رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ : ابتذال اوهام

ابتذال اوهام

علیرضا نراقی، منتقد

استفاده از عناصر بصری هر روزه عصر ما- منظور آن دسته تصاویر پرزرق‌وبرقی است که در موزیک‌ویدئوها یا تصاویر تبلیغاتی و… می‌بینیم- در یک فیلم سینمایی که تصاویرش را بنا به قاعده باید براساس نیازها، رویکرد و سلیقه‌ای ابداعی بر مبنای جهان خود تعریف ‌کند و شکل ‌دهد، امری مناقشه‌برانگیز و خطرناک است. چه اینکه تصاویری که ما به طور هر روزه با آن روبه‌رو هستیم به همان میزان که از تکنولوژی بالای تولید، تکثیر سریع «باکیفیت» و قدرت قاهر در ایجاد هر نوع رنگ و نوری برخوردارند به همان میزان کلیشه‌ای و فاقد تفرد و تشخص هستند. طبیعی است، فیلمی که وارد این فضای تصویری توانا اما محدود می‌شود- به هر اراده‌ای که باشد- باید به اندازه‌ها آگاه و علت‌های خود را آشکار کند و از تکرار، بداعت پدید آورد.
برای مثال، فیلم «تصور» ساخته علی بهراد یکی از همین آثاری است که با این محدوده کار می‌کند. ما با اوهام یک راننده روبه‌رو هستیم که در بخش‌هایی برگرفته از جهان تصویری شکل گرفته در ذهن انسان امروز که برآمده از هجوم آنها در رسانه و تلویزیون است، تصاویر و روند اوهامش را در خود شکل می‌دهد. این رویکردی قابل درک است که اوهام یک انسان شیفته و خیال‌باف اما معمولی در ساختار زندگی شهری عرفی که درد ذهنی و احساس غربت و فقدان را به دست منگی و نشئگی سپرده است، مدام مبتنی بر تصاویر مشهور و تکرارشونده رسانه‌ای، تصورات خود را سامان دهد. البته از سویی در «تصور» این سامان به ماهیت تصاویر خیالی رسانه‌ای نیز بازمی‌گردد. ویدئوهای تبلیغاتی و موزیک‌ویدئوها اصلاً بر مبنای اوهام، رویا و نوعی از تخدیر تصویری شکل می‌گیرند و این نزدیک‌ترین شمایلی است که اغلب انسان‌ها از رویا دارد. دیگر اوهام و رویاهای بشر «رسانه‌زده» متکی بر نوشته و تخیل فعال و خلاق خود، شکل نمی‌گیرند به بیان دقیق‌تر ما در عصر ابتذال خیال زندگی می‌کنیم. بدیهی است حتی تصوراتی که در چنین انسانی بیشترین عمق را دارند و خیالات و اوهامی که او را همچون باد و نفرین و دعا و آیین‌ تسخیر کرده‌اند به شکلی پیش‌پاافتاده و ساده شده به وسیله رنگ و نور و موسیقی مد روز انسجام پیدا کنند. «تصور» نمایانگر همین است. کاری که فیلم مشغول انجام آن است، درهم تنیده کردن مرزهای واقعیت و وهم است و نمایان کردن یک درون اوهام‌زده به وسیله عشقی محزون و فروخورده. فیلم، فیلم فضاست و این فضا خود متکی بر وهمی مداوم و ناگسستنی است که به ضرورت، جامه واقعی زندگی را پوشیده تا بیان عینی پیدا کند. «تصور» در جاهایی در اینکه از این ابتذال وهم رسانه‌زده فرا برود و در پیش‌پاافتادگی فرو نرود اما از عناصر آن بهره ببرد بسیار موفق است اما همچنان در لابه‌لای تصاویر گاه نوعی زیباشناسی استودیویی- اتاقکی بر اثر استیلا پیدا می‌کنند و همین مساله باعث تنزل گاه‌به‌گاهی فرم و فضای بصری فیلم می‌شود.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

روانکاوی چرخان

درباره نمایش “بونکر” «بونکر»، جدیدترین کار و اجرای جلال تهرانی در مجموعه…

خدمت یا خیانت

درباره “جلال آل‌احمد” ۱۱ آذر سالروز تولد مردی است که دو سال…

آینده کانون

دستور رئیس‌جمهور برای رفع دغدغه کانون رئیس‌جمهور به وزیر آموزش‌وپرورش دستور داد…

دیدگاهتان را بنویسید