سهم دادن به پایداریچیها درست است یا نه؟
به قلم؛ محمد مهاجری؛ فعال سیاسی
درحال حاضر به انتصابات آقای رئیسجمهور انتقاداتی وارد است که به گفتمان رئیسجمهور بازمیگردد که برخی موافق آن نیستند و همراهی کامل ندارند، حالا چه به جریان پایداری متصل باشند، چه افرادی باشند که دارای گرایش سیاسی روشن و واضحی نیستند. بنابراین وقتی از وفاق صحبت میکنیم، اولاً باید به این پرسش پاسخ دهیم که وفاق به نفع چه کسی انجام شود؟ این وفاق باید محصولش به نفع مردم باشد و باید جامعه از این وفاق نصیب ببرد، نه گروههای سیاسی. به هر حال در انتخابات یک پیروز و یک شکسته خورده داریم و رسم این است هر کسی که برنده میشود، نیروهای خودش را بگذارد. پزشکیان ادعا نکرد که اصلاحطلب کلاسیک است یا جزو تشکیلات اصلاحطلبان است؛ هیچگاه نه به صورت سیستمی و نه رسمی از اصلاحطلبان حمایت نکرد، هرچند او را به عنوان یک فرد اصلاحطلب میشناسیم. عمدتاً نگرش ایشان سمتوسوی عدالت اجتماعی دارد که این نگرش به اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان معتدل نزدیک است. در نتیجه هر دو جناح اصلاحطلب معتدل و اصولگرای معتدل خودشان را به آقای پزشکیان نزدیک میدانند. به همین دلیل بود که آقای رئیسجمهور بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات هم به دیدار آقای خاتمی رفت، هم به دیدار آقای ناطقنوری و لاریجانی، چراکه به دنبال نوعی همدلی بین چهرههای سیاسی کشور بود. اما در دولت اگر یک دولت اصلاحطلب یا اصولگرا نداشته باشی، نه این باشی و نه آن، یا هم این باشی و هم آن، دیگر هر دو جناح از شما توقع دارند که نیروهایشان را در دولت کنار خود داشته باشید. در یک هفته آخر دور دوم انتخابات برخی از اصولگرایان به سمت آقای پزشکیان آمدند حتی بعد از ردصلاحیت آقای لاریجانی، تعدادی از مدافعان آنها به سمت آقای پزشکیان آمدند. در واقع بخش میانهرو اصولگرایان، پس طبیعی است که برخی از این افراد انتظاراتی داشته باشند. اصولگرایان معتدل، اصلاحطلب معتدل و پزشکیان یک دشمن مشترک داشتند و آن هم جبهه پایداری بود. جبهه پایداری به عنوان جریان تندرو نباید برای حضور در دولت ادعایی قاعدتاً میداشت اما به نظر میآید از آنجایی که این جبهه به جریانات قدرتمندی متصل هستند و رسانهها و افراد خود را دارند، دولت برای دفع شر بعضی از افراد آنها را هم در داخل دولت بیاورد، البته افراد کمتر نامونشاندار! به اضافه اینکه باید به این نکته توجه کنیم، تعداد افرادی که از جبهه پایداری پیوستند، زیاد نیستند،. در بین استانداران جز یکی دو نظر که مظنون به این جبهه هستند، دیگر فرد دیگری نیست. اما در بین معاونان وزرا و استانداران چه در مرکز و در استانها امکان انتصاب این افراد وجود دارد و احتمالاً همین افراد میتوانند، پاشنهآشیل دولت در انتخابات بعدی شوند زیرا جبهه پایداری به هیچ وجهه وفاقپذیر نیست و هر وقت صحبت از وفاق میکند، یعنی وفاقی که با خود او صورت میگیرد! وفاق از دید پایداری یعنی صرفاً حرف مرا بپذیرید! وقتی چنین همراهی با این جبهه صورت نمیگیرد، قاعدتاً از اهرمهای خود برای فشار استفاده میکند. پس با این اوصاف سهم دادن به پایداری هم دفع شر نمیکند زیرا جبهه پایداری اگر کوتاه بیاید، خودش را ضربهپذیر میکند؛ پس اعتقادی به این دولت و وفاق ندارند. بعضیها نمونه آن ضربالمثلی هستند که میگویند، اگر دستتان را تا آرنج هم عسل کرده و در دهانشان بگذارید، باز هم فایدهای ندارد. اما در نهایت برآیند یا میانگین فعالان سیاسی از انتصابات آقای پزشکیان میان اصولگرایان ۵۰۵۰ است، هرچند برخی خیلی ناراضی و برخی خیلی راضی هستند.