رئیسجمهور از تشکیل کابینه پیر بپرهیزد
🖋به قلم؛ سیدمصطفی هاشمیطبا؛ عضو شورای عالی مشورتی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در چهاردهمین دور انتخابات ریاستجمهوری، مشارکت پایین مردم بهخصوص در دور اول تعیین رئیسجمهور تعجببرانگیز بود. در دور دوم کمی افزایش یافت اما در مقایسه با دورههای قبل، باز هم چندان نبود. این حاکی از قهر و عدم اعتماد جامعه نسبت به صندوق رای است.
جامعهشناسان و مردمشناسان بر این مساله باید واکنش بیشتری نشان بدهند و کنش یا عدم کنش جامعه را بررسی کنند. لذا در این زمینه نوعی برگرداندن امید و اعتماد به بدنه قدرت بسیار لازم است. مردم احساس میکنند که هر فردی رئیسجمهور شود، چندان فرقی نمیکند و جامعه ما رها شده است. یعنی درحال تخریب است و کسی هم علاقهای به رسیدگی ندارد. دو روش در این راستا باید به کار گرفته شود. نخست اینکه حکمرانی با مردم صادق باشد و به عدالت عمل کند. هر فردی و در هر جایگاهی اگر خلاف کرد با او برخورد کرده و شفافیت داشته باشد. زیرا ایجاد شفافیت تاثیر بسزایی بر پویایی جامعه دارد. دوم اینکه نقش مردم در حکمرانی برای آنها تشریح شود، یعنی گفته شود که چه حکمرانیای خوب است و چه حکمرانیای بد است. در بعضی شرایط حتی برخی از مردم فقط از روی احساسات رای میدهند و انتخاب درستی برای رای دادن ندارند. بنابراین، این مسائل وظیفه دولت است تا برای جامعه توضیح دهد. نتیجه چنین رفتارهایی احتمالاً میتواند برگشت جامعه و آشتی کردن با انتخابات باشد. در نتیجه میتوانیم با شفافیت مردم را به آغوش دولت برگردانیم.
آقای پزشکیان رای آوردند و حال باید پس از مراسم تحلیف و تنفیذ، وزرای پیشنهادی خود را به مجلس دوازدهم معرفی کند. طبق گفته خودشان قرار است که ۶۰ درصد کابینه زیر ۵۵ سال باشد، یعنی به نوعی جوانگرایی داشته باشیم. این بسیار خوب است. خود من وقتی وزیر بودم ۳۳ سال داشتم و معدل معاونان بنده ۲۷ سال بود. تجربه و پویایی کافی به ما در امر وزارت کمک بسیاری کرد. البته سنوسال چندان در این امور مهم نیست زیرا افراد باید توانایی و حوصله کار کردن داشته باشند. علاوه بر اینها، تجربهای را در کار کردن لحاظ کنند که مفید بوده و نتیجه خوب و مثبتی داشته باشد. گاهی نفری را از دانشگاه میگذاریم رئیس برنامه و بودجه. این غلط است؛ زیرا آن فرد تجربه کار اجرایی بدان صورت نداشته است. لذا طبیعی است که در انجام و مدیریت کارها کم بیاورد و حتی کسانی که زیر دست آن رئیس کار میکنند هم به دلیل ناکارآمدی بالادستیهایشان، روند اشتباهی را در پیش بگیرند. بنابراین جوان یا مسن ندارد. زیرا ممکن است فرد سنوسالداری وزیر شود که تمام تجربیاتش با شکست مواجه شده است. بر همین اساس، ابتدا باید دقت کنیم که اگر سوابق کار آدمها مثبت است، انتخابشان کنیم. البته تواناییهای فکری و ذهنی نیز در این مجموعه باید گنجانده شود.
هر چند باز قابل تاکید است که هر چقدر سن کابینه جوانتر باشد، بهتر است اما با در نظر گرفتن مجموعه عواملی خاص. یعنی طوری نباشد که به هر قیمتی بخواهیم وزیر جوان بگذاریم. درحالی که تنها نکته آن وزیر، جوان بودن اوست و فاکتورهای دیگر مدیریت را ندارد. به نوعی کارنامه قابل قبولی داشته باشد.
این موضوع را نیز باید در نظر بگیریم که پایداریها و گروههای تندرو طوری برخورد میکنند که انگار باختشان در انتخابات، زخم عمیقی برایشان بر جای گذاشته است؛ لذا آقای پزشکیان راه سختی برای پیشنهاد وزرایش برای دریافت رای صلاحیت از این گروه در مجلس دوازدهم در پیش دارد. البته باید دقت شود، افرادی بیایند که نقطه ضعفی نداشته باشند. در عین حال تایید وزرا هم چاره دارد و میشود با تعیین وزیر کارآمد، جلوی بهانهجوییها را گرفت.