اردوغان با دعوت از بشار اسد، در سوریه به دنبال چیست؟
پرونده سوریه به عنوان کشوری که از ۲۰۱۲ اسیر ویروس تکفیر شد تا به امروز با فراز و فرودهای زیادی روبهرو بود که بخشی از آن سیاسی و بخشی دیگر حول محور مسائل میدانی و نظامی میگردد. در آن سالها بسیاری از کشورهای منطقه از جمله قطر، امارات متحده عربی و حتی عربستان سعودی و تا حدودی هم اردن سعی کردند با تزریق پول و عامل انسانی محیط این کشور را بیش از هر چیز اسیر بحران کنند. به عنوان مثال اردن به دلیل همسایگی سوریه و داشتن مرز مشترک با این کشور از ناحیه جنوبی، بسیاری از تروریستهای داعش و القاعده را برای ایجاد بهمریختگی وارد سوریه کرد. از سوی دیگر آوارگان سوری از سوی دولت اردن در مرزهای مشترک به سوریه اسکان داده شدند تا در این مسیر دو سناریو از سوی اَمان پیگیری شود. نخست اینکه اردن با این اقدام وجهه بینالمللی خود به عنوان همسایه سوریه را به عنوان کشوری که پذیرای آوارگان بوده، تقویت میکند و دوم آنکه از این طریق باعث میشود تا یک دیوار دفاعی انسانی در مرز مشترک با سوریه ایجاد کند تا اگر هم قرار شد عملیاتهای تروریستی علیه این کشور از خاک سوریه انجام شود، متضرر اصلی آوارگان باشند و از این طریق بتواند مجدداً جامعه ملل را با خود همراه کند و خود را اصلیترین قربانی تکفیر و ترور بداند. سعودیها، قطریها و حتی امارات هم در این بحران نقش خاص خود را ایفا کردند و این سه ضلعی به صورت علنی یک مسابقه مشهود را برای تأمین منافع خود پیش گرفتند؛ تا جایی که حتی تصاویر وانتهای تویوتا با پلاک سعودی و جیرههای غذایی خُشک برای نبردهای طولانیمدت که در اختیار ترویستها در سوریه قرار گرفته بود از سوی برخی از خبرنگاران منتشر شد و یکباره موجی از انتقاد علیه این سه کشور مستقر در حاشیه خلیج فارس به راه افتاد. در این راستا البته دو کشور دیگر هم سناریویهای خاص خود را در این بحران دنبال کردند که نخست ایالات متحده و دوم ترکیه بود. آمریکاییها از ابتدای سر و شکل گرفتن بحران در عراق و سوریه به نوعی میدانستند که چگونه قرار است این سناریو را پیش ببرند ولی آنها در سوریه استراتژی متفاوتتری نسبت به عراق را در دستور کار خود قرار دادند. واشنگتن به صورت ضمنی معتقد است تنها جریانی که در خاورمیانه بدون وابسته بودن به هر گونه ایدئولوژی میتواند راهبردهای آنها را پیش ببرد، جریانهای کُردی هستند. ایالات متحده که پس از ۲۰۰۳ و سقوط صدام، اقلیم کردستان عراق را تقویت کرده بود، در سالهای ابتدایی بحران سوریه در نواحی شمالی این کشور اقدام به تاسیس پایگاههای نظامی کرد و از سوی دیگر مقادیر زیادی از تسلیحات و حتی خودروهای زرهی را به همراه مربیان آموزش نظامی خود راهی مناطق کُردی سوریه کرد. آنها صراحتاً اعلام کرده بودند که واشنگتن به صورت علنی تقویت کردهای سوریه را برای مبارزه آنها با داعش عملیاتی کرده است اما در این میان یک ناراضی وجود داشت و آن هم «ترکیه» بود!
صلح از ترس کانتون کردی؟
ترکیه در طول بحران سوریه در ابتدا جریانهای مخالف دمشق و تروریستها مانند ارتش آزاد سوریه را سازماندهی و تقویت کرد و از سوی دیگر به صورت مستقیم، نظامیان خود را با تجهیزات تمام و کامل به سوی مناطق شمالی و شرقی سوریه گسیل کرد و نوعی از اشغال اراضی را رقم زد. از آن روزها تاکنون چندین و چند سال میگذرد ولی ترکیه همچنان در خاک سوریه حضور دارد و همانند گذشته اعلام میکند که برای مقابله با جریانهای کُردی مانند پ.ک.ک، پ.ی.د و ی.پ.گ که به زعم آنکارا علیه امنیت ملی این کشور اقدام میکنند در خاک سوریه باقی ماندهاند. این روند حالا به جایی رسیده که با گذشت چندین سال از فرو ریزش داعش و برچیده شدن خلافت در ارضِ این جریان بنیادگرای رادیکال، ترکیه همچنان در خاک سوریه حضور دارد و حالا به نظر میرسد، خطر جدیتری آنها را تهدید میکند که اردوغان به دنبال بازتعریف و ترمیم روابط با سوریه است. جمعه هفته پیش رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه در جمع خبرنگاران حاضر در هواپیما هنگام بازگشت از قزاقستان که برای شرکت در اجلاس شانگهای به آن کشور سفر کرده بود از احتمال ترمیم و بازسازی روابط کشورش با سوریه خبر داد.
او گفت «ما دعوت از بشار اسد را انجام خواهیم داد و با این دعوت میخواهیم، روابط ترکیه و سوریه را به همان نقطه قبلی برسانیم. دعوت ما در هر زمانی ممکن است انجام شود؛ چراکه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه پیشنهادی برای نشست با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در ترکیه دارد. نخستوزیر عراق هم ابتکاری دارد. ما در مورد میانجیگری صحبت میکنیم و اکنون به جایی رسیدهایم که به محض اینکه بشار اسد گامی در جهت بهبود روابط با ترکیه بردارد، این رویکرد را نسبت به او نشان داده و از اسد دعوت خواهیم کرد». اینکه اردوغان به دنبال دعوت از بشار اسد برای سفر به ترکیه بوده، یک موضوع مشخص در چارچوب سیاست خارجی دو کشور به حساب میآید اما بخشی از سخنان او از همه چیز مهمتر به حساب میآید. او گفت «ترکیه اجازه ایجاد یک گروه تروریستی در منطقه خود را نداده و نخواهد داد و فضای صلحی که در سوریه حاکم خواهد شد برای بازگشت میلیونها نفر به کشورشان نیز ضروری است». اردوغان همچنین اظهار کرد که «بیثباتی در منطقه، فضا را برای تحرکات سازمانهای تروریستی به ویژه پ.ک.ک و گروههای مسلح وابسته به آن را فراهم میکند و این یک مشکل جدی است. مهم است که این سازمانهای تروریستی از طریق همکاری ما و بدون تفاوت قائل شدن بین آنها از بین بروند تا آینده سوریه ساخته شود».
نکته بسیار مهمی که در سخنان اردوغان باید مدنظر قرار بگیرد این است که او اساساً از ناحیه کردهای سوریه که در مناطق شمالی این کشور و پشت مرزهای جنوبی ترکیه مستقر هستند به شدت نگران است. توجه داشته باشید که حدود یک ماه پیش خبری منتشر شد که نشان میداد، جریانهایی مانند یگان مدافع خلق(ی.پ.گ) و سایر جریانهای کُردی در شمال سوریه به دنبال برگزاری انتخابات محلی هستند و در همان موقع آنکارا واکنش به شدت تندی نسبت به این قضیه از خود نشان داد. پس از هشدارهای ترکیه مبنی بر عدم ایجاد یک منطه خودمختار در منطقه که عنوان «تروریستان» را بدان اطلاق کرده بودند، جریانهای کُردی مجبور شدند دو بار انتخابات مورد حمایت آمریکا را به تعویق بیندازند. در حالی که اعلام شده بود این انتخابات تا ۱۸ آگوست به تعویق افتاده است اما به نظر میرسد که قرار نیست انتخاباتی در این مناطق برگزار شود.
در این راستا اینکه اردوغان اعلام میکند، قرار است به همراه پوتین از بشار اسد برای سفر به ترکیه دعوت کنند، نشان میدهد که روسیه هم در این بین از شکلگیری یک اقلیم کُردی در شمال سوریه چندان خوشحال نیست و آن را گسترش و تعمیق نفوذ نظامی، سیاسی و حتی اقتصادی و امنیتی ایالات متحده در سوریه میداند. بر این اساس به نظر میرسد که آشتی آنکارا با دمشق آن هم در شرایط کنونی بیش از آنکه یک اقدام سیاسی دوجانبه باشد، بیش از هر چیز یک اجبار مشخص برای اردوغان و تیم وی بوده تا آنها بتوانند در این شرایط با دولت مستقر در دمشق تهدید مورد نظرشان را مهار کنند.