Page 4 - 03-02-1403-1677 Sazandegi
P. 4

‫تاز‌ههای ادبیات و هنرکافه‬                                                                                                                                               ‫سال هفتم ‌شماره ‪1676‬‬  ‫‪04‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                         ‫ی ‌کشنبه ‪ 2‬اردیبهشت‪1403‬‬

    ‫لغوسریالیکنسر ‌تها‬                                                                               ‫شاهنامه هنر فردوسی است‬                                                ‫نکوداشت شمس لنگرودی‬                                                                                           ‫گزارش‬

‫با لغــو اختتامیۀ فســتیوال «کوچه» در اواخر ســال ‪ ۱۴۰۲‬لغو‬                                          ‫یوسفعلی میرشکاک‪ :‬این هنر شاعر و هنرمند است که اسطوره‬                 ‫آیین نکوداشت محمد شمس لنگرودی‪ ،‬شاعر‪ ،‬پژوه ‌شگر و‬                                                   ‫علمی و فرهنگی در بحران‬
‫کنسرت آرمان گرشاسبی در فروردین امسال و صادر نشدن مجوز‬                                               ‫را جا م ‌یاندازد و به داستان و فضا جاودانگی م ‌یبخشد‪ .‬اینکه‬          ‫بازیگر شــامگاه روز جمعه ‪ ۳۱‬فروردین به بهانۀ اجرای پروژۀ‬
‫کنسرت معین زندی از سوی ادارۀ ارشاد بوشهر‪ ،‬برگزاری کنسرت‬                                             ‫برخی م ‌یگویند فردوســی شاهنامه را از دیگران گرفته‪ ،‬سخن‬              ‫نمایشــی‪ -‬موسیقایی «و تو هم برنگشــتی» توسط مدیریت‬                                                ‫احتمال عدم حضور انتشارات علمی و فرهنگی‬
‫در این استان به محل بحث در فضای مجازی تبدیل شده است؛‬                                                ‫صحیحی نیســت و شــاهنامه هنر فردوسی اســت و لاغیر!‬                   ‫تماشــاخانه ملک برگزار شد‪ .‬این شــاعر و پژوه ‌شگر بیان‬                                                         ‫در نمایشگاه کتاب‬
‫هرچند مدیرکل فرهنگی ادارۀ ارشــاد بوشــهر تأکید م ‌یکند که‬                                          ‫ســودابۀ شاهنامه‪ ،‬ســوداب ‌های است که فردوســی خود آن را‬             ‫کــرد‪« :‬من تا امروز هرکاری کردم برای دل خودم بوده اســت‬
‫برگزاریکنسرتدربوشهرمانعیندارد‪.‬بایددیدهما ‌نطورکهاو‬                                                  ‫پردازش کرده و شخصی ‌تپردازی فردوسی از سودابه را در هیچ‬               ‫ولی خیلی خوشحالم که این همه ه ‌مدل و همراه با آثارم وجود‬                                        ‫بحران انتشارات علمی و فرهنگی که در سا ‌لهای اخیر با‬
                                                                                                                                                                                                                                                                         ‫تغییر پ ‌یدرپی مدیرانش مواجه بوده‪ ،‬وارد مراحل تاز‌های شده‬
       ‫م ‌یگوید‪،‬روندکنسر ‌تهابهروالعادیبازم ‌یگردد؟‬                                                                      ‫اثر منظوم دیگری سراغ ندارم‪.‬‬                           ‫دارند‪ .‬همین موضوع‪ ،‬بزر ‌گترین جایزۀ من است‪».‬‬                                              ‫و هفتۀ گذشته به دلیل ســوءمدیریت و بدهی مالیاتی‪ ،‬حکم‬
                                                                                                                                                                                                                                                                         ‫توقیف اموال هیأت مدیرۀ آن صادر شــد اما چون بر اســاس‬
                                                                                                                                                                         ‫ص مثل صمد‬                                                                                       ‫روزنامۀ رســمی هنوز نادره رضایی مدیرعامل است‪ ،‬توقیف‬
                                                                                                                                                                                                                                                                         ‫اموال و مسدود شــدن حســا ‌بهای بانکی به او ابلاغ شده‬
                                                                                                    ‫نگاهی به شیوۀ تدریس صمد بهرنگی‬                                                                                                                                       ‫است‪ .‬شندید‌هها حاکی از این است که این انتشارات به دلیل‬
                                                                                                                                                                                                                                                                         ‫مشکلات مدیریتی‪ ،‬تعطیلی چاپخانه‪ ،‬عدم انبارگردانی و‪...‬‬
‫فارســی و ترکی را کشف‪ ،‬کلمات مشترک یک جمله ترکی و فارسی‬                                             ‫را افراطی و ُدگم دانســته که موجب انسداد راه انتقال فرهنگ است‪.‬‬       ‫مهران اکبری قاضی چاکی‬
‫را مشــخص و ب ‌هجای کلمات فارســی از نزدی ‌کترین کلمات ترکی‬                                         ‫صمــد به علت اعتقاد به مطالعه و اینکه مردمی که کتاب در دســت‬                                                                                                                  ‫در نمایشگاه کتاب امسال شرکت نخواهد کرد‪.‬‬
‫اســتفاده کرد‪ .‬این کتاب حاصل سا ‌لهای تجربه عملی او در حوزۀ‬                                         ‫دارند‪ ،‬در دســت هیچ دیکتاتوری اســیر نم ‌یمانند‪ ،‬هم کتا ‌بخوان‬                        ‫روزنامه‌نگار‬                                                                   ‫انتشارات علمی و فرهنگی که از سال ‪ ۱۳۹۳‬ب ‌هطور کامل‬
‫تعلیــم بود و هدفش این بــود که بچه هــای اول ابتدایی ترک زبان‪،‬‬                                     ‫قهاری بود‪ ،‬هم نویســند‌های پر کار و هم مشوق بزرگ کتا ‌بخوانی‪.‬‬                                                                                                        ‫سهامش در اختیار سازمان تأمین اجتماعی قرار گرفته‪ ،‬بعد از‬
‫راح ‌تتر فارســی یاد بگیرند‪ .‬ولی اولیای امر در این کتاب خواستار‬                                     ‫در هر مدرســه که م ‌یرفت یک کتا ‌بخانه راه م ‌یانداخت! بودن در‬       ‫مهر ‪ ۱۳۳۶‬صمد بهرنگی مثل برادرش اســد معلم شد و پدرش‬                                             ‫تغییر دولت در سال تا چند ماه نادره رضایی ه ‌مچنان مدیریت‬
‫ویرایش و تغییراتی شدند‪ .‬لذا با نفوذ جلال‪ ،‬فروردین‪ ۱۳۴۷‬به صمد‬                                        ‫کتا ‌بفروش ‌یها‪ ،‬تشویق به خواندن‪ ،‬معرفی کتا ‌بهای مفید و کنترل‬       ‫که خود گرفتار شــغل موقت و بیــکاری بود را بــرای دومین بار به‬                                  ‫آن را بر عهده داشــت تا ای ‌نکه در بهمن ‪ ۱۴۰۰‬محمد حسنی‬
‫مکانــی دادند که تهران بیاید و روی اثرش زیر نظر کمیته کار و آن را‬                                   ‫دائمی اینکه بچ ‌هها هر کتابی نخوانند از ویژگ ‌یهای بارزش بود و هر‬    ‫آرزوی دیرین ‌هاش یعنی کار ثابت با حقوق مکفی رساند! البته شرایط‬                                  ‫طــی حکمی از ســوی مدیرعامل ســازمان تأمین اجتماعی‬
‫آماده کند‪ .‬ولی تغییراتی مثل بودن عکس شاه و ملکه در صفحه اول‬                                         ‫وقت به ده م ‌یرفت با کول ‌هباری از کتاب‪ ،‬مثل یک کتا ‌بخانۀ ســیار‬    ‫تحصیل آن زمان از لحاظ اقتصادی مثل الان نبود و افراد در مقاطع‬                                    ‫جایگزین رضایی شــد‪ .‬حســنی تا اواخر خرداد‪ ۱۴۰۱‬در این‬
‫یا اینکه مثلا حرف«ش» باید با کلمۀ «شاه» و «شاهبانو» آغاز شود‬                                        ‫دور‌هگرد بود! به محض پیدا شــدن ســر و کل ‌هاش بچ ‌هها به سویش‬       ‫عالیه نه تنها شهریه نم ‌یدادند بلکه حتی کمک خرجی تحصیل هم‬                                       ‫ســمت ماند و بعد اســتعفا کرد‪ .‬بعد از استعفای او‪ ،‬محسن‬
‫و‪ ...‬را صمد برنتافت و ب ‌هرغم موقعیت طلایی بودن در تهران و حق‬                                       ‫دویده و کولۀ کتا ‌بها را وارسیم ‌یکردند!صمد کتا ‌بهاومجل ‌هها را‬     ‫م ‌یگرفتند! که این م ‌یتوانست برای یک خانواده تهیدست بسیار هم‬                                   ‫تقیانی به عنوان سرپرست این انتشارات انتخاب و از تیر ‪۱۴۰۱‬‬
‫تالیف چشمگیرش به تبریز بازگشت و این جریان بعدها بسیار ابعاد‬                                         ‫یابهقیمتنازلم ‌یفروختیابازاگربچ ‌هایهمانپولراهمنداشت‪،‬‬                ‫مفیدوشایدقو ‌یترینانگیزهصمدواسدازمعلمشدن‪،‬کمکخرج‬                                                 ‫تا‪ ۲۲‬آذر‪ ۱۴۰۱‬مســئولیت این انتشارات را برعهده داشت و از‬
‫پیــدا کرد تا جایی که مرگش را هم به ایــن ماجرا ربط دادند! به گفتۀ‬                                  ‫کتاب را رایگان م ‌یداد‪ .‬او بارها ب ‌هخاطر تحصیل بچ ‌هها که در دهات‬   ‫منزل شدن بود ولی خیلی زود معلمی‪ ،‬تقدسی بزرگ برای صمد پیدا‬                                       ‫‪ ۲۲‬آذر‪ ۱۴۰۱‬تاکنون قاســم صفای ‌ینژاد‪ ،‬مدیرعاملی انتشارات‬
‫برخی این کتاب حتی به رویت شاه هم رسیده و حال مسئولان کمیته‬                                          ‫مجبور بــه کار بودند با اولیا مجادله یا برای احقاق حق دان ‌شآموزان‬   ‫و تبدیل به بزر ‌گترین عشــق زندگ ‌یاش شد‪ .‬دوران کوتاه و تلخ ولی‬                                 ‫علمی و فرهنگــی را برعهده دارد‪ .‬تغییــر پ ‌یدرپی مدیریت‬
‫مانده بودند چه پاسخی به او بدهند! در نهایت این کتاب هرگز چاپ‬                                        ‫بارها با مسئولان در م ‌یافتاد‪ .‬این رفتارها از د ‌لسوزی‪ ،‬دگراندیشی و‬  ‫درخشانتدریسصمدآغازوتا‪ ۱۱‬سالادامهوبامرگشناتمامماند‪.‬‬                                              ‫انتشارات علمی فرهنگی در چند ســال گذشته و ب ‌هدنبال آن‬
                                                                                                                                                                         ‫تمام دوران معلمی او در نقاط محروم آذربایجان شرقی سپری شد و‬                                      ‫جایگزینی نیروهای تاز‌هکار و ب ‌یتجربه در حوزۀ نشر و کتاب‬
                               ‫نشد حتی تا به امروز!‬                                                          ‫روش ‌نفکری یک معلم و نویسنده جوان حکایت دارد‪.‬‬                                                                                                               ‫به جای کارکنان باتجربه‪ ،‬باعث اختلالات اساسی در فعالیت‬
‫صمد معتقد بود باید زبان فارســی در اقوام با زبا ‌نهای مختلف‬                                                                                                                ‫بیشتر این مدت با بهروز دهقانی و کاظم سعادتی هم اتاق بودند‪.‬‬                                    ‫این انتشــارات شــده تا جایی که حتی قــادر به تجدید چاپ‬
‫به گون ‌های متمایز تدریس شــود؛ با کتا ‌بهای مستقل ادبیات که هم‬                                                                   ‫ ‪ W‬تداوم مبارزات و تبعاتش‬                                                                                                              ‫کتا ‌بهای شــاخص گذشته خود نیست و ناشران دیگر از این‬
‫فارسی باشد و هم به زبان آنها نزدیک باشد‪ ۲۱.‬فروردین‪ ۱۳۴۷‬لیلی‬                                                                                                              ‫ ‪ W‬تدریس درس مبارزه!‬
‫ایمندرنام ‌هایاعتراضیبهصمدخواستاربازگرداندنکتاببهکمیته‬                                              ‫‪ ۱۲‬اردیبهشــت ‪ ۱۳۴۰‬به مناســبت روز معلم‪ ،‬فرهنگیان تهران‬              ‫روز بــه روز افکار پرولتاریایی و هــ ‌مدردی با تودۀ مردم به ویژه با‬                                       ‫فرصت استفاده کرده و آ ‌نها را منتشر م ‌یکنند‪.‬‬
‫شد‪ .‬صمد هم اردیبهشت طی نام ‌های به کمیته‬                                                            ‫اعتصاب و صمد دامنۀ این اعتصاب را به تبریز کشــاند‪ .‬در سالگرد‬         ‫معلمی در مناطق محروم در بهرنگی‪ ،‬پررن ‌گتر‬                                                       ‫شنید‌هها حاکی از این است که حقوق پرسنل انتشارات هم‬
‫مدعی گم شــدن کتاب شــد و ب ‌هجای کتاب‪۷‬‬                                                                                                                                  ‫شــد‪ .‬چون م ‌یدیــد آ ‌نچه در کتا ‌بهاســت با‬                                                   ‫مکرربهتعویقم ‌یافتدواسفندسالگذشتهتعدادیازکارکنان‬
‫صفحه خلاصۀ آن را فرستاد! اما مقامات کوتاه‬                                                           ‫این رخداد‪ ،‬صمد و بهروز دهقانی یک نمای ‌شنامۀ اعتراضی نوشتند‬          ‫واقعی ‌تهــای جامعه بســیار اختــاف دارد‪.‬‬                                                       ‫آن با تجمع در مقابل سازمان تأمین اجتماعی خواهان برکناری‬
‫نیامده‪ ،‬اول شهریور ‪ ۱۳۴۷‬یک تیمسار و چند‬                                                             ‫و اجــرا کردند و یک ســری اعلامیه بین فرهنگیان مــورد وثوق در‬        ‫لذا آ ‌نچــه فکر م ‌یکرد‪ ،‬درســت اســت را به‬                                                    ‫مدیرعامل انتشــارات شده بودند‪ .‬هیأت مدیرۀ فعلی هم برای‬
‫مأمور جهــت بازپ ‌سگیری کتاب به خانۀ صمد‬                                                            ‫مــدارس مختلف پخــش کردند‪ .‬این شــاید یکی از منســج ‌مترین‬           ‫دان ‌شآموزان م ‌یآموخت‪ ،‬مثل فریاد زدن!‬                                                          ‫کاهش بحرا ‌نهای مالی و گذران امور‪ ،‬سیاست فروش اموال‬
‫رفتند ولی او گفت که کتاب گم شــده! (کتاب‬                                                            ‫فعالی ‌تهای مبارزاتی صمد بود که به شکل تشکیلاتی اجرا شد‪۱۷ .‬‬          ‫روزی در دبســتانی مدیــر متوجــه جیــغ‬                                                          ‫(راچدارپپیخانهشانگترفشتـهـاارساــت)تهومفتعقالرییب ًاتمتشـوـقرکفتشدچهاوپنیورنوشیرککاتریبیه‬
‫در کیفــی در همان اتاق بــود!) صمد به تطمیع‬                                                         ‫آذر‪ ۱۳۴۱‬صمد به جرم حر ‌فهای سیاســی از دبیرســتان اخراج‪ ،‬به‬          ‫دان ‌شآمــوزان در کلاس صمد م ‌یشــود و بعد‬                                                      ‫آن ظرف یک ســال گذشــته از حدود ‪ ۴۰‬نفر به حدود ‪ ۱۰‬نفر‬
‫و به تهدید راضی نشــد و بعد از رفتن ماموران‬                                                         ‫دبســتان بازگشت و مورد اعمال کسر حقوق قرار گرفت و به مناطق‬           ‫م ‌یبیند صمد گوشــش را گرفته و جیغ م ‌یکشد‬                                                      ‫رسیده اســت‪ .‬تعطیلی چاپخانه و دیگر بخ ‌شهای انتشارات‬
‫به سرعت چند کتاب‪ ،‬داســتا ‌نهای نیم ‌هتمام‪،‬‬                                                         ‫دور افتاد‌هتر تبعید شــد! ولی ه ‌مچنان روحیۀ انتقادی و طرفداری از‬    ‫و دان ‌شآموزان هم از او تقلید م ‌یکنند! صمد در‬                                                  ‫علمی و فرهنگی درحالــی رخ داده که مدیرعامل فعلی چند‬
‫مقالات و نوشــتارهای خطرآفرین را نابود یا از‬                                                        ‫محرومین در او موج م ‌یزد و سال ‪ ۱۳۴۵‬و ‪ ۴۶‬بار دیگر در اعتصاب‬          ‫پاســخ مدیر م ‌یگوید‪« :‬بگذار از همین کودکی‬                                                      ‫ماه پیش خبر از تدوین «طرح تحول شرکت انتشارات علمی و‬
‫منزل خارج کرد‪ .‬آثار راجع به ادبیات ترکی را هم‬                                                                                                                            ‫فریاد زدن را یاد بگیرند برای گرفتن ح ‌قشان!»‬                                                    ‫فرهنگی» داد‪ .‬طرحی که در آن بر چش ‌مانداز تبدیل انتشارات‬
‫برای محمدعلی فرزانه فرســتاد و ‪ ۹‬روز بعد در‬                                                                                      ‫دانشجویان شرکت کرد‪.‬‬                     ‫صمد با هر روش ‌نفکر‪ ،‬هنرمند و صاحب قلمی‬                                                         ‫علمی و فرهنگی به رهبر بازار نشر داخلی و تبدیل شدن به نشر‬
                                                                                                                                                                         ‫که به حکومت مایل بود‪ ،‬زاویه داشــت ب ‌هویژه‬
                     ‫ارس غرق شد!‬                                                                                                      ‫ ‪ W‬کتاب جنجالی صمد‬                 ‫با شــهریار‪ .‬او در قامت یک روش ‌نفکر معتقد‬                                                                     ‫پیشرو در جهان اسلام تاکید شده بود‪.‬‬
                                                                                                                                                                         ‫بود‪ ،‬میــزان آ گاهی مردم از ســوی قدر ‌تهای‬                                                     ‫این انتشــارات چند کتا ‌بفروشــی در انقلاب‪ ،‬کری ‌مخان‬
                      ‫ ‪ W‬ص مثل صمد!‬                                                                 ‫صمد ســال ‪ ۱۳۴۲‬کتــاب مهم و جنجالی«الفبــای آذری برای‬                ‫جهانــی کنترل م ‌یشــود! او در نقدی بر کتاب‬                                                     ‫و جهــان کودک هم داشــت و پس از تعطیلــی چندین ماهۀ‬
                                                                                                    ‫مدارس آذربایجان» را نوشت و طبق گفتۀ جلال آ ‌لاحمد به واسطه‬           ‫«ساختار خورشید» با لحنی که از یک معلم آن‬                                                        ‫فروشگاه شــمارۀ ‪ ۲‬انتشــارات علمی و فرهنگی در خیابان‬
‫بزر ‌گتریــن جریانــی که صمــد را در زمرۀ‬                                                           ‫روابط جلال‪ ،‬این کتاب به کمیتۀ جهانی پیکار با ب ‌یســوادی جهت‬         ‫بوعیسدیباوسد‪،‬تمبا‌یزگوییدَدو‪:‬ل«دحرتعی بصهرحییطزنۀدگعلیممو ‌یهکننرینمیزکهکدشایمندۀه‬  ‫دوره بسیار‬  ‫کری ‌مخان‪،‬سایتانصا ‌فنیوزدوروزپیشخبردادکهفروشگاه‬
‫روشــ ‌نفکران قرار م ‌یدهد این اســت که شاید‬                                                        ‫نشر ارسال شــد‪ .‬الفبا‪ ،‬کتابی بود برای آموزش ساد‌هتر زبان فارسی‬                                                                                           ‫اعمال نفوذ‬  ‫اصلی علمی و فرهنگــی در خیابان انقلاب هم به حالت نیمه‬
‫او از نخســتین افرادی بود که به درک واقعی این مســأله رســید که‬                                     ‫بــه بچ ‌ههای ترک زبان که صمد در آن لغ ‌تهای ســاده و مشــترک‬        ‫شده! حقایق قاطع علمی را تا آ ‌نجا افشا و میان مردم رواج م ‌یدهند‬                                ‫تعطیل درآمده اســت و در ادامه نوشــت‪« :‬در چند ماه اخیر‬
‫جامعه را باید از کودکان و در واقع از پایه ســاخت! چیزی که هنوز‬                                      ‫بیــن ترکی و فارســی را یافته یا برای تعلیــم اصطلاحات و جملات‬       ‫که سیاســت روز جهان م ‌یخواهد! علم و هنر تا آنجا مجاز شــمرده‬                                   ‫ترقونریدب ًتا نوززیدیع کتکابه‌بهصافیر بعولدمهیو فورفورهشنگگاهینیدزرتبقازرایرب ًاباسزــکیتاار ‌بکنهاد وی‬
‫هم خیلی از روش ‌نفکران از درکش عاجزند! او آمد چراغی را روشن‬                                         ‫فارســی که درکش برای بچ ‌ههای ترک زبان ســخت بود‪ ،‬آ ‌نها را به‬       ‫م ‌یشود که تزلزلی در قال ‌بهای ذهنی مردم ایجاد نکند‪».‬‬
‫کرد در راه آ گاهی که از نســل خردسال و کودک آغاز م ‌یشد ولی با‬                                      ‫ترکی معاد ‌لســازی کرده بود‪ .‬در واقع او ساختار مشترک ادبی زبان‬                                                                                                            ‫انتشارات و عناوین جدید سایر ناشرین خالی است‪».‬‬
‫مرگ زودرســش‪ ،‬آن چراغ هم گویی در ارس با او غرق شــد و بعد‬                                                                                                                                            ‫ ‪ W‬معلم محبوب و دگراندیش‬                                            ‫هدف اصلی هر ناشــری انتشــار کتا ‌بهای شــاخص و‬
‫او هر چند در عرصــۀ ادبیات کودکان کارهای خوبی انجام گرفت و‬                                                                                                                                                                                                               ‫باکیفیت اســت و در وضعیت فعلی که ایــن هدف ابتدایی در‬
‫ه ‌مچنان هم تــداوم دارد اما م ‌یتوان گفت‪ ،‬دغدغ ‌های که او ب ‌هعنوان‬                                                                                                     ‫صمد برخلاف اکثر معلمان آن زمان قائل به اعمال خشــونت در‬                                         ‫انتشــارات علمی و فرهنگی با نابســامانی و اختلال اساسی‬
‫یک معلم و فعال اجتماعی راجع به کودکان داشت در کمتر کسی به‬                                                                                                                ‫مورد دان ‌شآموزان نبود بلکه با دان ‌شآموز رابطۀ دوستی‪ ،‬د ‌لسوزی و‬                               ‫روب ‌هرو است‪ ،‬مدیرعامل شــرکت «فرهنگ فیلم»‪ -‬یکی از‬
‫آونهغملایظ ‌نقتددیرندهسبشدتهباهسرستال‪ .‬لتاابقیدلارکیسکیوکدکهاهن ُممبراصریباکشوددکراابن‌هبنصویورسدت‬                                                                       ‫برادری داشت‪ .‬او به شاگردان فقیر مداد و دفتر به رایگان م ‌یداد‪ .‬در‬                               ‫شــرک ‌تهای زیرمجموعۀ انتشــارات علمی و فرهنگی‪ -‬در‬
                                                                                                                                                                         ‫مدرسهازدان ‌شآموزتااولیاهمهعاشقصمدوسرشدعوابود!بحث‬                                               ‫گف ‌توگویی از آغــاز کارهایی در زمینۀ ســاخت برنام ‌ههای‬
                                  ‫ی ‌کجاندید‌هایم‪.‬‬                                                                                                                       ‫با معلمان‪ ،‬مطالعه‪ ،‬نوشــتن‪ ،‬آموزش‪ ،‬دفاع از حق محصل و‪ ...‬از‬                                      ‫تصویری از جمله برنامۀ اســتعدادیابی برای کارگران با هدف‬
‫هرچندارساورامیراندولیآثارشه ‌مچنانزند‌هاندودردور‌های‬                                                                                                                     ‫مشغل ‌ههایدائمیصمدشد‪.‬اوسعیکردثابتکند‪،‬ترکیزباناست‬                                                ‫انتخاب کارگر برتر کشــور خبر داده و گفته مذاکراتی هم برای‬
‫کهبهعلتممنوعیتآثارشب ‌هطورطبیعیمحبوبیتاوبسیارافزایش‬                                                                                                                      ‫نه لهجه اما گلای ‌هاش فقط به نوع زبان تدریس نبود بلکه به محتوای‬                                 ‫ســاخت چند فیلم و ســریال صورت گرفت ‌ه است‪ .‬مسأله و‬
‫یافته بود‪ ،‬افرادی بسیاری خواستند از هر لحاظ مثل او باشند حتی‬                                                                                                             ‫کتا ‌بهایدرسیهممعطوفم ‌یشدوم ‌یگفتب ‌هخاطرتفاوتدرنوع‬                                            ‫پرســش مهم این اســت که چنین برنام ‌ههایی چه ارتباطی به‬
                                                                                                                                                                         ‫فضا‪،‬اجتماع‪،‬افکارومحیطزندگیبایددس ‌تکمدونوعکتاببرای‬                                              ‫هدف اصلی و ذاتی مختل‌شــده و بر زمین‌ماندۀ انتشــارات‬
                         ‫در تیپ و قیافه ولی نتوانستند!‬                                                                                                                   ‫دان ‌شآموزان روستا و شهر باشد (بعضی در ‌سها مبتنی بر کتا ‌بها و‬
‫مثلا کلاهی که به سر م ‌یگذاشت یک موقعی خیلی طرفدار پیدا‬                                                                                                                  ‫زندگی خارج از ایران بود که برای بچ ‌ههای شــهری حتی تهرانی هم‬                                                            ‫علمی و فرهنگی دارد؟‬
‫کرد! یعنی طبق معمول ب ‌هجای چسبیدن به سر‪ ،‬به کلاه چسبیدیم و‬                                                                                                              ‫قابل درک نبود) البته عد‌های صمد را «پان ترکیســت» و اید‌ههایش‬
‫بعضی معلمان ب ‌هجای تداوم راه او‪ ،‬ادای او را در م ‌یآوردند! با وجود‬                                                                                                                                                                                                         ‫تجمع اعتراضی اسفند گذشتۀ کارکنان علمی و فرهنگی‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                       ‫مقابل سازمان تأمین اجتماعی‬
          ‫تمام تکفیرها و تقلیدها‪ ،‬دیگر کسی مثل صمد نیامد!‬
   1   2   3   4   5   6   7   8