رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : مدیریت اختلافات

مدیریت اختلافات

اولین همایش وفاق با سخنرانی رئیس‌جمهور و جمعی از چهره‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برگزار شد. سخنرانان در این همایش به واکاوی مفهوم وفاق پرداختند و تلاش کردند چارچوب‌هایی برای آن تعریف کنند

اولین همایش گفت‌وگوی ملی درباره وفاق ملی روز پنج‌شنبه در سالن همایش‌های کتابخانه ملی برگزار شد. در این مراسم، شرکت‌کنندگان با تاکید بر لزوم وفاق ملی از بحران‌های کنونی تا امید‌های آینده سخن گفتند و بر ضرورت همدلی و هم‌زبانی برای عبور از چالش‌های پیش‌رو تاکید کردند. علاوه بر رئیس‌جمهور پزشکیان که در همان ابتدای صبح شروع این همایش سخنرانی داشت، قرار بود دولتی‌ها سخنرانی‌ نداشته باشند و فقط شنونده باشند. افرادی همچون محمدجواد ظریف، محسن حاجی‌میرزایی رئیس دفتر رئيس‌جمهور، عبدالکریم حسین‌زاده معاون رئیس‌جمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور، زهرا بهروزآذر معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور، سیدعباس صالحی وزیر ارشاد، حسین سیمایی‌صراف وزیر علوم و امین حسین‌رحیمی وزیر دادگستری، احمد دنیامالی وزیر ورزش و جوانان و محمدصادق معتمدیان استاندار تهران به این همایش آمده بودند. در ابتدای این مراسم رئیس‌جمهور با تاکید بر ضرورت وفاق ملی به ‌عنوان راه‌حلی برای عبور از بحران‌های کنونی، وفاق ملی را تنها راه نجات کشور از مشکلات فعلی دانست و تاکید کرد که ما باید با همدلی و هم‌زبانی، اختلافات را کنار بگذاریم و برای آینده ایران تلاش کنیم. وفاق به معنای نادیده گرفتن اختلافات نیست بلکه به معنای مدیریت این اختلافات در چارچوب منافع ملی است بنابراین ما باید به جای تمرکز بر اختلافات بر نقاط مشترک تمرکز کنیم و برای حل مشکلات مردم با هم همکاری کنیم. وی به اهمیت وفاق در عرصه بین‌المللی اشاره کرد و گفت: وفاق داخلی، پایه‌ای برای بهبود روابط خارجی است. اگر ما در داخل کشور به اجماع برسیم، می‌توانیم در عرصه بین‌المللی نیز موفق‌تر عمل کنیم و منافع ملی خود را بهتر تامین کنیم. نکته جالب توجه این است که پزشکیان پس از اینکه پشت تریبون رفت، اعلام کرد که متنی برای سخنرانی‌اش تهیه شده اما ترجیح می‌دهد از چیزی بگوید که از دل برمی‌آید بنابراین رئیس‌جمهور ادامه داد: زمانی که حقوق دیگران نادیده گرفته می‌شود و بی‌انصافی در برخوردها رخ می‌دهد، این منیت فرد یا جمع است که مانع دیده شدن حق دیگران می‌شود. منیت همان عاملی است که اجازه نمی‌دهد با انصاف به مسائل نگاه کنیم و عدالت را در برخوردها جاری سازیم. منیت است که بسته به موقعیت‌ها، جایگاه‌ها، مقام‌ها و طبقه اجتماعی بر رفتار انسان سایه می‌اندازد و مانع از حرکت در مسیر حق می‌شود. طلب صراط مستقیم در نماز باید همراه با تزکیه نفس باشد تا انسان از قید این محدودیت‌ها رها و به عدالت نزدیک شود. به گفته رئیس‌جمهور نباید با مردم درافتاد و حق آنها را پایمال کرد.

وظیفه ما خدمت به مردم است، نه تضییع حقوق آنها. در اینجا دیگر تفاوتی میان عرب و عجم، ترک و فارس، لر و بلوچ یا هر زبان و قومی وجود ندارد. برخورد با مردم باید براساس عدالت و انصاف باشد تا وحدت و همبستگی در جامعه پایدار بماند. پزشکیان با تاکید بر مفهوم عملی تقوا افزود: تقوا صرفاً به نماز خواندن یا روزه گرفتن محدود نمی‌شود. هیچ ظلمی بالاتر از این نیست که کسی راه درست را ببیند و نپذیرد و به ‌جای آن بر مسیری نادرست اصرار ورزد. پذیرش حق و عمل براساس آن، نیازمند کنار گذاشتن تعصبات و حرکت براساس معیارهای عادلانه است.
او همچنین از مسئولیت سنگینی سخن گفت که رای مردم بر دوش حاکمان گذاشته و افزود: رای مردم و مسئولیتی که بر دوش ما گذاشته شده، فرصتی برای خدمت است، نه برتری. سر موقعیت‌ها و مسئولیت‌ها نباید با یکدیگر نزاع کنیم. این شایسته ایران و مردم ما نیست. وقتی به کشورهای همسایه نگاه می‌کنیم که به پیشرفت رسیده‌اند و ما هنوز در این نقطه هستیم، باید از خود بپرسیم آیا این جایگاه، درخور ایران ماست؟ هرگز نمی‌پذیرم که ما از آنها کمتر باشیم. آنچه که به آن باور دارم، تلاش برای بی‌نقص عمل کردن در هر پست و مسئولیتی است که بر عهده می‌گیریم. هر کس باید در شغل و جایگاه خود تا حد امکان بهتر و کامل‌تر عمل کند.

باید اجازه دهیم مخالفان ما هم سخن بگویند
محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور در سخنرانی خود با تاکید بر اینکه مردم اصل وفاق هستند، گفت: وفاق شرکت سهامی و دولت ائتلافی نیست بلکه به معنای شنیدن از مخالفان داخلی در دولت است اما مهم‌تر از آن شنیدن از ولی‌نعمتان، یعنی مردم ایران است. در همایش وفاق بسیار آموختم اما یاد گرفتن به معنی توافق و موافقت با آنچه می‌شنویم نیست، ما می‌شنویم، شنیدن این امکان را می‌دهد که بهترین‌ها را انتخاب کنیم، شنیدن لازمه تعقل است. باید آماده باشیم که بشنویم، صحبت‌هایی شنیدیم که با آن موافق نیستیم اما باید اجازه دهیم، مخالفان ما هم سخن بگویند.
او با تاکید بر اینکه مردم اصل وفاق هستند، آن ۵۰ درصد که در انتخابات ۹۲ شرکت نکردند، آنها کسانی هستند که درد کشور را می‌فهمند، افزود: مشکلات ادراکی از گوش نکردن، ادراک غلط و نفهمیدن به وجود می‌آید. وفاق یعنی تلاش کنیم، بفهمیم مشکل چیست لذا وفاق مساله‌محور مهم است باید مساله را بشناسیم، این مساله را بیش از همه مردم می‌فهمند و بدون مشارکت مردم توسعه امکان‌پذیر نیست. در نتیجه اگر اجازه دهید صدای یک نفر خاموش شود، نهایتاً صدای خودتان شنیده نخواهد شد. در بازی حذفی آنکه حذف می‌شود، مائیم، چه در داخل و چه در دنیا. اگر در داخل به دنبال بازی حذفی برویم، حذف خواهیم شد و اگر در دنیا به دنبال بازی حذفی برویم در نهایت حذف خواهیم شد.

رقابت نیاز توسعه و وفاق ملی محصول توسعه است
سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در همایش گفت‌وگو ملی سخنران پنل وفاق ملی و توسعه گفت: وفاق ملی متکی به درکی است که هماهنگ از منافع ملی باشد اما اکنون جامعه ما حداقل در درکمان از منافع ملی دوقطبی شده است. با فرض اینکه وفاق بخواهد شکل بگیرد الزاماً وفاق منتهی بر توسعه نمی‌شود زیرا ممکن است بین مردم و مسئولان وفاق داشته باشیم ولی بر سر یک سیاست‌های غلط. سیاست‌های ضدتوسعه و مثلاً دخالت دولت در نرخ‌گذاری برای کنترل تورم شاید به ظاهر مورد توجه مردم نیز قرار بگیرد ولی بنیان‌های اقتصادی را از بین می‌برد و به تولید لطمه می‌زند. درحالی که تولید پشتوانه رفاه کشور است.
به گفته مرعشی بنابراین کافی نیست که فقط وفاق ملی شکل بگیرد. با فرض وفاق ملی باید سیاست‌های درست برای کشور انتخاب شود و بالاتر از سیاست‌ها شاید باید بگوییم که دکترین کشور باید دکترین صحیحی باشد که منتهی بر توسعه شود. یا مسئولانی که مستقیم و غیرمستقیم از مردم رای می‌گیرند و مستقر می‌شوند باید چشم‌انداز و هدف مشخصی را انتخاب کنند و آرزوهای بلند برای کشور داشته باشند، مسئولانی که فاقد آرزو و فاقد جا‌ه‌طلبی مثبت هستند و نمی‌خواهند، نقش تاریخی مهمی را ایفا کنند و کشور را به نقطه روشنی برسانند اگر وفاق هم داشته باشند و همه آنها با هم متحد شوند، باری از روی دوش کشور برنمی‌دارند. وی ادامه داد: تصورم بر این است که رقابت برای توسعه از وفاق بهتر است. چه رقابت بین نهادهای خصوصی و چه رقابت بین نحله‌های فکری و سیاسی. رقابت شاید بیشتر بتواند سیاست‌های غلط را به چالش بکشد و سیاست‌های بهتری را جایگزین کند و کشور را در معرض یک توسعه واقعی قرار دهد. اگر از این زاویه نگاه کنیم، وفاق ملی محصول توسعه است، نه توسعه محصول وفاق ملی، یعنی اگر توسعه‌ای اتفاق بیفتد و شرایط کشور تغییر کرده و مردم بتوانند دستاوردهای کشورشان را درک و حس کنند و ببینند که نیازها و زیرساخت‌ها و زندگی‌شان باعث افتخار است، شادی وفاق ملی راحت‌تر شکل می‌گیرد. در نتیجه من می‌گویم رقابت نیاز توسعه و وفاق ملی محصول توسعه است.

بدترین شکاف بین حاکمیت و ملت است
در ادامه عباس عبدی نیز به انتخابات ۱۴۰۰ اشاره کرد و با بیان اینکه گفته بودم، دیر یا زود این رویه و این سیستم سیاسی به بن‌بست می‌رسد که رسید و به دموکراسی تن داده شد تا اصلاح صورت گیرد، گفت: سال گذشته سیستم سیاسی کشور به این نتیجه رسید و به نظر من اگر ماجرای سقوط بالگرد هم نبود این اتفاق بالاخره در سال آینده رخ می‌داد. بنیان این اتفاقات ریشه در دو شکاف دارد؛ شکاف در درون ساختار قدرت و شکاف مردم و حاکمیت. متاسفانه در سال‌های اخیر در ایران قوا آن‌طور که باید مکمل یکدیگر نبودند بلکه مقابل همدیگر هستند. صحبت‌های نمایندگان را می‌بینید برخی انگار حالت اپوزیسیونی دارند. حتی شکاف در درون دیگر قوا ازجمله دولت هم وجود دارد. وقتی با شکاف مواجه هستیم هیچ پروژه‌ای پیش نخواهد رفت. بنابراین انتخابات ۱۴۰۳ مبنایی برای حل مسائل و شکاف دولت و ملت و شکاف درون حاکمیت است. سیستم سیاسی می‌خواهد این مسیر را آگاهانه برود. سیستم سیاسی ایران تن داده که پزشکیان رئیس‌جمهور شود، صحبت امروز رهبری خطاب به مجلس این بود که مجلس نمی‌تواند چوب لای چرخ دولت بگذارد و باید هماهنگ باشد. به گفته عبدی، انتخابات ۱۴۰۳ اول راه است، ایده این بود که با این انتخابات بازگشت به جامعه صورت گیرد و شکاف ملت و دولت و شکاف قدرت حذف و ترمیم شود تا توسعه و آرامش مردم به وجود بیاید و باعث اعتماد ملت شود. آن موقع متوجه می‌شوید، پیچیده‌ترین سیاست‌هایی که در این کشور حل نشده بود در این دولت به نفع مردم حل خواهد شد. راه آن تن دادن همه ساختار قدرت به حاکمیت قانون‌ است. قانون‌ برای این است که روابط تنظیمی را به شکل اجرایی در بیاوریم. قرار نیست کسی قانون بنویسد. وی افزود: آخرین نکته این است کسانی در شورای راهبری هستند که خیلی‌ از آنها قصد ندارند در سیستم سیاسی باشند. ما هیچ طلبی از آقای پزشکیان نداریم. تا زمانی که آقای پزشکیان به شعارهایش ملتزم است، وظیفه داریم کمک کنیم. ما نباید در داوری به جزئیات توجه کنیم. آنچه مبنای داوری من است یک خط مشی کلی است که آیا آن فرد در خط مشی کلی حرکت می‌کند؟ در جرئیات داوری نکنیم. من بیش از همیشه به آینده ایران امیدوارم.

حداقل چندین ناترازی در کشور باید حل شود
محمد قوچانی، رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران یکی دیگر از سخنرانان پنل جریان‌های سیاسی بود. او با بیان اینکه مقوله «ملی» بودن در عبارت «وفاق ملی» موضوعیت دارد، گفت: اساساً اگر وفاق را در چارچوب ملی آن نبینیم، وفاق تبدیل به یک پروژه مثل پروژه‌های اصلاحات، اعتدال و حتی عدالت که در دوره‌های گذشته مطرح شدند، می‌شود. وی وقایع سال ۱۴۰۱ را باعث کاهش مشارکت مردم دانست و اظهار کرد: این امر سبب شد امروز نسبت به وفاق ملی احساس نیاز شود.
به گفته او، وفاقی که امروز ما به آن رسیدیم یک توفیق اجباری است، یعنی این‌گونه نیست که فکر کنیم اگر ما قدرت داشتیم یکدیگر را تحمل می‌کردیم. برای رسیدن به چنین نقطه‌ای اول باید مبانی نظری‌مان را با یکدیگر مرور کنیم. مبانی نظری هم اگر حول مساله ایران قرار نگیرد اساساً قابل گفت‌وگو نیست. قوچانی تصریح کرد: حداقل چندین ناترازی در کشور وجود دارد که باید حل شوند؛ اول مساله گرانی، دوم بحران انرژی، سوم بحران اشتغال که منحصر به بحران کار نیست و گزینش‌ها هم مساله است، موضوع دیگر که مساله‌ای جدی است، مساله تحریم‌هاست که اگر حلش نکنیم هیچ مساله دیگری حل نخواهد شد، دیگری مساله حجاب و فراتر از آن سبک زندگی است. وی افزود: مساله دسترسی به اطلاعات آزادی که در فیلترینگ نماد پیدا کرده و آخرین مساله انتخابات است. اگر امروز ما از اینجا شروع کنیم که دور هم جمع شدیم تا چهار سال دیگر دوباره آقای پزشکیان انتخاب شود یا ما انتخاب شویم، این راه انحرافی است و تا این مسائل حل نشود به نظر مسائل ملی ما حل نخواهد شد.

سند وفاق، قانون اساسی است
عماد بهاور، فعال سیاسی اصلاح‌طلب دیگر سخنران پنل جریان‌های سیاسی، مشکل عمده در کشور را بحران تصمیم‌سازی و بحران تصمیم‌گیری توصیف و با تاکید بر اینکه این مساله فراتر از همه بحران‌هایی است که می‌شناسیم، گفت: این سلسله ضرورت وفاق ملی آنجایی پیش می‌آید که در مرحله تصمیم‌سازی بر سر مکانیسم‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی توافق شود و معلوم شود کدام سند وفاقی قرار است، حل مساله و حل منازعه کند. قانون اساسی و قانون آن سند وفاق است و البته شاید یک سند وفاقی، مکمل قانون هم باید وجود داشته باشد که ببینیم چطور می‌شود تصمیم گرفت؛ چه در درون حاکمیت، چه در ارتباط مردم بین خودشان.
وی در باره سقوط هواپیمای اوکراین و حاشیه‌های ناشی از این حادثه گفت: این سند وفاق است که تعیین می‌کند که مثلاً ما در رابطه با آمریکا، در رابطه با موضوع هسته‌ای، در رابطه با حجاب مردم چه باید بکنیم؟ برای اینکه این سند به واقع سیاست‌هایی که پشتوانه اجتماعی دارد تبدیل شود، در نهایت وفاق باید به یک نوع تغییرات نهادی منجر شود که این تغییرات نهادی تضمین می‌کند که مشارکت و نظر مردم در تمام مسائل و بحران‌ها مسائلی که وجود دارد، تعیین‌کننده است. بازگشت اعتماد مردم اینجا اهمیت پیدا می‌کند.

گفت‌وگو در مورد امید و وفاق سخت است
در پنل مفهوم‌سنجی وفاق ملی، هادی خانیکی، استاد ارتباطات گفت: به نظر می‌آید که پنج زمینه درخصوص گفتمان وفاق وجود دارد. پنج کاستی هم وجود دارد که از منظر وفاق می‌توان به آن پاسخ داد؛ نخست در زمینه اجتماعی. تحقیقات و پژوهش‌ها نشان می‌دهند که جامعه ما به سمت تفرد و فردی شدن و غلبه ارزش‌های مادی پیش می‌رود. وقتی جامعه فردی‌تر می‌شود، احتیاج به گفتمان یا رویکردی دارد که به‌نوعی تجمیع در آن رخ بدهد. اگر نهادهایی بیایند به این فردیت پاسخ بدهند یکی از مشکلات حل می‌شود. اگر نهاد دین، سیاست، آموزش، خانواده و رسانه گفت‌وگوها را به سمت تجمیع و گفت‌وگو که پایه وفاق است پیش ببرند، یکی از مشکلات حل می‌شود. دوم در سطح جامعه مدنی. جامعه مدنی ما ضعیف است. از مشروطه تاکنون هم همین گونه بوده است. نهادهای مدنی هنوز برای مشارکت و نقد هم‌تراز دولت نیستند. به ‌ویژه در بحث تحزب و نهادهای صنفی حرفه‌ای ضعیف هستیم. سوم در نهاد دولت به معنی مجموعه نظام حکمرانی؛ در دولت تشتت و پراکندگی یا به عبارتی عدم توافق بر سر مساله مشترک وجود دارد و ضرورت وفاق درون آن پررنگ است. چهارم در زمینه مناسبات یا روابط بین‌الملل؛ تهدیداتی که ایران امروز در نظام بین‌الملل با آن مواجه است، جدی‌تر از قبل است و نیاز است در این زمینه برای بقای ایران هم نظری شکل بگیرد که جدا و فراتر از مسائل فردی و گروهی و منفعتی به آن فکر اندیشیده شود. پنجم از نظر فرهنگی؛ گسیختگی‌ای که بین پاره‌های مختلف تشکیل‌دهنده فرهنگ ایران وجود دارد یعنی بین بخش اسلامی ایرانی، قبل از اسلام، بعد از اسلام، قبل از انقلاب، بعد از انقلاب، دوره باستانی سپس دوره مدرن، این نیاز به یک نوع ایجاد وفاق دارد تا بتوانیم ایران را یک منظومه هماهنگ ببینیم.

باید مسائل اجتماعی کشور احصا شود
سخنران بعدی این پنل، سعید معیدفر، جامعه‌شناس و استاد بازنشسته دانشگاه تهران بود. به گفته معیدفر، مشکل اصلی، تعیین اولویت‌های کشور است. چرا ما به اینجا رسیده‌ایم که نمی‌توانیم بر سر اولویت‌ها به توافق برسیم؟ این مستلزم این است که بدانیم اصولاً رویکرد ما به ایران و کشورمان آیا درست بوده است یا نه؟ از نظر تاریخی هم تنها زمانی ما تمدن‌های موفق داشتیم که این گشودگی برقرار ‌بوده است؛ یعنی به‌گونه‌ای استراتژی تعیین می‌کردیم که ایران بتواند در حوزه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و … به جهان گشوده باشد. مهم‌ترین عنصر و اولویت این کشور اقتصاد و تجارت آن با دنیا بوده اما ما امروز به این ویژگی بی‌توجه هستیم، به همین دلیل کشورهای دیگر مانند امارات از این فرصت بهره بردند. نادیده گرفتن این موقعیت استراتژیک موجب می‌شود که مردم از منافع حاصل از آن بی‌بهره بمانند. وی افزود: ما نمی‌توانیم اولویت تعیین کنیم چون ایران را در سیر تاریخی آن ندیده‌ایم و استراتژی‌ای تعیین کرده‌ایم که جواب نمی‌دهد. وفاق زمانی مطرح می‌شود که مساله ایران، محور قرار بگیرد، نه مساله این جناح و آن جناح بنابراین چون مساله ایران را نادیده می‌گیریم، وفاق جواب نمی‌دهد.

موجودیت ایران
در ادامه ابوالفضل دلاوری، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در این پنل گفت: علم سیاست بر مبنای این دو مقوله سیاست تنازعی و سیاست توافقی یا مصالحه است. ما نه فقط در تاریخ معاصرمان بلکه ما در ادبیات سیاسی خودمان، نوع دوم را کمتر می‌بینیم. تلاش برای کاهش سطح منازعه به صورت یک‌طرفه اعمال می‌شود. یعنی دو طرف متوجه خطر نیستند. یک طرفه شروع می‌کند نشانه‌هایی از خود نشان می‌دهد که یعنی می‌خواهم سطح منازعه را پایین بیاورم. سطح انتظاراتش را پایین می‌آورد، طرف مقابل هم حس می‌کند و توجهش جلب می‌شود و نشانه‌هایی از میل به کاهش منازعه نشان می‌دهد و سطح منازعه کاهش پیدا می‌کند. به گفته او، الان بحث موجودیت ایران مطرح است. در هم پیچیدگی سطوح داخلی و خارجی بحران‌ها و تبدیلش به مساله اساسی در داخل شکاف دولت- ملت و در خارج نزدیک شدن مخاطرات شدید امنیتی و موجودیتی به مرزهای کشور. در اینجا باید سریعاً وارد مرحله بعدی شویم. الان کاهش سطح تنش به سطح هیات حاکمه و آن هم بخش کوچکی از بلوک قدرت محدود است، یعنی هنوز به سطح نیروهای سیاسی کشانده نشده است. خود مرحله مدیریت منازعه باید آنقدر گسترش پیدا کند تا به همه عرصه‌های داخلی و خارجی کشیده شود. بعد از آن باید وارد فاز دوم یعنی تحول منازعه شویم که در آن موضوعات مورد اختلاف به چیزهای مثبت تبدیل می‌شود به جای چیزهای منفی. مرحله سوم، یعنی حل منازعه هم ملزومات زیادی دارد که فقط بحث سیاسی نیست و نیازمند اصلاحات همزمان و موازی در شرایط فعلی ایران است. ما درحال حاضر به گزاره‌های همزمان نیاز داریم نه اولویت‌بندی. ما امکان اولویت‌بندی نداریم تمام مسائل‌مان به هم گره خورده است.

مردم ایران در آستانه تغییر
در ادامه این همایش در پنل جریان‌های اجتماعی مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه جامعه ایران در شرایط گذار قرار دارد و با پیچیدگی‌های اجتماعی و سیاسی روبه‌رو است، گفت: وفاق واقعی تنها از دل تحرکات اجتماعی و تعادل قدرت میان دولت و جامعه پدید می‌آید، نه از تصمیمات یک‌جانبه حکومتی. این وفاق باید مردمی و مردم‌سالار باشد، نه صرفاً توافقی میان نخبگان برای تقسیم قدرت. زمانی که جامعه قدرت می‌گیرد و صدای مردم بلندتر می‌شود، گفتمان وفاق شکل می‌گیرد. برای رسیدن به وفاق واقعی، جامعه نیاز به جدالی صلح‌آمیز دارد که منجر به تغییرات اجتماعی مثبت و بدون خشونت شود. این وفاق با حفظ صلح و توجه به تنوعات اجتماعی، می‌تواند به تحقق اهداف جامعه و پیشرفت کشور کمک کند.

وفاق بین‌المللی مهم‌تر است
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه دیگر سخنران این پنل گفت: همواره نسبت به شعارهایی که حکومت‌ها مطرح می‌کنند، بدبین بوده‌ام. دلیل این بدبینی آن است که بسیاری از این شعارها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند تا اینکه واقعاً جدی گرفته شوند. وفاق ملی از نظر من یعنی تلاش برای تسکین دردهای جامعه و تبدیل شعارها به اقدامات عملی اما متاسفانه در سخنان آقای دکتر پزشکیان تاکنون تنها کلی‌گویی‌ها و جملات زیبا دیده‌ام که کمتر رنگ‌وبوی التیام دارند. التیام از نظر من، نیازمند اقدامات عملی است. وفاق ملی نمی‌تواند بدون وفاق بین‌المللی تحقق یابد. اگر در عرصه سیاست خارجی همبستگی وجود نداشته باشد، نمی‌توان انتظار وفاق در عرصه داخلی داشت. برخی معتقدند، افرادی که اکنون در زندان هستند، مجرم‌ بوده و شایسته مجازات‌های سنگین، اما اگر بخواهیم به وفاق واقعی دست یابیم باید به دنبال ایجاد همدلی حتی با کسانی باشیم که با دیدگاه‌های متفاوتی روبه‌رو هستند.

باید برنامه‌ای برای بعد از رفع تحریم‌های احتمالی داشته باشیم
در این نشست ناصر هادیان، استاد روابط بین‌الملل در پنل افق‌های بین‌المللی گفت: می‌توانیم با دنیا تعامل داشته باشیم و این تعامل می‌تواند شکل‌های متفاوت به خود بگیرد. یک سمت این تعامل می‌تواند دوستی و سمت دیگر آن خصومت باشد و هنر دیپلمات این است که خصومت‌ها را به سمت خنثی بودن و بعد دوستی بکشاند. به نظر من این گرایش اصلی سیاست خارجی همه کشورها ازجمله کشور ما باید باشد.
هادیان با بیان اینکه اصل نباید بر دعوا باشد و اگر متمرکز بر گفت‌وگو باشد، بهتر است به این اصل اشاره کرد که باید به سمت تعامل حرکت کنیم و برنامه‌ای برای بعد از مذاکرات و رفع تحریم‌های احتمالی داشته باشیم و افزود: در این چارچوب باید تلاش کنیم با کشورهایی که رابطه بهتری با ما دارند، دوستی برقرار کنیم و با کشورهای دیگر اگر خصومتی است به سمت مدیریت کشانده شود. سیاست بین‌الملل، سیاست قدرت‌های بزرگ است و آمریکا، اروپا، روسیه و چین. در میان این کشورها، آمریکا قدرت جهانی و بقیه قدرت منطقه‌ای هستند و ما نیازمند تعامل با همه جهان هستیم.

ایران یکی از بین‌المللی‌ترین کشورهای جهان است
در ادامه الهه کولایی، استاد دانشگاه نیز در همین پنل گفت: این باور وجود دارد که نظام‌های دموکراتیک، نظام‌هایی که مردم حضور بیشتری در سیاست‌سازی و اجرای سیاست‌ها به‌خصوص در عرصه بین‌المللی دارند کمتر به دنبال ماجراجویی و ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی حرکت می‌کنند و ملت‌ها در اصل به دنبال گسترش صلح و روابط همکاری‌جویانه هستند. این را اضافه کنید به اینکه در محیط بین‌المللی بعضی از گزاره‌ها زمانی که در فضای مجازی جست‌وجو و در ادبیات سیاسی و بین‌المللی آنها را پیگیری می‌کنید، متوجه می‌شوید که این گزارها یا عبارات، واژه‌های تعیین‌کننده هستند. مانند پس از فروپاشی اتحاد شوروی، پس از ۱۱ سپتامبر، پس از جنگ اوکراین، پس از فروپاشی دولت اسد؛ یعنی در واقع فرازهایی در محیط پیرامونی ما چه در سطح منطقه چه در سطح جهان اتفاق می‌افتد که نیازمند یک درک دقیق و کارشناسی است.

ضرورت وفاق در سیاست خارجی
محمدحسین عادلی، دیپلمات و اقتصاددان در ادامه همین پنل با اشاره به کاهش تولید ناخالص داخلی ایران در مقایسه با کشورهای همسایه، گفت: در سال ۱۹۹۰ ایران از نظر اقتصادی برتر از ترکیه و عربستان بود اما امروز این دو کشور با فاصله زیاد از ایران پیشی گرفته‌اند. این نشان‌دهنده ضرورت بازنگری در سیاست‌های اقتصادی و خارجی است. عادلی تاکید کرد که وفاق در سیاست خارجی باید از داخل کشور آغاز شود و نیازمند توافق بین حاکمیت و مردم است. وی گفت: هرگونه تک‌صدایی در سیاست خارجی محکوم به ناپایداری است. برای دستیابی به امنیت پایدار باید روابط اقتصادی مناسبی با جهان برقرار کرد.

sazandegi

پست های مرتبط

امیر ایران

درباره “امیرکبیر” و سرنوشت غمبار او بزرگ‌ترین قتل تاریخی ایران در بیستمین…

۱۹ دی ۱۴۰۳

تصمیم‌گیران به منافع ایران توجه کنند

سخنان رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از مردم قم رهبر معظم…

۱۹ دی ۱۴۰۳

نقشه راه هاشمی 

درباره میراثی که ماندگار شد به قلم؛ علی باخرد؛ بازرس حزب کارگزاران…

دیدگاهتان را بنویسید