رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > تاریخی و سیاست : منتقد صالح

منتقد صالح

درباره “طاهر احمدزاده”

طاهر احمدزاده‌هروی از فعالان ملی – مذهبی سابقه ۷ دهه مبارزه پیش و پس از انقلاب را در کارنامه خود دارد؛ کسی که در زمان ملی شدن صنعت نفت، طرفدار محمد مصدق بود و با استاد محمدتقی شریعتی و فرزندش علی، آشنایی نزدیکی داشت. او پیش از انقلاب در تاسیس «کانون نشر حقایق اسلامی» با محمدتقی شریعتی همراهی کرد، بارها به واسطه فعالیت‌های سیاسی به زندان رفت و پس از انقلاب هم از ساختار سیاسی کنار گذاشته شد. در دولت موقت به عنوان استاندار خراسان انتخاب اما بعدا مجبور به کناره‌گیری شد و تا سال ۱۳۸۰ هم چندین بار به زندان رفت. نهم آذر امسال هشتمین سالگرد درگذشت این فعال سیاسی چپ‌گراست و سازندگی به همین مناسبت به مرور بخشی از این زندگی و فعالیت‌های او پرداخته است.

از کودکی تا آشنایی با اندیشه‌های شریعتی
سال ۱۳۰۰ در مشهد از پدری تاجر و اصالتا افغانستانی به دنیا آمده بود اما یک حادثه تصادف برای همیشه او را از داشتن پدر محروم کرد. طاهر احمدزاده، نوجوانی ۱۳ ساله بود که مسئولیت خانواده را به همراه برادر دیگرش بر عهده گرفت و در کمتر از یک دهه بعد و همزمان با اشغال ایران توسط متفقین با محمدتقی شریعتی، پدر دکتر علی شریعتی آشنا شد و به جلسات سخنرانی او راه یافت. این آشنایی زمینه رفاقت با محمدتقی شریعتی را فراهم کرد و بعد از مدتی دیگر حتی در جلساتی که در خانه برگزار می‌شد هم شرکت می‌کرد. طاهرزاده در همان جلسه نخست شیفته بحث‌های محمدتقی شریعتی شده بود و بعدها این شیفتگی را چنین توصیف می‌کرد:«با وجود اینکه یک جوان مذهبی بودم اما مثل اینکه گمشده خود را یافتم. بعد از اینکه جلسه تمام شد، من از مرحوم استاد شریعتی تشکر کردم و بعد کسب اجازه کردم که در جلسات آنها شرکت کنم.»

تمایل به مصدق و نهصت ملی نفت
آن روزها برای احمدزاده آغاز مرحله تازه‌ای از فعالیت سیاسی و مذهبی بود که در نهایت هم به تاسیس «کانون نشر حقایق اسلامی» انجامید. حضور او در حلقه این کانون در نهایت با پیچ تاریخی فعالیت‌های محمد مصدق، جبهه ملی و ملی کردن صنعت نفت گره خورد، کار جدی‌تر شد و دیگر انگیزه‌های ملی به انگیزه‌های مذهبی اضافه شده بود. احمدزاده خرداد سال ۱۳۳۰ در ساخت و تعویض تابلوی شعبه ملی نفت ایران با تابلوی شعبه ملی نفت انگلیس – ایران مشارکت داشت. در جمعیت مؤتلفه اسلامی برای انتخاب نماینده صالح و واجد شرایط برای دوره هفدهم مجلس شورای ملی فعال بود و مردم را برای شرکت در انتخابات و رأی دادن به نماینده مورد تایید نهضت ملی نفت تشویق می‌کرد. طرفدار سیاست دولت وقت در قطع رابطه با انگلیس بود و همزمان با قیام سی‌ام تیر میتینگ برگزار می‌کرد و در تیر ماه سال ۱۳۳۱ در برابر روی کار آمدن قوام، حامی مصدق بود. او تا مرداد سال ۱۳۳۲ بارها به برگزاری سخنرانی و میتینگ پرداخت، قتل افشار طوس را محکوم و از رفراندوم انحلال مجلس دوره هفدهم با مرکزیت کانون نشر حقایق به عنوان ستاد فعالیت‌های نیروی ملیون حمایت کرد. جانبداری او از دکتر مصدق و نهضت ملی نفت حتی پس از بروز اختلاف میان آیت‌الله کاشانی و محمد مصدق هم ادامه یافت. کانون نشر حقایق اسلامی پس از کودتای ۲۸ مرداد دچار تحول شد و اعضای آن به نهضت مقاومت ملی پیوستند. احمدزاده درباره فعالیت‌های آن روز‌ها و تلاش برای حفظ کانون گفته است: «تحت پوشش کانون این امکان برای ما فراهم می‌شد که با نیروهای مخالف رژیم ارتباط داشته باشیم… ما در جریان نهضت مقاومت به نام کانون فعالیت نمی‌کردیم بلکه به عنوان فردی که با نهضت مقاومت ارتباط دارد کار می‌کردیم. لذا وقتی دستگیر می‌شدیم، می‌گفتیم ربطی به کانون نداریم چون می‌خواستیم،کانون محفوظ بماند.» در نهایت اما مجموعه فعالیت‌های او و دیگر اعضای کانون منجر به دستگیری و بسته شدن کانون شد. با گذشت سه سال از آن تاریخ در سال ۱۳۳۹ و ایده فضای باز سیاسی ناشی از سیاست‌‌های جان اف کندی در آمریکا، فعالیت‌های کانون از سر گرفته شد و با شکل‌گیری جبهه ملی دوم، احمدزاده هم در کنار سایر اعضای کانون به این جبهه پیوست. او بجز فعالیت در کانون و جبهه ملی به عضویت نهضت آزادی هم درآمد و در شهر مشهد به فعالیت‌های خود در این زمینه ادامه داد و البته باز هم در مقاطع مختلف تاریخی از دستگیری توسط ساواک و زندان در امان نبود. کانون که در سال ۱۳۴۲ بسته شد، فعالیت‌هایش را به شکل مخفیانه ادامه داد و همزمان برای گشایش آن تلاش می‌کرد.

اعدام پسران و روزگار پس از انقلاب
طاهر احمدزاده ابتدای پاییز سال ۱۳۵۰ دستگیر شد و با حکم ۱۰ ساله به زندان رفت. دو فرزند او تا پیش از آبان سال ۱۳۵۷ که به واسطه سیاست‌های جدید شاه از زندان آزاد شود، اعدام شدند و احمدزاده خبر را از پشت میله‌های زندان شنید. پسران او مسعود و مجید پیش از تاسیس چریک‌های فدایی خلق از اعضای دانش‌آموزی کانون نشر حقایق اسلامی بودند اما بعدها چپ‌گرا شدند و به مبارزه مسلحانه رو آوردند. آنها در جریان واقعه سیاهکل دستگیر و در روزهای پایانی سال ۱۳۵۰ اعدام شدند. انقلاب که شد در دولت موقت به عنوان نخستین استاندار خراسان انتخاب شد اگرچه نتوانست به کار خود ادامه دهد و از این سمت کناره‌گیری کرد. فرزند دیگر طاهر احمدزاده نیز سه سال پس از انقلاب به دلیل گرایش به چپ، دستگیر و در نهایت اعدام شد. خود نیز به عنوان منتقد بارها دستگیر شد و به زندان رفت و در نهایت نیز نهم آذر سال ۱۳۹۶ از دنیا رفت.
احسان شریعتی در مراسم ترحیم احمدزاده، شخصیت او و دوران حضورش در استانداری خراسان را چنین توصیف کرد:«اصول شیوه استانداری ایشان از آغاز در همه عرصه‌ها نوآورانه بود. اگر آن دوره مطالعه شود از جنبه مشاوره با مردم و کسب اعتماد عمومی که ایجاد شده بود برای نمونه، کمبود بودجه‌ای پیش آمده بود و ایشان با یک فراخوان آن مبلغ را ظرف ۲۴ ساعت تهیه کردند… با تمام نیروهای سیاسی استان دائما در مشورت بودند برای حفظ وحدت و هماهنگی و از همه مهم‌تر تغییرآفرینی در سبک زیست و مدیریت در این خطه و کشور. زمانی که ترافیک شدیدی بود به فکر افتاد تا با دوچرخه به استانداری برود و در مواقع غیرضروری از ماشین استفاده نکند. از این رو به استاندار دوچرخه‌سوار معروف شد. برعکس تصور عده‌ای که او را عوام‌فریب قلمداد می‌کردند، ایشان نوعی سبک زندگی سالم و ساده را آموزش می‌داد. دورهٔ ایشان دوره موفقی بود که متاسفانه با سوءتفاهم‌های پیش آمده، کار را به جایی رساندند که جمعی در جمعه‌ای علیه ایشان شعار سر دادند و حتی استاد شریعتی مجبور شد، نامه‌ای بنویسد و در روزنامه‌ها منتشر کند که چرا این سوءاتهامات علیه آقای احمدزاده وجود دارد؟ و اینکه مهم‌تر از ایشان و مقام استانداری، حفظ وحدت صفوف انقلاب است در برابر خطراتی که آن را تهدید می‌کرد؛ و شماری از خراسانی‌های مقیم مرکز هم در روزنامه‌ها از این موضع استاد دفاع کردند. به هر حال پس از استعفای دولت موقت، آقای احمدزاده نیز بعد از بازگشت از سفر حج استعفا داد ولی آن دوره به‌ عنوان یک دوره مثبت از نوع مدیریت ایشان پس از انقلاب در اذهان باقی ماند.»

sazandegi

پست های مرتبط

میانه‌روی اصلاح‌طلب

به یاد “غلامحسین صدیقی” علم نگذاشت غلامحسین صدیقی به سیاست بپردازد و…

۱۳ آذر ۱۴۰۳

پزشکیان: قانون حجاب، ابهام دارد

▫️رهبری گفتند: من نگفته‌ام فیلتر کنند، بلکه گفته‌ام که فضای مجازی مدیریت…

۱۳ آذر ۱۴۰۳

خون زن شرقی

درباره “بی‌نظیر بوتو” در میانه‌های دهه ۷۰ بی‌نظیر بوتو، نخست‌وزیر وقت پاکستان…

۱۲ آذر ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید