رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : از قدرت، برای مصالحه استفاده کنیم

از قدرت، برای مصالحه استفاده کنیم

“سیدحسین مرعشی” می‌گوید: ابتدا باید همه پشت “پزشکیان” بایستیم، بعد مذاکره کنیم. هر نوع علامتی از داخل به دشمن، به ضرر ایران است

سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران پیشنهاد کرد، جمهوری اسلامی عفو عمومی دهد و پرونده‌ها را مختومه کند. او با انتقاد از اینکه جلوی سفر یک هنرپیشه (ترانه‌ علیدوستی) به قشم گرفته می‌شود، گفت: این رفتارها به شدت مضر است. حاکمیت و دولت باید آغوشش را برای در آغوش گرفتن همه مردم ایران باز کند. الان وقت حرف زدن علیه ظریف یا جلوگیری از ورود آقای خاتمی برای شرکت در یک مراسم و رسیدگی به بعضی پرونده‌ها نیست. نظام باید ملت را در آغوش بگیرد.
سیدحسین مرعشی در گفت‌وگو با خبرنگار اکوایران می‌گوید: در شرایط فعلی هر نوع گفت‌وگویی به ضرر ایران است. ایران دیگر برگ لبنان، عراق، سوریه و روسیه را ندارد.  بله مقاومت ریشه‌دار است و می‌ماند اما زمان می‌خواهد. ما باید به موقع گفت‌وگو و مصالحه می‌کردیم. امروز باید مقدار زیادی صبوری و متانت داشته باشیم لذا به هیچ عنوان گفت‌وگوی زودهنگام و گفت‌وگویی که ما بخواهیم آغازگر آن باشیم به نفع ایران نیست. الان وقت وفاق آقای پزشکیان است و همه باید پشت سر رهبری و رئیس‌جمهور باشند. هر نوع علامتی از داخل که منجر به امیدوار کردن دشمن باشد به ضرر ایران است.
وی در ادامه این گفت‌وگو افزوده ‌است: الان حتی اگر بخواهیم نسخه‌ای از خط‌مشی آقای هاشمی پیاده کنیم هم دیگر دیر شده است.  نقدی که به مجموعه مدیریت کشور دارم این است که در شرایط قدرت به مصالحه فکر نکرد. ما ۶ ماه پیش نسبت به امروز موقعیت فوق‌العاده‌ای داشتیم. الان ممکن است نسبت به ۶ ماه دیگر وضعیت بدتری داشته باشیم. قدرت یا به درد جنگ می‌خورد، یا به درد مصالحه. مرعشی افزود: جمهوری اسلامی، نه از قدرتش برای شروع جنگ استفاده کرد و نه از قدرتش برای مصالحه. در این زمینه دو مثال می‌توان زد. سال ۸۸ کشور با بحران وسیع سیاست داخلی مواجه شد بالاخره حدود ۵/۲ میلیون نفر به نفع آقای کروبی و مهندس موسوی در تهران به خیابان‌ها آمدند. در نهایت کشور از آن مرحله عبور کرد. در سال ۱۳۹۲ تقریبا ۹۰ درصد معترضان ۸۸ در انتخابات شرکت کردند که این را می‌توان قدرت نظام و رهبری عنوان کرد. حال این سوال پیش می‌آید که آیا در دولت اول آقای روحانی مصلحت نبود که ما باقی‌مانده ۸۸ ازجمله حصر را حل کنیم؟ آن زمان نظام در اوج قدرت بود و باید مسائل داخلی‌مان را حل می‌کردیم. در سوریه وقتی اسد موفق شد، موج اول مخالفت‌هایش را پشت سر بگذارد و بر اوضاع مسلط شود باید همان موقع معارضین را مدیریت می‌کرد و دولت ائتلافی تشکیل می‌داد. اما این کار را نکرد و منتهی به سقوط او شد. لذا باید یاد بگیریم که از قدرت برای مصالحه استفاده کنیم. مرحوم هاشمی همیشه یک جمله تاریخی داشتند که می‌گفتند که کشور نباید لبه پرتگاه بایستد. کشور را باید به حاشیه امن بیاوریم زیرا وقتی لب پرتگاه باشیم هر حادثه‌ای ما را به خطر می‌اندازد. کشور را در حاشیه امن بیاوریم تا راحت زندگی کنیم.

در نتیجه اکنون نیز اگر بتوانیم براساس وفاق آقای پزشکیان یک انسجام ملی از خودمان بروز دهیم و دنیا بفهمد که ما از درون مستحکم هستیم و خلل از درون نظام و مردم ما ممکن نیست، آن وقت باید بنشینیم و گفت‌وگو کنیم.

نسخه امروز، وفاق با مردم است
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در ادامه این گفت‌وگو با تاکید بر اینکه نسخه امروز ما وفاق است، گفت: امروز حتی روز تعدیل اقتصادی نیست بلکه فقط روز تامین حداقل‌های مردم و در آغوش گرفتن مردم است. نظام فقط باید نوکری مردم را کند و در برابر مردم خضوع و خشوع داشته باشد و به مردم بیش از گذشته احترام بگذارد تا مردم را در صحنه نگه دارد، نه برای شعارهای افراطی و مذهبی بلکه برای سربلندی ایران و شعارهای ملی‌گرایانه در صحنه نگه دارید. او در پاسخ به این سوال که نقش هاشمی‌رفسنجانی در ایران امروز و نسل جوانی که در ایران امروز زندگی می‌کنند چیست، گفت: نخست باید به گذشته آقای هاشمی، یعنی دوران جوانی و شکل‌گیری شخصیت و مبارزه و استقرار جمهوری اسلامی و جنگ و در ادامه دوران سازندگی کشور برگردیم. شخصیت آقای هاشمی تحت تاثیر چند عامل شکل گرفته بود. نخست وضع خانوادگی ایشان و همسرشان که دخترعموی من هستند. هر دو خانواده روحانی بودند اما از روحانیونی نبودند که متکی به دریافت وجوهات باشند. در واقع کشاورزی و ملک‌داری خودشان را داشتند و براساس درآمدهای شخصی زندگی می‌کردند. اکثر علمای بزرگ ایران چه آنهایی که زندگی و چه کسانی که زندگی میانه داشتند. عمدتاً متکی به دریافت وجوهات بودند اما خانواده آقای هاشمی و همسر ایشان جزو معدود خانواده‌های روحانی در ایران بودند که به درآمدهای شخصی‌شان متکی بودند و طبیعتاً این موضوع بر شخصیت آقای هاشمی تاثیرگذار بوده است.
دوم اینکه آقای هاشمی در دوران تحصیل و مبارزه کسب‌وکار داشت، یعنی با مرحوم تولیت، بخشی از اراضی قم (سالاریه) را حتی تفکیک کرد و به بسیاری از طلبه‌ها زمین رایگان داد. تا مدت‌ها هم با مرحوم بازرگان در تهران در زمینه ساخت‌وساز فعالیت می‌کردند.
در دوران طلبگی یک وقت‌هایی بین حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و آقای هاشمی مباحثه می‌شد، زیرا آقای خامنه‌ای با این کار آقای هاشمی موافق نبودند. اما آقای هاشمی این نظر را قبول نداشت. آن زمان وقتی آقای هاشمی کتاب سرگذشت فلسطین را ترجمه کردند و کتاب امیرکبیر را نوشتند، برای چاپ پول نداشت، بنابراین شروع می‌کند به پیش‌فروش کتاب‌ها و کتاب را چاپ می‌کند. یعنی تامین مالی را در جوانی بلد بوده است و به دیگران نمی‌گفت، کمک کنید تا من کتابم را چاپ کنم. در نوشتن کتاب امیرکبیر هاشمی نیز مانند امیرکبیر عاشق ایران می‌شود . از او تاثیر می‌گیرد. نکته سوم به دوران مبارزه می‌رسیم. در این دوران اولین کاری که آقای هاشمی انجام می‌داد، تامین هزینه‌های مبارزه بود. حال ممکن بود این تامین از دارایی‌های شخصی‌اش یا محل‌هایی باشد که امکانات را تامین می‌کرد. بالاخره مبارزه هزینه داشت و کسی باید این کار را انجام می‌داد.
مرعشی افزود: آقای هاشمی فوق‌العاده انسان امیدواری بود. آقای کروبی تعریف می‌کردند؛ بین زندانیان این‌طور مطرح بود که آقای هاشمی اگر بگویند فردا صبح می‌خواهند اعدامش کنند، باز شب نشسته می‌گوید اگر ما حکومت را از شاه گرفتیم برای ایران چه کارهایی باید انجام دهیم. در بحث امروز ایران نیز می‌توان گفت که اساساً انقلاب‌ها همیشه چپ هستند. انقلاب ما هم آخرین جنبش سیاسی اجتماعی بزرگ دوران جنگ سرد است. اراضی کشاورزی را تقسیم و کارخانجات و بانک‌ها را ملی کردیم و حتی کسب‌وکارهای بخش خصوصی را محدود شد. خرده بورژوازی‌ای که در بخش صنعت در ایران درحال شکل گرفتن بود هم از بین رفت. با این تفکر که این زاویه ملی کردن‌ها و گرفتن‌ها و مصادره کردن‌ها فکر می‌کردند که از این راه می‌توان کشور را درست اداره کرد. طبع انقلاب این بود، حال جنگ هم به آن اضافه شد و جنگ هم طبیعتاً رادیکالیسم را تشویق می‌کرد.

جلوگیری از دخالت دولت در اقتصاد
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در ادامه به سیاست‌های بازسازی ایران در پس از جنگ پرداخت و گفت: بازسازی معطوف به مناطق جنگی و خسارت‌های ناشی از جنگ نبود. جمع‌بندی سران در آن مقطع که سیاست‌ها را نوشتند این بود. اولین سند بالادستی نظام جمهوری اسلامی سیاست‌ها طوری تدوین شد که سیاست‌های ایران باید به سمتی می‌رفت که بازسازی واقعی و آزادسازی قیمت‌ها و خصوصی‌سازی و فعال کردن مردم و روابط با جهان صنعتی برود اما این‌طور نشد.
اگر کسی بخواهد نقش مثبت و منفی آقای هاشمی را در ایران امروز ببیند باید به این برسیم که ببینیم دستاورد برنامه اول چه بوده است. در برنامه اول متوسط نرخ رسد اقتصادی سالانه ۷ و ۶ دهم درصد بوده است. این برنامه اگر استمرار پیدا می‌کرد و ما دوباره به سیاست‌های محدودکننده دهه ۶۰ برنمی‌گشتیم و مجلس چهارم سیاست‌ها را معکوس نمی‌کرد، امروز باید حجم اقتصادی‌مان حدود ۲ هزار‌ونیم میلیارد دلار بود. درحالی که الان حدود ۴۰۰ تاست یعنی ما یک‌پنجم چیزی هستیم که باید می‌بودیم. بنابراین کشور به سیاست‌های انقلابی رفت. اقتصاد ایران باید به سمت بازسازی واقعی، یعنی آزادسازی قیمت‌ها، خصوصی‌سازی روابط مناسب با جهان صنعتی و جلوگیری از دخالت دولت در اقتصاد می‌رفت. مجلس چهارم آن برنامه را طوری قیچی کرد که دیگر یک شیر بی‌یال‌ودم و اشکم شد. آقای باهنر که نماینده مخالف با دولت آقای هاشمی بود، خودش می‌گوید که ما آن زمان فکر می‌کردیم سرعت تعدیل آقای هاشمی زیاد است، می‌خواستیم کندش کنیم و فشار به مردم کمتر شود. آقای هاشمی درحال بازسازی سیاست‌های ایران با دنیا بود. حتی نامه‌های مکتوب ایشان به امام هست که شما تا خودتان هستید، اجازه بدهید مساله ایران و آمریکا حل شود، بعد از شما حل کردن این مساله سخت می‌شود. آقای هاشمی اولین‌ کاری که در دولتش انجام داد این بود که کمک کرد گروگان‌های غربی که در زندان‌های لبنان هستند، آزاد شوند.
مرعشی با بیان اینکه در دوران احمدی‌نژاد بیشترین آسیب را دیدیم و بیشترین منابع را از دست دادیم، افزود: اتفاقی که نباید می‌افتاد، شکاف بین آقای هاشمی و رهبری بود؛ البته نه از نظر شخصی بلکه سیاسی. در سیاست‌ها تفاوت دیدگاهی بین آقای خامنه‌ای و آقای هاشمی شروع شد تا هفته‌ها هم هر هفته با یکدیگر بحث می‌کردند. در مورد ارزش‌ها آرمان‌ها روابط با دنیا و… برقرار بود که نهایتاً رهبری از آقای هاشمی خواستند از ایشان تبعیت کند زیرا به هر حال این درست نبود که ایشان به‌عنوان مرجعیت از آقای هاشمی تبعیت کنند. این موضوع باعث یک دوگانگی‌ای شد. در دوران احمدی‌نژاد ما امیدوار بودیم، سند چشم‌انداز و برنامه چهارم مصوب رهبری اجرا شود. زیرا این سند که به تایید رهبری رسیده بود و می‌‌توانست پایانی بر مناقشات باشد. اما متاسفانه احمدی‌نژاد همه اینها را نادیده گرفت و براساس اجتهاد خودش یک نفری حدود ۷۰۰ میلیارد دلار منابع کشور را از دست داد. در سال ۱۳۸۴ دولت آقای خاتمی را که تحویل آقای احمدی‌نژاد دادند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ۴۰۰ میلیارد دلار خط اعتباری با بانک‌های اعتباری دنیا داشت. الان در نقطه‌ای هستیم که یک عدد ۱۰ میلیون دلاری اگر کشوری یک خط اعتباری به ما بدهد همه چشمانمان برق می‌زند.

به چند پایتخت توسعه نیازمندیم
سیدحسین مرعشی در ادامه با بیان اینکه ما هیچ وقت نقشه توسعه کارآمدی نداشتیم، گفت: باید تمرکز در استان تهران و استان البرز و در گام بعد در مراکز استان‌ها باشد. وقتی ۵۰ درصد جمعیت استان کرمانشاه در کرمانشاه هستند و ۴۸ درصد استان خراسان‌رضوی در شهر مشهد است اینها عدم تعادل‌ است که وجود داشته و دارد. اگر بخواهم نقدی به کل برنامه‌های توسعه ایران داشته باشم این است که ما باید پایتخت‌های توسعه در کشور ایجاد می‌کردیم. البته ما یک نمونه مانند آبادان را قبل از انقلاب داریم که با یک پالایشگاه تمدن ساخته شده است. آبادان یک شهر ملی بود که همه ایرانی‌ها آنجا نماینده داشتند. سه نمونه دیگر نیز اراک، ساوه و قزوین هم در دوره پهلوی دوم بود. حال این مدل را ما باید در ۱۵۰ نقطه ایران اجرا می‌کردیم. حتی همین امروز هم اگر تصمیم بگیریم در ۱۵۰ نقطه ایران شهرهای صنعتی ایجاد کنیم و مهاجرت را از مبدأ مهار کنیم، بحران مشابه تهران به وجود نمی‌آید. ولی به طور کلی حجم آبی که در ایران تولید می‌شود برای یک جمعیت ۸۰ میلیونی تناسب ندارد. کل بارش‌های ایران حدود ۴۰۰ میلیارد متر مکعب است. از این رقم حدود ۱۲۰ میلیارد متر‌مکعب به روان آب تبدیل می‌شود که ما ۱۱۰ تای آن را بهره‌برداری می‌کنیم. این ۱۲۰ میلیارد مترمکعب برای ۸۰ میلیون جمعیت جوابگو نیست لذا الان موقعی است که جمعیت را به سمت سواحل بکشانیم یعنی به آب دریا متکی شویم.
وی افزود: درخصوص ورود نظامیان به اقتصاد باید بگویم که آنچه که زمان آقای هاشمی اتفاق افتاد بر اساس آنچه در قانون اساسی نیز ذکر شده است، بود. یعنی امکانات نیروهای نظامی در زمان صلح در خدمت عمران و سازندگی کشور باشد لذا بیشتر از این نبود. قرار نبود که سپاه رقیب بخش خصوصی شود. این البته از نظر کسانی که سپاه را مدیریت کردند کاملا سیاستی بود و به ضرر کشور و سپاه هم بود.
مرعشی بیان کرد: نهادهای اینچنینی می‌توانستند در قامت یک نهاد واسط بین دولت و بخش خصوصی وارد شوند مثلاً الان موضوعی که مدنظر رهبری و دولت است که در سواحل مکران شهرهای جدید ساخته شود به یک نهاد واسط احتیاج است که به آنجا برود و تحقیقات و کارهای اولیه لازم را انجام دهد و پس از آن دهها بخش خصوصی را آنجا به کار بگیرد تا شهر مورد نظر را بسازند. درحال حاضر ما راضی هستیم که سپاه از سیاست بیرون بیاید و کار اقتصادی کند. مساله این است که دوستان ما نقشی بسیار فراتر از اقتصاد برای خودشان تصور می‌کنند. با اینکه افرادی لایق هستند اما در هر حال سیاست باید از آن سیاستمدارها باشد.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

طبیب مصدقی

درباره “دکتر محمد قریب” محمد قریب از طرفداران مصدق و از منتقدان…

۱ بهمن ۱۴۰۳

ترور هدفمند

ردپای منافقین در ترور اخیر حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمدی، وزیر اسبق دادگستری در…

۱ بهمن ۱۴۰۳

بازگشت به خانه

جنگ غزه با توافق نهایی حماس و اسرائیل به پایان رسید و…

۱ بهمن ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید