Page 5 - 20-04-1403-1739 Sazandegi
P. 5
05 سال هفتمشماره 1739 پیشنهادهایی برای دیدنتماشا
چهارشنب ه 20تیر 1403
گزارش تئاتر جایزه صداپیشگی برای اسپیسی مریﻞاستریﭗدوبارهسردبیرمیشود وحشت کیج از هوش مصنوعی
غلبه متون ایرانی کوین اسپیسی برنده ۲جایزه اسکار برای صداپیشگی در اکشن صحبت بر سر ســاخت دنباله «شــیطان پرادا میپوشد» در «نیکلاس کیــج» در مصاحب های با نیویورکــر گفت که از
بر نمایشنامههای خارجی مهیج بریتانیایی «کنترل» که سال ۲۰۲۳ساخته شده ،تجلیل دیزنی جدی شــده اســت .گفته شــده آلین بروش م ککنا هوش مصنوعی وحشــت دارد و امیدوار است ،اسکنهای
میشود .برگزارکنندگان این جوایز تایید کردند که بازیگر سر یال فیلمنامهنویس فیلم اصلی هم درحال مذاکره است تا فیلمنامه اخیر بدنی که او برای دو پروژه آینده انجام م یدهد ب ه عنوان
تنها ی کدهم از نمای شهای پایتخت ،متن خارجی دارند «خانه پوشــالی» جایــزه بهترین اجرا را بــرای بازی در فیلم فصل بعدی را بنویسد .همچنان داستان با تمرکز بر پریستلی مرجــع فناوری هــوش مصنوعی بــرای بازآفرینی او روی
«کنترل» دریافت میکند .در این اکشن مهیج به نویسندگی و ساخته میشود که این بار درحالی که مجلههای سنتی با افول صفحه پس از مرگش مورد اســتفاده قرار نگیرد .کیج قرار
این روزهــا در تهران بیش از ۷۰نمایــش (ویژه کودکان کارگردانی جین فالایز ،اسپیسی روی پرده ظاهر نشد اما یک روب هرو شــدهاند با شخصیت امیلی بلانت روب هرو م یشود که اســت در ســریال «مرد عنکبوتی نوآر» محصول مشترک
و بزرگســالان) در تماشاخانهها و ســالنهای پایتخت روی
صحنهاستودراینمیانتنها ۸نمایشبانمایشنامهخارجی نقش صوتی با حضوری تهدیدآمیز در فیلم داشت. اکنون مدیری قدرتمند در یک گروه مجلل است. « »MGM+و آمازون پرایم بازی کند.
اجرا میشــود! در واقع آنچه وضعیت اجراها را در مقایسه با
گذشته متفاوت میکند ،تعداد قابل توجه نمایشهایی است برآستان همرگ
که براساس متنهای ایرانی به اجرا درمیآیند. نگاهی به نمایش تاری به کارگردانی محمد برهمنی
جالب اینجاســت که در گذشــت های نهچنــدان دور و در
یکی دو دهه اخیر این روند بالعکس بود و تعداد نمایشهای نیلوفر ثانی
خارجی که روی صحنه اجرا میشد از نمایشنامههای ایرانی
پیشی میگرفت .درحال حاضر «صداهایی ورای تاریکی» به منتقد
نویســندگی آریل دورفمان و کارگردانی امیرحسین حریری
در تالار مولوی« ،جیبهایی پر از نان» به نویســندگی متئی محمد برهمنی که در کارنامه هنری خود چند اثر شاخص
ویســن یپک و کارگردانی علیرضا گودرزی در تماشــاخانه دارد ،این روزها نمایشــی جدید را در سالن استاد سمندریان
ایرانشــهر« ،ننه دلاور و فرزندانش» به نویســندگی برتولت تماشــاخانه ایرانشــهر بر صحنه آورده به نام تاری که همچون
برشــت و کارگردانــی علــی یعقوبــی در تــالار محراب، دو نمایش پراســتقبال و مورد تحسینش از سوی تماشاگران،
«روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند» به نویسندگی تام استاپارد «زندگی در تئاتر» و «سیزیف» دو بازیگر اصلی دارد.
و کارگردانی الهام صحت در عمارت نوفللوشاتو« ،عروسی در خلاصه اثر آمده که مرد و زنی ،اربابان و تنها ســاکنان
خون» به نویســندگی فدریکو گارســیا لــورکا و کارگردانی عمارتی بزر گاند که درحال ویرانی است .این خلاصه و در
حســین زینالی در پردیس تئاتر شــهرزاد« ،در انتظار گودو» طول نمایش ،مهمترین و بزرگترین نشــانه و مفهومی که
به نویسندگی ســاموئل بکت و کارگردانی امیرحسین جوانی مورد نظر قرار میگیــرد و تلاش میکند بر همان خط پیش
در کاخ هنر« ،مراقبت از پرندگان کوچک» به نویسندگی آن برود ،مرگ است .هر چند محوریت متن بر شرایط زیستی
وولر به کارگردانی سعید خمان در تماشاخانه دا و «در انتهای زن و مردی اســتوار شــده اما قابل تعمیم به هر وضعیت یا
گلو» نوشته یوســف الگیندی به کارگردانی سیدمحمدجواد ارگانیسم درحال فروپاشــی و در آستانه مرگ است .مانند
ســید یزاده ،تنها نمایشهایی هستند که با متون نویسندگان موجودی زنــده و ایزوله که هر چنــد از محیط بیرون مورد
خارجــی روی صحنه م یروند .اجراهایی هم هســتند که با تهدید است اما از این هراس و قطع ارتباط ،خود نیز درحال
اقتباس یا برداشــتی آزاد از نمایشنامههای خارجی به صحنه اضمحلال است همچون لاشههایی درحال فساد در انبوهی
رفت هاند که نمایشنامههایشان چنان دستخوش تغییر شده که از مگســان؛ و همانطور که با قدرت حیات خود ،مســاله
زندگی را طرح و به پرســش میگیرد ،همزمان مرگ را نیز به
نمیتوان آنها را با این نمای شها در یک گروه جا داد. میدان احضار میکند .اینگونه ،چگونه ز یستن ،چگونه مردن
با این پیشفرض که اجرای نمایشنامههای باکیفیت ایرانی شرایطی مشابه است. هر چقدر در تلاش برای گذر از این وضعیت بحرانی اســت و را رقم م یزند.
در کنــار آثار خارجی یک نیاز جدی برای تئاتر اســت ،تعدد بدنهای گیر افتاده ،قدرتمدارانی در گذشــته که حال در مکانیســمهای خود را به کار میبندد با این حال تن طغیانگر زن و مردی که صاحبــان قصرند ،در عمارت متروک خود
اجرای آثار به قلم نویســندگان داخلی در ســالنهای تئاتر در برابر مرگ ب یدفا عاند و دامنه فروپاشــی که بیمحابا همه چیز است که بر شیشههای شکســته قدم میگذارد و جسورانه در تنها ماندهاند؛ خدمتکاران و ســایر خدمه آنجا را ترک کردهاند
صورت استمرار و تمرکز بر کیفیت متون ،میتواند امیدوارکننده برابرش قرار میگیرد .در نهایت زن و مرد میمیرند و همه چیز و حالا آنان در محاصره مگسها حتی میترسند ،پایشان را از
باشد اما با این شرط که این نوشتهها به لحاظ کیفی قابل تامل را در بر میگیرد. عمارت بیرون بگذارند چراکه مورد هجوم آنها قرار میگیرند،
واستانداردباشند.اتفاقیکهدرتئاترامروزایرانرخنم یدهد. با وجود اجرایی حرف های و فکر شــده ،بازیگرانی مســلط تحت سلطه ناظر به نیستی م یرسد. آن دو حتــی نمیتوانند در را بــرای پیامی یا خبری که مدتها
نمایشهایی این روزها بر صحنه هستند که با اینکه کارگردانی ب هویژه مهشــید خــدادادی که از پس نقش ســنگین خود به محمد برهمنی با نگاهی به سوژههای برساخته متن ،تاری منتظرش بودند ،باز کرده یا از آنجا فرار کنند.
قابل قبولی دارند اما فاقد نمایشنامه قوی و باکیفیت هستند که خوبی برآمده ،حرکات بدن و تنی که میزانسنی آیینی و ژستیک را در این راســتا به فرم اجرایی رســانده که مفاهیم اشاره شده همه چیز در آستانه مرگ است و عنقریب است که تسلیم
بیشتر در یک ایده خلاصه میشوند و نویسنده از بسط این ایده را قوت میبخشــد و تعاملی که برهمنی در شمایل کاراکتری از «وضعیــت بحرانی» قابل انتقال باشــد .وضعیتی که نقطه آن شــوند .از شکســتن جامها و راه رفتن بر خرده شیشهها و
ناظر با تماشــاگران برقرار میکند همچنان و مانند بســیاری تغییری دوگانه است .از طراحی دکور و سازهای متحرک که در زوال بینایی و بدنها تا سازهای بزرگ و سهضلعی ،محاط شده
و تبدیل آن به نمایشنام های استاندارد ناتوان است. از اجراهــای حاضــر ،متن پختگــی لازم را نــدارد و هرچند طولاجرا جابهجا میشود وصحن های پراز شیشههای شکسته با دیوارهای توری که حد این آستانه با جهان بیرون را مرزبندی
تئاتــر بازتا بدهنده تاریخ ،فرهنگ و مســائل اجتماعی نشانههایی ارائه م یدهد اما در ایجاد لایههای زیرین و زیرمتنی و طراحی حرکات و بدن بازیگران در این شــرایط پرمخاطره تا میکند .با این حال برای تــداوم حیات و زندگی به ترفندی از
یک جامعه است .تحولات اجتماعی و سیاسی ممکن است ضعف دارد .ب هویژه در اشارات سیاسی و اجتماعی چنان درگیر ترسیم فضایی ســورئال و اکسپرسیونیستی که قابل تسری به بازی کردن رو میآورند و گذشته طلایی خود را با طرح
به تغییر در اســتفاده از آثار خارجی منجر شود .هنرمندان و دوگانگی و ابهام است که صدای انتقاد رسایی به گوش
مخاطبان ممکن است به محتوای بومی و معاصر علاقهمندتر نم یرســد .البته اگر فرض را بر ایــن بگذاریم که آنچه نقشهــا ی ارباب و خدمتکار ،که بیــن آن دو جابهجا
شوند بهخصوص آن دسته آثاری که به طور مستقیم با مسائل برهمنی در اثر خود ارائه داده در ظرفیت متن بوده باشد. میشود ،تداع یمیکنند.
و دغدغههــای روزمره آنها ارتبــاط دارد و یکی از دلایلی که بنابراین فرم و اجرا از متن جلوتر است و آنچه از آن قابل برهمنی بهعنوان کاراکتر سوم و ناظر در ابتدا و میانه
اهالی تئاتر بهخصوص جوانان این روزها تمایل بیشــتری به دریافت است ،وضعیت ی است آستان های و قابل تفسیر نمایش بر صحنه حاضر میشود و در جایگاه خدایگانی
که میتواند به هر دو ســوی مرگ و زندگی متمایل شود تقدیر را رقم م یزند؛ او همان قدرت مسلط است که با
استفاده از نمایشنامههای خود دارند هم همین است. اما در اینجا و البته همسو با وضعیت جامعه فعلی ،مرگ فرمانی دیوارهای ســازه دکور باز شده و مرگ به داخل
اما همه اینها تنها یک روی ســکه است و روی دیگر آن وارد میشــود و با پیــش آوردن ابزار قــدرت و کنترل
عدم مطالعه و آشنایی با نمایشنامههای خارجی و نویسندگان و انهدام سوژههای برساخته ،پیروز نبرد است. (اسلحه) و تحویلش به زن و مرد و ترتیب دوئل ،رهایی
بزرگ دنیاســت که این وضعیت دربــاره برخی از کارگردانان «تاری» که در عنوان ،ابهام و اضمحلال را نیز اشاره را بــا تن دادن به مــرگ اعلام میکند .رقابت برای بقا،
جوان که ایــن روزها در صحنه حضور فعالی دارند ،بیشــتر میکند،باوجودگروهیحرف هایوباسابقه،میتوانست موجودات را حتی به آستانه کشتن عشق و تن رسانده و
صدق میکنــد .اگر نگاهی به کارگردانانی کــه این روزها با جسورانهتر به میدان بیاید .بازنویسی و تغییراتی در متن، چگونه مردن را تعیین میکند.
متنهــای خارجی نمایشهــای خود را به صحنــه بردهاند، عمق بیشــتری به آن داده و در تکامل اجرایی ،ترســیم متن در کانســپتی از ویرانی و تنهایی و فروپاشی با
بیندازیــد ،خواهید دید که نیمی از آنها کارگردانان باســابقه روشــنی از وضعیتی باشد که حبس و خفقان و هراس تکیه بر فضایی ســورئال در دو وضعیــت مبهم و تار از
هستند و همین نشان م یدهد که با تجربهها ،گرایش بیشتری و سلطه ،میتواند همواره آستانهسازی مرگ و فروپاشی
به مت نهای خارجی دارند و جوا نترها به نوشــتههای خود و
را ایجاد کند.
نویسندگانهمنسلمتمای لاند. با این حال به نظر م یرســد ،نوعی اغوای تماشاگر
بایــد گفت این اتفــاق زمانی راهگشــا خواهــد بود که بــا آن بخش بازی در بــازی و تغییر لحــن و حرکات
نویســندگان جوان ،قابلیت نگارش مت نهایی منســجم و با کاراکترها را دارد و بیش از دوســوم زمان نمایش را در
کیفیت را با ایدههایی درخشــان داشته باشند و خاطرات دهه برمیگیرد ،بیش از موارد دیگــر مورد توجه قرار گرفته
۷۰و ۸۰که نمایشــنامههای نویسندگان جوان ایرانی ازجمله و تاکید شده اســت .با تمام آنچه اشــاره شد ،اجرای
علیرضا نادری ،نغمه ثمینی ،نادر برهانیمرند ،حسین کیانی، «تاری» قابلیت تفسیر و اندیش هورزی را دارد و گفتمانی
محمد رحمانیان ،چیســتا یثربی و ...باعث تحول در تئاتر
را برای علاقهمندان به تئاتر و تفکر مهیا میکند.
شد ،دوباره زنده شود.
امر واقعــی و نمادین درحال رف توآمد اســت و چنان
ترسیم میشود که وانمودی و استعاری است و مفاهیمی
را پیش میکشــد کــه در اجرا و فــرم انتخابی ،تکمیل
میشود؛ مانند حرکات بدن و فیزیکالی که بازیگران در
بخشهایی از نمایش اجرا میکنند و اشــاره روشنی به
بدن و تنی دارند که ارتباط مستقیم با امر سیاسی داشته
ُُبمعردگیدررواقلنم-رتونآرناابهسنــمایت .بشامزییگدذارربادز .ریوادون و حیات و
کاراکتــر،