سیدمصطفی هاشمیطبا، عضو شورای عالی مشورتی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در روزهای اخیر برخی چهرههای تایید صلاحیت شده با ارائه لیستی سعی دارند تا صدای بخشی از دیدگاهها و تفکرات سیاسی و مردم باشند که در عمل با توجه به نحوه بررسی صلاحیت کاندیداها، نماینده مشخصی در رقابت انتخاباتی مجلس دوازدهم نداشتند. پیش از این نیز آقای روحانی بعد از ردصلاحیت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری از مردم خواسته بود در انتخابات شرکت کنند و با رای اعتراضی پیام خود را برسانند. درباره این مساله چند نکته نیازمند توجه و دقت است:
براساس ترکیب کاندیداهای تایید صلاحیت شده و جریانهای سیاسی حاضر در عرصه انتخابات تصور نمیکنم مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد. حتی اگر شورای نگهبان و ردصلاحیتها هم وجود نداشت و امروز به این شیوه در مورد بررسی صلاحیتها رفتار نمیشد؛ باز هم تاثیری بر مشارکت مردم در انتخابات نداشت یا تاثیر خیلی کمی میگذاشت چراکه ریشههای ناامیدی مردم فراتر از مساله ردصلاحیت کاندیداهای جریانهای مختلف است؛ از این جهت مساله رای اعتراضی میتوانست در نتیجه انتخابات اثرگذار باشد، در صورتی که زودتر از زمان فعلی روی این استراتژی تمرکز و فعالیت میشد. به نظر میرسد به رغم اینکه این راهبرد میتواند در جای خود مهم و راهگشا باشد اما از نظر بازه زمانی برای تبلیغ در این باره فرصت کمی وجود دارد و قطعاً بخش زیادی از مردمی که امروز به دلایل مختلف تصمیم به عدم مشارکت در انتخابات دارند از اساس با چنین راهبردی آشنا نیستند و فرصتی نیز برای تبیین آن برای مردم وجود ندارد. رای اعتراضی در شرایطی میتوانست موثر و اثرگذار در نتیجه انتخابات باشد که پیش از زمان فعلی برای مردم تبیین میشد چراکه این موضوع از طریق صداوسیما تبیین نمیشود و مردم نیز به صورت عمومی مخاطب روزنامهها و کانالهای خبری نیستند و این راهبرد برای مردم گنگ یا از اساس ناشناخته است و نمیتوان با تمرکز بر آن به سمت تغییر معادلات انتخابات رفت.
در مقابل دیدگاهی بر این اساس که با عدم مشارکت صدای اعتراض مردم به گوش حاکمیت میرسد، نیاز دقیقتری به شرایط موجود است. این صدای اعتراض از جانب حاکمیت شنیده شده است کمااینکه تا پیش از این در انتخاباتهای قبلی علت کاهش مشارکت عملکرد دولت آقای روحانی گفته میشد و میگفتند، مردم اعتراض خود را با عدم مشارکت به روحانی و جریان سیاسی حامی او نشان دادند. حالا اما میگویند مردم بیایند و رای بدهند تا مشکلات حل شود. از این جهت عدم مشارکت مردم، پیام جدیدی ندارد و حاکمیت همین امروز هم این پیام را دریافت کرده است اما کسی راهی برای خروج از وضعیت فعلی ندارد.
متاسفانه جریان سیاسی در کشور تصور میکند اگر مشارکت پایین باشد به نفع گروه سیاسی مدنظر آنهاست و بر همین مبنا نیز سعی میکنند تا از طرق مختلف فضا را به سمت مشارکت پایین و کم سوق بدهند. این جریان به رغم ادعاهای زیادی در این زمینه، خلاف نظرات و پیگیریهای مقام معظم رهبری برای مشارکت مردم، سازمانها و کسانی که باید برای افزایش مشارکت کاری کنند، اقدام لازم را انجام نمیدهند و حتی در جهت عکس این مطالبات نیز رفتار میکنند. این درحالی است که مخاطب اظهارات رهبر انقلاب مبنی بر لزوم مشارکت در انتخابات فقط مردم نیست و مطالبه ایشان تنها این نیست که مردم به میدان انتخابات بیایند و رای بدهند بلکه بخش مهم اظهارات ایشان بر این اساس و خطاب به همه مسئولان است که باید زمینه را برای رای دادن مردم و رشد و افزایش مشارکت فراهم کرد. بنابراین مخاطب پیام رهبری همه دستگاههای مختلفی که در امر مشارکت مردم میتوانند موثر باشند، بوده اما متاسفانه شاهد بودیم که در این زمینه به خوبی رفتار و اقدام نشد.