رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > جامعه : کاش گوش شنوایی باشد

کاش گوش شنوایی باشد

فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی و معاون فرهنگی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران

ماجرای خودکشی پزشکان که اخیراً شدت گرفته،‌ زنگ خطری بود که پیشکسوتان رشته پزشکی از گذشته داده بودند. اما حتی نمایندگان پزشکان در سازمان نظام‌پزشکی،‌ وزارت بهداشت و مجلس هم که مسئولیت داشتند، ظاهراً نخواستند درد جامعه پزشکی را بشنوند. پزشکان افرادی با سطح هوشی بالا هستند که درک زیادی از محیط اطراف خود دارند و از سوی دیگر به خاطر نوع فرهنگی که در آن بزرگ شدند،‌ افراد نجیبی هستند که مشکلات‌شان را در جامعه فریاد نمی‌زنند و مخاطرات رشته پزشکی را با صبوری رد می‌کنند تا بتوانند در خلال خدمت به مردم،‌ زندگی آبرومندی را برای خود فراهم کنند. اما حلقه فشار به جامعه پزشکی به ‌شدت تنگ‌تر شده است. با توجه به وضعیت تعرفه‌های پزشکی و مشکلاتی که در پرداخت‌ها وجود دارد،‌ پزشکان از طبقه متوسط جامعه هم پایین‌تر آمده‌اند‌ به‌ویژه پزشکان جوانی که در ابتدای راه هستند. وقتی تعرفه ۵۰ هزار تومانی یا ۶۰ هزار تومانی برای ویزیت پزشک متخصص یا فوق‌تخصص در نظر گرفته می‌شود،‌ سرخورده می‌شوند زیرا باید تعداد زیادی مریض ببیند تا زندگی عادی‌شان بگذرد!‌ پزشکان با سخت‌ترین شرایط درسی،‌ حجم زیاد کتاب‌های علمی دانشگاه را آغاز می‌کنند، از سال سوم پزشکی بالینی را در بیمارستان شروع کرده و از سال آخر باید کشیک‌های شب به صورت یک روز در میان بگذرانند. در این شرایط پزشکان جوان امکان تشکیل زندگی را ندارند و حتی اگر تشکیل زندگی بدهند،‌ امکان فرزند‌آوری ندارند‌ زیرا حداقل دریافتی آنها صرفاً کفاف هزینه رفت‌وآمد آنها به بیمارستان را می‌دهد. بعد از فارغ‌التحصیلی بین ۳ تا ۵ سال در بدترین نقاط مرزی کشور باید طرح بگذرانند آن هم باز با حداقل دریافتی که در حد حقوق کارگران است. برای دوره تخصص ۴ سال را طی می‌کنند،‌ دوره‌ای که بسیار سخت است. سال اول باید یک شب در میان کشیک بدهند و سال دوم،‌ دو شب در میان، بعد از دوره دستیاری هم دوباره باید طرح بگذرانند. یعنی یک دکتر تا به سن ۳۴،‌ ۳۵ سالگی برسد،‌ حداقل ملزومات زندگی را ندارد و وقتی هم که وارد بازار کار می‌شود، هزاران چالش دارد، آن هم در جامعه‌ای که به لطف برخی تبلیغات پزشک‌ستیز شده است و بیماران هر رفتاری با کادر درمان و پزشکان می‌کنند. پزشک با هزاران زحمت درس خوانده و با حداقل دریافتی طرح گذرانده تا به مردم خدمت کند اما در نهایت شأن او زیر پا گذاشته می‌شود. در حق دو پزشک خانم که به زندگی خود پایان دادند‌ به ‌نوعی ظلم شده ‌و به همین دلیل مرگ را بر زندگی ترجیح دادند. باید معضلات فرهنگی،‌ اجتماعی و اقتصادی حرفه پزشکی حل شود تا پزشکان یا به فکر خودکشی،‌ مهاجرت یا تغییر دادن حرفه خود نباشند. این افراد سرمایه‌های کشور هستند و وقتی به خود آسیب می‌زنند،‌ کشور را از خدمات خود بی‌نصیب می‌گذارند. در ماجرای خانم دکتر پرستو بخشی مشخص شد که کارمند دانشگاه به خاطر لجاجب، نصف حقوق ایشان را کسر کرده و او فقط ۵ میلیون تومان حقوق می‌گرفته است! ‌برخی از مشکلات پزشکان ناشی از برخوردهای ناروایی است که کارمندان حاضر در دانشگاه‌ها و وزارتخانه‌ها با آنها می‌کنند. در نهایت اینکه کاش گوش شنوایی باشد تا دیگر شاهد بروز چنین حوادثی نباشیم.

sazandegi

پست های مرتبط

اختراع دوباره چرخ!

رئیس‌جمهور مجددا بر طرح بی‌سرانجام انتقال پایتخت تاکید کرد و خبر داد:…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

آهو کنار خانواده

آخرین وضعیت دختر علوم تحقیقات گروه اجتماعی:‌ دیروز اصغر جهانگیر،‌ سخنگوی قوه…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

تداوم خشونت

خشونت علیه زنان، بدون عقوبت گذاشته می‌شود تا همچنان شاهد مرگ و…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید