رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : اشتباه‌های بزرگ

اشتباه‌های بزرگ

“علی‌اکبر ناطق‌نوری” می‌گوید: باید مسیر اصلاحات و تنش‌زدایی را در سیاست خارجی دنبال کنیم

⭕️ اشتباه‌های بزرگ

۱. تسخیر سفارت آمریکا اشتباه بزرگی بود. بسیاری از گرفتاری‌های کشور از آن روز آغاز شد
۲. حمله به سفارتخانه‌های عربستان و انگلیس اشتباه محض بود و پیامدهای طولانی برای کشور داشت
۳. رفتار و گفتارهای تند دلواپسان به مصلحت کشور نیست

گروه سیاسی: اخیرا خبری درباره حضور علی‌اکبر ناطق‌نوری در نشست اصلاح‌طلبان منتشر شد؛ جلسه‌ای در منزل غلامحسین کرباسچی با حضور سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی که ناطق ترجیح داد در آن سکوت کند و درباره وضعیت کشور اظهارنظری نداشته باشد چراکه معتقد است «توصیه‌ها گوش شنوایی ندارد». سکوت چهره‌ای که سال‌ها در سطوح عالی تصمیم‌گیری بوده و از اعتماد رهبری برخوردار بود، پرسش‌برانگیز شد. پرستو بهرامی‌راد، دبیر سیاسی اکو ایران نوشته که علی‌اکبر ناطق‌نوری، روحانی میانه‌رو، پس از سال‌ها سکوت در بازدید از مجموعه «دنیای اقتصاد» و در برنامه تصویری «گفت‌وگوی استراتژیک» اکو ایران، سکوت خود را شکست. البته ناطق‌نوری در پاسخ به علت سکوت خود در این سال‌ها گفت: سکوت نکرده، بلکه برای پرهیز از تنش و سوءاستفاده رسانه‌های معاند، کمتر در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها حاضر می‌شود.

ناطق‌نوری در این گفت‌وگو در توضیح علت سکوتش گفت: «سکوتی در کار نیست؛ من سکوت نکرده‌ام. دفتر کارم همین حوزه‌ای که تشریف آورده‌اید هر روز محل دیدار با گروه‌ها و شخصیت‌های مختلف است؛ از جناح‌ها و گرایش‌های گوناگون. در این دیدارها گفت‌وگو می‌کنیم، بحث می‌شود و من دیدگاه‌هایم را بیان می‌کنم. به نظر من این سکوت نیست. فقط کمتر مصاحبه می‌کنم یا کمتر در سخنرانی‌های رسمی شرکت دارم. طبیعی است که گاهی دیدگاه‌هایی دارم که بیان‌شان ممکن است به ایجاد سوءتفاهم یا تنش منجر شود. در شرایطی که در فضای سیاسی کشور ضوابط و قواعد روشنی برای گفت‌وگوهای انتقادی وجود ندارد چنین سخنانی می‌تواند، موجب اختلاف و درگیری میان گروه‌ها شود. من از این تنش‌ها خوشم نمی‌آید و موافق نیستم چراکه این درگیری‌ها و بگو‌مگوهای داخلی معمولاً بهانه‌ای برای سوءاستفاده رسانه‌های معاند و دیگران می‌شود. آنها از این اختلافات داخلی بهره‌برداری می‌کنند این مساله را به ضرر کشور می‌دانم، نه به سود آن.
بنابراین ترجیح می‌دهم، کمتر صحبت کنم یا در تریبون‌ها و مصاحبه‌های رسمی حاضر نشوم تا زمینه سوءاستفاده فراهم نشود. در اینجا مناسب است، عبارتی از لقمان‌حکیم را یادآور شوم که به پسرش گفت: «اگر می‌پنداری سخن گفتن ارزش نقره دارد، بدان که گاه سکوت ارزش طلا دارد». آن‌جاست که اگر گفت‌وگو و اظهارنظر نتیجه‌ای به سود کشور یا مردم نداشته باشد بلکه موجب اختلاف و فاصله بیشتر شود، سکوت ارزشمندتر است. متأسفانه در جامعه ما هنوز سطح فرهنگی لازم برای تحمل نقد و گفت‌وگو در عین حفظ حرمت‌ها به‌طور کامل شکل نگرفته است. از همین رو، ترجیح می‌دهم، کمتر سخن بگویم تا هم به نفع کشور باشد و هم به سود نظام.
در ادامه، وقتی از او پرسیده شد آیا نباید نقدها و مواضع مؤثرش را صریح‌تر بیان کند، ناطق پاسخ داد: «من الان بازنشسته‌ام. صبح‌ها به دفترم می‌روم و با گروه‌ها و چهره‌های مختلف دیدار دارم. از جناح‌های گوناگون می‌آیند از جمله همین دوستانی که امروز هم در خدمت‌شان بودم. گرایش‌های متفاوتی دارند اما همه می‌آیند و گفت‌وگو می‌کنیم. آنچه به ذهنم می‌رسد و احساس می‌کنم، می‌تواند مفید و اثرگذار باشد را بیان می‌کنم. در این دیدارها نگاه جناحی ندارم؛ فراجناحی برخورد می‌کنم. برایم مهم نیست طرف مقابل اصلاح‌طلب است یا اصولگرا، چپ است یا راست. آنچه را درست می‌دانم، می‌گویم. گاهی هم اگر نکته‌ای به نظرم برسد که لازم است، مسئولان کشور بدانند یا ممکن است در تصمیمی تأثیر داشته باشد با آنها تماس می‌گیرم و دیدگاه خود را منتقل می‌کنم.

فراجناحی‌گری و سعه‌صدر در مدیریت سیاسی
درباره تغییر رویکرد سیاسی پس از سال ۱۳۸۸ و اینکه آیا هنوز خود را اصولگرا می‌داند یا نه، ناطق توضیح داد: «اصولگرایی به آن معنایی که من زمانی در رأس آن جریان بودم با مفهوم امروز تفاوت دارد. در گذشته نامش «جناح راست» بود. بعدها در قالب «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» ادامه یافت که همان نیروهای اصولگرا بودند. در مقابل هم جناح چپ قرار داشت که بعدها اصلاح‌طلب نام گرفت. بله، من در آن دوره از مسئولان و خدمت‌گزاران جناح راست بودم. آن زمان پیش از سال ۸۸ احساس وظیفه می‌کردم که باید در صحنه باشیم؛ هم در انتخابات حضور داشته باشیم، هم نامزد معرفی کنیم، هم دیدگاه‌هایمان را بیان کنیم.
البته در برخی موضوعات با برادران جناح چپ آن روز، یا همین اصلاح‌طلبان امروز، اختلاف‌نظر داشتیم. اما در همان دوران که به‌عنوان لیدر جناح راست شناخته می‌شدم، ارتباطم با دوستان اصلاح‌طلب بسیار صمیمی و نزدیک بود. شاهد این مدعا مجلس پنجم است. در آن مجلس، من با اختلافی بسیار کم به عنوان رئیس مجلس انتخاب شدم، رقیبم جناب آقای عبدالله نوری بود. در واقع با ۱۱ یا ۱۲ رأی بیشتر انتخاب شدم و در برابر من یک اقلیت قدرتمند قرار داشت. مدیریت چنین مجلسی با آن ترکیب نیروها، سعه‌صدر، حوصله و درایت زیادی می‌طلبید. به لطف خدا، مجلس پنجم یکی از بهترین مجالسی بود که تا امروز از آن یاد می‌شود. یادم هست برخی دوستان ما در جناح راست می‌گفتند: «حاج‌آقا، ما رفتار شما را متوجه نمی‌شویم؛ پایین که هستید با مایید ولی وقتی پشت میز ریاست می‌روید با جناح مقابل‌اید»! به آنان می‌گفتم: اگر شما تذکر آیین‌نامه‌ای بدهید و من بگویم وارد نیست، کسی برداشت سیاسی نمی‌کند. اما اگر یکی از نمایندگان جناح مقابل همان تذکر را بدهد و من بگویم وارد نیست فوراً تعبیر جناحی می‌شود. پس باید با انصاف و سعه‌صدر رفتار کرد تا بتوان مجلس را درست اداره نمود.
برای نمونه، رقیب انتخاباتی من در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ جناب آقای خاتمی بودند. روز پس از انتخابات که هنوز شمارش آرا تمام نشده بود اما مشخص بود ایشان پیروز شده‌اند، اولین پیام تبریک را من دادم. فردای آن روز هم با نشاط و آرامش به مجلس رفتم و گفتم: «تا دیروز رقابت بود، از امروز رفاقت است». نگذاشتم حتی یکی از وزرای پیشنهادی دولت ایشان بیفتد. مجلس به تمام وزرای پیشنهادی رأی اعتماد داد و من هم در برخوردهایم با اعضای دولت، نهایت احترام را رعایت کردم تا شائبه جناحی بودن پیش نیاید.
به همین دلیل است که بسیاری از دوستان اصلاح‌طلب آن دوران، که در دوره های مختلف مجلس با من همکار بودند، هنوز لطف و محبت دارند. چون من هرگز جناحی رفتار نکردم، هرچند تفکر جناحی خود را پنهان نکردم. معتقدم انسان باید مبنا داشته باشد اما در عین حال، شرح صدر و تعامل با همه گروه‌ها را حفظ کند. این نگاه من است و همچنان به آن باور دارم.

ژئوپلیتیک منطقه‌ای و نقش بازیگران خارجی
مصاحبه‌ وارد موضوع تجربه ۴۰ ‌ساله نظام شد و ناطق در پاسخ به اینکه در این ۴۰ سال در سیاست خارجی، فرهنگی و اقتصادی چه خطاهایی مرتکب شده‌ایم که در حال حاضر در حوزه‌های مختلف با مشکل مواجه‌ایم، گفت: «من معتقدم که از اول، در زمان حضرت امام (ره) که انقلاب پیروز شد، ناپختگی و بی‌تجربگی وجود داشت. ما تجربه کار اجرایی یا مدیریت حکومتی نداشتیم و برخی خطاها از همان آغاز رخ داد. مثلاً از نظر من، تصرف سفارت آمریکا به‌عنوان «لانه جاسوسی» اشتباه بزرگی بود؛ به‌نظر می‌رسد بسیاری از گرفتاری‌ها از همان نقطه آغاز شد. وقتی بخواهیم راهکار پیشنهاد کنیم باید بدانیم، مشکل چیست. مگر در سایر سفارتخانه‌ها در دنیا قسمتی برای امور اطلاعاتی و جاسوسی وجود ندارد؟ آنجا را اشغال کردند و آمریکا هم در یک عمل متقابل سفارتخانه ما را گرفت و پول‌های ما را بلوکه کرد. از آن زمان، مجموعه‌ای از مشکلات و واکنش‌ها ادامه پیدا کرد که به نظر من ناشی از همان تصمیمات اولیه بود.
بعدها، برخی گروه‌های دیگر به کارهایی دست زدند که باز هم اشتباه محض بود: حمله به سفارتخانه‌‌های عربستان و انگلستان، تخریب اماکن و امثال آن که هنوز هم پیامدهایش گریبانگیر کشور است. این اقدامات؛ فشارها و چالش‌هایی در سیاست خارجی ما ایجاد کرد و ما الان در این وضعیت هستیم. البته برخی مواضع و رفتار آمریکایی‌ها و برخی دولت‌های دیگر هم در این مسیر مؤثر بود مثلاً حمایت‌ها یا دشمنی‌هایی که نشان داد، آنها مایل نیستند کشوری با این وسعت، با موقعیت جغرافیایی در خور توجه و با ذخایر فراوان در منطقه روی پای خود بایستد و تصمیم مستقل بگیرد. طبیعی بود که چنین موضوعی با مخالفت و فشار همراه شود.
از سوی دیگر باید توجه کنیم که پیش از انقلاب، نفوذ برخی قدرت‌های خارجی- مانند انگلیس و بعدها آمریکا- در کشور وجود داشته است. خوب؛ انقلاب رخ داد و آنها کنار زده شدند و در مقابل جمهوری اسلامی ایران موضع گرفتند. بعضی از رفتارها و واکنش‌های ما نیز که ناشی از بی‌تدبیری‌ بود، اوضاع را پیچیده‌تر کرد و به اینجا کشید.
نکته مهم دیگری که ناطق مطرح کرد، نقش «جریان صهیونیستی» و منافع ژئوپلیتیک در منطقه است. او تصریح کرد: عده‌ای بر این اعتقادند که منطقه باید زیر سلطه آنها قرار گیرد و طرح‌های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک مخصوصی را دنبال می‌کنند. از منظر من، بخشی از تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی با این منافع و برنامه‌ها ارتباط دارد. همچنین معتقدم که پیدایش گروه‌های افراطی مثل داعش به‌نحوی از سوی قدرت‌های خارجی شکل گرفتند تا اهداف سیاسی و منطقه‌ای خاصی را پیش ببرند؛ این تحلیل من از تحولات پیچیده پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و گسترش موج اسلام‌هراسی است.
وحدت ملی و هوشمندی در بحران
در بخش دفاعی و نظامی، ناطق به تجربه جنگ ۸ ‌ساله اشاره کرد و گفت: در آغاز، امکانات‌مان بسیار کم بود: عراق موشک می‌زد و ما در برخی مقاطع چیزی برای دفاع نداشتیم. لذا پس از دفاع مقدس در مسائل دفاعی و نظامی سرمایه‌گذاری کردیم؛ تلاش متخصصان ما باعث شد در حوزه موشکی به پیشرفت‌های خوب و تاثیرگذاری دست پیدا کنیم. امروز از منظر برد و توان موشکی، جزو کشورهای مطرح جهان هستیم و این توان در تقابل‌های اخیر مؤثر افتاد، همین موضوع یکی از دلایلی است که طرف‌های مقابل خواستار از بین رفتن توان موشکی ما می‌شوند.
در جنگ ۱۲ روزه اخیر، تعدادی از فرماندهان و افسران نظامی و شهروندان بی‌گناه شهید شدند و خساراتی به کشور و مردم وارد شد اما مشخص شد که ما می‌توانیم، مانور قدرت داشته باشیم و تهدیدهایی مثل حمله به تل‌آویو را نیز برای طرف مقابل معنادار کنیم؛ همین باعث شد که طرف مقابل، تقاضای آتش‌بس کند. از سوی دیگر، تحلیل دشمنان و هم‌پیمانانشان این بود که همزمان با تهاجم نظامی ممکن است با فشار داخلی مواجه شویم و نظام را تضعیف کنند؛ اما عکس آن رخ داد و مردم متحد شدند. باید قدردان این رفتار ملی و میهنی مردم بود و از آن استفاده بهینه کرد.
در پایان باید تأکید کنم: ما نباید با عملکردهای نامناسب، رفتارهای نسنجیده، اظهارنظرهای بی‌ربط یا حمله لفظی به برخی گروه‌ها یا افراد، این وحدت را به خطر بیندازیم. بعضی از رفتارها و حتی گفتارهای تند دلواپسان یا گروه‌های افراطی، باعث رنجش مردم می‌شود و به مصلحت کشور و نظام نیست. درست این است که با هوشمندی، تدبیر و در کنار حفظ وحدت ملی از این تجربه ۴۰ ‌ساله درس بگیریم و مسیرهایی را برای اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وهمچنین تنش‌زدایی در سیاست خارجی پیدا کنیم.
در ادامه، ناطق‌نوری درباره راه دیپلماسی و امکان گفت‌وگو با غرب، گفت: «ایران هیچ‌گاه نگفته است که راه دیپلماسی بسته است. هیچ‌یک از مسئولان این را نگفته‌اند، نه رهبری، نه رئیس‌جمهور و نه وزیر امورخارجه. بلکه باید گفت‌وگو کنیم و مذاکره با نگاه حل مسایل داشته باشیم؛ اما هرگز نباید تن به ذلت دهیم. اگر طرف مقابل بخواهد با زور و شروط یک‌طرفه وارد مذاکره شود حتما نباید آن را بپذیریم. مثلاً اگر بگویند «بیا مذاکره کنیم اما اول برنامه موشکی‌یتان را جمع کنید، غنی‌سازی صلح‌آمیز را کاملا کنار بگذارید و…» این قابل قبول نیست.
از زمان مرحوم امام به‌ویژه در دوره مقام معظم رهبری بارها اعلام کرده‌ایم که از نظر شرعی ساخت بمب هسته‌ای جایز نیست و جمهوری اسلامی ایران به هیچ‌وجه دنبال سلاح اتمی نیست. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به طور مستمر بر سایت‌های غنی‌سازی نظارت داشته حتی برخی آزمایشگاه‌های دانشگاهی ما را بازدید کرده است؛ کاملا روشن است که ما به ‌دنبال ساخت بمب اتمی نیستیم. هدف ما استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای برای تولید برق، ساخت دارو و معالجه بیماران است و ما عضو معاهدات بین‌المللی هستیم؛ بنابراین بازرسی و شفافیت را می‌پذیریم.
اما اگر طرف مقابل شروطی بگذارد که معنایش خلع‌سلاح یک‌جانبه باشد، آیا باید دست‌های‌مان را بالا ببریم و تسلیم شویم؟ آیا ملت ایران می‌پذیرد که به‌خاطر فشارها تن به تسلیم بدهد؟ ما برای حفظ تمامیت ارضی کشور این ‌همه شهید داده‌ایم و در برابر زور ایستاده‌ایم تا زیر بار ذلت نرویم.
ناطق‌نوری درباره برجام هم گفت: در گذشته هم مذاکراتی وجود داشت- از جمله برجام که مذاکره و امضایش صورت گرفت- برخی طرف‌ها بعدا از تعهدات خود عدول کردند. قطر و عمان در مقاطعی واسطه بودند و گفت‌وگوهایی انجام شد اما رفتار طرف مقابل گاه متناقض بوده است؛ اقداماتی انجام شده که اعتماد را تضعیف کرده مانند برخی فشارها یا اقدامات نظامی علیه تاسیسات ما.
از سوی دیگر، زمانی که پس بحث و بررسی و تبادل نظر قطعنامه‌ای در شورای امنیت تصویب می‌شود سپس یکی بدون هیچ استدلال منطقی، امکان وتوی آن را دارد، آیا واقعا عادلانه است؟ به‌ویژه وقتی جنایاتی مانند آنچه در غزه رخ می‌دهد و اکثریت با تصویب قطعنامه خواستار توقف عملیات نظامی و یا آتش‌بس می‌شوند اما توسط یک دولت و با یک وتوی سیاسی بی‌اثر می‌شود، آیا انصافا قابل‌قبول است؟ با این حال، ما در چارچوب مقررات بین‌المللی و سازمان ملل حرکت می‌کنیم؛ اما هرگز حاضر به پذیرش تحقیر یا شروطی که امنیت و عزت ملی را به خطر اندازد، نخواهیم بود.

sazandegi

پست های مرتبط

برابری در فرصت‌ها

رهبر انقلاب: رسانه‌ها مراقب باشند ترویج‌دهنده تفکر غلط غربی درباره زن نباشند…

۱۳ آذر ۱۴۰۴

ترمیم یا تقابل؟

استیضاح ۴ وزیر، جدی‌ترین چالش دولت و مجلس در ماه‌های اخیر مجلس…

۱۳ آذر ۱۴۰۴

ملاقات در مسکو

نمایندگان ترامپ به دیدار پوتین رفتند گروه بین‌الملل: استیو ویتکاف، فرستاده ویژه…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید