط دنیا به فروش میرسند با فراهم کردن امکانات مالی سرزمینی را خرید و یک اجتماعی ولو کوچک و در محدود چند هزار نفری برای تشکیل امت نمونه اسلامی شکل داد». با وجود این مردم در نظریات شهید صدر اهمیت بسیاری دارد و معتقد است که براساس مفهوم «خلافت انسان»، انسان برای تدبیر امور خود به ایجاد دولت و در نتیجه تشکیل حکومت میپردازد: «بر این اساس نظریه حکومت مردم بر مردم (حکم الناس لانفسهم) شکل میگیرد و ایجاد حکومت مردم بر مردم به عنوان جانشینی خدا در زمین مشروع و قانونی خواهد بود». او در کتاب طرح گسترده اقتصاد اسلامی آورده است: «خداوند موجود آزاد و مختاری را جانشین خود قرار داد تا بتواند به اختیار خود «مصلح» یا «مفسد فیالارض» باشد و با آزادی خود راهش را برگزیند». به نوشته هرایر دکمجیان در کتاب جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب؛ بر مبنای نظر شهید صدر، امت اسلامی زمانی که خود را از سلطه طاغوت رها کرد، خلافت الهی در زمین به ایشان منتقل میشود. امت خلافت خود را براساس دو قاعده قرآنی اعمال میکند: اول) اصل شورا و مشورت، دوم) تصویب مرجع تقلید به نظر میرسد در این نظریه، ولایت فقیه نقش راهنمایی دارد تا سرپرستی و حاکمیت و نقش اساسی را مردم از موضع خلیفهگری از جانب خداوند ایفا مینماید.
ایستادگی در برابر بعث
در عراق نهتنها شهید صدر با امام خمینی ارتباط داشت که در ایران هم ارتباطات وسیعی با چهرههای شاخص ملی ازجمله مهدی بازرگان، بنیصدر و صادق طباطبایی برقرار کرده بود. همانطور که اعتراضات در ایران ادامه داشت، او نیز کوشید در عراق در برابر طرحهای حزب بعث که با کودتا بر سر کار آمد، ایستادگی کند و در همین راستا عضویت در حزب بعث را تحریم کرد. طعم زندان و شکنجه را هم چشید اما هیچ کدام حتی اعدام پنج تن از شاگردان او نیز باعث توقفش نشد و حتی در اعتراض به رژیم بعث، تظاهرات دهها هزار نفری به راه انداخت. در نهایت اما ۱۶ فروردین سال ۱۳۵۹ حزب بعث به منزل آیتالله صدر و خواهرش حمله کرد و سه روز پس از دستگیری هر دو را به شهادت رساند. نعمانی از شاگردان آیتالله صدر درباره نحوه شهادت او میگوید: آنچه از شاهدان عینی دریافتم، این است که جنایتکار خیره سر صدام تکریتی، خود سید شهید و خواهر گرامیاش را پس از شکنجههای فراوان و با بدترین شیوه به قتل رساند. سید شهید را با بندهای آهنی بسته بودند و صدام جنایت پیشه بر سر و صورت وی میکوبید و میگفته است «تو مزدور ایرانیها هستی و میخواهی برای آنان در عراق انقلاب اسلامی برپا کنی» شهید بنتالهدی با برادر عزیز در یک اتاق بودهاند. شهید بنتالهدی در گوشه اتاق به خاطر شکنجههای زیاد و بریدن پستان، بیهوش بوده و هر آنچه در پیراموش میگذشته، متوجه نبوده و پس از این مراحل صدام جنایت پیشه، با تیر به زندگی آن دو عزیز خاتمه میدهد. پیکر آیتالله صدر و خواهر او توسط نیروهای امنیتی رژیم بعث در قبرستان وادیالسلام نجف دفن شد. اموال او مصادره شد، خانهاش را ویران کردند و در ادامه نیز خانواده صدر را به کاظمین منتقل کردند.