سعید خوشبین، خبرنگار سازندگی
خبرگزاری دولت در چند روز گذشته بهشدت به مرکز پژوهشهای مجلس حمله کرده و این نهاد را «دشمنشادکن»، «ناامیدکننده مردم»، «تخریبگر» و «سیاسی» خوانده و مدعی شده که این نهاد پژوهشی از ریل خود خارج شده است.
به نظر میرسد، مواضع اخیر خبرگزاری رسمی دولت به خاطر انعکاس گستردهای است که گزارشهای این نهاد پژوهشی در رسانهها دارند. همین دیروز گزارش «بررسی دادههای مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال ۱۴۰۱» تیتر یک روزنامه دنیای اقتصاد بود و انعکاس زیادی در دیگر رسانهها داشت. این گزارش نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد جامعه در کشور کمتر از کالری استاندارد، یعنی کمتر از ۲۱۰۰ کالری در روز استفاده میکنند.
به دنبال انتشار گسترده این گزارش، خبرگزاری ایرنا نوشت: «مرکز پژوهشهای مجلس اخیراً با انتشار گزارشهای عجیبوغریب از وضعیت اقتصادی ایران و چشمانداز کشور، انتقادات زیادی را متوجه خود کرده است».
از دید این خبرگزاری، «مرکز پژوهشهای مجلس بهعنوان بازوی تحقیقی خانه ملت، وظیفه تهیه گزارشهای کارشناسی و ارائه مشورت به نمایندگان مجلس را بر عهده دارد تا آنها بر مبنای اطلاعات دقیق و کارشناسی، اقدام به تصمیمگیری در مورد جزئیات لوایح و طرحها بکنند».
ایرنا در ادامه گزارش خود یادآوری کرده که «انتقال مدیران و کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس به جایگاههای حساس مدیریتی، بهخصوص در دولت سیزدهم به علت سطح مناسب کارشناسی این افراد بود که پیش از این در مرکز پژوهشها مشغول به کار شده بودند».
اما ظاهراً وضعیت فعلی مرکز پژوهشهای مجلس از نظر مدیران دولت سیزدهم مورد تایید نیست، چراکه بهزعم آنها «در دو سال گذشته شاهد تغییر رویکرد این مرکز از یک نهاد مطالعاتی به مرکزی برای فعالیتهای رسانهای هستیم. گزارشهای جهتدار این مرکز، بازوی پژوهشی مجلس را به یک رسانه سیاسی البته با کارکردی مطابق میل رسانههای ضدانقلاب تبدیل کرده است. نکته مهم آن است که گردانندگان مرکز پژوهشهای مجلس شاید به دنبال انتقاد از دولت باشند اما خروجی کار آنها تهیه خوراک برای رسانههای ضدانقلاب بوده است».
ایرنا در گزارش دیگری نوشته: «انتظار میرود با تشکیل مجلس جدید و تغییر مدیریت مرکز پژوهشهای مجلس، این نهاد تحقیقاتی به وظیفه اصلی خود بازگردد و مجدداً به بازوی مشورتی نمایندگان مجلس برای بررسی لوایح و طرحها تبدیل شود. برای فعالیتهای سیاسی، فضای کافی در کشور وجود دارد و نیازی به آلوده کردن مرکز پژوهشها نیست».
سال گذشته که رسانههای حامی دولت علیه رسانههای منتقد موضع گرفتند، پیشبینی میشد که در ادامه این مسیر به مراکز پژوهشی نیز حمله صورت گیرد.
گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس
ایرنا در باره روح کلی حاکم بر گزارش مرکز پژوهشها نوشته: «گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس درباره لایحه بودجه ۱۴۰۳ و سایر موضوعات اقتصادی به مذاق رسانههای آن سوی آب خوش آمده بود. گویا این مرکز به محلی برای تهیه گزارشهای منفی علیه وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران تبدیل شده و هیچ اقدام مثبتی در کشور صورت نمیگیرد که به چشم مسئولان مرکز بیاید».
یکی دیگر از گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس که به نظر نویسنده گزارش ایرنا، خلاف منافع ملی است، تحلیل سناریو پیروزی احتمالی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست. ایرنا نوشته: «بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس اواخر سال گذشته در یک سخنرانی بهنوعی سخن گفت که گویا با آمدن ترامپ در دولت آمریکا، اوضاع ایران آشفته خواهد شد. البته این اظهارنظر ناپخته آنقدر واکنش منفی داشت که وی مجبور به ارائه توضیحاتی در این زمینه شد».
ایرنا در ادامه موضعگیری خود علیه نهاد پژوهشی مجلس نوشته: «مواضع کارشناسان و مدیران مرکز پژوهشهای مجلس هم در یکی دو سال اخیر جهتدار بوده است. مثلاً درحالی که بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای مختلف تلاش کرد، تنشهای سیاسی یک ماه گذشته، بهخصوص پس از حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه، موجب ایجاد التهاب در بازار ارز نشود و نرخ ارز را هم نهایتاً مهار کرد، مصاحبهای از یکی از مدیران مرکز پژوهشهای مجلس در رسانههای منتقد دولت منتشر شد که وی ادعای جهش نرخ ارز را مطرح کرده بود».
به نوشته ایرنا، «جدیدترین اقدام رسانهای مرکز پژوهشهای مجلس که با استقبال گسترده ضدانقلاب مواجه شده، گزارشی است که در آن ادعا شده، بخش زیادی از جمعیت ایران فقیرند و به مواد غذایی مورد نیاز دسترسی ندارند. گویا مرکز پژوهشهای مجلس درباره یک مملکت قحطیزده گزارش داده که روزانه صدها نفر در حاشیه خیابانها از گرسنگی جان خود را از دست میدهند».
پاسخ به ایرنا
به دنبال انتشار گزارشهای متعدد خبرگزاری رسمی دولت علیه مرکز پژوهشهای مجلس، این نهاد پژوهشی به آن واکنش نشان داد. این نهاد پژوهشی نوشت: «آیا دولت محترم آنقدر از عملکرد خود مطمئن است که سایر نهادها و مراکز پژوهشی را به دروغگویی و سیاهنمایی متهم میکند؟ آیا شایسته نیست حتی اگر نقدی کارشناسی هم به دولت وارد شد با نگاه علمی و کارشناسی و به دور از همهمههای رسانهای به آن پرداخته شود؟ یا اگر نگاه انتقادی و غیرواقعبنیانه از سوی رسانههای داخلی و معاند خارجی با استناد به گزارشی علمی یک مرکز صورت گرفت، بهتر نیست به جای تاختن به آن مرکز علمی از دل همان گزارش در حمایت از عملکرد دولت سخن گفت و جواب رسانهها را به صورت رسانهای داد؟ اگر تابوتحمل نقد کارشناسانه هم در دولت وجود ندارد پس اساساً چگونه باید متوجه مشکلات شد؟ واقعاً رسانههای دولت، تفاوت تخریب و نقد کارشناسانه را از یکدیگر تشخیص نمیدهند؟»
مرکز پژوهشهای مجلس با اشاره به اینکه رسانههای دولتی به غیرمستند بودن آمارهای تهیه شده در گزارشهای این مرکز اشاره میکنند، نوشت:«درحالی که این آمارها برگرفته از مرکز ملی آمار ایران است و تمامی روشها و رویکردها روشی علمی و پژوهشی دارد، خبرگزاری ایرنا در اقدام اخیر خود حتی پا را فراتر نهاده و هدف اصلی خود از این رویکرد را عیان کرده است یعنی تلاش برای دخالت در فرآیند انتخاب رئیس مجلس».
در گزارش آمده است:«بد نیست رسانه محترم دولت نگاهی به قانون اساسی و اصل استقلال قوا بیندازد. به نظر میرسد این رسانه در جایگاهی نیست که بتواند برای تعیین مدیران مجلس تکلیف تعیین کند یا آرزوهای خود را در رسانهای که از بودجه عمومی ارتزاق میکند، بیان کند. این تلاش حتماً مخالف مشی و تاکیدهای رئیسجمهوری محترم است و اگر کسانی در ایرنا یا گوشهوکنار دولت چنین فکری را در سر میپرورانند، بهتر است نگاهی به فرمایشهای داهیانه رهبر معظم انقلاب بیندازند».
در انتهای پاسخ مرکز پژوهشها آمده است:«رسانههای دولت بهتر است به جای حاشیهسازیهایی که بازنمایی منفی برای جامعه دارد و بازیچه دست رسانههای معاند قرار میگیرد، در راستای همافزایی و همدلی به منظور پیشبرد اهداف متعالی کشور، بهویژه بهبود معیشت مردم گام بردارند و موضوعات فرعی را ارجح بر موضوعات اصلی کشور ندانند».
چیزی که عوض دارد، گلایه ندارد
صرف نظر از کشمکشی که میان ایرنا و مرکز پژوهشهای مجلس درگرفته، نکته قابل توجه این است که خیلی از مدیران میانی دولت سیزدهم، روزگاری در مرکز پژوهشها فعالیت میکردند. بسیاری از مدیران اقتصادی دولت فعلی ازجمله احسان خاندوزی و تعدادی از معاونتهای مهم وزارت اقتصاد در دولت قبلی، کارشناس همین مرکز پژوهشها بودند و گزارشهای انتقادی زیادی علیه دولت حسن روحانی تهیه میکردند.
به هر حال رسانههای دولتی و نیروهای نزدیک به دولت، این روزها اسلحه دست گرفتهاند و پیشانی منتقدان اقتصادی را نشانه میروند. به یکی انگ جاسوسی میزنند، دیگری را دشمن مردم میخوانند، برخی را خانهنشین میکنند، برخی را از دانشگاه کنار میگذارند و برخی را مزدور و همسو با دشمن مینامند. البته این عادت دولتهاست که در تنگنای مالی به منتقدان سیاسی و اقتصادی حمله کنند اما تا امروز سابقه نداشته که تحلیلگران اقتصاد و منتقدان سیاستهای اقتصادی با این حجم از اتهام و هجوم رسانهای مواجه شده باشند.
توپخانههای دولت ابتدا رسانهها را هدف گرفتند، بعد سراغ گروههای مرجع ازجمله اقتصاددانان و جامعهشناسان رفتند و درحال حاضر مراکز پژوهشی و تحقیقاتی را هدف گرفتهاند و دیری نمیپاید که سراغ دانشگاهها و آکادمیسینها خواهند رفت.
البته وضعیت متغیرهای اقتصاد ایران آنقدر بد نیست که دولت منتقدانش را با انگهای امنیتی و اتهامات اخلاقی از میدان به در کند مگر آنکه برخی افراد منسوب به دولت با غرایض شخصی درصدد انتقام از منتقدان اقتصادی باشند. مثل اینکه مدیرانی که از این مرکز به دولت راه یافتهاند، یادشان رفته که خودشان چه گزارشهای تندوتیزی علیه دولت حسن روحانی تهیه و منتشر میکردند و حال که خود در دولت حضور دارند، توان تحمل کارشناسان این مرکز را ندارند.
برخلاف آنچه رسانههای همسو با دولت مطرح میکنند، اقتصاد ایران شرایط خوبی ندارد و جامعه به سمت فقر بیشتر درحال حرکت است. نگرانی از این وضعیت در پیام نوروزی مقام معظم رهبری نیز انعکاس یافته است. ایشان فرمودند: «در مسائل داخلی کشور پیشرفتهای چشمگیر علمی، پیشرفتهای فناوری، تولیدات زیربنایی که در سراسر کشور انجام گرفته است، این جزو شیرینیها و خبرهای خوش بود. از سویی دیگر، مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم جزو خبرهای تلخ بود».