تنش بین دو کشور آمریکا و ونزوئلا بالا گرفت نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا خبر داد: ۸ کشتی جنگی آمریکایی با ۱۲۰۰ موشک و زیردریایی هستهای، ونزوئلا را نشانه گرفتهاند

تحرکات نظامی آمریکا در اطراف آبهای ونزوئلا گمانهزنیهای مختلفی را در خصوص آینده کاراکاس و حکومت مادورو مطرح میکند. روزنامه سازندگی در تحلیل پیشرو ماجرای تنشهای اخیر واشنگتن و کاراکاس را مورد بررسی قرار میدهد. ایالات متحده در اقدامی کمسابقه، ناوگان دریایی خود را در آبهای اطراف ونزوئلا مستقر کرد. این عملیات که شامل چندین ناو جنگی، زیردریاییهای مجهز و هزاران ملوان و تفنگدار دریایی است بهطور رسمی با هدف مقابله با تهدیدات ناشی از کارتلهای مواد مخدر در آمریکای لاتین اعلام شد. اما در پس این روایت رسمی، لایههایی از انگیزههای سیاسی، روانی و استراتژیک نهفته است که تحلیلگران را به گمانهزنیهای گسترده واداشته است. نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا در یک کنفرانس خبری که در سایه افزایش تنشها با آمریکا به دلیل حضور ناوها و زیردریایی هستهای واشتنگتن در اطراف سواحل ونزوئلا برگزار شد، گفت: برخی امروزه میکوشند به دوران استعمار و سلطه بر آمریکای جنوبی بازگردند و ما هرگز اجازه نخواهیم داد، مستعمری که برای به بند کشاندن این منطقه آمده است به هدف خود برسد. ما یک نسل آزاده تربیت کردیم و از طریق آزادمردانی همچون سیمون بولیوار در برابر آنان ایستادیم. وی به تاریخ مبارزاتی کشورهای آمریکای جنوبی با پدیده استعمار اشاره کرد و گفت باید برای فهم دوران حاضر به تاریخ بازگردیم؛ راه و مشی ما مبارزه انقلابی، آزادی، استقلال و نابودی استعمار است. انقلاب بولیواری بیشترین صلابت و قدرت را در قرن ۲۱ از خود نشان داد؛ به جهت آنکه توانست به رغم شدید بودن محاصرهها و توطئهها از سوی ۳۱ کشور بایستد.رئیسجمهور ونزوئلا به تعداد بالای انتخابات برگزار شده در یک سال اخیر در این کشور پرداخت و گفت ما تنها در یک سال ۷ مرتبه از طریق انتخابات مستقیم، دموکراسی را به نمایش گذاشتیم و این نشاندهنده نمونه ونزوئلایی دموکراتیک است.
مبارزه با مواد مخدر یا پوششی برای فشار سیاسی؟
دولت ایالات متحده در بیانیههای رسمی خود تأکید کرده که هدف از این استقرار، مقابله با شبکههای قاچاق مواد مخدر است؛ شبکههایی که به گفته واشنگتن در ونزوئلا بهویژه تحت رهبری نیکلاس مادورو، رئیسجمهور این کشور، به فعالیت گسترده مشغولاند. کارتل لوس سولِس یا «کارتل خورشیدها» که متشکل از افسران بلندپایه ارتش ونزوئلاست به عنوان هدف اصلی این عملیات معرفی شده است.
تنشها از کجا شدت گرفت؟
در مارس ۲۰۲۵ (اسفند ۱۴۰۳) رئیسجمهور دونالد ترامپ فرمان اجرایی ۱۴۲۴۵ را صادر کرد که بر اساس آن، واردات نفت از ونزوئلا مشمول تعرفه ۲۵ درصدی شد. این تصمیم بخشی از سیاست فشار حداکثری علیه دولت نیکلاس مادورو بود. در همان ماه حدود ۲۰۰ مهاجر ونزوئلایی که متهم به عضویت در گروه جنایتکار «ترن دِ آراگوا» بودند بر اساس قانون قدیمی Alien Enemies Act به السالوادور بازگردانده شدند؛ اقدامی که با انتقاد گسترده گروههای حقوق بشری روبهرو شد. در جولای ۲۰۲۵ (تیر ۱۴۰۴) تبادل زندانی میان آمریکا، السالوادور و ونزوئلا صورت گرفت. طی این توافق ۱۰ شهروند آمریکایی آزاد و در مقابل، تعدادی از زندانیان سیاسی ونزوئلایی نیز از بند رها شدند.
مراسم تحلیف سوم مادورو در ژانویه ۲۰۲۵ (دی ۱۴۰۳) نیز به شدت بر روابط دو کشور سایه انداخت. بسیاری از کشورها این انتخابات را آزاد و عادلانه ندانستند و واکنشهای منفی گستردهای نشان دادند. تنشها در آگوست ۲۰۲۵ (مرداد ۱۴۰۴) به اوج رسید؛ آمریکا جایزه دستگیری مادورو را از ۲۵ میلیون دلار به ۵۰ میلیون دلار افزایش داد؛ رقمی که حتی از جایزه تعیین شده برای اسامه بن لادن نیز فراتر رفت. کمی بعد واشنگتن ناوگان قدرتمندی شامل ناوشکنها، زیردریاییهای هستهای و بیش از چهار هزار نیروی نظامی را به آبهای کارائیب اعزام کرد. اما منتقدان این روایت را سطحی و ابزاری میدانند. در ونزوئلا این تحرکات نظامی به سرعت به موضوع اصلی گفتوگوهای خیابانی، محافل سیاسی و رسانههای اجتماعی تبدیل شد. تلویزیون دولتی با پخش تصاویر ناوهای آمریکایی، فضای تهدیدآمیزی را ترسیم کرد که در آن «امپریالیسم» در آستانه حملهای تمامعیار قرار دارد. مادورو نیز با بهرهگیری از این فضا، تلاش کرد تا انسجام داخلی را تقویت کند و با بسیج شبهنظامیان بولیواری، چهرهای مقاوم از دولت خود به نمایش بگذارد. او در سخنرانیهای تلویزیونی، ایالات متحده را به طراحی «توطئهای پلید» برای تغییر رژیم متهم و اعلام کرد که میلیونها ونزوئلایی آماده دفاع از کشور هستند. اما واقعیت میدانی چیز دیگری را نشان میدهد: میلیونها نفر از شهروندان ونزوئلا در سالهای اخیر کشور را ترک کردهاند و حمایت عمومی از رژیم به شدت کاهش یافته است. در سوی دیگر، مخالفان سیاسی ونزوئلا این استقرار نظامی را نشانهای از پایان قریبالوقوع حکومت مادورو میدانند. ماریا کورینا ماچادو، چهره برجسته اپوزیسیون، از دولت ترامپ به دلیل اتخاذ «رویکرد صحیح» در قبال «سازمان جنایتکار» حاکم بر ونزوئلا تشکر کرد. او همچنین عدم استقبال مردم از برنامههای جذب شبهنظامیان را نشانهای از «نافرمانی مدنی» دانست. اما تحلیلگران مستقل نسبت به این خوشبینی هشدار میدهند. ساباتینی معتقد است که رهبران اپوزیسیون با «فریب دادن امیدهای مردم» و «افتادن در دام تصور حمله قریبالوقوع» در حال تضعیف اعتبار خود هستند. او این رویکرد را «عملیات روانی آماتوری» مینامد که احتمالاً به سرنوشتی مشابه تلاشهای شکستخورده سال ۲۰۱۹ دچار خواهد شد.
دیپلماسی اجباری: ابزار نظامی در خدمت اهداف سیاسی
استقرار ناوگان دریایی ایالات متحده را میتوان نمونهای از دیپلماسی اجباری دانست؛ رویکردی که در آن ابزارهای نظامی برای دستیابی به اهداف سیاسی به کار گرفته میشوند. در این چارچوب، ایالات متحده با نمایش قدرت، تلاش میکند تا رژیم مادورو را به عقبنشینی وادار کند یا حداقل حلقه داخلی او را دچار تزلزل سازد.
اما این استراتژی، بدون برنامهای روشن برای «روز بعد»، میتواند خطرناک باشد. جیمز استوری، دیپلمات ارشد سابق ایالات متحده در امور ونزوئلا هشدار میدهد که «وقتی چنین حضور نظامیای وجود دارد، پتانسیل برای اشتباه محاسباتی همیشه قابل توجه است.» او تأکید میکند که هیچ طرح مشخصی برای مدیریت هرجومرج احتمالی پس از سقوط مادورو وجود ندارد و این خلأ میتواند به بحرانی منطقهای منجر شود.با وجود لفاظیهای تند و تهدیدآمیز، برخی نشانهها حاکی از تداوم ارتباطات دیپلماتیک میان واشنگتن و کاراکاس هستند. همکاری در زمینه پروازهای اخراج مهاجران، ارسال فرستاده ویژه برای مذاکره و برخی توافقات پشتپرده نشان میدهند که دو طرف هنوز کانالهایی را برای گفتوگو حفظ کردهاند. این رویکرد دوگانه- نمایش قدرت در سطح عمومی و مذاکره در سطح پشتپرده- نشاندهنده پیچیدگی روابط میان دو کشور است. ایالات متحده در عین حال که مادورو را «رئیس یک کارتل تروریستی» مینامد همچنان به دنبال راههایی برای مدیریت بحران بدون ورود به یک جنگ تمامعیار است.
پیامدهای منطقهای: تأثیر بر آمریکای لاتین
استقرار نظامی ایالات متحده در نزدیکی ونزوئلا تنها محدود به مرزهای این کشور نیست. این اقدام پیامدهایی گستردهتر در سطح منطقه دارد. کشورهای همسایه مانند کلمبیا، برزیل و اکوادور با نگرانی تحولات را دنبال میکنند چراکه هرگونه بیثباتی در ونزوئلا میتواند موجی از مهاجرت، ناامنی و تنشهای مرزی را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، برخی دولتهای محافظهکار منطقه از این اقدام استقبال کردهاند و آن را نشانهای از بازگشت قدرتنمایی ایالات متحده در آمریکای لاتین میدانند. اما دولتهای چپگرا، مانند بولیوی و نیکاراگوئه، این اقدام را محکوم کردهاند و آن را تلاشی برای احیای سیاستهای مداخلهجویانه قرن بیستم تلقی میکنند.
چشمانداز آینده: بنبست یا تغییر؟
در نهایت، استقرار ناوگان دریایی ایالات متحده در نزدیکی ونزوئلا را نمیتوان صرفاً یک اقدام نظامی دانست. این حرکت، بخشی از یک بازی پیچیده ژئوپلیتیکی است که در آن نمایش قدرت، فشار روانی، لفاظیهای سیاسی و دیپلماسی پشتپرده در هم تنیده شدهاند. در حالی که احتمال حمله نظامی مستقیم همچنان اندک است، خطرات ناشی از سوءتفاهم، تحریکات داخلی و اشتباهات محاسباتی بسیار واقعیاند. مادورو با وجود فشارهای بینالمللی و داخلی، همچنان بر قدرت باقی مانده و به نظر میرسد که وضعیت موجود حداقل در کوتاهمدت ادامه خواهد یافت. اما در بلندمدت این استقرار ممکن است به عنوان نقطه عطفی در روابط ایالات متحده و آمریکای لاتین ثبت شود؛ نقطهای که در آن سیاستهای منطقهای، امنیت فرامرزی و آینده دموکراسی در ونزوئلا بهطور همزمان در معرض آزمون قرار گرفتند.

