گفتاری از “کازوئو ایشیگورو”
کازوئو ایشیگورو، نویسندۀ برجستۀ ژاپنیتبار و برندۀ نوبل ادبیات ۲۰۱۷ و نشان شوالیه، معتقد است هوش مصنوعی در آینده قادر خواهد بود، احساسات انسانها را بهشکلی بیسابقه تحتتأثیر قرار دهد. او علاوه بر دریافت نشان شوالیه، جایزه نوبل ادبیات را نیز دارد. ایشیگورو که با آثاری مانند «بازماندۀ روز» و «تسلیناپذیر» شناخته میشود و اکنون ۷۰ سال دارد در گفتوگویی با روزنامۀ «گاردین» گفته رمان «رهایم مکن» از محبوبترین آثار اوست. این رمان که ۲۰ سال پس از انتشار همچنان خوانندگان جدیدی مییابد، ایدهای محوری دارد: همه ما میمیریم، اما باید طوری زندگی کنیم که گویی جاودانهایم. داستان آن در جامعهای روایت میشود که در آن کودکان برای اهدای اعضای بدن خود همسانسازی میشوند و پس از چند بار اهدا، جان خود را از دست میدهند. با این حال، شایعهای میان آنها وجود دارد که در صورت اثبات عشق واقعی، ممکن است از این سرنوشت معاف شوند. ایشیگورو دربارۀ مضمون اصلی این رمان میگوید: «ما گاهی نمیتوانیم سرنوشت خود را بپذیریم (البته منطقی نیست) و همیشه به دنبال راه فرار هستیم؛ نهفقط به دلیل میل به ادامۀ زندگی بلکه برای گریز از اندوه و تنهایی ناشی از مرگ.» ایشیگورو توضیح میدهد، انتشار این رمان همزمان با افزایش علاقۀ عمومی به موضوعات علمی- تخیلی مانند همسانسازی(کلونسازی) بود، موضوعی که در دهۀ ۹۰ با تولد گوسفند دالی به اوج رسید. او همچنین اشاره میکند، تغییرات در دنیای ادبیات باعث شده نویسندگان بیشتری از روشهای داستاننویسی ژانری در رمانهای ادبی استفاده کنند. ایشیگورو در این زمینه به همنسلان خود مانند دیوید میچل و الکس گارلند اشاره میکند و میگوید، نسل جدیدتر نویسندگان بدون مرزبندی میان ادبیات داستانی و علمی- تخیلی کار میکنند. او این تحول را با آزادی نویسندگانی مانند دوریس لسینگ و مارگارت اتوود مقایسه میکند که بدون نگرانی از دستهبندیهای سنتی، تخیل خود را دنبال کردند. ایشیگورو که همواره دربارۀ ماهیت حقیقت و خودفریبی انسان نوشته است، نگران نقش احساسات در شکلگیری واقعیت در دوران «پساحقیقت» است. او اشاره میکند، سیاستمداران و شرکتهای بزرگ از تحریک احساسات برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده میکنند و این مساله با ظهور هوش مصنوعی تشدید خواهد شد و میگوید : «هوش مصنوعی در آینده یاد خواهد گرفت که چگونه احساسات را چه خشم، چه اندوه و چه خنده کنترل کند. ما هنوز بیشتر به قابلیتهای پردازش داده آن توجه داریم اما بهزودی این فناوری در ایجاد واکنشهای احساسی در افراد مهارت پیدا خواهد کرد.» او همچنین به دولت انگلیس توصیه کرد از آثار نویسندگان و هنرمندان در برابر سوءاستفاده شرکتهای فناوری محافظت کند و این دوران را «لحظهای تعیینکننده» میداند. با وجود تحسین گسترده از توانایی ایشیگورو در ایجاد احساسات در خوانندگان، او نسبت به این ویژگی خود مردد است و میگوید: «همیشه فکر میکردم کار یک نویسنده ارائۀ حقیقتی احساسی است که در آثار غیرادبی یافت نمیشود اما حالا با دیدن اینکه چگونه احساسات میتوانند در سیاست و تجارت مورد سوءاستفاده قرار گیرند، نسبت به این موضوع محتاطتر شدهام.» او همچنین دربارۀ سبک نویسندگی خود با فروتنی میگوید: «هرگز نویسندهای نبودهام که نثر خارقالعادهای داشته باشد. من بیشتر بر خلق فضا و صداهای منحصربهفرد در داستانها تمرکز دارم.» ایشیگورو در حال حاضر روی رمانی کار میکند که داستان آن در کوپۀ قطاری میگذرد. او این اثر را در سفرهای تبلیغاتی فیلم «زندگی» (۲۰۲۲) که فیلمنامۀ آن را اقتباس کرده بود، نوشت و به همکاری خود با بیل نای، بازیگر نقش اصلی آن فیلم، اشاره میکند و میگوید هنگام پیشنهاد این نقش به شوخی قول یک جایزه اسکار را به او داده بود. با اینکه ایشیگورو دربارۀ نقش داستاننویسی در دنیای امروز نگرانیهایی دارد، همچنان به تأثیرگذاری رمانهایش بر خوانندگان باور دارد و میگوید: «کتابهایم مثل فرزندانم هستند؛ زمانی به من نزدیک بودند اما حالا مسیر خود را پیدا کردهاند. با این حال، هنوز احساس ارتباط عمیقی با آنها دارم.»