رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : شکاف ایران و آژانس

شکاف ایران و آژانس

با نشست فصلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، فشارها بر ایران آغاز شد
گروسی، مدیرکل آژانس از ایران خواست؛ همکاری‌های بیشتری با این نهاد داشته باشد
تا شکافی که وجود دارد، بسته شود. تهران دلیل محدودیت‌ها را حمله به تاسیسات دانسته
و می‌گوید: اگر فشارهای سیاسی افزایش یابد، همکاری‌ها با آژانس نیز کاهش‌ بیشتری خواهد داشت

نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حالی از دیروز آغاز شده و تا جمعه ادامه دارد که این بار با شرایطی کاملاً متفاوت نسبت به همه نشست‌های سال‌های گذشته برگزار می‌شود. برای نخستین‌بار پس از حدود یک دهه، موضوع نظارت بر اجرای توافق هسته‌ای ایران در دستور کار رسمی شورا قرار ندارد؛ تغییری که در ظاهر یک جابه‌جایی اداری است اما در عمل بازتاب‌دهنده یکی از مهم‌ترین تحولات حقوقی و سیاسی پس از پایان عمر قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به‌عنوان سند حقوقی برجام محسوب می‌شود. قطعنامه‌ای که از سال ۲۰۱۵ مبنای حقوقی اجرای توافق هسته‌ای و نظارت فنی آژانس بر فعالیت‌های ایران بود، در ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) پایان یافت و با پایان یافتن آن، ساختار الزام‌آور پیشین نیز فرو نشست. آژانس که تا پیش از این موظف به نظارت مشخص و تعریف‌شده‌ای بود اکنون در خلأ یک چارچوب حقوقی جامع قرار گرفته و غرب تلاش دارد با دستورالعمل‌های جدید، بخشی از سازوکار نظارتی گذشته را بازسازی کند. کشورهای غربی اعلام کرده‌اند در جلسه آتی شورا به دنبال تدوین دستورالعمل‌هایی هستند که نحوه تعیین وضعیت ذخایر هسته‌ای ایران را بازتعریف کند و نوعی «چارچوب فشار جدید» را بر اساس شرایط پسابرجام ایجاد کند؛ اقدامی که از نگاه آنها برای احیای حداقلی نظم نظارتی پیشین ضروری است.

در آغاز این نشست، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، گزارش خود درباره برنامه هسته‌ای ایران را با لحنی محتاط اما همراه با هشدارهای جدی قرائت کرد. او گفت: «بازرسان ما به ایران بازگشته‌اند و در تأسیسات تحت‌تأثیر قرار نگرفته از حملات ماه ژوئن بازرسی انجام داده‌اند اما برای بازگرداندن کامل روند بازرسی‌ها، تعامل بیشتری لازم است. ما همچنان در تماس منظم با تهران هستیم و تلاش خود را برای بازگشت کامل به فعالیت‌های عادی راستی‌آزمایی ادامه می‌دهیم. برای برقراری دوباره بازرسی‌های کامل از جمله در تاسیسات آسیب‌دیده به تعامل بیشتری نیاز است تا بدین‌ واسطه ایران تعهدات خود ذیل توافق منع اشاعه تسلیحات اتمی (ان‌پی‌تی) را اجرا کند. من به طور منظم با تهران در تماس هستم و از ایران می‌خواهم تا دسترسی آژانس به تاسیسات آسیب‌دیده به‌ویژه موجودی اورانیوم غنی‌شده با خلوص پایین و اورانیوم غنی‌شده با خلوص بالای خود را تسهیل کند که وضعیت آنها نیازمند رسیدگی فوری است». او در ادامه با اشاره به اینکه ایران در برخی موارد با بازرسان همکاری داشته است، افزود: «تعامل سازنده بیشتری مورد نیاز است. من از ایران می‌خواهم که اجرای کامل و موثر فعالیت‌های تضمین‌ها در ایران را مطابق با توافق پادمانی ان‌پی‌تی تسهیل کند و تمایل خود را برای همکاری با ایران در این زمینه تکرار می‌کنم». بخش دیگری از گزارش او بار دیگر به موضوع دسترسی‌ها بازمی‌گشت. گروسی گفت: «تعیین وضعیت فعلی موجودی‌های اورانیوم غنی‌شده با خلوص پایین و اورانیوم غنی‌شده با خلوص بالا در ایران نیازمند رسیدگی فوری است. دسترسی نداشتن آژانس به این مواد هسته‌ای در ایران به مدت ۵ ماه به این معنی است که راستی‌آزمایی این مواد مطابق با رویه معمول پادمان‌ها مدت‌هاست که به تعویق افتاده است».
گروسی سپس در نشست خبری با ادبیاتی صریح‌تر به توضیح وضعیت پرداخت و بار دیگر بر ضرورت دسترسی تأکید کرد. او گفت: «همه‌ چیز در ایران نابود نشده است. مثلاً در نطنز و اصفهان برخی تاسیسات به‌شدت آسیب دیده‌اند و برخی خیر. این درست نیست که بگوییم چون همه‌چیز نابود شده، چیزی برای دیدن وجود ندارد. اگر کشوری تاسیساتی دارد و به ما اطلاع دهد که چیزی تخریب شده و ما نمی‌توانیم آن را بازرسی کنیم، ما اول باید آن را بررسی کنیم. ما اطلاعات ایران را به کسی نمی‌دهیم. تاسیساتی که هدف قرار گرفتند، شناخته شده بودند». او در پاسخ به پرسشی درباره احتمال صدور قطعنامه علیه ایران گفت: «آژانس یا من هرگز از شورای حکام درخواست تدوین یک قطعنامه را نداریم. برخی وقتی از یک قطعنامه خوش‌شان نمی‌آید یا برعکس، چنین چیزهایی را می‌گویند اما آژانس هیچ‌گاه از شورای حکام نمی‌خواهد که یک قطعنامه صادر کند. عجیب است. یک نفر می‌گوید ما به اسرائیل اطلاعات می‌دهیم و این به واقعیت موجود تبدیل می‌شود. من فقط از قطعنامه‌هایی که شورای حکام تصویب می‌کند، پیروی می‌کنم». او در ادامه توضیح داد که در گفت‌وگو با طرف ایرانی همواره بر ضرورت تمرکز بر چارچوب‌های موجود تأکید کرده است: «من همواره این را در گفت‌وگوهایم با همکاران ایرانی تکرار کرده‌ام که باید روی کاری که انجام می‌دهیم، تمرکز کنیم. ما ان‌پی‌تی، توافق جامع پادمانی و برخی ترتیبات جانبی داریم که با هدایت آنها کارمان را پیش می‌بریم. گاهی چیزهای دیگری هم مانند توافق قاهره داریم. برهه فعلی ساده نیست؛ وضعیتی است که ما هنوز در آن قرار نداریم و مایلیم که به آن برسیم».
گروسی همچنین درباره تأثیر احتمالی تصویب یک قطعنامه بر سطح همکاری‌ها گفت: «به طور کلی این‌گونه قطعنامه‌ها با واکنش‌هایی همراه است. ما انتظار داریم که همکاری ما ادامه پیدا کند. فکر نمی‌کنم، تصویب یک قطعنامه باید به همکاری کمتر با آژانس منجر شود. «همکاری» کلمه خوبی است اما تعهداتی نیز در میان است. فعلاً شکافی وجود دارد که هنوز بسته نشده است. چیزهایی هست که هنوز ندیده‌ایم و بازرسی نکرده‌ایم. باید برویم و بررسی کنیم». او در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد که نحوه کار او تغییر نخواهد کرد: «من رویکردم را تغییر نخواهم داد. ممکن است یک قطعنامه از من بخواهد، برخی اقدامات را انجام بدهم اما حتی در نبود قطعنامه هم من به کار خود ادامه خواهم داد».

اصطکاک ایران و آژانس
در فضای سیاسی و امنیتی کنونی، قطعنامه پیشنهادی غرب علیه ایران، فراتر از یک اختلاف فنی است و بخشی از بازآرایی راهبردی آمریکا و اروپا پس از پایان برجام محسوب می‌شود. از نگاه غرب، پایان یافتن قطعنامه ۲۲۳۱ خلأ نظارتی بر برنامه هسته‌ای ایران ایجاد کرده و حملات نظامی ژوئن ۲۰۲۵ بر برخی سایت‌های هسته‌ای این نگرانی را تشدید کرده است. آمریکا و اروپا تلاش دارند با این قطعنامه، ایران را به بازگرداندن دسترسی‌ها وادار کنند و در بلندمدت امکان ارجاع دوباره پرونده به شورای امنیت را فراهم سازند تا نفوذ خود در تنظیم قواعد راهبردی منطقه را تقویت کنند.
ایران از سوی دیگر، حملات به تأسیسات خود را دلیلی برای محدود کردن دسترسی آژانس می‌داند و آن را اقدامی برای حفظ امنیت ملی معرفی می‌کند. این تفاوت برداشت‌ها باعث شکل‌گیری چرخه‌ای از سوءظن و فشار شده و هر اقدام طرف مقابل به‌عنوان تهدید امنیتی تلقی می‌شود. در داخل ایران نیز پیام روشن است: تهران آماده کاهش سطح همکاری‌ها در صورت افزایش فشارهای سیاسی است هرچند این استراتژی، ریسک افزایش فشارهای بین‌المللی را نیز به همراه دارد.
پیامدهای منطقه‌ای تصویب این قطعنامه نیز مهم است؛ اسرائیل آن را به‌عنوان مشروعیت بین‌المللی برای ادامه سیاست «فشار حداکثری عملیاتی» تلقی می‌کند و احتمال حملات هدفمند محدود افزایش می‌یابد. ایران نیز ممکن است برای نشان دادن مقاومت خود، برخی فعالیت‌های هسته‌ای را افزایش داده یا همکاری‌های داوطلبانه را کاهش دهد بدون آنکه مرزهایی که موجب اجماع جهانی علیه آن شود را رد کند. این وضعیت یک بازی خطرناک در لبه بحران ایجاد می‌کند که در آن هر دو طرف از برخورد مستقیم پرهیز می‌کنند اما سطح تنش را بالا نگه می‌دارند.
حتی تهدید به تصویب قطعنامه، موازنه روانی و راهبردی میان ایران و غرب را تغییر داده است. آژانس، که تلاش داشت نهادی صرفاً فنی باشد، دوباره در مرکز بحران سیاسی قرار گرفته و اعتماد میان ایران و آژانس کاهش یافته است. این امر همکاری فنی را دشوار کرده و غرب تلاش می‌کند از این شرایط برای بازسازی فشارهای چندجانبه و مدیریت برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند.

sazandegi

پست های مرتبط

برابری در فرصت‌ها

رهبر انقلاب: رسانه‌ها مراقب باشند ترویج‌دهنده تفکر غلط غربی درباره زن نباشند…

۱۳ آذر ۱۴۰۴

ترمیم یا تقابل؟

استیضاح ۴ وزیر، جدی‌ترین چالش دولت و مجلس در ماه‌های اخیر مجلس…

۱۳ آذر ۱۴۰۴

ملاقات در مسکو

نمایندگان ترامپ به دیدار پوتین رفتند گروه بین‌الملل: استیو ویتکاف، فرستاده ویژه…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید