رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > اقتصاد : چراغ‌های زرد و قرمز

چراغ‌های زرد و قرمز

بررسی وضعیت اقتصاد امروز ایران

در برابر تصمیم‌گیران کشور داشبوردی وجود دارد که اغلب چراغ‌های هشداردهنده آن روشن شده است. وقتی همه چراغ‌های داشبورد روشن می‌شود حتماً برای خودرو اتفاقی افتاده است. بزرگ‌ترین مشکل این است که خودرو سوخت ندارد و آب‌ و روغن آن مدت‌هاست، عوض نشده است. پس اولین چراغ هشدار، ناترازی‌ انرژی است که نشان می‌دهد باک اقتصاد ایران برای حرکت، سوخت کافی ندارد. چراغ هشدار دوم، پنچر شدن چرخ‌های این اقتصاد است. این چرخ‌ها برای اینکه اقتصاد را به حرکت درآورند، نیاز به تعویض یا ترمیم دارند اما برای خرید لاستیک جدید، پولی موجود نیست. چراغ هشدار دیگر، تورم است که اگرچه در مقطعی با کنترل نقدینگی، قدری از التهابش کاسته شد اما همچنان در مقادیر بالا قرار دارد و سفره مردم ایران را روزبه‌روز کوچک‌تر می‌کند. همیشه اقتصاددانان می‌گفتند که اگر نقدینگی کنترل شود، تورم کاهش پیدا می‌کند اما در دوره اخیر متوجه شدیم که کاهش رشد نقدینگی از مقادیر ۴۰ درصد به حدود ۲۸ درصد هم نتوانست تورم را کنترل کند. چراغ هشدار بعدی، شوک‌های ارزی است که با وجود تنش‌ها در روابط بین‌الملل همچنان ادامه خواهد داشت. شوک‌های ارزی می‌توانند بازارها را ناامن کنند و ثبات را از اقتصاد بگیرند. چراغ هشدار بعدی ناترازی بودجه و کسری شدید مالی دولت است. دولت با کسری بودجه مزمن مواجه است که به دلیل کاهش درآمدهای نفتی (ناشی از تحریم‌ها)، افزایش هزینه‌های جاری و ناتوانی در اصلاح نظام مالیاتی، تشدید شده است.

این ناترازی بودجه باعث استقراض از بانک مرکزی، افزایش بدهی‌های دولت و در نهایت فشار بیشتر بر تورم می‌شود. اگر این مشکل حل نشود، می‌تواند به افزایش بیشتر تورم، کاهش ارزش ریال و ناتوانی در تامین خدمات عمومی (مانند آموزش و بهداشت) منجر شود. چراغ هشدار بعدی، بیکاری و نبود فرصت‌های شغلی پایدار است. نرخ بیکاری، به‌ویژه در میان جوانان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، همچنان بالاست. رشد اقتصاد ناکافی برای ایجاد شغل و مهاجرت نیروی کار (به‌ویژه نیروی کار خارجی) این مشکل را تشدید کرده است. افزایش نرخ بیکاری می‌تواند به گسترش فقر، افزایش نابرابری اجتماعی و تشدید نارضایتی عمومی منجر شود.
چراغ هشدار بعدی فرار مغزها و مهاجرت نخبگان است. مهاجرت گسترده نیروی انسانی تحصیل‌کرده و متخصص یکی از چالش‌های جدی اقتصاد ایران است. این پدیده به دلیل ناامیدی از شرایط اقتصادی، نبود فرصت‌های شغلی مناسب و محدودیت‌های اجتماعی تشدید شده است. از دست دادن نیروی انسانی متخصص می‌تواند به کاهش نوآوری، بهره‌وری و ظرفیت تولید در بلندمدت منجر شود. چراغ هشدار بعدی، نظام بانکی شکننده و بدهی‌های انباشته است. نظام بانکی ایران با مشکلات ساختاری مانند ترازنامه‌های ضعیف، بدهی‌های انباشته دولت و بخش خصوصی، و نرخ بالای مطالبات غیرجاری مواجه است. این مشکلات توانایی بانک‌ها برای تامین مالی پروژه‌های اقتصادی را کاهش داده است. شکنندگی نظام بانکی می‌تواند به کاهش سرمایه‌گذاری، کندی رشد اقتصادی و حتی بحران‌های مالی منجر شود.
چراغ هشدار بعدی، تخریب محیط‌ زیست و بحران آب است. ایران با یکی از شدیدترین بحران‌های آبی در جهان مواجه است و بسیاری از منابع آبی زیرزمینی آن درحال خشک شدن هستند . بحران‌های زیست‌محیطی، به‌ویژه کمبود آب، فرسایش خاک و آلودگی هوا، به طور مستقیم بر اقتصاد ایران تاثیر می‌گذارند. این مشکلات کشاورزی، تولید غذا و سلامت عمومی را تهدید می‌کنند. بحران آب می‌تواند به کاهش تولید کشاورزی، افزایش هزینه‌های واردات غذا و تشدید فقر در مناطق روستایی منجر شود.
چراغ هشدار بعدی، تحریم‌ها و تداوم انزوای اقتصادی است. تحریم‌های بین‌المللی، به‌ویژه در بخش نفت و گاز، باعث کاهش شدید درآمدهای ارزی، محدودیت در دسترسی به فناوری و کاهش سرمایه‌گذاری خارجی شده است. این انزوا اقتصاد ایران را از بازارهای جهانی جدا کرده است. ادامه تحریم‌ها می‌تواند به کاهش بیشتر رشد اقتصادی، افزایش تورم و کاهش درآمد سرانه منجر شود.
چراغ هشدار بعدی که مثل فلاشر عمل می‌کند، تشدید نارضایتی‌هاست. اگر برای خاموش شدن چراغ‌ها فکری نشود، امید مردم به پایین‌ترین حد تنزل می‌کند. چنان‌ که نشان داده شد، چراغ‌های هشدار نشان‌دهنده وضعیت بحرانی اقتصاد ایران هستند. این مشکلات به هم مرتبط هستند و حل یکی بدون توجه به دیگری دشوار است. به‌عنوان مثال، ناترازی بودجه و تحریم‌ها به تورم دامن می‌زنند و تورم بالا به فقر و بیکاری منجر می‌شود.
اقتصاد ایران درحال حاضر با چالش‌های جدی مانند تحریم‌ها، تورم بالا و ناترازی انرژی مواجه است، اما پتانسیل‌های بالایی در منابع طبیعی، نیروی انسانی و موقعیت جغرافیایی دارد. برای بهبود وضعیت اقتصادی، نیاز به اصلاحات ساختاری، کاهش وابستگی به نفت و تقویت روابط بین‌المللی است. پیش‌بینی‌ها برای سال ۲۰۲۵ به‌شدت به تحولات سیاسی و رفع یا تشدید تحریم‌ها بستگی دارد.

چراغ‌های اجتماعی
در کنار چالش‌های اقتصادی که به آنها اشاره شد، مشکلات اجتماعی نیز به‌عنوان چراغ‌های هشدار مهمی در ایران مطرح هستند. این مسائل اجتماعی، که اغلب با مشکلات اقتصادی و سیاسی درهم‌تنیده‌اند، می‌توانند تاثیرات عمیقی بر جامعه و ثبات بلندمدت کشور داشته باشند. در ادامه، چند چراغ هشدار اجتماعی کلیدی که نشان‌دهنده وضعیت بحرانی در حوزه اجتماعی ایران هستند، بررسی می‌شوند.
چراغ هشدار اول اجتماعی، افزایش فقر و نابرابری اجتماعی است. گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس و وزارت تعاون نشان می‌دهند که ضریب جینی (شاخص نابرابری) در ایران در سال‌های اخیر افزایش یافته است. با توجه به افزایش نرخ فقر مطلق (حدود ۳۰ درصد جمعیت زیر خط فقر) و کاهش قدرت خرید مردم، شکاف طبقاتی و نابرابری اجتماعی در ایران تشدید شده است. این وضعیت باعث افزایش احساس محرومیت و تبعیض در میان اقشار کم‌درآمد شده است. افزایش فقر و نابرابری می‌تواند به کاهش اعتماد اجتماعی، افزایش جرم و جنایت و تشدید تنش‌های اجتماعی منجر شود.
چراغ هشدار دوم، افزایش نرخ خودکشی و مشکلات سلامت روان است. گزارش‌های سازمان پزشکی قانونی و اظهارات کارشناسان نشان می‌دهد که نرخ خودکشی در برخی مناطق ایران، به‌ویژه مناطق محروم، افزایش یافته است. مشکلات اقتصادی، بیکاری و ناامیدی اجتماعی باعث افزایش نرخ خودکشی و مشکلات سلامت روان در ایران شده است. این مساله، به‌ویژه در میان جوانان و زنان مشهود است. کاهش سلامت روان جامعه می‌تواند به کاهش بهره‌وری، افزایش هزینه‌های درمانی و تضعیف انسجام اجتماعی منجر شود.
چراغ هشدار سوم، گسست خانواده‌ها به دلیل مهاجرت‌های خارجی و درونی است. ایران یکی از بالاترین نرخ‌های مهاجرت نخبگان در جهان را دارد و سالانه هزاران نفر از کشور خارج می‌شوند یا درون کشور مهاجرت می‌کنند. مهاجرت نخبگان، متخصصان و حتی نیروی کار عادی به دلیل ناامیدی از شرایط اقتصادی و اجتماعی به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است. این پدیده باعث کاهش سرمایه انسانی و تضعیف ظرفیت‌های توسعه‌ای کشور می‌شود. از دست دادن نیروی انسانی متخصص می‌تواند به کاهش نوآوری، کاهش تولید و تضعیف جایگاه ایران در رقابت‌های جهانی منجر شود.
چراغ هشدار چهارم، کاهش نرخ ازدواج و افزایش طلاق است. براساس گزارش‌های مرکز آمار ایران، نرخ ازدواج در سال ۱۴۰۲ کاهش یافته و نرخ طلاق در برخی مناطق شهری به بیش از ۳۰ درصد رسیده است. مشکلات اقتصادی، بیکاری و ناامنی اجتماعی باعث کاهش نرخ ازدواج و افزایش نرخ طلاق در ایران شده است. این مساله به کاهش تشکیل خانواده و کاهش نرخ باروری منجر شده است. کاهش نرخ ازدواج و افزایش طلاق می‌تواند به کاهش نرخ زادوولد، پیری جمعیت، و تضعیف ساختار خانواده به ‌عنوان یکی از پایه‌های اجتماعی منجر شود.
چراغ هشدار پنجم، افزایش اعتیاد و جرائم مرتبط است. گزارش‌های ستاد مبارزه با موادمخدر نشان می‌دهد که تعداد معتادان در ایران در سال‌های اخیر افزایش یافته و جرائم مرتبط با موادمخدر نیز رشد داشته است. افزایش فقر، بیکاری و ناامیدی اجتماعی باعث گسترش اعتیاد به موادمخدر و جرائم مرتبط (مانند سرقت و قاچاق) شده است. این مساله، به‌ویژه در مناطق حاشیه‌نشین و محروم تشدید شده است. افزایش اعتیاد و جرائم می‌تواند به کاهش امنیت اجتماعی، افزایش هزینه‌های قضایی و درمانی و تضعیف انسجام اجتماعی منجر شود.
چراغ هشدار ششم، کاهش اعتماد عمومی است. نظرسنجی‌های داخلی و گزارش‌های بین‌المللی نشان می‌دهند که اعتماد عمومی به نهادهای رسمی در ایران در سال‌های اخیر کاهش یافته است. فساد اداری، ناکارآمدی در مدیریت بحران‌ها (مانند سیل، زلزله و بحران‌های اقتصادی) و عدم شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها باعث کاهش اعتماد عمومی شده است. کاهش اعتماد عمومی می‌تواند به کاهش مشارکت اجتماعی، افزایش نارضایتی عمومی منجر شود.
چراغ‌های هشدار اجتماعی یادشده نشان‌دهنده وضعیت بحرانی در حوزه اجتماعی ایران هستند. این مشکلات اغلب با چالش‌های اقتصادی (مانند فقر، بیکاری و تورم) و سیاسی (مانند تحریم‌ها و ناکارآمدی مدیریتی) در ارتباط هستند. برای مثال، فقر و بیکاری به افزایش اعتیاد و کاهش نرخ ازدواج منجر شده‌اند و کاهش اعتماد عمومی نیز به تشدید مهاجرت و نارضایتی اجتماعی دامن زده است.

نتیجه‌گیری
چنان ‌که اشاره شد، وضعیت درآمد و رفاه مردم ایران در سال‌های گذشته مدام رو به افول بوده است. برای فهم بهتر این گزاره، می‌توانیم به مقایسه درآمد سرانه با برخی کشورهای مشابه مثل عربستان سعودی، قطر، ترکیه، مالزی، امارات متحده عربی و مصر بپردازیم. این مقایسه نشان می‌دهد که درحال حاضر بالاترین درآمد سرانه را کشورهای قطر، امارات و عربستان سعودی دارند. درآمد سرانه کشورهای مالزی و ترکیه متوسط است و ایران و مصر پایین‌ترین درآمد سرانه را دارند. این مقایسه نشان می‌دهد که تحریم‌ها باعث کاهش شدید درآمد سرانه ایران شده‌اند. اگر تحریم‌ها برداشته شوند و اقتصاد ایران به بازارهای جهانی بازگردد، این شاخص می‌تواند بهبود یابد.
با وجود چالش‌های اقتصادی متعدد که ایران با آنها مواجه است (مانند تحریم‌ها، تورم بالا و ناترازی‌های مختلف)، همچنان نقاط مثبت و فرصت‌هایی در اقتصاد ایران وجود دارد که می‌توانند به‌عنوان پایه‌ای برای رشد و توسعه در آینده مورد توجه قرار گیرند. ایران ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای دارد. این نقاط مثبت نشان‌دهنده پتانسیل بالای اقتصاد ایران برای رشد و توسعه هستند، اما تحقق این پتانسیل‌ها نیازمند رفع موانع داخلی (مانند ناکارآمدی مدیریتی و فساد) و خارجی (مانند تحریم‌ها) است. اگر ایران بتواند از این فرصت‌ها به ‌درستی استفاده کند، می‌تواند به بهبود شاخص‌های اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی دست یابد.

sazandegi

پست های مرتبط

سال سخت!

درباره سخت‌ترین سال نیم‌قرن گذشته سال ۱۴۰۴ بدون هیچ شک‌وگمانی دشوارترین سال…

۲۵ اسفند ۱۴۰۳

تنگنای ارزی

درباره مرکز مبادله ارز و طلا بیست‌وششم آذرماه ۱۴۰۳ بود که بازار…

۲۴ اسفند ۱۴۰۳

زنجیره بحران‌ها

اقتصاد کشور چگونه گرفتار بحران شد؟ بخش خصوصی ایران، درحال حاضر در…

۲۳ اسفند ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید