مراسم تشییع شهدای اقتدار با حضور جمع کثیری از مردم از “میدان انقلاب” تا “میدان آزادی” برگزار شد
زیر آفتاب دومین روز محرم در خیابانی که خاطرات انقلاب را بر شانه میکشد، هزاران تن از ساکنان پایتخت ایران، در سکوتی معنادار به بدرقه ۶۰ تن از شهیدان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل آمده بودند. از میدان انقلاب تا میدان آزادی، جمعیت به موجی تبدیل شده بود: موجی از داغ، عزم و آنچه گویی سوگ با اراده میتوان نامید.
بامداد جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در پی حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ایران جمعی از فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان و افراد غیرنظامی بهشهادت رسیدند و به این ترتیب، جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آغاز شد. طبق اعلام رسمی، سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرلشکر امیرعلی حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه پاسداران، سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا، سردار کاظمی رئیس سازمان اطلاعات سپاه، سردار علی شادمانی، سردار محمد سعید ایزدی، سردار داوود شیخیان فرمانده پدافند هوایی نیروی هوافضای سپاه پاسداران، محمدمهدی طهرانچی، فریدون عباسی، سیدامیرحسین فقهی، عبدالحمید مینوچهر، محمدرضا ذوالفقاری و مطلبیزاده از چهرههای صاحبنامی بودند که در جنایت رژیم صهیونیستی به کشورمان به شهادت رسیدند. ایالات متحده آمریکا هم بامداد روز یکشنبه، یکم تیرماه، به سه مرکز هستهای فردو، نطنز و اصفهان تجاوز کرد. بعد از ۱۲ روز تجاوز دشمن به کشور و پاسخهای کوبنده ایران به شرارتهای آن، صبح سهشنبه، سوم تیرماه رژیم صهیونی آتشبس را پذیرفت.
اکنون زمان تشییع پیکر شهدای این جنگ ۱۲ روزه و فرماندهان و سرداران و برخی از اعضای خانواده آنان بود. زنان با چادرهای مشکی، مردانی با پیراهنهای ساده، کودکانی که با پرچمهای کوچک ایران در دست از شانه پدرانشان بالا رفته بودند. همه با نگاههایی که میان اندوه و ایمان در نوسان بود، پیکرهایی را بدرقه میکردند که نامشان دیگر از آنِ یک خانواده نبود بلکه از آنِ یک ملت شده بود. در این روز خاص، صدای نوحهخوانیها با ضرب طبلهای نظامی و همهمه فروخورده جمعیت درهم آمیخته بود. هوایی که بوی عود میداد، در امتداد خیابانهایی جریان داشت که فرش شده بودند با گلبرگ، اشک و گامهایی مصمم. از بلندگوها نوای «ای اهل حرم» طنین میانداخت؛ مردم زیر پرچمهایی که نام شهدا و چهره فرماندهان شهید را بر خود داشتند، حرکت میکردند. فضای خیابان رنگ داشت، نه فقط رنگ پرچمها بلکه طیفی از احساساتی که به راحتی قابل دستهبندی نبودند: اندوه، سوگواری و فریاد و عزم.
اگر کسی میتوانست سکوت را ترجمه کند، درمییافت که هر پیکر، روایتی از یک خانواده بود، روایتی از همزیستی با ترس، با ایستادگی، با وداع. میان پیکر شهدا، زنان و کودکان نیز دیده میشدند، چهار زن، چهار کودک از میان ۶۰ شهید. پیکرهایی که خانه مورد هدف قرار گرفته بودند.
در این مراسم نیز جمعی از شخصیتها و مقامات سیاسی، لشکری و کشوری همچنین چهرههای برجسته اجتماعی، فرهنگی و ورزشی صبح دیروز همپای جمع کثیری از مردم مقاوم و متحد ایران اسلامی در مراسم تشییع شهدای اقتدار ملی شرکت کردند. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در نخستین ساعات آغاز آیین تشییع شهدای اقتدار ملی در میدان انقلاب اسلامی حاضر شد و پیکر مطهر ۶۰ شهید اقتدار ملی و قهرمانان وطن را بدرقه کرد. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس و غلامحسین محسنیاژهای رئیس دستگاه قضا نیز حضور داشتند. اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه نیز در آیین تشییع همرزمان شهید خود حاضر شد. از دیگر چهرههایی که در این مراسم دیده شدند، عباس عراقچی وزیر امور خارجه همچنین برخی دیگر از وزرای دولت بودند که در میان مردم تهران دیده شدند.
همچنین تصویری موبایلی از علی شمخانی نیز که در روز اول حملات مورد سوء قصد دشمن قرار گرفته بود، منتشر شد که در کنار برخی از محافظان تکیه داده بر عصا، حضور داشت.
علیاکبر ناطقنوری رئیس پیشین مجلس، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم، محمدجواد ظریف، بیژن زنگنه و بسیاری از اصلاحطلبان و اصولگرایان نیز از چهرههایی بودند که در این مراسم شرکت کرده بودند.
در حاشیه مراسم، زنی میانسال که شالش را به تابوت شهیدی میسپرد، در گوشهای آرام گرفت. دستش را به تابوت کشید، گونه بر تابوت فشرد و آهسته زمزمه کرد: «برو که ما ایستادهایم.» با وجود اینکه مراسم پوشیده در سیاهی و سوگ بود اما چیزی در میان جمعیت میدرخشید؛ خروشی از یک همبستگی مقدس، نوعی فریاد بیکلام که بینیاز از شعار بود.
در میدان آزادی، آنجا که مسیر بدرقه پایان میپذیرد، پیرمردی با چفیه کهنهاش بر صورت میزند و یاد شهدا و سرداران را گرامی میدارد و برای آنها صلوات میفرستد.

