به مناسبت “سپندارمذگان”؛ روز عشق ایران باستان
سپندارمذگان در تقویم زرتشتی روز پنجم اسفند است که جشن عید زنان دانسته میشود اما در تقویم جدید ایرانیان به واسطه ماههای ۳۱ روزه ۶ ماه نخست این روز با بیستونهمین روز بهمن متقارن است. در گذشتههای دور، مردان ایرانی در این روز به همسران خود هدیه میدادند و آنها را بر تخت شاهی مینشاندند و از آنان اطاعت میکردند. سازندگی همزمان با این روز که بهانهای برای عشق ورزیدن و در واقع به شکرانه زندگیبخشی زن، همچون زمین است به تاریخچه آن پرداخته.
زنان در ایران باستان
در روم و یونان قدیم، زن جزو دارایی مرد محسوب میشد و در سال ۱۵۸۶ میلادی در فرانسه نشستی برگزار شد که به بررسی این موضوع میپرداخت که آیا باید زن را بشر دانست یا نه؟ اما زنان ایران در آن زمان از برابری دستمزد زنان با مردان، توانایی گزینش همسر، رسیدن به پایگاه بزرگ روحانی، سرپرستی کودک، آموختن دانشهای گوناگون، انجام ورزشهایی چون سواری، چوگانبازی، شمشیرزنی، تیراندازی، شکار، داشتن مرخصی و حقوق زایمان برای مادران برخوردار بودند تا جایی که در دوره ساسانی چندین شاهدخت ازجمله «پوراندخت» و «آذرمیدخت» و … به پادشاهی رسیدند. کورش سالاری، نویسنده کتاب «جشنهای کهن ایران زمین» در این باره میگوید: «نیاکان ما زن را از نیکیها و نعمتهای جهانی میشمردند و زن را دارای حرمت و عزت بسیار میدانستند. در ایران باستان زن با مرد از نظر حقوق اجتماعی و قانون مدنی کاملاً برابر بوده است. لوحهای کشف شده در تختجمشید، نشان از انجام فعالیتهای اجتماعی و معماری زنان در کنار مردان دارد که در ازای کارشان، کارمزدی معین دریافت میکردهاند. تاریخ نشان میدهد زنانی چون ماندانا (مادر کوروش بزرگ)، آتوسا (همسر داریوش بزرگ) و موزا (مادر فرهاد اشکانی) دارای نفوذ و از قدرت بسیار برخوردار بودهاند. زنان حتی در جنگاوری و دلاوری در کنار مردان به نگهبانی مرزهای ایران زمین مشارکت داشتهاند. دلاوری گردآفرید، تهمینه، فرنگیس، گردویه، پانتهآ، رودابه و بسیاری دیگر در تاریخ حماسی ایران معروف است». با وجود این پیشینه اما ایران و اندیشه ایرانیان در گذر از قرنهای پرفرازونشیب تغییر کرد و حالا کشورهای آمریکایی و اروپایی، خود را پرچمدار عشق و برابری حقوق زن و مرد میدانند، آن هم در شرایطی که ابوریحان بیرونی نیز در «آثارالباقیه» به جشن سپندارمذگان برای ستایش زن در ایران اشاره کرده است. مردان در این روز به زنان خود هدیه میدادند و آنها را تکریم میکردند. زنان هم لباس و کفش نو میپوشیدند، از کارهای روزمره معاف بودند و اداره امور منزل بر عهده مردان بود. اهالی منزل زودتر از خواب برمیخیزند و خانه را آبوجارو میکنند. به گفته این پژوهشگر مردم در این روز بر پاشنههای در منزل، آویشن میریختند و با پختن آش و سیروگ (نان مخصوص زرتشتی) این جشن را برگزار میکردند. دختران هم در روز سپندارمذگان، اختیار انتخاب همسر و شریک زندگی آیندهشان به میل خود را داشتند به همین دلیل این روز به «مردگیران یا مژدگیران» هم مشهور شده است چنانکه گردیزی، مورخ ایرانی هم از آن نوشته است: «از این جهت جشن را «مردگیران» میگفتند که زنان به اختیار خویش و با آزادی، شوی و مرد زندگی خود را برمیگزیدند». نظامیگنجهای هم در شرفنامه که بخشی از اسکندرنامه است از جشنی نام برده که دختران مجرد در روزی از نوروز چندان آزاد بودند که حتی شهر به تصرف آنان درمیآمد و احتمالاً منظور او جشن اسپندارمذ بوده است.
قدمت روز عشق در ایران
کورش سالاری، نویسنده کتاب «جشنهای کهن ایران زمین» درباره سپندارمذگان و برگزاری جشن ولنتاین در ایران به عنوان روز عشق میگوید: «جشن سپندارمذگان ایرانی در مقایسه از لحاظ قدمت در ٢٠ سده ق.م و ولنتاین در ٣ سده ق.م قدمت دارد، در نتیجه جشن عشق ایرانیان بسیار کهنتر از ولنتاین غربی است. چه خوب است که ایرانیان اصیل با اطلاعرسانی این رسم را ترک کنند و هفته عشق ایرانی که برای احترام به زن و قدرشناسی از اوست را به جایگاه اصلی خویش بازگردانند». به گفته او در باور ایرانیان باستان «سپندارمذ» فرشته و ایزد بانوی اسفندماه است و در عالم مینوی نشانه مهر، بردباری و تواضع اهورامزداست و روی زمین، فرشته موکل بر زمین پاک و زن درستکار است. او موظف است، زمین را خرم و پاک و بارور نگاهداری کند. به این دلیل هر کس به کشتوکار و آبادانی بپردازد، خشنودی سپندارمذ را فراهم کرده است. در اساطیر آمده است که این فرشته بود که برای «آرش کمانگیر» تیر حاضر کرد و وی را امر کرد که برای تعیین مرز ایران و توران کمانی برگزیند. این جشن به مناسبت گرامیداشت صفت پاک و ارزشمند «سپنته آرمئیتی» از سوی ایرانیان برگزار میشود. «سپنته آرمئیتی» یا سپندارمذ یا اسفند امروزی، نام چهارمین امشاسپند و نام پنجمین روز هر ماه است که در نقش مادری خود، نگهبان زمین شناخته میشود. در کتابهای مربوط به دین زرتشتیان آمده است: «سپنته آرمئیتی، فروزهای است با ویژگیهای زنانه و مادرانه، یعنی مهر و عشق بیپایان و تواضع و فروتنی که به راستی زمین نمادی نیکو بر آن است». این واژه یکی از فروزههای اهورایی است که انسان نیز میتواند آن را در خود پرورش دهد.
لقب ملی زمین
سپندارمذ در واقع لقب ملی زمین است؛ یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. بنابراین در فرهنگ باستان، اسپندارمذگان به عنوان نماد مهر مادری و باروری پنداشته شده است. در ایران باستان هر ماه را ۳۰ روز حساب میکردند، ماهها و هر یک از روزهای ماه اسم داشتند. روز اول (روز اهورامزدا)، روز دوم روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است. روز سوم اردیبهشت؛ یعنی (بهترین راستی و پاکی) که باز از صفات خداوند است. روز چهارم شهریور؛ یعنی (شاهی و فرمانروایی آرمانی) که خاص خداوند است و روز پنجم (سپندارمذ) بوده است. از دکتر میرجلالالدین کزازی هم در این باره نقلهایی به این شرح وجود دارد: «نیاکان ما جشنهای بزرگ را در روزی برمیگذاردند که در آن روز ماه با روز همنام است. بر این پایه روز «سپندارمذگان»- ۵ اسفند- در ماه سپندارمذ (اسفند) جشن گرفته میشده است. اگر زرتشتیان به جای ۵ اسفند ۲۹ بهمن را جشن میگیرند (۶ روز جلوتر) به خاطر آن است که در تقویم یا گاهشماری زرتشتیان ۶ ماه اول سال ۳۰ روزه است نه ۳۱ روزه». سپندارمذ لقب ملی زمین است؛ یعنی گستراننده، مقدس و فروتن. زمین نماد عشق است؛ چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان، اسپندارمذگان را نماد عشق میپنداشتند. در سالهای اخیر که جشن ولنتاین در خارج از ایران تحت عنوان روز عشق جشن گرفته میشود برخی این موضوع را مطرح کردند که شاید کشورهای غربی این جشن را از ایران الگوبرداری کردهاند اما دکتر خالقیمطلق، ایرانشناسی که به اعتبار سالها در آلمان اقامت کرده و در دانشگاه ایرانشناسی هامبورگ به تدریس پرداخته، معتقد است که شباهتی بین این دو روز وجود ندارد.