Page 8 - 06-06-1403-1773 Sazandegi
P. 8

‫بررسی رویدادهای تاریخیحافظه‬                                                                                                                                                                                ‫سال هفتم شماره ‪1773‬‬      ‫‪08‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                  ‫سهشنبه ‪ 6‬شهریور ‪1403‬‬

‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‪61933000 :‬‬                                         ‫سازندگی‪ :‬روزنام ‌هسیاسیواجتماعی صاحبامتیاز‪:‬حزبکارگزارانسازندگیایران مدیرمسئول‪:‬سیدافضلموسوی سردبیر‪:‬اکبرمنتجبی‬                            ‫عکس‪ :‬رضا معطریان‬                                  ‫مدیرهنری‪ :‬رضا دول ‌تزاده‬
                                                                           ‫زیرنظرشورایسیاستگذاری‪:‬سیدحسینمرعشی(رئیس)‪ ،‬محمدعطریانفر‪،‬محمدقوچانی‪،‬علیهاشمی‪،‬سیدعلیرضاسیاس ‌یراد‪،‬امیراقتناعی‬

                                                        ‫ویراستار‪ :‬سعیده آرینفر حروفچین‪ :‬مجتبی دیدگر نشانی‪ :‬تهران‪ ،‬پاسداران‪ ،‬نگارستان پنجم‪ ،‬پلاک ‪ ، 8‬تلفن‪ 22841262 :‬چاپ‪ :‬امید نشر ایرانیان‪88537168 -9 :‬‬

              ‫تقویم‬                                                                                                         ‫انقلابی اصلاحجو‬                                                                                                                        ‫کارنامه‪ :‬خاطرات هاشمی ‪1380‬‬

 ‫پساشوروی با نگاهی طنزآلود‬                                                                                                  ‫به مناسبت سالروز تولد ابراهیم یزدی‬                                                                                                           ‫افراطدراختلاف ‪073‬‬

‫به بهانه انتشار کتاب «پرونده انگشت ژنرال»‬               ‫ایده او مخالفت شــد‪ .‬مهدی بازرگان تا سال‬                            ‫دولت موقت بــازرگان‪ ،‬لیبرال خواندند تا مهر‬                                                                 ‫نیره خادمی‬                                            ‫شنبه ‪ 2‬تیر‬
                                                        ‫‪ 1373‬دبیرکل نهضــت آزادی ایران بود‪ ،‬ولی‬                             ‫ب ‌یاعتمــادی را مهمان کارنامه سیاســی آنها‬                                                                                                   ‫بازداشت داماد آی ‌تالله منتظرى‬
                ‫کتــاب «پرونده انگشــت‬                  ‫پس از مرگ بازرگان‪ ،‬یزدی بهعنوان رئیس این‬                                                                                                                                                      ‫گروه تاریخ‬  ‫کمیســیون زیربنایى [مجمع تشخیص مصلحت‬
                ‫ژنرال» بهتازگی از ســوی‬                 ‫تشــکیلات انتخاب شد‪ .‬درباره ثب ‌تنام او در‬                                                      ‫کنند‪.‬‬                                                                                                     ‫نظام]‪ ،‬براى پیداکردن سیاستى جهت تأمین نقدینگى‬
                ‫نشــر خوب منتشــر شده‬                   ‫انتخابات ریاستجمهوری دو روایت وجود‬                                                                                                                      ‫ابراهیم یــزدی در جریان نخســ ‌توزیری‬             ‫اضافى براى بخش مسکن‪ ،‬به منظور تأمین نیاز مردم‬
                ‫اســت؛ کتابی کــه حدود‬                  ‫دارد‪ .‬برخی میگویند که او در این انتخابات‬                                ‫ ‪W‬مخالفت با اعدا ‌مهای دهه ‪60‬‬                                                   ‫محمد مصدق با نهضت ملی همراه شــد و بعد‬            ‫و اشــتغال و فعالکردن صنایع مربوطه‪ ،‬با کمیسیون‬
                ‫ســه دهــه قبل‪ ،‬بــه یکی‬                ‫ثبتنام کردهودرفرمانتخاباتیواژه«اعتقاد»‬                              ‫در دورانــی که صــادق خلخالی‪ ،‬صفحات‬                                                 ‫از کودتــای ‪ 28‬مرداد بــه عضویت این نهضت‬          ‫اقتصاد‪ ،‬جلسه مشترک داشت‪ .‬پیشنهادهایی مطرح‬
                ‫از آثــار شــاخص ادبیات‬                 ‫در عبارت «اعتقاد به مبانی قانون اساسی» را‬                           ‫پرشــمار احکام اعدام را امضا میکرد‪ ،‬مخالف‬                                           ‫در آمد‪ ،‬درجریان انقلاب ‪ 57‬هم این انقلاب را‬        ‫شد‪ ،‬ولى به نتیجه نرسیدیم‪ .‬قرارشد‪ ،‬دو کمیسیون در‬
‫پساشوروی تبدیل شد‪ .‬آندری کورکف در این کتاب‬              ‫خط زده و عبارت «التزام» را جایگزین کرده‬                             ‫این اعدامها بود و صادق خلخالی نیز در کتاب‬                                           ‫همراهی کرد‪ ،‬ولی حالا او را بهعنوان کسی که‬
‫با نگاهی طنزآلود‪ ،‬داستانی جنایی را روایت میکند‬          ‫اما یزدی این موضوع را تکذیب کرده اســت‪.‬‬                             ‫خاطرات خود در این باره نقلهایی کرده است‪.‬‬                                            ‫از قطار انقلاب پیاده شــده است‪ ،‬میشناسند‪.‬‬                   ‫مورد راهکارها‪ ،‬جداگانه بررسىکنند‪.‬‬
‫و آن را به صحن ‌های از مقاومت سیاســی و جدالی‬           ‫یزدیدرگف ‌توگوییکهباحسیندهباشیدر‬                                    ‫حاکم شرع یک سال اول انقلاب نوشته است‪:‬‬                                               ‫قضــاوت دربــاره عملکرد او در طــول زندگ ‌ی‬       ‫ظهر محســن‪[ ،‬رئیس هیأتمدیــره و مدیرعامل‬
          ‫میان دو دستگاه امنیتی بدل میکند‪.‬‬              ‫برنامه خشــت خام داشت‪ ،‬گفت که هی ‌چگاه‬                              ‫«همانطور که گفتم من میخواستم در آن شب‬                                               ‫سیاســ ‌یاش با تاریخ اســت و این گزارش در‬         ‫شــرکت متروی تهران] آمد و از اینکه ایســتگاه مترو‬
‫آندری کورکف‪ ،‬نویســنده مشــهور اوکراینی که‬              ‫در آن دوره از انتخابــات ریاســتجمهوری‬                              ‫را‬  ‫تبعســــدتاهدب‪۴‬ود‪۲‬ینمف؛رارماااایعدناآمقکاینامن‪،،‬چدائشمـًًاـایم هن پماه آونآهنا‬  ‫سالگرد مرگ او در ‪ 6‬شــهریور سال ‪ 1396‬به‬           ‫[شهید همت] در مجتمع امام خمینى‪ ،‬به خاطر منع‬
‫با آثــار طنز تلخ و نگاهی تیزبینانــه به جامعه پس از‬    ‫نامزد نشد‌ه اســت‪ .‬در جریانات سیاسی که‬                              ‫پا‬                                                                                                                                    ‫مجتمع‪ ،‬دچار تأخیر [در ســاخت] شــده‪ ،‬براى رفع‬
‫شوروی شــناخته میشــود‪ .‬کتاب «پرونده انگشت‬              ‫ســال ‪ 88‬به وقوع پیوست‪ ،‬چند بار دستگیر‬                              ‫کردند و م ‌یرفتند و میآمدند و من هم خون دل‬                                                          ‫بخشی از آن میپردازد‪.‬‬
‫ژنرال»‪ ،‬رمانی است که در سال ‪ ۱۹۹۷‬به زبان روسی‬           ‫شد‪ .‬او را با اتهاماتی چون «اجتماع و تبانی‬                           ‫میخوردم‪ .‬ایــن آقایان حتی برای وق ‌تگذرانی‬                                                                                              ‫مشکل استمداد کرد‪ .‬با او و عفت‪ ،‬ناهار خوردیم‪.‬‬
‫منتشر شد و به سرعت به یکی از آثار شاخص ادبیات‬           ‫علیه امنیت کشور‪ ،‬فعالیت تبلیغی علیه نظام‬                            ‫و ایجــاد فرصت برای جلوگیــری از اعدام آنها‬                                                       ‫ ‪W‬لیبرالیسمب ‌هعنواناتهام‬           ‫عصر آقاى [محمد] هنردوست‪[ ،‬معاون ارتباطات‬
                                                        ‫جمهوری اسلامی ایران و تاسیس و هدایت‬                                 ‫کاغذهایی تهیه کرده و گفتند که میخواهیم نام‬                                                                                            ‫و امور بی ‌نالملل سازمان صداوسیما] آمد‪.‬گفت‪ ،‬انتظار‬
                    ‫پساشوروی تبدیل شد‪.‬‬                  ‫نهضــت آزادی» محاکمــه کردنــد و حکم‬                                ‫متهمان را با خط درشت روی آن بنویسیم و به‬                                            ‫ابراهیم یــزدی‪ ،‬وزیر امــور خارجه دولت‬            ‫داشتیم که سیاست تحصیل اقتدار ملىکه رهبرى اعلام‬
‫داستان با کشف جســد یک ژنرال بازنشسته‬                   ‫زنــدان برایش بریدنــد‪ .‬در جریان انتخابات‬                           ‫سینه آنها بچسبانیم‪ ،‬من وضع را ناجور دیدم و‬                                          ‫بازرگان بعد از انقلاب همواره با اتهام وابستگی‬     ‫کرد‌هانــد‪ ،‬به جایى برســد؛ با جوابىکه بــه نامۀ آقاى‬
‫آغاز میشــود که بــه طرز عجیبــی از یک بالن‬             ‫ریاستجمهوری سالهای‪ 92‬و‪ 96‬از حسن‬                                     ‫متوجه شــدم که ابراهیم یزدی در آنجا حضور‬                                            ‫به آمریکا از سوی مخالفان روب ‌هرو بود‪ ،‬بارها‬      ‫[مهــدی] کروبى‪[ ،‬رئیس مجلــس در مورد تحقیق و‬
‫تبلیغاتی کوکاکولا آویزان شده است‪ .‬نکت ‌ه جالب‬           ‫روحانــی حمایت کــرد‪ ،‬چراکــه معتقد بود‬                             ‫نــدارد‪ ،‬حس کــردم که ممکن اســت خدمت‬                                               ‫دستگیر شد و به زندان رفت اما در برابر حمله‬        ‫تفحص از صداوســیما] دادند و در مقابل فشار چ ‌پها‬
‫توجه این اســت که انگشت شصت دست راست‬                                                                                        ‫امام رفته باشــد‪ .‬در همین موقع از مقر امام مرا‬                                      ‫مخالفینــش‪ ،‬در ســوی دیگــر او را با عنوان‬        ‫تسلیم شدند‪ ،‬نتیجه برعکس شد و تداعى اقتدار دیگران‬
‫ژنرال ناپدید شده است! این حادثه عجیب‪ ،‬مامور‬                        ‫آلترناتیو دیگری وجود ندارد‪.‬‬                              ‫خواســتند‪ .‬دویدم و خودم را به مدرسه علوی‬                                            ‫روشــنفکری برجســته لقب داد‌هاند‪ .‬ابراهیم‬         ‫را مىنماید‪ .‬پیشنهادهایى در مورد کار مجمع [تشخیص‬
‫پلیس سادهلوح را بر آن م ‌یدارد که وارد ماجرایی‬          ‫در همان ســالهای اولیه انقلاب‪ ،‬نوشتن را‬                             ‫شــماره یک که محل اقامت امام بود رســاندم‬                                           ‫یزدی از دانشــگاه تهران دکترای داروســازی‬         ‫نمیصسلــحتتب نهظمامج]مدعربیایایند؛خممصکون اصسدـاـشـتـمتج‪.‬لگفتسم‪،،‬ممجعلدودًام‬
‫پیچیده و خطرناک شــود‪ .‬در ایــن میان‪ ،‬مامور‬             ‫دنبال کرد؛ گزارش تحلیلی انقلاب اسلامی سال‬                           ‫نفس زنان از پلهها بالا رفتم و نفســم تنگ شده‬                                        ‫داشت اوایل دهه ‪ 40‬به آمریکا رفت و در آنجا‬         ‫مصوبه بگذراند و شوراى نگهبان بپذیرد‪ .‬آقاىکروبى‪،‬‬
‫سابق کا‪.‬گ‪.‬ب نیز وارد داستان میشود و تلاش‬                ‫‪ ۱۳۵۷‬را با عنوان آخریــن تلاشها در آخرین‬                            ‫بود‪ ،‬با کمــال تعجب دیدم که آقایــان ابراهیم‬                                        ‫به کار تحقیقاتی در این زمینه پرداخت‪ .‬نهضت‬         ‫اشــتباه کرد که از رهبرى خواســت‪ ،‬بــه مجمع اجازه‬
                                                        ‫روزها نوشــت و مقالات و نوشتههای دیگر در‬                            ‫یزدی و مطهری و بهشــتی و احمدآقا خمینی‬                                              ‫آزادی ایران که تاســیس شــد‪ ،‬بهعنوان رئیس‬         ‫امىص‌لداهیح بم؛دقهاننـوـنًًادباویردهایبرن اىجهامزهابشهــمتبجاله کسردنداـدـهدشکوهدگ‪.‬فتند‬
        ‫میکند تا پرده از راز قتل ژنرال بردارد‪.‬‬          ‫حــوزه اقتصاد اسلامی‪ ،‬دکتریــن امنیت ملی‪،‬‬                           ‫در خدمت امام هستند‪ .‬عرض کردم‪ ،‬ای امام!‬                                              ‫شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در خارج از‬           ‫آقاى [ســیدمحمد] میرمحمــدى‪[ ،‬نماینده قم]‬
‫کورکف با مهارت خاصی‪ ،‬دو شــخصیت اصلی‬                    ‫روشنفکری دینی و چالشهای جدید و خدا در‬                               ‫ما حاضر نیســتیم به جهنم برویم‪ .‬امام فرمود‪:‬‬                                         ‫کشور انتخاب شد‪ .‬لباس چر یکی به تن میکرد‬           ‫آمد‪ .‬بــرای وادارکردن جامعه الزهــراء [قم]‪ ،‬جهت‬
‫داســتان را در تضاد با هــم قرار م ‌یدهد و داســتان‬     ‫ناخودآ گاه داشت‪ .‬همچنین خاطرات خود را در‬                            ‫مگر جهنمی در کار اســت؟ عرض کردم‪ ،‬بلی‬                                               ‫و زمانی هم به مبارزه مسلحانه اعتقاد داشت‪،‬‬         ‫واگذارى بخشــى از باغ زنبیلآباد بــه مردم قم‪ ،‬براى‬
‫فردی ســاده را روایت م ‌یکند که به طور اتفاقی وارد‬      ‫کتاب ســه جلدی با عنوان « ‪ 60‬سال صبوری‬                              ‫اگر این ‪ ۲۴‬نفر را اعدام نکنیم‪ ،‬همه ما به جهنم‬                                       ‫بنابراین با همکاری مصطفی چمران و محمد‬
‫دنیای جاسوســی و قتل میشود‪ ،‬درحالی که باید با‬           ‫و شکوری» نوشــت و به پدر و مادرش تقدیم‬                              ‫م ‌یرویــم و خلاصه خیانت به انقلاب اســت‪.‬‬                                           ‫توســلی نخســتین پایگاه آموزش جن ‌گهای‬                        ‫ایجاد پارک عمومى‪ ،‬استمداد کرد‪.‬‬
‫ماموری حرف ‌های و باهوش دس ‌توپنجه نرم کند‪ .‬این‬         ‫کرد‪ .‬او در این کتاب درباره روزهای نخست و‬                            ‫امام مــا را به بردباری دعوت کــرد و فرمودند‪:‬‬                                       ‫مســلحانه ابتدا در مصر و ســپس در جنوب‬            ‫آقاى [فریدون] وردىنژاد‪ ،‬مدیرعامل خبرگزارى‬
‫تضادها‪ ،‬فضای طنزآمیز و جذاب داســتان را ایجاد‬           ‫علت عدم حضورش در بهش ‌تزهرا را اینطور‬                               ‫تعداد اعدامها امشــب چهار یا پنج نفر بیشــتر‬                                        ‫لبنان را تاســیس کردند‪ .‬مهاجرت بنیانگذار‬          ‫[جمهور ‌یاسلامــی (ایرنــا)] آمد؛ همــراه یکى از‬
‫میکنند و با مهارت خاصی‪ ،‬فضای پس از فروپاشی‬              ‫روایت کرده است‪« :‬آقای خمینی علت نیامدنم‬                             ‫نباشــد بحث شد که نفر پنجم چه کسی باشد‪.‬‬                                             ‫انقلاب به فرانسه در س‌الهای پیش از انقلاب‬         ‫خانمهاى‌ کارمنــد خبرگزارى که براى اعزام به خارج‬
‫شوروی و اوکراین درحال گذار را به تصویر میکشد‪.‬‬           ‫را پرسیدند‪ .‬همان جوابی را که در آخرین شب‬                            ‫عد‌های گفتند ســالار جاف و من گفتم‪ :‬ربیعی‬                                           ‫به پیشــنهاد او انجــام شــد‪ .‬در آن زمان امام‬     ‫جهت ادامه تحصیل‪ ،‬اســتمداد کرد که گفتم‪ ،‬به من‬
‫رانتخواری‪ ،‬فســاد و ب ‌یعدالتی اجتماعی ازجمله‬           ‫اقامت به نوفللوشاتو‪ ،‬قبل از حرکت به فرودگاه‬                         ‫فرمانده نیروی هوایی؛ سرانجام ساعت دو بعد‬                                            ‫خمینی از عراق تبعید شده بود و دولت کویت‬           ‫مربوط نیست‪ .‬آقاى وردىنژاد گفت‪ ،‬موافقت دولت‬
‫موضوعاتی هستند که در این رمان به شکل طنزآمیزی‬           ‫به ایشــان داده بودم‌‪ ،‬مطرح کــردم و به برخی‬                        ‫از نیمهشــب آن چهار نفر را به پشــت بام بردیم‬                                       ‫پذیرش رهبر انــقلاب را رد کرده بود‪ .‬خان ‌های‬      ‫چین‪ ،‬براى سفارت او هنوز نرسیده و دولت هم در اثر‬
‫مورد نقد قرار گرفت ‌هاند‪ .‬شــخصیتهای داستان نیز‬         ‫رعفتمادرتًًاهاازیحغیسراــخالداقتهیاوومخخـصـلرتبهااطرسافریاچنشمکهه‌‬  ‫و اعــدام کردیم»‪ .‬ابراهیم یزدی هم بعدها گفته‬                                        ‫در نوفللوشاتو مهیا شد و ابراهیم یزدی که به‬        ‫اختلافات‪ ،‬هنوز نتوانسته جایگزین او [برای مدیریت‬
                                                        ‫میگرفت ‌‪ ،‬اشار‌های کردم؛ سپس با بیان مختصر‬                          ‫بــود‪« :‬ما عل ‌یالاصول با آن نوع برخورد و با آن‬                                     ‫زبان خارجی تســلط داشت بهعنوان مشاور و‬
     ‫بازتابی از جامع ‌ه اوکراین در آن دوران هستند‪.‬‬      ‫داستانغ ‌مانگیزامیرکبیروناصرالدینشاهاضافه‬                           ‫نوع محاکمه‪ ،‬که محاکمه نبود‪ ،‬دادگاهی نبود‪،‬‬                                           ‫از افراد نزدیک حلقه نزدیک به اما‌م(ره) نقش‬            ‫ایرنا] را پیدا کند و ممکن است‪ ،‬نگذارند برود‪.‬‬
‫نویســنده در این رمان از ســبک نوشــتاری‬                ‫کردم که نه شما ناصرالدی ‌نشاه هستید و نه من‬                             ‫مخالف بودیم»‪.‬‬                                                                   ‫سخنگو در برابر رسانهها را ایفا کرد‪ .‬بهمن ‪57‬‬       ‫آقاى[سیدهادی]هاشمى‪،‬دامادآی ‌تاللهمنتظرى‬
‫طنزآمیز و هجوآمیزی اســتفاده کرده اســت که به‬           ‫امیرکبیر‪ ،‬اما تاریخ گواه بر این است که مخالفان‬                                                                                                          ‫همراه امام خمینی به ایران آمد و پس از تشکیل‬       ‫و دو نفر از طرفداران او بازداشت شد‌هاند و تیم پزشکى‬
‫خوبی با فضای ســوررئال و گروتســک داستان‬                ‫و دشمنان امیرکبیر ‪ -‬هم آنهایی که با سیاس ‌تها‬                            ‫ ‪W‬استعفا‪،‬شایعهثب ‌تنامدرانتخابات‬                                               ‫شورای انقلاب‪ ،‬عضو این شورا شد‪ .‬در زمان‬
‫همخوانی دارد‪ .‬او با استفاده از زبان ساده و روان‪،‬‬        ‫و برنامههای او مخالف بودند و هم کســانی که‬                                                         ‫و زندان‬                                              ‫ریاستمهدی بازرگاندردولتموقت‪،‬معاون‬                             ‫از ایشان در قم عیاد ‌ت کرده است‪.‬‬
‫توانسته اســت پیچیدگ ‌یهای سیاسی و اجتماعی‬              ‫به او رشک میبردند ‪ -‬آنقدر نزد ناصرالدینشاه‬                                                                                                              ‫نخســ ‌توزیر در امور انقلاب و سپس سکان‬                                     ‫یکشنبه‪ 3‬تیر‬
‫اوکرایــن پس از فروپاشــی شــوروی را به زبانی‬           ‫از او شــکایت و ســعایت کردند‪ ،‬که در نهایت‬                          ‫همراه با اســتعفای مهدی بازرگان استعفا‬                                              ‫وزارت امــور خارجه دولت را بر عهده گرفت‪.‬‬
‫قابل فهم برای مخاطب عام بیان کند‪ .‬همچنین‪،‬‬               ‫امیرکبیر به دستور شاه کشته شد‪ .‬من نمیخواهم‬                          ‫کرد و تا سال‪ 59‬سرپرست موسسه کیهان بود‬                                               ‫آبان سال ‪ 58‬وقتی همراه چمران برای شرکت‬                               ‫قدردانى سفیرکویت‬
‫استفاده از دیالوگهای هوشمندانه و خند‌هدار‪ ،‬به‬           ‫سرنوشت مشــابهی پیدا کنم‪ .‬داعی ‌های ندارم‪‌،‬‬                         ‫و بعد در انتخابات مجلس کاندیدا و انتخاب‬                                             ‫در جشن استقلال الجزایر راهی این کشور شده‬          ‫[آقای علی سلیما ‪‎‬نســعید]‪ ،‬ســفیرکویت‪ ،‬براى‬
                                                        ‫هر کاری کــرد‌هام کم یا زیاد‪ ،‬خوب یا بد‌‪ ،‬برای‬                      ‫شد‪ ،‬ولی شــورای نگهبان صلاحیت او را رد‬                                              ‫بود‪ ،‬دانشجویان پیرو خط امام سفارت آمریکا‬          ‫خداحافظــى آمــد‪ .‬به خاطــر رفتارىکــه در زمان‬
              ‫جذابیت داستان افزوده است‪.‬‬                 ‫کمک به ملت در پیروزی بر اســتبداد و سلط ‌ه‬                          ‫کرد‪ .‬مخالفانــش او را به هــواداری آمریکا‬                                           ‫را تسخیر کردند‪ .‬او مانند مهدی بازرگان با این‬      ‫اشغالکویت توسط عراق‪ ،‬با آنها کردم‪ ،‬قدردانىکرد‬
‫دربخشیازکتابمیخوانیم‪«:‬ببین‪،‬م ‌یشهدرک‬                    ‫بیگانگان بر کشــورمان بوده اســت و حالا که‬                          ‫متهم میکردنــد‪ ،‬ولی بعــد در جریان طرح‬                                              ‫عملکرد برخــی انقلابیون تندرو مخالف بود و‬         ‫و گفت‪ ،‬مرد ‌مکویت‪ ،‬هیچگاه آن مواضع وآنکمکها را‬
‫کرد تو آدم توداری هســتی‪ .‬اما هردوی ما روس ‌یایم‪.‬‬       ‫شــاه رفته و ملت پیروز شــده‪ ،‬دوست دارم به‬                          ‫ایده فــروش هواپیماهای ‪ F14‬بــاز هم مورد‬                                            ‫بارها این مخالفتش را اعلام کرد و گفت که این‬       ‫فراموش نمىکنند‪ .‬اظهارامیدوارىکردم‪ ،‬با ح ‌ل شدن‬
‫این تقسیم شــدن به کشورهای مختلف سیاسته‪ .‬ما‪،‬‬                                                                                ‫حمله قرار گرفت‪ .‬او معتقد بود که نگهداری‬                                             ‫اتفاق روابط ایران با دنیا را دچار اختلال جدی‬      ‫مشکل بعث عراق‪ ،‬نیروهاى بیگان ‌ه که به بهانه آن در‬
‫من و تو‪ ،‬داریم یه پرونده کار م ‌یکنیم‪ .‬ما هم میخوایم‬            ‫گش ‌توگذار در میان مردم بپردازم»‪.‬‬                           ‫این هواپیماها ســخت اســت و باعث تداوم‬                                              ‫کرد‪ .‬مخالفان هم که لیبرالیســم را نقطهضعف‬
‫بدونیم چی سر برونیتسکی اومده‪ .‬برعکس چیزی که‬                                                                                 ‫وابستگی به آمریکا میشود‪ ،‬در هر حال با این‬                                           ‫افراد و گروهها م ‌یدانســتند‪ ،‬او و بقیه اعضای‬                      ‫منطق ‌هاند‪،‬ازمنطقهبروند‪.‬‬
‫ممکنه تصور کنی‪ ،‬بعد از مشکل ستاد‪ ،‬این مسکوی‬                                                                                                                                                                                                                       ‫آقــاى مســیح مهاجــرى‪[ ،‬مشــاور اجتماعی‬
‫شــریر نبود که ترتیب این بابــا رو داده‪ .‬هی ‌چ کدوم از‬                                                                                                                                                                                                            ‫رئیسجمهــور و مدیرمســئول روزنامــه جمهوری‬
‫ما اینجا کوچکترین تمایلی به مردن اون نداشــتیم‪.‬‬                                                                                                                                                                                                                   ‫اسلامــی] آمــد و گفــت‪ ،‬سیاســتمدارى رهبــرى‬
‫میتونم برای اثبات حرفم یکسری واقعیتها رو هم‬                                                                                                                                                                                                                       ‫شکســتخورده و خیلىها دیگر آن را قبول ندارند و‬
                                                                                                                                                                                                                                                                  ‫دوم خردادیهــا‪ ،‬قدم به قدم جلــو مىآیند و جواب‬
        ‫ارائه بدم‪ ،‬فقط باید پیش خودت بمونه»‪.‬‬                                                                                                                                                                                                                      ‫نامه آقاى [مهدی] کروبى‪[ ،‬رئیس مجلس‪ ،‬در مورد‬
‫به گزارش خبرگزاری کتاب ایران‪ ،‬آندری کورکف‬                                                                                                                                                                                                                         ‫تحقیق و تفحص از ســازمان صداوســیما]‪ ،‬از سوى‬
‫تاکنــون ‪ 19‬رمــان و ‪ 9‬کتاب کودک منتشــر کرده و‬                                                                                                                                                                                                                   ‫رهبرى‪ ،‬یک عقبنشینى آشکار است‪.‬گفت‪ ،‬دفتریان‬
‫در تولید چندین فیلم مســتند داســتانی و تلویزیونی‬                                                                                                                                                                                                                 ‫رهبرى هم ســرخورده شــد‌هاند و براى نجات از این‬
‫همــکاری داشــته اســت‪ .‬آثــار او به بیــش از ‪۳۷‬‬                                                                                                                                                                                                                  ‫وضع چارهجویىکرد و گفت‪ ،‬مىخواهد نامه مفصلى‬
‫زبــان ترجمه شــده و برخی از آنها در فهرســت آثار‬
‫پرفروش قرار گرفت ‌هاند‪ .‬از ویژگیهای شــاخص آثار‬                                                                                                                                                                                                                                          ‫به رهبرى بنویسد‪.‬‬
‫او طنز تلخ‪ ،‬اســتفاده از عناصر سوررئال و به تصویر‬
‫کشــیدن واقعیت در دوران پس ازشــوروی اســت‪،‬‬
‫از مشــهورترین آثار او «مرگ و پنگوئــن»‪« ،‬مرا به‬
‫کنگاراکس نبر» و «زنبورهای خاکســتری» است‪‌.‬‬
‫کتاب «پرونده انگشــت ژنرال» اثر آندری کورکف با‬
‫ترجمه سهیل سمی توسط انتشــارات خوب‪ ،‬روانه‬

                  ‫کتابفروشیها شده است‪.‬‬
   3   4   5   6   7   8