درباره سیاستهای بانک مرکزی

محمدرضا فرزین اخیراً اعلام کرده که حذف چهار صفر از پول ملی در سال ۱۴۰۴ به عنوان یکی از برنامههای اصلی بانک مرکزی دنبال خواهد شد. او در سیودومین همایش سالانه سیاستهای پولی و ارزی تأکید کرد که این سیاست با هدف بهبود تصویر جهانی ریال ایران و تسهیل مبادلات اجرا میشود و تجربه ۶۰ تا ۷۰ کشور از جمله ترکیه و آلمان، نشاندهنده موفقیت آن در زمان مناسب است. آقای فرزین معتقد است که اجرای این سیاست در شرایط ثبات اقتصادی میتواند مؤثر باشد و نگاه منفی به ریال را اصلاح کند. این اظهارات در حالی مطرح میشود که اقتصاددانان و تحلیلگران هشدار میدهند که حذف صفرها بدون اصلاحات بنیادین در «موتورخانه تورم» تنها اقدامی سطحی است و نمیتواند به تقویت پول ملی یا حل مشکلات اقتصادی منجر شود.
رئیسکل بانکمرکزی در سخنان خود به لزوم حذف صفرها برای بهبود نظام پولی و بانکی اشاره کرده و این اقدام را بخشی از سیاستهای تثبیت اقتصادی بانک مرکزی میداند. او با اشاره به تجربیات جهانی، حذف صفرها را سیاستی ضروری توصیف کرده که در بسیاری از کشورها با موفقیت اجرا شده است. به گفته او، تصویر نامناسب ریال در اقتصاد جهانی، که ناشی از ارزش پایین آن در برابر ارزهای خارجی است، با این اقدام بهبود مییابد. همچنین فرزین در کنار موضوع حذف صفرها به برنامههای دیگری مانند کنترل نقدینگی و کاهش نرخ تورم اشاره کرده و مدعی است که سیاستهای کنترلی بانک مرکزی توانسته رشد نقدینگی را کاهش دهد و شتاب افزایش نرخ ارز را مهار کند. او این اقدامات را در راستای مهار تورم و ایجاد ثبات اقتصادی معرفی میکند که بهزعم او پیشنیاز موفقیت حذف صفرهاست. فرزین همچنین تأکید کرده که حذف صفرها به تنهایی تورم را کاهش نمیدهد بلکه باید با اصلاحات ساختاری و سیاستی همراه باشد.
با این حال، نقدهای مطرح شده از سوی برخی اقتصاددانان نشان میدهد که حذف صفرها بدون توجه به ریشههای تورم یعنی سیاستهای پولی نادرست بانک مرکزی، کسری بودجه دولت و رشد بیرویه نقدینگی، نتیجهای پایدار نخواهد داشت. فرزین در سخنان خود بهطور مستقیم به این ریشهها نپرداخته اما اشارهاش به کنترل نقدینگی و کاهش رشد ترازنامه بانکها نشان میدهد که بانک مرکزی به برخی از این عوامل توجه دارد. با این وجود، منتقدان معتقدند که تورم در ایران که طی دهههای گذشته به طور مزمن بالا بوده و برخلاف میانگین جهانی ۲ درصد، گاه به بیش از ۴۰ درصد رسیده، نتیجه مستقیم سیاستهای بانک مرکزی است. این نهاد با چاپ پول برای تأمین کسری بودجه دولت و حمایت از بانکهای ناکارآمد، نقدینگی را افزایش داده و ارزش ریال را کاهش داده است. در این چارچوب حذف صفرها به تنهایی نمیتواند مشکل کاهش قدرت خرید مردم یا بیاعتمادی به پول ملی را حل کند.
یکی از نکات کلیدی در سخنان آقای فرزین، تأکید بر زمانبندی مناسب برای اجرای این سیاست است. او اذعان دارد که حذف صفرها باید در شرایط ثبات اقتصادی انجام شود اما مشخص نکرده که این ثبات چه زمانی یا چگونه محقق خواهد شد. اقتصاددانان هشدار میدهند که در شرایط تورمی کنونی، حذف صفرها ممکن است به سرعت بیاثر شود زیرا صفرهای جدید به دلیل تورم دوباره بازخواهند گشت. برای مثال طهماسب مظاهری، رئیس پیشین بانک مرکزی در سال ۱۴۰۳ هشدار داد که با تورم بالا، حذف چهار صفر کافی نیست و شاید نیاز به حذف ۶ صفر باشد که نشاندهنده عمق مشکل تورم در ایران است. این دیدگاه با اظهارات فرزین که حذف صفرها را گامی برای بهبود تصویر ریال میداند، در تضاد است زیرا بدون کنترل تورم، این اقدام تنها به تغییر ظاهری واحد پول محدود میشود.
از منظر فایده عملی، فرزین به تسهیل مبادلات و عملیات حسابداری به عنوان مزیت اصلی حذف صفرها اشاره نکرده، اما این نکته در تحلیلهای اقتصادی برجسته است. حذف صفرها میتواند محاسبات مالی را سادهتر کند و هزینههای چاپ اسکناسهای با ارزش پایین را کاهش دهد. با این حال همانطور که در متن شما آمده، این اقدام آخرین مرحله اصلاحات پولی و بانکی است نه اولین گام. فرزین در سخنان خود به اصلاحات ساختاری اشارهای کلی کرده اما جزئیات مشخصی درباره چگونگی مهار کسری بودجه دولت، اصلاح نظام بانکی یا افزایش استقلال بانک مرکزی ارائه نداده است. این در حالی است که تجربه کشورهایی مانند ترکیه، که فرزین به آن اشاره کرده، نشان میدهد حذف صفرها تنها زمانی موفق بود که با اصلاحات گسترده اقتصادی، کاهش تورم و افزایش اعتماد عمومی به پول ملی همراه شد.
در نهایت، سخنان آقای فرزین نشاندهنده عزم بانک مرکزی برای اجرای سیاست حذف صفرهاست اما موفقیت این سیاست به توانایی بانک مرکزی در مهار تورم و ایجاد ثبات اقتصادی بستگی دارد. بدون اصلاح ریشههای تورم در «موتورخانه» بانک مرکزی، حذف صفرها تنها اقدامی نمادین خواهد بود که نمیتواند به تقویت پایدار پول ملی منجر شود. اقتصاددانان تأکید دارند که تمرکز اصلی باید بر کنترل نقدینگی، اصلاح سیاستهای مالی دولت و بازگرداندن اعتماد عمومی به نظام پولی باشد نه صرفاً تغییر تعداد صفرهای پول ملی.

