درباره ترکیب کابینه دولت چهاردهم و تصمیم نهایی “مسعود پزشکیان”
رئیسجمهور پزشکیان، چه قبل از اینکه آرای مناسب برای پیروزی را به دست بیاورد و چه در مناظرهها و برنامههای تبلیغاتیاش، پایان دادن به منازعات سیاسی را تکرار میکرد. در واقع میتوان اینطور گفت که پزشکیان همچنان از ضرورت به پایان رسیدن اختلافات داخلی سخن میگوید. به عقیده او شرایط کشور ایجاب میکند که گروههای سیاسی اختلافات را کنار بگذارند و با هم دست دوستی بدهند تا کشور از این شرایط سخت عبور کند. پافشاری رئیس دولت چهارهم تا جایی پیش رفت که حتی اکنون شاهد بهکارگیری برخی از دولتمردان سیزدهم هم هستیم. مسالهای که این سوال را در اذهان عمومی به وجود میآورد که آیا مسعود پزشکیان که قرار بود در امتداد خاتمی حرکت کند، امتداد دادن به دولت ابراهیم رئیسی را نیز لحاظ کرده است؟ به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران علاوه بر ۵۰ درصد آرایی که هرگز به صندوقهای رای ریخته نشد، باقی آرای ریخته شده به صندوق پزشکیان، یک «نه» بزرگ به دولت قبل گفته بودند بنابراین چنین رویهای نه تنها اندک امید بازگشته به جامعه را از بین خواهد بود بلکه دیگر شاید هیچ روزنهای برای اصلاح باقی نماند. البته برخی دیگر هم اعتقاد دارند که خبرهای رسیده مبنی بر حضور قبلیها شایعهای بیش نیست و امکان ندارد که کابینه رئیسجمهور چنین خروجیای داشته باشد.
پزشکیان از مناظرهها تا آخرین دیداری که با نمایندگان مناطق اهل تسنن در مجلس داشت نیز- مجدداً از انسجام، وحدت و همافزایی همه ظرفیتها که لازمه حکمرانی مطلوب و پیشبرد امور کشور است، سخن گفت و با تاکید بر اهمیت هماهنگی با رهبر معظم انقلاب اسلامی و دیگر ارکان نظام، تلاش برای اصلاح و ارتقای کارآمدی برنامهها و اسناد بالادستی را اولویت دولت چهاردهم دانست: «ناکارآمدی و شایستهمحور نبودن از معضلات ساختار نظام اداری کشور است و راهحل غلبه بر این مشکل در وهله اول تلاش برای ایجاد انسجام، همدلی و وحدت و در مرحله بعد ارتقای کارآمدی نظام اداره کشور با روشهای علمی و تجربه شده، است».
در عین حال آن طور که محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور میگوید، نگاه به همه مردم در سراسر کشور یکسان است و ایران را برای همه میخواهیم. همه ایران باید در دولت با گرایشها و نگاههای مختلف، نقش داشته باشند. کابینه دولت متشکل از همه گرایشهای فکری خواهد بود. ما باید ۸۵ میلیون ایرانی با نگاهها، قومیتها، فرهنگها و مناطق مختلف را نمایندگی کنیم.
روز گذشته مشاور فرهنگی و اجتماعی رئیس دولت سیزدهم نیز از زمزمههایی که در این رابطه شیده شده، سخن گفت. سیدمحمد حسینی که معاون پارلمانی دولت رئیسی است و روزهای آخر کارش را سپری میکند در گفتوگویی که با خبرآنلاین داشت، گفت: «هنوز بحثی مطرح نشده است. اما من شنیدم پزشکیان بنا دارد از اعضای دولت سیزدهم حدود دو سه نفری را در دولت چهاردهم استفاده کند. برای مثال، بحث علیآبادی برای بر عهده گرفتن وزارت نیرو مطرح است. او قبلاً هم معاون وزارت نیرو بوده است، اگر این کار انجام شود، کار خوبی است چراکه شعار پزشکیان هم دولت وفاق ملی است و یک جناح در دولت نباشد، همانطور که در اوایل انقلاب، در دولت زمان جنگ هر دو طیف سیاسی حضور داشتند». همچنین ناصر ایمانی فعال اصولگرا هم با هشدار به دولت جدید درباره دولت وفاق ملی هم تاکید کرد: «اگر کسانی در ذهنشان این است که وفاق ملی به معنای این است که آقای رئیسجمهور از ۲۰ نفر اعضای کابینه ۱۰ نفر را از این جناح و ۱۰ دیگر را از آن جناح انتخاب کند، سخت در اشتباه هستند. این کار به شدت مضر است».
گویا خبرهای اینچنینی به مذاق کابینه رئیسی خوش آمده است. به طوری که حتی یکی از منتقدان سرسخت معتدلین و اصلاحطلبان به نام نادر قاضیپور گفته است که قرار است دولت دکتر پزشکیان، دولت وحدت ملی از همه اقوام و مذاهب و جریانهای سیاسی باشد. این عضو کمیسیون صنایع مجلس دهم در گفتوگو با ایسنا در پیشنهادی خواستار مشارکت نمایندگان اصناف مردم و جریانهای سیاسی در دولت چهاردهم شد.
لزوم حفظ اعتماد مردم
این واکنشها درحالی است که تحلیلگران سیاسی معتقدند که اگر بودن مردان دولت قبل صحت داشته باشد، تصمیم مسعود پزشکیان در چیدمان کابینه چهاردهم با موج گسترده انتقادات از او همراه خواهد بود. مثلاً محمد فاضلی، جامعهشناس درباره گمانهزنیها پیرامون ابقای برخی افراد در کابینه دولت چهاردهم نوشت: «داشتن آدمهایی از همه کابینهها، توافقسازی یا ساختن دولت وفاق ملی نیست. بهخصوص که برخی آدمهای همه دولتها، نمادهای بدی هستند، نماد آدمهایی که شخص شخیص «سرمایه اجتماعی» با شنیدن نامشان غش میکند، کهیر میزند و از دست میرود. برخی اسامی فقط اسم نیستند، نمادند، نماد ناجور! نچسب!» همچنین عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «درباره انتخاب وزرا حساسیت زیادی ندارم چون دست آقای پزشکیان خیلی باز نیست پس ایشان باید اعتماد کند. ازجمله اگر آقای علیآبادی برای نیرو معرفی شود به واسطه حمایت کامل مشاور عالی آقای رئیسجمهور است و مسئولیت وضعیت آینده برق را آقای مشاور پیشاپیش از طریق این حمایت پذیرفتهاند».
پروانه سلحشوری، نماینده ادوار مجلس نیز چندی پیش در یادداشتی در مورد وفاق ملی و تشکیل کابینهای مبنی بر همین شعار که از طرف پزشکیان داده شده، نوشت: «باید در نظر داشته باشیم، وقتی بحث وفاق ملی و انسجام مطرح میشود به کلیت جامعه برمیگردد. در جامعهای که تا حد زیادی خسته، ناامید و گسسته بوده است و اکنون دولتی میخواهد سر کار بیاید که دوباره مردم را به هم پیوسته و اعتماد متقابل و سرمایه اجتماعی را بین آنها افزایش دهد، میتواند برای آحاد آن جامعه نویدبخش باشد. اما به نظر میرسد اینکه آیا دولتی که قرار است در مفهوم وفاق ملی تشکیل بشود به این معنی باشد که احزاب و گروههای سیاسی مختلف نیروهایی در دولت داشته باشند تا حدی این مفهوم مسبوق به سابقه نیست. البته قبلاً نیز شاهد این موضوع بودهایم حتی در زمان دولت آقای روحانی هم دقیقاً این مساله مطرح میشد که در کابینه باید از نیروهایی که حتی حامی ایشان هم نباشند، استفاده کنند».
مخلص کلام اینکه به ظن بسیاری از صاحبنظران طبیعتاً میتوان حتی به آن جريانی كه با كمر همت مسعود پزشکیان به كمك مردم از كرسی رياستجمهوری و تصميمسازیهای كلان سياسی كشور دور شد از گفتمان خودش دست كشيد، برای آن گفتمان تلاش نكرد و آن گفتمان را گفتمان بر حق تفسير نكرد، نزديك شد و ترك مخاصمه كرد تا آغازی برای گفتوگو و محاوره شود اما مادامی كه در عمل، نشانههايی دال بر این دیده شود که آنها دست از انديشه مخرب و واپسگرا برای مردم و انزواآفرين برای كشور نكشيده باشند حتی اگر صبح تا شب با آنها سر يك سفره نشسته و دوست باشيد، آن انديشه به مبارزه با اين انديشه خواهد آمد. لذا ما بايد در جدال انديشگی، انديشه مغلوب را همچنان انديشه مغلوب بدانيم در صورتی كه با گروندگان پيشين آن انديشه، اگر ترك كرده باشند دست دوستی بدهيم اما این موضوعی است که بايد در عمل اثبات شود.
رئیسجمهور چهاردهم تلاش دارد در همان قالب شخصیتی و رفتاری که وارد کارزار انتخابات شد و سالیان سال است که با آن زندگی کرده، سخن بگوید. شفافسازی و صداقت بدون منازعات سیاسی. اما نکته مهم این است که علاوه بر تداوم راهبرد آشتی سیاسی توسط پزشکیان، طی کردن سیر و سلوک سیاسی آن نیازمند فرهنگسازی و شکلگیری یک گفتمان جدید سیاسی است. فرهنگ و گفتمانی که در گام نخست باید بر یکسری اصول و مبانی فکری تعریف شده و حل مسائل و چالشهای موجود کشور و نه صرفاً شعاری باشد زیرا چه بسا هر روشی بدون در نظر گرفتن علم سیاست و احزاب، ممکن است رئیسجمهور جدید را در آیندهای نزدیک در دام حقههای جریان رقیبش که چندان دل خوشی از او و همراهانش ندارند، بیندازد.