درباره برکناری “کاظمیقمی”
اوایل هفته جاری اعلام شد که مسئولیت نمایندگی ایران در افغانستان به علیرضا بیگدلی، معاون پیشین وزیر امور خارجه در حوزه پارلمانی، کنسولی و ایرانیان خارج از کشور واگذار شده و بر همین اساس او قرار است جایگزین حسن کاظمیقمی شود. کاظمیقمی علاوه بر سرپرستی سفارت ایران در افغانستان، نماینده ویژه رییسجمهور در امور افغانستان در دولت سیزدهم را به عهده داشت. بر این اساس اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان اعلام کرد که تغییر و تحول در مسئولیتها در وزارت امور خارجه و نمایندگیهای دیپلماتیک و کنسولی کشورمان در خارج از کشور، امری متعارف و عادی است که در دورههای زمانی مشخص صورت میگیرد. بقائی با تقدیر از تلاشها و زحمات ارزشمند آقای کاظمیقمی در چند سال اخیر برای آقای علیرضا بیگدلی، معاون سابق کنسولی و امور مجلس وزارت امور خارجه که عهدهدار سرپرستی سفارت کشورمان در کابل شده است آرزوی موفقیت کرد. در این راستا حافظ ضیاء احمد، سخنگوی وزارت خارجه حکومت سرپرست افغانستان در شبکه ایکس نوشت: حسن کاظمیقمی، نماینده ویژه رئیسجمهور ایران در امور افغانستان (سهشنبه) در کابل با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان دیدار خداحافظی داشت و در این دیدار دو طرف درباره روابط دوجانبه و تحولات منطقهای به تبادل نظر پرداختند. امیرخان متقی در این دیدار، تلاشهای نماینده ویژه رئیسجمهور و سفیر جمهوری اسلامی ایران در دوران ماموریت وی را قابل ستایش ارزیابی کرد. وزیر خارجه طالبان همچنین گفت، وزارت امور خارجه آماده است با سفیر جدید جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با گسترش روابط دوجانبه کار کند و در تعامل باشد.
اهمیت بیگدلی در کابل
به موازات این روند باید توجه داشت که بیگدلی بر اساس رزومه کاری، تجربیات خوبی در باب مسائل منطقهای اعم از قفقاز و آسیای میانه دارد. او از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۴ سفیر ایران در ترکیه بوده است. از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ دستیار طرح و برنامه معاون خاورمیانه بوده و قبل از آن یعنی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۶ سفیر کشورمان در قبرس بوده است. از همه مهمتر اینکه بیگدلی از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ ریاست ستاد بازسازی اقتصادی افغانستان را به عهده داشته و از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰ سفیر ایران در جمهوری آذربایجان بوده است. در میانه سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۲ هم کاردار ایران در قزاقستان بوده و از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱ هم به عنوان کارشناس و معاون سفیر ایران در روسیه ایفای نقش کرده است.
با نگاهی گذرا به این کارنامه بیگدلی حداقل در سطح گمانهزنی و تحلیلی میتوان گفت که وزارت خارجه دولت چهاردهم درصدد است که نگاه خود به افغانستان را به عنوان کلیدیترین همسایه در پشت مرزهای شرقی کشورمان تغییر بدهد و آن را کمی ساختارمند کند. انتصاب بیگدلی به عنوان سرپرست نمایندگی(سفارت) ایران در کابل به نوعی سازوکار اخیر را کنار گذاشت؛ چراکه در دولت سیزدهم حسن کاظمیقمی در کسوت نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان مشغول کار بود که البته انتقادهایی به این مساله شد و حتی برخیها اعتقاد داشتند که ورود بیحساب و کتاب مهاجران از مبدأ افغانستان به مقصد ایران ناشی از همین موضوع است.
این در حالی است که خبرگزاری صدای افغان (آوا) در گزارش (سهشنبه) خود اعلام کرده که پست نمایندگی ویژه ریاست جمهوری ایران برای افغانستان حذف شده و نماینده ویژه این کشور بعد از این زیر نظر وزیر امورخارجه به کار خود ادامه میدهد که همین موضوع نشان از تجدیدنظر مهمی در خصوص مدل مواجهه تهران با کابل است. بدون شک افغانستان پس از اتفاقاتی که در سال ۱۴۰۰ رخ داد و منجر به خروج نظامیان ایالات متحده و ورود طالبان به کابل پس از ۲۰ سال شد، آبستن تحولات بسیار مهمی است که هم جنبه سیاسی- امنیتی دارد و هم درونمایه اقتصادی و ژئوپلیتیکی. اینکه توافق دوحه چه شد و اساساً چگونه توسط تیم ترامپ به رهبری زلمی خلیلزاد با ملا عبدالغنی برادر به عنوان نماینده طالبان امضا شد، داستان طول و درازی دارد؛ چراکه بهرغم تکذیب طالبان، بسیاری از تحلیلگران و ناظران بینالمللی اعتقاد دارند که این توافق یک بخش محرمانه یا پنهان دارد که مشخص نیست در آن چه مواردی مورد تایید دو طرف قرار گرفته است. با تمام این تفاسیر آنچه که به تهران در این برهه زمانی مربوط میشود و مسئولیت جناب بیگدلی را سنگینتر خواهد کرد، مساله ساماندهی به ورودی و حتی خروجی مهاجران افغانستان است. اینکه موضوع مهاجران افغانستان و ساماندهی وضعیت آنها به وزارت کشور دولت چهاردهم مربوط میشود یک موضوع کاملاً صحیح و درست است ولی بحث این است که بدون شک نقش سفیر ایران در کابل در این فرآیند که یک مطالبه ملی تلقی میشود بسیار کلیدی خواهد بود. در این بین اوایل مهرماه سال جاری اسکندر مومنی، وزیر کشور در حکمی نادر یاراحمدی را به سمت مشاور خود و رئیس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی منصوب و وی را مامور تشکیل سریعتر «سازمان ملی مهاجرت» کرد و گفت که این مهم جزو مطالبات مستمر نمایندگان مجلس نیز بوده و ضرورت دارد با کمک سایر بخشها در این امر تسریع شود.
اینکه خروجی این سازمان چگونه قرار است مهاجران را ساماندهی کند، موضوعی است که ارزیابی آن باید به آینده موکول شود اما مساله مهمتر این است که در سالهای گذشته، دولت سیزدهم نتوانست آنگونه که باید، وضعیت مهاجران و ورود آنها به کشور را کنترل کند و همین امر حالا معضلات مختلفی در عرصه اقتصادی، امنیتی و حتی اجتماعی به وجود آورده و امید است که سفیر جدید ایران در کابل بتواند در این راستا نقش مثبتی ایفا کند.
افغانستان در پلان کلان
در دولت سیزدهم نگاه ویژهای به افغانستانِ در دستان طالبان شد که یک امر کاملاً بدیهی بود؛ چراکه ساختار قدرت بعد از ۲۰ سال از هم فروپاشید و یکباره جمهوری افغانستان جای خود را به امارات اسلامی افغانستان داد. همین موضوع به هر ترتیب تبعات و خروجیهای امنیتی را در مرزهای ما و آنها به همراه داشت و از سوی دیگر موج مهاجران هم در صدر این موضوعات قرار گرفت. البته تعاملات اقتصادی و تجاری هم در این بین به سطح خوبی رسید اما در کل تغییر ساختار در کابل این را میطلبید که تهران تعاملهای خود را با طالبان عمیق کند تا بحران حاصل از تغییر قدرت تا حدودی فروکش کند. این نگاه از سوی هند، چین و روسیه و حتی پاکستان هم دنبال شد ولی نکته اینجاست که به غیر از ایران شاهد آن هستیم که نماینده ویژه آمریکا و پاکستان در امور افغانستان هم از سمتهای خود برکنار شدند. به عنوان مثال اکسپرس تریبون نشریه نزدیک به ارتش پاکستان در مطلبی درباره دلیل برکناری «آصف علی خان درانی» نماینده ویژه پاکستان برای افغانستان نوشته است که وی در زمان مأموریتش نتوانست هیچ تأثیری بر روابط پاکستان و افغانستان بگذارد و در کابل نیز هیچ مقبولیتی نداشت.
ایرنا هم در ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۳ نوشت: «رسانههای پاکستانی به نقل از بخشنامه رسمی دولت، برکناری نماینده ویژه در امور افغانستان را منعکس و اعلام کردند که منابع دیپلماتیک دلیل این برکناری را تشدید اختلافات حاکمیت با مواضع دُرانی درخصوص مدیریت روابط با افغانستان ارزیابی میکنند».
از سوی دیگر در اوایل مهرماه سال جاری هم وزارت خارجه ایالات متحده امریکا اعلام کرد که تام وست از سمت نمایندگی ویژه این کشور برای افغانستان برکنار شد و به عنوان سرپرست دفتر هماهنگی تحریمها در وزارت خارجه امریکا مشغول به کار شده است. این جابهجاییها در حالی رخ میدهد که هماکنون مشکل اصلی طالبان عدم به رسمیت شناختن آنها از سوی جامعه ملل است اما در این راستا دو نکته بسیار مهم است. نکته اول اینکه سرگئی شویگو، دبیر شورای امنیت روسیه و وزیر دفاع پیشین این کشور که از نزدیکان پوتین به حساب میآید (سهشنبه) به کابل سفر کرد و در دیدار با عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیر افغانستان در امور اقتصادی تاکید کرد که این جنبش در آینده نزدیک از فهرست سازمانهای تروریستی فدراسیون روسیه حذف خواهد شد. نکته دوم تعمیق نفوذ اقتصادی و زیرساختی چین از زمان به روی کار آمدن طالبان در کابل است؛ به گونهای که استخراج چاههای نفت افغانستات در ولایت سرپل توسط چینیها انجام میشود و بازار این کشور هم به نوعی در قبضه پکن قرار دارد. حال باید دید اروپا و ایالات متحده که خودشان ۲۰ سال در قالب «ناتو» و «آیساف» در افغانستان حضور داشتند و یکشبه از این کشور خارج شدند، حاضرند در این شرایط حکومت سرپرست حاکم را بپذیرند یا خیر!