نسخه خروج از بحران در انتظار تصمیم پزشکیان
به قلم؛ نوید حسینیون؛ عضو شورای استان خراسان رضوی حزب کارگزاران سازندگی ایران

صحبتهای رئیسجمهور پزشکیان و نحوه بیان آن در خصوص مشکلات کشور مورد توجه رسانهها و فعالین سیاسی قرارگرفته است، از جملاتی مانند «من برنامهای برای اداره کشور ندارم در زمان انتخابات تا نفت را خواستند تحریم کنند و دارند تحریم میکنند، میخواهید بجنگید؟ خوب آمد و زد؛ دوباره درست کنیم بازهم میآید میزند! اگر تا آذرماه در تهران باران نبارد باید آب را جیرهبندی کنیم؛ اگر بازم نبارید باید تهران را خالی کنیم! نباید به روستاها برق و گاز میدادیم، در برق و آب و گاز و بنزین و پول مشکلداریم و….»
بهتبع چنین صحبتهای شفافی با این ادبیات در راستای فعالیت کمتر سیاستمداری هست و این سبکرفتار رئیسجمهور زمینهای شده برای نقد پزشکیان. در اولین مورد رقبای انتخاباتی این جملات پزشکیان را با صحبتهای جلیلی مقایسه میکنند که اعلام میکرد از ساخت موشک تا صادرات صیفیجات دارای برنامه خاص است و ۱۱ سال برای سطرسطر برنامهها چهارگوشه کشور را طی کرده. بعد از آن، اهل رسانه منتقد رفتار رئیسجمهور هستند و نحوه بیان و نوع انتخاب کلمات را در حد و سطح جایگاه رئیسجمهور نمیدانند. آنها معتقدند جایگاه رئیسجمهور نشاندهنده صلابت و استواری کشور است و رئیسجمهور حتی اگر کشور دچار سختی و شرایط حاد باشد باید امنیت روانی جامعه را حفظ کند و این سبک گفتار باید در حوزه گفتاری و رفتاری رئیسجمهور اصلاح شود. بدون شک دسته اول که رویافروشی و صحبتهای کلی جلیلی را با آن خطاهای آماری و اعدادی مثل امکان فروش سالیانه ۱۱میلیارد دلار صیفیجات به روسیه را برنامه میدانند هدف این نوشتار نیستند و بهطورقطع، نوشتن هر آرزو و خیالی هم برنامه نیست اما شاید دقیقترین تحلیل رفتار رئیسجمهور در این مورد را از یکی از اساتید برجسته علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی شنیدم که میگفت: «من از عبارت تخلیه تهران به خاطر بحران آب آقای پزشکیان، به این نتیجه رسیدم که وجه پزشکی شخصیت ایشان بر وجه رئیسجمهور بودنش غلبه دارد، انگار قرار است چشم بیمار تخلیه یا پایش قطع شود! مسئولیت ایشان هم در حد اعلام به بیمار و اطرافیان ایشان است؛ اگر رضایت به تخلیه و قطع دادند که چهبهتر اگر هم ندادند ایشان وظیفه پزشکیاش را انجام داده و بعدا مسئولیتی نخواهد داشت! به نظرم ایده انتقال پایتخت هم از چشم ایشان گویی انتقال مریض از یک بیمارستان به یک بیمارستان دیگر است! حتی ایده وفاق ایشان هم از همین منظر قابل تفسیر است؛ وفاق از چشم ایشان همان جلب رضایت و توافق ولی بیمار بود».
بدون شک ما در ایران با یک همآیندی مسائل و بحرانها روبرو هستیم. یعنی حل مشکل آب، کمبود گاز، قطعی برق، آلودگی هوا، فرونشست زمین، تورم، بیکاری، ورشکستگی صنایع، دور خوردن ایران در مجامع بینالمللی، حذف ایران از اقتصاد دنیا، بیکیفیتی خودرو، ناامیدی جامعه و… همه دارای ریشه یکسان هستند و با اخذ روشهای معمول علمی دنیا یا عدم فعالیت و تنبلی ایرانیان بستگی ندارد. مثلاً فرمولی در علم اقتصاد نیست که ایرانیان ندانند و برای حل مشکلات کشور بدان نیازمند باشند یا با کار جهادی و جمع شدن عدهای خاص در روستاها و محلهای محروم کشور نمیتوان مشکلات کشور و محرومیت را رفع کرد! همآیندی بحرانها به علت عدم اخذ تصمیم درست برای حل مشکل در لحظه مناسب و همچنین سیاستگذاریهای نادرست به وجود آمده، دیگر میتوان مطمئن بود که برخلاف تبلیغات عدهای مشکل آب کشور با صرف هزینه میلیارد دلاری با شیرین کردن و انتقال آب از خلیجفارس قابل حل نیست، مشکل کمبود برق را با برق هستهای یا خورشیدی نمیتوان حل کرد، با خرید هواپیما یا ساخت بندر و جاده ایران تبدیل به کریدور بینالمللی نمیشود، با کاشت صیفیجات حتی به صورت گلخانهای نمیتوان اقتصاد کشور را نجات داد و دیگر نمیتوان بانک خصوصی را عامل تورم نامید و…
شاید این نقل قول دوست عزیز ما در مورد تخصص اصلی رئیسجمهور درست باشد. شاید این لحن رئیسجمهور مخاطب دیگری در هستههای تصمیمگیر دارد که میگوید در مورد مریض بدحال دارای گزارش شرح حال وخیم باید هر چه سریعتر تصمیمگیری کرد و هرروز و هر ساعتی که بگذرد شرایط بدتر میشود و کار را به امید و آرزو و دعا نباید سپرد! بدون شک این روزها پزشکیان نه در قالب یک طبیب بلکه در قالب شخصیت حقوقی-سیاسیاش باید بستههای خروج از بحران را آماده و ارائه کند. اگر نیاز به اجماعسازی و گفتوگو است باید انجام شود. اگر نیاز به امتیاز دادن و یا اقناعسازی است باید شکل بگیرد تا تصمیم سخت در مورد اصلاح سیاستگذاری ساختارها شروع شود ولی تقریبا مشخص است که تصمیمات باید سریع و جامع باشد تا ذینفعان و ذینفوذان نتوانند دوباره با ایجاد بیراهه و روشهای دور زدن و مصوبه و تبصره شرایط را مانند این روزها ثابت کنند!

