مهتاب شهریاری، خبرنگار سازندگی
بازار سهام این روزها، یا گرگ است، یا میش. یا ترش است، یا شیرین. یا شب است، یا روز. حد وسطی هم ندارد. دیروز بازار سهام میش بود، ترش بود و شب هم بود. نشان به این نشان که شاخص کل بورس ۰/۰۹ از ارتفاع خود را از دست داد و مجدداً به محدوده بین ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی رسید. با این حال شمار فروشندگان بازار قابل توجه نبود به گونهای که موج فروش ایجاد نشد. شاخص کل بورس روز گذشته در ادامه روند رو به افت تدریجی خود محدوده حمایتی مهم ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد را نیز از دست داد. این درحالی است که کارشناسان به حفظ این محدوده امید زیادی داشتند.
در معاملات دیروز بورس تهران ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم ۴ هزار و ۳۵ میلیارد تومان بود که نسبت به روز ماقبل ۲۲/۲ درصد افت داشت. نگاهی به ارزش بازار سهام و مقایسه آن با ماههای پررونق سال جاری نیز افت قابل توجهی را نشان میدهد. روز گذشته ارزش بورس تهران ۷ هزار و ۲۸۸ هزار میلیارد تومان بود. این درحالی است که این میزان در ۱۶ فروردین ۹ هزار و ۳۷۱ هزار میلیارد تومان بوده است که افت ۲۳/۲۲ درصدی را نشان میدهد.
به هر حال بازار سهام با نزول اندک خود در روز گذشته، مجدداً به مقادیر پایینتر از ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی بازگشت. طبیعتاً محدوده ۲ میلیون واحدی برای بازار سهام به عنوان یک مرز روانی مهم و حمایتی عمل میکند و با شرایط کنونی، شکستن این ناحیه به سمت پایین کمی دور از ذهن به نظر میرسد. همانطور که بالاتر نیز گفته شد، بررسی آمار و ارقام معاملاتی در نمادهای مختلف نشان میدهد که سهام گوناگون موجود در کلیت بازار، فشار فروش آنچنانی ندارند. اما رفتار عجیب و متناقض شاخص کل متاسفانه تحلیلهای کوتاهمدت را نیز با خطا همراه کرده است. ریسکهای سیاسی و سیستماتیکی که در منطقه ظهور کرد سبب شد تا سهام با قهر و غضب حقیقیها مواجه شود و این موضوع در کنار عدم اعتمادی که در اتمسفر تالار شیشهای وجود داشت در حکم تیر خلاصی بر پیکر بیجان بازار سهام بود. به هر روی همانطور که گفته شد، آنچه که قابل رصد است این است که بازار در کلیت خود برای رشد محرک ندارد و اگر محرکهای مقطعی نیز بروز کنند، سیاستگذار پولی بهگونهای نقدینگی را از بازارها دور نگه داشته است که بازارها از شکلدهی به روند صعودی در کلیت خود ناتوان هستند.
تحلیلگران میگویند، نگاهی به قیمت سهام نسبت P/E گذشتهنگر همچنین گزارشهای عملکرد فصلی و ۹ ماهه در اکثر صنایع، ارزندگی کلیت بازار سرمایه را تایید میکند. بازار سرمایه در مقایسه با رقیبان حبابدار خود زیر قیمت است و تحلیلگران مختلف نیز بر این موضوع صحه میگذارند. با این وجود اما نقدینگی قابل توجهی در بازار نیست و ارزش معاملات در سطوح حداقلی است.
در معاملات روز گذشته بورس تهران ۱۸ میلیارد تومان نقدینگی حقیقی وارد بازار سهام شد و ارزش معاملات خرد بازار سهام نیز رقم ۴ هزار و ۳۵ میلیارد تومان را ثبت کرد. در روز گذشته شاخص کل فرابورس نیز مانند شاخص کل بورس با کاهش ارتفاع همراه شد. بررسی نوسانات قیمتها در تالار شیشهای و دیگر بازارهای دارایی نشان میدهد که بازارها در کلیت خود از فقر نقدینگی رنج می برند. این موضوع در گزارش روز گذشته دنیای اقتصاد تحت عنوان سرنخ رفتار سرد بورس نیز عنوان شد: رصد بازارهای معاملاتی نشان میدهد که بازارها از فقدان نقدینگی رنج میبرند. نرخهای سود بدون ریسک در ماههای اخیر افزایش معناداری را تجربه کردهاند و چنین موضوعی بازدهی مورد انتظار سرمایهگذاران را از بازارها افزایش داده است. برخی از صندوقهای با درآمد ثابت تا مقادیر ۳۰ درصد نیز سود پرداخت میکنند و گواهی سپرده بانکها که سود ۳۰ درصدی داشت نیز از دیگر ابزارهایی است که چنین امکانی را برای سرمایهگذاران فراهم کرده است. در نتیجه چنین عواملی سبب شده تا بازارها تهی از نقدینگی سرشار و سیال باشند. این موضوع اخیراً خود را در معاملات بازار ارز نشان داد و به رغم بروز ریسک سیاسی، تقاضای سفتهبازانه به میزانی نبود که بتواند کنترل و افسار بازار را از دست بانک مرکزی خارج کند.
لرزه در بازار ارز
در روزهای گذشته نرخ ارز تا نزدیکی ۶۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد اما طی دیروز و امروز به محدوده ۵۴ هزار تومان بازگشت. ️این رفتوبرگشت چگونه رقم خورد و آیا در هفتههای پایانی سال این نوسانها ادامه پیدا خواهد کرد یا آرامش به بازار باز خواهد گشت؟ گزارشها نشان میدهد دیروز قیمت ارزها در معاملات غیررسمی بازار ارز تهران کاهشی بوده است. رئیسکل بانک مرکزی گفته: «در سال گذشته نوسانات شدید نرخ ارز داشتیم اما تلاش شد، نرخ ارز را به ثبات برسانیم و مرکز مبادله اکنون بخش عمده نیاز کشور را تامین میکند».
قیمت دلار آزاد که در بازار روزهای پایانی هفته گذشته با افزایش مواجه شد، در بازار هفته سوم بهمن ماه دچار افت دمای شدید شد به صورتی که در سه روز گذشته قیمت دلار آزاد مجموعاً حدود ۴ هزار تومان کاهش یافت. قیمت دلار در بازار روز یکشنبه با حدود یک هزار و ۵۰۰ تومان کاهش نسبت به نرخ روز شنبه در نیمه نخست کانال ۵۵ هزار تومانی قرار گرفته بود، در بازار صبح روز گذشته فعالیت خود را با حدود ۲۵۰ تومان کاهش در مرز قیمت ۵۵ هزار تومانی آغاز کرد. با افزایش حجم معاملات در بازار دیروز کمبود تقاضا مجدداً نمایان شد و نرخ دلار افت دیگری را تجربه کرد. در واپسین معاملات نقدی روز گذشته دلار با افت قیمت ۸۰۰ تومانی نسبت به نرخ روز پیشین در نیمه کانال ۵۴ هزار تومانی کمپ کرد و در رقم ۵۴ هزار و ۴۵۰ تومان معامله شد. البته گفتنی است که روند دلار در بازار فردایی دیروز تغییر فاز داد و نرخ فردایی دلار نیز در عصر روز دوشنبه حوالی رقم ۵۴ هزار و ۶۰۰ تا ۵۴ هزار و ۷۰۰ تومان معامله شد. برخی از فعالان بازار این رفتار دلار را تحت عنوان اصلاح نرخ معرفی کرده و معتقدند که پس از افت قیمت ۴ هزار تومانی بازار درحال جبران فاصله ایجاد شده میان عرضه و تقاضاست. البته آرام شدن اوضاع منطقه بهخصوص پیام نهفته در سخنان سخنگوی وزارت امور خارجه نیز میتواند عامل تغییر روند نرخ ارز باشد. کنعانی در تازهترین اظهار نظر خود در رابطه با تحولات اخیر منطقه گفت: «حضور مستشاری ایران در سوریه به درخواست این کشور انجام شده است. نیازی به مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا نیست. پیام ما در مورد تحولات منطقه روشن است. آمریکاییها اصلاً در جایگاهی نیستند که به ایران هشدار بدهند». اما بیشتر فعالان بازار معتقدند که افزایشی شدن دلار فردایی به سبب اصلاح روند کاهشی اخیر است و سخنان مقام وزرات امور خارجه را به عنوان سیگنال منفی جریانساز نمیدانند.
توفیقات نسبی
برخی معتقدند، سیاستهای انقباضی بانک مرکزی، تحرکات صعودی را از بازارها سلب کرده است و بازیگران بازارها نسبت به آینده هیچ بازاری اطمینان ندارند. همین موضوع سبب شده تا با نمایان شدن کوچکترین تحرکات نزولی در بازارها، جریان فروش در بازارها تشدید شود. بانک مرکزی اخیرا دادههای مربوط به رشد نقدینگی و پایه پولی را در سایت خود اعلام کرده است که نشان میدهد، بانک مرکزی در ماههای اخیر در هدایت رشد سالانه نقدینگی به سمت میانگین بلندمدت خود موفق عمل کرده است. کنترل ترازنامه البته در رابطه با موفقیت یا ناکامی بانک مرکزی در استفاده از سیاست کنترل ترازنامه یا سیاست کنترل مقداری، حرف و حدیث زیاد است. تجربه استفاده از این ابزار سیاستی به ویژه در کشورهایی که مدیریت نرخ بهره وجود ندارد یا نرخ بهره کارکرد چندانی ندارد، متداول است. در یک سال گذشته بانک مرکزی موفق شده از کانال این سیاست، رشد نقدینگی را از کانال کاهش ضریب فزاینده نقدینگی کاهش دهد و به ۲۵ درصد که نرخ رشد بلندمدت این متغیر در اقتصاد ایران است، برساند. ابزار مورد استفاده برای این مهم، نرخ سپرده قانونی بوده که انتقادهای شدیدی درباره آن وجود دارد. برخی معتقدند، استفاده از این ابزار سبب شده که بانکهای ناسالم عملاً برای تادیه این نرخ از اضافه برداشت استفاده کنند که هم نرخ بهرهاش خیلی بالاست هم موجب رشد شدید پایه پولی میشود. البته موافقان این سیاست معتقدند تا زمانی که بعد نقدینگی تحت کنترل بانک مرکزی است، رشد پایه پولی چندان اهمیتی ندارد.
از طرف دیگر، منتقدین بر این باورند که کنترل رشد نقدینگی از سمت راست ترازنامه موجب تعمیق رکود یا اصطلاحا بیرون راندن بخش خصوصی از بازار تسهیلات شده است. آمار نیز این را نشان میدهد چراکه بدهی بخش دولتی به بانکها با نرخ رشد بالای ۴۰ درصد افزایش یافته و از طرفی نرخ رشد بدهی بخش غیردولتی به ویژه تسهیلات خرد به ۲۵ درصد نمیرسد که این یعنی بیرون راندن بخش خصوصی و تعمیق مشکل نقدینگی و تامین مالی این بخش.