ترور ترامپ به سود او شد
حال و هوای این روزهای آمریکا حداقل در رسانههای این کشور، درونمایه انتخاباتی دارد؛ انتخاباتی که شاید در تاریخ ایالات متحده یکی از تنشآلودهترین رویدادهای سیاست داخلی محسوب شود و حالا هرچه میگذرد و به ماه نوامبر نزدیک میشویم، صحنه سیاسی آمریکا هم یک دو قطبی عمیقتر را تجربه میکند. واقعیت این است که تسخیر کنگره آمریکا توسط طرفداران ترامپ در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ از منظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی- اجتماعی آمریکا همچنین چهرههایی که پدیدههای نوظهور ضدامنیت ملی را در ایالات متحده کالبدشکافی میکنند، جامعه آمریکا را با یک دوقطبی به شدت خطرناک و چند ضلعی روبهرو کرده که حتی میتواند، منافع ملی این کشور در سیاست خارجی را هم با خلل روبهرو کند. به یاد داریم که ترامپ طرفداران خود را به گونهای تحریک کرد که ساختمان کنگره طی چند ساعت به محل رویارویی حامیان وی و حاکمیت مستقر در واشنگتن تبدیل شد و در همان موقع بود که بسیاری از مقامات ارشد هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه صراحتاً اعلام کردند که ترامپ علیه قانون اساسی و دموکراسی آمریکا قیام کرده است. به باور نخبگان ایالات متحده، حاصل جمع حضور ۴ ساله ترامپ در کاخ سفید چیزی جز نفرتپراکنی همچنین شکلدهی به گسلهای سیاسی و اجتماعی در آمریکا نبوده و این مساله به حدی عمیق است که با گذشت چهار سال از آن روزها مجدداً شاهد آن هستیم که همان ادبیات سیاسی رادیکال در ایالات متحده ظاهر شده است.
اینکه دوقطبی مذکور تا چه حد به نفع ترامپ پیش خواهد رفت، موضوعی است که بدون شک پاسخ آن مثبت خواهد بود اما خروجی آن بیش از هر شخص دیگری برای او و اطرافیانش منظور خواهد شد. اینکه ترامپ در شهر باتلر در ایالت پنسیلوانیا یک ترور نافرجام را تجربه میکند سپس چند روز بر همین ماجرا موجسواری میکند و زنده ماندن خود را مرهون الطاف الهی میخواند، موضوعی است که بدون تردید میتواند، موضع وی را در انتخابات تقویت کند و حتی دوقطبی مذکور را بیش از پیش تعمیق ببخشد اما باید توجه داشت که ترور او هم بخشی از این تشدید خشونت و منازعه سیاسی در ایالات متحده قلمداد میشود. اینکه فرد ۲۰ سالهای که ترامپ را ترور میکند خود جمهوریخواه بوده و حتی چند دلار به این حزب کمک کرده سپس برای حذف وی دست به سلاح میشود، دقیقاً نشان از همان بههمریختگی سیاسی- اجتماعی در ایالات متحده دارد. ترامپ در این شرایط به دنبال آن است تا بتواند یک موضع دوگانه را از خود بروز دهد و بر همین اساس اگر به سخنان اخیر وی توجه کنیم، میبینیم که او میخواهد یک چهره دموکرات نسبت به گذشته از خود نمایش دهد. ترامپ پنجشنبه با حضور در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان در شهر میلواکی واقع در ایالت ویسکانسین در وهله اول نامزدی خود از سوی حزب جمهوریخواه را در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا پذیرفت و در وهله دوم اقدام به سخنرانی در جریان برگزاری این کنوانسیون ملی کرد.
مانور ترامپ، سکوت دموکراتها
ترامپ در ابتدای سخنرانی خود در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان که برای اولین بار پس از ترور نافرجامش انجام شد، مجدداً با اشاره به این واقعه گفت که «قرار نبود امشب در میان شما باشم!». ترامپ سعی کرد تا دقایق ابتدایی سخنان خود را با آرامی شروع کند و به تمام حاضران در کنوانسیون و حتی طرفداران خود در سراسر ایالات متحده این پیام را مخابره کند که دیگر قرار نیست، مواضع تند خود را دوباره مطرح کند. او در بخشی از سخنانش اظهار کرد «در عصری که سیاست ما اغلب ما را از هم جدا میکند، اکنون زمان آن است که به یاد داشته باشیم همه ما همشهری هستیم؛ ما ملت واحدی تحت امر خدا، غیرقابل تقسیم، با آزادی و عدالت برای همه هستیم». ترامپ تا به اینجای کار به دنبال آن بود تا خود را یک دموکراسیخواه به دور از تنش و تفرقه نشان دهد اما یکباره لحن خود را به سمت حمله به دموکراتها هدایت کرد. او در این خصوص اعلام کرد که «در دولت فعلی ما واقعا کشوری در حال افول هستیم. من به هر بحران بینالمللی که دولت فعلی ایجاد کرده است، پایان خواهم داد. در مورد مهاجرت غیرقانونی هم ما باید تهاجم به کشورمان را متوقف کنیم. سیاره ما در آستانه جنگ جهانی سوم قرار گرفته است و ما باید برای بزرگ کردن دوباره آمریکا کار کنیم، نه اینکه مردم را شکست دهیم. مخالفان ما جهانی پر از صلح را به ارث بردند اما آن را به سیاره جنگ تبدیل کردهاند».
این سخنان ترامپ به نوعی مطرح کردن دوباره شعار «اول آمریکا» به حساب میآید که حالا با کمی تغییر به «عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم» تبدیل شده و سعی دارد تا قشر متوسط و پایینتر از آنها را مانند سال ۲۰۱۶ به نفع خود تحریک کند و پای صندوق بکشاند. در این میان بسیاری از روزنامهنگاران پس از شنیدن سخنان وی در کنوانسیون ملی حزب جمهوریخواه دست به قلم شدهاند و سعی کردهاند تا با روشنگری به رأیدهندگان آمریکایی «تهدید ترامپ» برای ایالات متحده را گوشزد کنند. به عنوان مثال توماس فریدمن، ستوننویس مشهور نیویورکتایمز در تاریخ ۹ جولای نوشتاری را در این روزنامه منتشر کرده و دقیقاً به این موضوع اشاره میکند که بایدن اگرچه از حیث سیاسی و جایگاه حزبی قابل احترام است اما برای ادامه راه از سوی حزب دموکرات به هیچ وجه مناسب نیست و به دلیل ضعفهای جسمی و تشخیصی میتواند، مغلوب رقیب شود اما ترامپ بدون شک تکرار یک تجربه بسیار تلخ از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ است. فریدمن معتقد است که ترامپ همچنین معاونش یعنی «جیمز ونس» اساساً هیچ نگرش دموکراسیخواهانه به وضعیت فعلی آمریکا ندارند و حتی مسائلی مانند بحرانهای آب و هوایی همچنین نوع مواجهه با چالشهای موجود در سیاست خارجی را هم بر اساس یک رویکرد تند و تیز و البته تکراری نقطهگذاری میکنند؛ تا جایی که ترامپ به مدیران ارشد نفتی ایالات متحده وعده داده اگر یک میلیارد دلار به کمپین انتخاباتی او کمک کنند، مقررات زیستمحیطیِ جو بایدن را کنار بگذارد و از تصویب هرگونه مقررات مشابه نیز جلوگیری کند؛ چراکه او قصد دارد تولید نفت را افزایش دهد، موانع حفاری در مناطق حساس زیستمحیطی را برطرف و قوانین کاهش آلودگی را لغو کند!
همچنین زاخاری باسو، تحلیلگر سیاست داخلی در آکسیوس هم (جمعه) در گزارش خود به این موضوع اشاره کرد که ترامپ در سخرانی ۹۲ دقیقهای خود در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان صرفاً ۲۸ دقیقه توانست در سخنرانیاش آرام بگیرد و ۶۴ دقیقه دیگر را به یورش علیه دموکراتها اختصاص داد و به نوعی همان رویه کهنه خود را با کمی مظلومنمایی حاصل از ترور نافرجامش پیش برد.
این در حالی است که در اردوگاه دموکراتها اساساً هیچ چیز سر جای خودش قرار ندارد و چهرههای نامآشنای این حزب مانند نانسی پلوسی، برنی سندرز، باراک اوباما، چاک شومر و حتی حکیم جفریس، رهبر دموکراتهای مجلس نمایندگان در جریانهای منتصب به خود به دنبال آن هستند تا بتوانند بایدن را به صورت غیرمستقیم به سمت کنارهگیری از انتخابات هدایت کنند. به موازات این وضعیت «لی دوتری» و «تیم والتس»، فرماندار مینهسوتا از رهبران کمیته قوانین کنوانسیون ملی دموکرات در نامهای که به ۱۸۶ عضو کمیته مذکور ارسال شده، اعلام کردهاند که « هیچ رایگیری قبل از ۱ آگوست آغاز نخواهد شد و در هیچیک از موارد نباید تعجیل صورت گیرد». این نامه به خوبی نشان میدهد که حزب دموکرات روند نامزدی کاندیدای خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ به طور قابل توجهی به تاخیر انداخته که ممکن است، گویای جستوجو برای جایگزینی بایدن باشد.