گزارش نشست «اخبار جعلی؛ تغییر رمز حقیقت» که با حضور عمادالدین باقی، کامبیز نوروزی و افشین میرهاشمی در دفتر توسعه آموزش رسانه برگزار شد
گروه اجتماعی: نشست علمی «اخبار جعلی؛ تغییر مرز حقیقت و انحراف قضاوت» با سخنرانی عماالدین باقی، پژوهشگر حقوق بشر، کامبیز نوروزی، حقوقدان همچنین افشین امیرشاهی روزنامهنگار در دفتر توسعه آموزش رسانه برگزار شد. در ابتدای نشست، زهرا جعفری، کارشناس و مجری برنامه به فراگیری بحث «اخبار جعلی» در دنیای امروز اشاره کرد. او تأکید کرد که در عصر ارتباطات دیجیتال، سرعت انتشار خبر از دقت و صحت آن پیشی گرفته و همین مساله مرز میان حقیقت و دروغ را مبهم کرده است. جعفری با استناد به تعریف واژهنامه کمبریج، «اخبار جعلی» را روایتهایی دانست که در ظاهر، واقعی به نظر میرسند اما با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جهتدهی سیاسی یا اجتماعی منتشر میشوند. وی خاطرنشان کرد که چنین پدیدهای به چالشی برای اعتماد عمومی تبدیل شده و شناخت آن برای حفظ سلامت اطلاعرسانی ضروری است.
نبود آزادی و استقلال رسانه دلیل رشد فیکنیوزها
کامبیز نوروزی، حقوقدان و پژوهشگر حقوق رسانه در آغاز سخنان خود گفت که فیک نیوزها در دهه اخیر با گسترش شبکههای اجتماعی، مفهومی جهانی یافته اما در ایران شدت آن به مراتب بیشتر است. به باور او، ریشه اصلی گسترش اخبار جعلی در نبود آزادی و استقلال رسانههاست. وقتی منابع رسمی شفاف و قابل اعتماد نباشند، مردم به ناچار به کانالهای غیررسمی روی میآورند؛ همانگونه که نبود دارو در داروخانه، مردم را به بازارهای غیرمجاز سوق میدهد. نوروزی با مروری تاریخی نشان داد که سیاستهای محدودکننده رسانه در ایران سابقهای طولانی دارد. از الزام نصب آنتن رادیو با مجوز شهربانی در دهه ۲۰ گرفته تا انحصار تلویزیون و قوانین منع تجهیزات ماهوارهای همه بیانگر نگرش انکاری نسبت به رسانههای نو هستند. وی گفت با ظهور اینترنت نیز همان الگو تکرار شد؛ فیلترینگ از آغاز دسترسی به وب در دهه ۷۰ آغاز شد اما هیچگاه کارآمد نبود. به گفته او، ایران اکنون دهها میلیون کاربر فعال در شبکههای فیلتر شده دارد و این تناقض آشکار، ضعف سیاستگذاری را نشان میدهد. انکار واقعیت فضای مجازی سبب از دست رفتن توان مدیریت آن شده است. نوروزی افزود: «روزنامهنگاران حرفهای با حدود قانون و اخلاق آشنا هستند اما کاربران عادی چنین مسئولیتی ندارند. همین امر سبب میشود که فضای مجازی، مستعد انتشار اخبار جعلی شود».
از نگاه حقوقی، قوانین موجود برای مقابله با فیکنیوز کافی نیستند. ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی درباره نشر اکاذیب و ماده ۱۸ قانون جرایم رایانهای درباره انتشار مطالب کذب در فضای مجازی وجود دارد اما اینها صرفاً به «دروغگویی» محدودند نه پدیده پیچیده جعل رسانهای. نوروزی تعریف شورای عالی فضای مجازی از «مطلب خلاف واقع» را نادرست دانست چراکه هر محتوایی بدون «مابهازای واقعی» الزاماً دروغ نیست. او هشدار داد که چنین برداشتهایی به محدودسازی آزادی بیان منجر میشود. وی همچنین به خطاهای حقوقی در طرحهای اخیر اشاره کرد از جمله تعبیر «جرم مشهود رسانهای» که از نظر حقوقی بیمعناست و میتواند منجر به دخالت خودسرانه ضابطان در امور مطبوعات شود. نوروزی تأکید کرد که مسئولیت کیفری در جرایم رسانهای تنها بر عهده «ناشر» است نه پلتفرم یا مدیر گروه. او پیشنهاد کرد به جای فیلترینگ و برخورد قضایی باید نهادهای صنفی تقویت شوند تا رسانههای معتبر و غیرمعتبر را شناسایی و به مردم معرفی کنند.
اساس هر نظام رسانهای؛ رابطه میان فرستنده و گیرنده
عمادالدین باقی، روزنامهنگار و پژوهشگر حقوق بشر در ادامه نشست به تحلیل جامعهشناختی اخبار جعلی پرداخت. او تأکید کرد که رابطه میان فرستنده و گیرنده پیام، اساس هر نظام رسانهای است و هر گاه این رابطه آسیب ببیند، زمینه برای تحریف و فیکنیوز فراهم میشود. باقی گفت که بسیاری از تولیدکنندگان محتوا برای جلب توجه مخاطب از مرز صداقت عبور میکنند و گاه واقعیت و دروغ را درهم میآمیزند؛ او به نوعی از «مهندسی خبر» اشاره کرد که از جعل خبر خطرناکتر است زیرا تشخیص آن دشوارتر و اثر آن عمیقتر است. او یادآور شد که دغدغه سنجش صدق و کذب خبر نیز سابقهای دیرینه دارد. باقی در بخش مهمی از سخنان خود، تقسیمبندی روشنی از رسانههای ایران ارائه داد:
۱- رسانههای مستقل و مدنی که بهدلیل نظارت عمومی کمتر دچار جعل میشوند؛
۲- رسانههای دولتی و حکومتی مانند صداوسیما که از حمایت قدرت برخوردارند اما گاه خود ناقض اصول حرفهایاند و رسما اخبار فیک منتشر میکنند.
۳- رسانههای برونمرزی که هدفشان تأثیرگذاری سیاسی و جنگ روانی است و اخبار منفی را برجسته میکنند.
۴- رسانههای فردی و شبکههای اجتماعی که هر کاربر را به یک رسانه تبدیل کردهاند. به گفته باقی بدترین اتفاق پیوند رسانههای برون مرزی با رسانههای انفرادی است؛ زیرا یک خبر کذب میتواند به شدت بزرگنمایی شود.
به باور او، ضعف قوانین شفاف، نبود آموزش سواد رسانهای و بحران اعتماد عمومی باعث شده، جامعه به میدان تاختوتاز اخبار جعلی تبدیل شود. او تأکید کرد که راهحل نه فیلترینگ بلکه تدوین قوانین دقیق، آموزش همگانی و تقویت رسانههای مستقل است.
احترام به حریم خصوصی
افشین امیرشاهی، روزنامهنگار و تحلیلگر اجتماعی، محور سخنان خود را بر اخلاق حرفهای در روزنامهنگاری متمرکز کرد. او گفت که اصولی چون بیطرفی، صحت، شفافیت، احترام به حریم خصوصی و تفکیک خبر از تفسیر، اساس کار رسانه هستند اما در عمل میان دانستهها و عملکرد حرفهای، فاصله زیادی وجود دارد
امیرشاهی تأکید کرد که «اخبار جعلی» پدیدهای پایانپذیر نیست و باید با آموزش و نظارت مستمر مهار شود. بهگفته او، تحولات فناورانه نقش خبرنگار را از تولیدکننده ساده محتوا به «راستیآزما» و «تحلیلگر شبکهای» تغییر داده است. در دنیای امروز حتی خبرنگاران محلی میتوانند با یک پست در معرض توجه ملی قرار بگیرند و همین امر، ضرورت آموزش اخلاق حرفهای و مسئولیتپذیری را دوچندان میکند. او با ذکر نمونههایی از تیترهای گمراهکننده و گزارشهای ناقص نشان داد که چگونه رسانهها گاه ناخواسته به فرافکنی یا تحریف واقعیت دامن میزنند. برای مثال، تأکید بیش از حد بر صرفهجویی خانگی در بحران آب، در حالی که بیش از ۹۰ درصد مصرف در بخش کشاورزی است، نمونهای از خبر ناقص و گمراهکننده است. امیرشاهی هشدار داد که «سبقت در انتشار» جایگزین «صحت خبر» شده و خبرنگاران برای دیده شدن گاه از اصول اخلاقی فاصله میگیرند. او همچنین به خطرات فناوریهای نو مانند هوش مصنوعی و ویدیوهای جعلی اشاره کرد و گفت: «امروز رسانهها باید بین دیده شدن و درست ماندن یکی را انتخاب کنند».
تحولات فناورانه و چالش سیاستگذاری
در بخش دوم نشست، کامبیز نوروزی با نگاهی آیندهپژوهانه تأکید کرد که جهان در آستانه انقلابی فناورانه قرار دارد که هیچ دورهای از تاریخ بشر با آن قابل مقایسه نیست. او گفت همانطور که قوانین گاری برای خودرو کاربرد نداشت، مقررات سنتی نیز برای فضای دیجیتال ناکارآمد است. نوروزی به نقد نظام سیاستگذاری ایران پرداخت و یادآور شد که حتی مصوبات شورای عالی فضای مجازی، طبقهبندی حفاظتی دارند، در حالی که اصل باید بر شفافیت باشد. او افزود که سیاست فیلترینگ کلی، نتیجهای جز گسترش استفاده از فیلترشکن نداشته و در واقع خود به رشد فیکنیوز کمک کرده است. به اعتقاد او، راه منطقی، رفع فیلترینگ عمومی و تمرکز بر مسدودسازی هدفمند کانالهای مشخص است. نوروزی پیشنهاد کرد همانند حوزه سلامت، نهادهای صنفی مانند خانه مطبوعات بهصورت دورهای فهرست رسانههای غیرقابل اعتماد را منتشر کنند. وی افزود که بسیاری از کانالهای جعلی به بخشهایی از ساختار قدرت یا شرکتهای اقتصادی متصلاند و بدون شفافیت مالی نمیتوان با آنها مقابله کرد.
پیوند سیاست، قدرت و فیکنیوز
در ادامه، عمادالدین باقی با ذکر مثالهایی از فساد و رقابتهای سیاسی نشان داد که اخبار جعلی گاه ابزار تخریب و معامله قدرت شدهاند. او گفت در برخی مناطق حتی برای تخریب رقیب انتخاباتی پول پرداخت میشود و چنین رفتارهایی محدود به جناح خاصی نیست. به باور او، مشکل در سیاستهای کلی است؛ طرحهایی مانند «صیانت» که بر فیلترینگ سراسری تکیه دارند نه تنها غیرقابل اجرا بلکه ضداعتماد عمومیاند. باقی تأکید کرد که اگر هدف واقعی مبارزه با فیکنیوز است باید تنها کانالها و اکانتهای مشخص شناسایی و مسدود شوند. او همچنین بر ضرورت شکلگیری مرجعیت رسانهای معتبر برای راهنمایی مردم در تشخیص منابع قابل اعتماد تأکید کرد.
در بخش پایانی، افشین امیرشاهی جمعبندی نشست را ارائه داد و گفت اگرچه رسانههای مکتوب تیراژ کمی دارند اما اعتبار حرفهایشان بیشتر است و میتوانند محور اعتماد عمومی باشند. او مجموعهای از پیشنهادهای عملی برای مهار اخبار جعلی ارائه کرد:
۱- تقویت نهادهای صنفی و رسانههای مستقل به عنوان مرجع اعتبارسنجی؛
۲- حمایت مالی شفاف از انجمنهای روزنامهنگاران برای اعلام منظم فهرست منابع غیرقابل اعتماد؛
۳- تمرکز بر عملیات اطلاعاتی هدفمند علیه کانالهای جعلی به جای فیلترینگ سراسری؛
۴- بهرهگیری از رسانههای داخلی معتبر برای مقابله با روایتهای مغرضانه؛
۵- آموزش روشهای راستیآزمایی به کاربران و چهرههای اثرگذار.
امیرشاهی تأکید کرد که نهادهای مدنی نباید ابزار جناحی شوند و نقش واسطهای آنها باید بر پایه اعتماد عمومی باشد. وی در پایان گفت: «بحران فیکنیوز با سانسور حل نمیشود؛ تنها با صداقت، آموزش و مسئولیتپذیری حرفهای میتوان مرز میان حقیقت و دروغ را حفظ کرد».

