کامبیز نوروزی، حقوقدان
باید به توضیح ویدئویی کاظم صدیقی برای پاسخ به پرسشهای متعددی که در مورد واگذاری قطعه زمینی از مدرسه علمیه امام خمینی به یک موسسه خصوصی خانوادگی میشود، احترام گذاشت اما حرف جدید و مستندی که چیزی را روشن کند در آن وجود ندارد. کسی مانند ایشان که سابقه طولانی قضایی دارد، خود میداند هر حرفی که سند و مدرک ندارد فقط ادعاست، نه بیشتر.
آقای صدیقی: «قرار بر این بوده که این موسسه (موسسه پیروان اندیشههای قائم) کارهای مربوط به تاسیس یک مجتمع فرهنگی را تسهیل کند».
سند و مدرک این ادعا کجاست؟ اگر واقعاً چنین چیزی قرار بود باید اقدامات و فعالیتهای فرهنگی و علمی و آموزشی نیز در موضوع فعالیت موسسه ذکر میشد. هیچ کلمهای که حاکی از این نوع فعالیتها باشد، موضوع فعالیت موسسه نبوده است. یعنی این موسسه اصلاً قرار نبوده که کار آموزشی و فرهنگی انجام دهد.
آقای صدیقی: «در تاسیس موسسه از نظر نوشتن اساسنامه و افراد به علت اعتماد بیجا به کس یا کسانی که نباید اعتماد میکردم، غفلتی واقع شد. از محتوای اساسنامه مطلع نبودم، از افراد هم اطلاع نداشتم، اعضای موسسه را به من نگفته بودند».
ایشان در ابتدا ادعای جعل امضا را مطرح کرد. حالا آن ادعا را کنار گذاشته و از «غفلت» میگوید. یعنی کس یا کسانی از اعتماد ایشان سوءاستفاده کردهاند. این «کس» یا «کسان: کیستند؟ دو فرزند پسر کاظم صدیقی دارای ۵۰ درصد سهمالشرکه موسسهاند. مدیر مدرسه علمیه امام خمینی هم ۱۰ درصد سهامدار است. خود آقای صدیقی هم ۲۵ درصد سهام را در اختیار دارد. عروس ایشان نیز،که گویا وکیل دادگستری است و قاعدتاً با مسائل حقوقی آشناست، بازرس شرکت است. حرف آقای صدیقی به معنای این است که یا همه این افراد از اصل ماجرا بیخبر بودهاند و یک نفر همه این افراد را غافل و گمراه کرده است؛ یا اینکه همه این افراد یا اغلبشان با همکاری با هم شخص آقای صدیقی را بیخبر گذاشته و موجب غفلت ایشان شدهاند. هر دو احتمال به یک اندازه عجیب و در حد ناممکناند. این بخش مهمترین بخش ماجرای این زمین است که همچنان پنهان نگه داشته شده است و بدون روشن شدن آن هیچ توضیحی فایده ندارد.
آقای صدیقی: «بوقهای تبلیغاتی دشمن به میدان آمدند و در یک جنگ روایتها و جنگ رسانهای عواطف مردم ما را مورد هجمه قرار دادند».
این حرف در مورد اخبار و نقدهای انتقال زمین حوزه به موسسه خانوادگی است و با آن ادعای غفلت در تناقض است. در صورت صحت ادعای «غفلت» کاظم صدیقی باید پیش و بیش از هر چیز از افشای این اسناد و نقد آن توسط منتقدین تقدیر و تشکر و آنها را تحسین میکرد که باعث شدند ایشان آگاه شود و از غفلت درآید و بار و وبالش سنگینتر نشود. آنها برای آقای صدیقی سبب خیر شدهاند.
آقای صدیقی: «اموال حوزه با تاسیس این موسسه به هیچ وجه در معرض مورد نقلوانتقال و فعل و انفعالی قرار نگرفته است».
عجبا! چگونه چنین ادعایی میشود درحالی که با تاسیس این موسسه ۴۰۰۰ متر زمین مرغوب حوزه به موجب سند رسمی به موسسه منتقل شده و طبق سند رسمی مالک این زمین نه حوزه بلکه موسسه پیروان اندیشههای قائم است.
آقای صدیقی: «مراحل انحلال موسسه انجام یافته است».
انحلال موسسهها و شرکتها ظرف چند روز امکانپذیر نیست. برای انحلال اول باید مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهمالشرکه تشکیل شود. صورتجلسه مصوب مجمع عمومی فوقالعاده مبنی بر انحلال و تعیین مدیر تصفیه توسط حاضران امضا شده و مطابق با ماده ۲۰۹ قانون تجارت و ماده ۱۰ آییننامه ثبت موسسههای غیرتجاری به اداره ثبت شرکتها تسلیم شود. درحال حاضر این کار به سادگی با ثبت مصوبه در سامانه اینترنتی اداره ثبت شرکتها انجام میشود. اگر مراحل انحلال موسسه انجام یافته است، این اسناد را منتشر کنید. کار خیلی راحتی است.
آقای صدیقی: «ملک مزبور رسماً به حوزه منتقل شده اقاله شده و به ثبت رسمی رسیده است».
وقتی میگویند یک انتقال رسماً انجام شده، یعنی در دفتر اسناد رسمی، سند رسمی تنظیم و امضا شده است. چنانچه زمین مورد بحث دوباره رسماً به حوزه منتقل شده است، سند آن را منتشر کنید. این هم کار خیلی راحتی است.
حکایت همچنان باقی است.