تحلیل سیاستمدارن ایرانی
برخی از سیاسیون ایرانی پس از خروج اسد از سوریه و سقوط دولت بعثی سوریه به تحلیل وضعیت این کشور پرداختند. طبعاً طیف اصلاحطلب این موضوع را به این مساله گره زد که اسد صدای مردم را نشنید و اصلاحات را انجام نداد و طیف اصولگرا نیز تاکید کرد که او چون به وعدههای غرب دلخوش کرده بود، سقوط کرد. برخی از این واکنشها را در ادامه میخوانید:
موضع ایران عاقلانه بود
علی مطهری در گفتوگو با خبرآنلاین درخصوص سقوط اسد و دولت سوریه گفت: ما باید تحلیل درستی از تحولات سوریه داشته باشیم. اینکه ما همه مخالفان آقای بشار اسد را تروریست بنامیم، درست نیست. هسته اصلی مخالفان اسد از جنس اخوانالمسلمین هستند که یک گروه مسلمان انقلابی و مخالف رژیم صهیونیست به شمار میآیند. البته ممکن است که اینها ضدشیعه هم باشند اما این ضدیت آنان بیشتر ناشی از گفتار و رفتار برخی از شیعیان تندرو است. میتوان با اینها گفتوگو کرد و اینها را جذب کرد. با این حال ما باید تحلیل درستی از حوادث سوریه داشته باشیم.
وی درباره موضع ایران در این روزها گفت: ایران در این روزها نشان داد، دخالتی در تحولات اخیر سوریه نداشته. این موضع کاملاً به درستی اخذ شده است. این موضع کاملاً عاقلانه بود. چراکه اگر جمهوری اسلامی خود را وارد درگیریهای سوریه میکرد، جنگ بزرگی بین شیعه و سنی درمیگرفت و برادرکشی بین مسلمانان اتفاق میافتاد. این همان خواست آمریکا و اسرائیل است اما حالا ملاک ما این است که خواست اکثریت ملت سوریه را در نظر بگیریم. ایران هم همین کار را کرد و خود را در مقابل بخش عظیمی از مردم سوریه که طرفدار مخالفان اسد بودند، قرار نداد. به همین دلیل است که میگویم، سیاست ایران در این خصوص به درستی اتخاذ شد. در بین سیاسیون داخلی هم به این صورت خواهد بود. اگر همه ما تحلیل واقعی از علت و دلیل اتفاقات سوریه داشته باشیم، خودبهخود سبب ایجاد اتحاد و وحدت نظر در بین سیاستمداران خواهد شد.
مطهری با بیان اینکه آسیبی به محور مقاومت وارد نخواهد شد و حتی ممکن است که این تغییر به ضرر اسرائیل باشد، تاکید میکند: حکومت بشار اسد دارای ضعفهایی بوده که نمیتوان آن را مخفی کرد. سیاسیون ما هم باید در اظهارات خود به این موضوع توجه داشته باشند سپس مواضع خود را اعلام کنند. بحث جنگیدن نیست. مقامات سوریه از نظر اطلاعاتی غافلگیر شدند چراکه احتمال نمیدادند که چنین اتفاقی رخ دهد. ارتش سوریه هم اعتقادی به مبارزه با این مخالفان نداشته است. دیدیم که پیدرپی هم عقبنشینی کرده و اساساً ارادهای برای جنگیدن با آنها نداشت؛ چون مطلع بود که بخش مهمی از مردم سوریه طرفدار همین گروه هستند. در اینکه ضعفهایی در حکومت بشار اسد وجود داشت، حرفی نیست. ولی وقتی خواست اکثریت مردم تغییر یک نظام باشد باید به آن تن داد. سیاسیون ما هم باید این مورد را مدنظر قرار دهند.
وی در آخر افزود: گروههای مختلف سیاسی باید پشت سر نظام قرار بگیرند. تصمیم دستگاه دیپلماسی ما هم که تصمیم نظام است. جمهوری اسلامی تصمیم درستی درباره تحولات سوریه گرفت و بیجهت خود را درگیر این موضوع نکرد. ما هم باید یکصدا موضع نظام را تکرار کنیم.
حسامالدین آشنا، مشاور دولت روحانی درباره تحولات سوریه نوشت که «همه مردم میدانستند در سوریه چه خبر است؛ جز بشار اسد! ظاهراً همه در مورد سوریه با هم هماهنگ کرده بودند، فقط ایران در بازی نبود. چه نیرویی میتواند در برابر اشغالگری در غزه، سوریه و لبنان ایستادگی کند؟»
ضعف اقتصادی مقدمه سقوط بود
حسین راغفر، تحلیلگر اقتصادی نیز درخصوص سقوط اسد به خبرآنلاین گفت: حکومت اسد حکومتی بود که در اداره اقتصاد سوریه بسیار ناامیدکننده و ضعیف عمل کرده بود. آنها به جای مردم بر نظامیان تکیه کرده بودند. آنها هم در روزهای سخت به سرعت تسلیم شدند و مخالفان آنها به سرعت شهرهای اصلی را گرفتند. از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه مناطق نفتخیز این کشور از دست حکومت بعثی خارج شد و ایالاتمتحده تمام نفت آنها را مصادره کرده بود که موجب تضعیف بنیه اقتصادی سوریه شد. کشوری که در یک جنگ داخلی، بخش مهمی از زیرساختهایش از دست رفته بود و در دوره بازسازی از داشتن درآمدهای نفتی خویش محروم شد. ایالاتمتحده در پی تقویت پایههای خویش و تامین امنیت اسرائیل است. آنها از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده را خواهند کرد و گرچه تحریرالشام گفته میخواهد، فرآیند انتقال قدرت را با مشارکت مردم انجام دهد در لیست تروریستی ایالاتمتحده قرار دارد. اسرائیل هم که از این هرجومرج بینصیب نخواهد بود. همین امروز شنیدیم که دوباره به لبنان حمله کرده و میخواهد، پایههای خود را مستحکمتر کند. به نظر من فشارها به حزبالله لبنان بیشتر میشود، ولو آنکه نابودی حزبالله ممکن نباشد اما آمریکا مایل است حزبالله تبدیل به یک گروه صرفاً سیاسی شود. اخبار مختلفی شنیده میشود که عربستان سعودی میخواهد به آمریکا پایگاهی در مرز با یمن بدهد برای سرکوب حوثیها. تحلیلهای عمومی که وجود دارد بیشتر نشان میدهد که بیثباتیهای منطقهای تشدید خواهند شد.
زاغفر معتقد است که آمریکا میخواهد جبهه مقاومت را تضعیف کند و طبیعتاً تنها به متحدان ایران نخواهد پرداخت. دونالد ترامپ که تا چند روز آینده به کاخ سفید میرود با صراحت گفته که ایران را دوباره زیر فشار حداکثری خواهد برد و قصد دارد چنان تحریمهایی اعمال کند که دسترسی به منابع نفتی به حداقل برسد. به باور من باید در این شرایط در ایران یک بازبینی عمیق در مورد ساختارهای اقتصادی داشته باشیم. بخش خصوصی باید امکان حضور در عرصه را داشته باشد. باید آموخت که تنها با تکیه به مردم خود و توان داخلی است که زمینه پیشرفت و حفظ امنیت وجود دارد. با تبعیضهای ناروا و نابرابریهای گسترده نمیتوان انتظار یک وضعیت باثبات را داشت آن هم وقتی این بیعدالتیهای بزرگ همگی نتیجه سیاستهای اقتصادی حاکم است.
زاغفر در ادامه میافزاید: کشور ایران باید توان خود را بازیابی کند، از فرار مغزها و سرمایهها با ایجاد شرایط بهتر در داخل پیشگیری کند تا بتوانیم بر مشکلات پیشرو فائق آییم. متاسفانه حضور دولت و بخش شبهدولتی یا همان خصولتیها در دو دهه گذشته در اقتصاد افزایش یافته است. حضور این نهادها در اقتصاد هیچ توجیهی ندارد. ثمره این اتفاق با فرار چشمگیر سرمایههای بخش خصوصی بوده، درحالی که با سالمسازی فضای اقتصادی میشود به بازگشت سرمایهها فکر کرد. مانع سرمایهگذاری خارجی البته تحریمها و بحرانهای مختلف سیاسی و نظامی است. اما مانع سرمایهگذاری داخلی یا بهتر است بگویم، عامل فرار سرمایههای بخش خصوصی همین است.
وی در ادامه به سیاست افزایش قیمتها خرد میگیرد و میگوید، این سیاست منجر به افزایش اعتراضات خواهد شد. این اقداماتی که اکنون حرفشان مطرح است و به نظر میرسد در دستور کار هم دولت قرار گرفته در همان گام نخست به افزایش قیمت عموم کالاها و به طور خاص حاملهای انرژی و ارز میانجامد. گرانسازی تحت هر عنوان و با هر نامی، گفتمان مطلوب همین نهادهایی است که به جای تقویت ثبات و امنیت خودشان برنده تشدید نابرابریها شدهاند. نرخ واقعی دلار باید به مراتب کمتر از نرخ فعلی (۷۰ تا ۷۲ هزار تومان) باشد زیرا تنها در سال گذشته درآمدهای ارزی کشور ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار بود. در واقع اگر نهادهای پرقدرت اراده نمیکردند امسال باید دلار ارزان میشد اما نشد. این وضعیت زمانی تغییر میکند که منتفعین و برندگان آن را شناسایی کنیم. این کاری است که باید نهادهای امنیتی انجام دهند اما امروز خودشان درحال سود کردن از این وضعیت هستند پس از وظایف ذاتی خودشان هم چشمپوشی میکنند.
آینده سوریه بر عهده مردم آن است
وزارت خارجه ایران نیز با انتشار بیانیهای به اتفاقات اخیر سوریه و افتادن بشار اسد و سقوط او پرداخته و نوشته است: ایران از هیچ کوششی برای کمک به استقرار امنیت و ثبات در سوریه دریغ نخواهد کرد.
در بیانیه وزارت امور خارجه آمده است: با توجه به تحولات اخیر در سوریه ضمن یادآوری موضع اصولی ایران مبنی بر احترام به وحدت، حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی سوریه، تاکید میکند که تعیین سرنوشت و تصمیمگیری در مورد آینده سوریه تنها بر عهده مردم این کشور، بدون مداخله مخرب یا تحمیل خارجی است. تحقق این مهم مستلزم پایان هرچه سریعتر درگیریهای نظامی، ممانعت از اقدامات تروریستی و شروع گفتوگوهای ملی با مشارکت همه طیفهای تشکیل دهنده جامعه سوریه جهت تشکیل حاکمیت فراگیر که نماینده همه مردم سوریه باشد، است. جمهوری اسلامی ایران از سازوکارهای بینالمللی با محوریت قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل متحد برای پیگیری روند سیاسی در سوریه همچون گذشته حمایت کرده و به تعامل سازنده با سازمان ملل متحد در این زمینه ادامه میدهد. در این وضعیت که سوریه در دورهای خطیر از تاریخ خود قرار دارد، تامین امنیت همه شهروندان سوری و اتباع سایر کشورها و نیز حفظ حرمت اماکن مقدس مذهبی همچنین حفاظت از اماکن دیپلماتیک و کنسولی وفق موازین حقوق بینالملل بسیار ضروری است. روابط دو ملت ایران و سوریه پیشینهای دیرینه داشته و همواره دوستانه بوده است و انتظار میرود این روابط با رویکرد حکیمانه و دوراندیشانه دو کشور براساس علائق و منافع مشترک و عمل به تعهدات حقوقی بینالمللی تداوم یابد. جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر جایگاه سوریه به عنوان کشوری مهم و تاثیرگذار در منطقه غرب آسیا از هیچ کوششی برای کمک به استقرار امنیت و ثبات در سوریه دریغ نخواهد کرد و بدین منظور به رایزنیهای خود با همه طرفهای اثرگذار به ویژه در منطقه ادامه خواهد داد. بدیهی است جمهوری اسلامی ایران ضمن رصد دقیق تحولات سوریه و منطقه و با در نظر گرفتن رفتار و عملکردهای بازیگران موثر در صحنه سیاسی و امنیتی سوریه، رویکردها و مواضع متناسب را اتخاذ خواهد کرد.
علت سقوط اعتماد به وعدههای پوشالی
معاون رئیس دولت سیزدهم گفت: هر دولتمردی که وسوسههای دشمنان را بپذیرد، دچار شکست خواهد شد همین مورد و ضعیف شدن ارتش باعث سقوط دولت سوریه شد. امیرحسین قاضیزادههاشمی، معاون رئیسجمهور دولت سیزدهم در گفتوگو با فارس، گفت: هر دولتمردی که وسوسههای مستکبرین و دشمنانش را بپذیرد دچار غفلت و شکست خواهد شد. وقتی دولتمرد به این شکل تحلیل کند، ارتش و نیروهای نظامی آن کشور هم دچار ضعف و وادادگی می شوند بهخصوص وقتی که به صورت گسترده در ارتش نفوذ اتفاق افتاده باشد. دشمن همزمان که با رؤسا مذاکره میکند حتماً خط نفوذ و وعده دادن به فرماندهان ارتش را هم دنبال میکند. متاسفانه اتفاقی که در سوریه افتاد، قابل پیشبینی بود. بارها مسئولان جمهوری اسلامی تذکر دادند اما نادیده گرفته شد و باعث این اتفاق شد. رهبر انقلاب وقتی چند سال پیش فرمودند حزباللهیها را تندرو ندانید، این افراد به وقت خطر کشور را نجات میدهند. اگر سوریه هم از این حزباللهیها داشت به این وضع نمیافتاد.
بخشی از طرح کلی اسرائیل
صاح زنگنه، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی نیز بیان کرد: «رسانههایی حامی جولانی و تحریر شام به نوعی مشغول زمینهسازی روانی و تبلیغاتیاند تا رهبری جولانی در سوریه را قابل قبول جلوه دهند. ایران هم درحال حاضر نمیتواند به طور مستقیم وارد عمل شود زیرا ورود ایران به سوریه نیازمند درخواست مستقیم رئیسجمهور این کشور است. بسیاری از نیروهای مستشاری ایران در سوریه هم به شهادت رسیدهاند. از طرفی به هر حال درخواست بشار اسد از ایران برای ورود نظامی میتواند در میان کشورهای عربی حساسیت ایجاد کند. روسیه هم حمایت زیادی نکرد و مشخص نیست که کنارهگیریاش به دلیل توافقی پشت پرده با آمریکا باشد یا درگیریاش در جنگ اوکراین».
زنگنه در پایان گفت: «به نظر میرسد، تحولات سوریه بخشی از طرح کلی اسرائیل در منطقه است؛ طرح این رژیم شامل لبنان، غزه و سوریه بوده و اگر دولت سوریه سقوط کند حتما دودش به چشم خیلیها از جمله ترکیه و عربستان، اردن و حتی خود رژیم صهیونیستی خواهد رفت».