Page 5 - 24-06-1403-1783 Sazandegi
P. 5
05 سال هفتم شماره 1783 پیشنهادهایی برای دیدنتماشا
شنبه 24شهریور1403
دیدگاه :یادداشت سینمایی شوالیهی تئاتر
ملیت ،عقیده ،تبعات پری صابری کارگردان صاحبنام تئاتر در 92سالگی درگذشت
انواع فیلمهای جنگی سینمای ایران تالار وحدت در آن دوران مخصوص اجرای موسیقی بود. نمایشهــای آن دوران را به صحنه م یبرد .ایــن دو کارگردان پــری صابری در دورهای در تئاتر ایــران نمایشهای خود را به
صابری میخواست «یرما» را در این سالن روی صحنه ببرد. تحصیلکرده خارج ،برای اجرای نمای شهایشــان به سالن نیاز صحنــه میبرد که کمتر زن کارگردانــی در این عرصه فعالیت
مهرزاد دانش اما دوســتانش به او توصیه کردند ،ایــن کار را فراموش کند، داشتند .دوســتی با رئیس دانشــگاه تهران باعث شد که او از میکرد .او به روش و سبک خود نمایشهایش را اجرا میکرد
چراکه ممکن نیست با پیشــنهاد او موافقت شود و تنها خود صابری بخواهد در این دانشگاه به اجرای نمای شهای گروهش که مخالفان زیادی داشــت اما هی چوقت از کار کردن منصرف
منتقد را ســبک خواهد کرد .باردار بود و در همین شــرایط تصمیم بپردازد .صابری به ســراغ سالنها م یرود اما م یفهمد هر یک نشد و با همه مخالفتها مدام کارگردانی میکرد و بیش از ۵۰
گرفت ،ســراغ وزیر برود و نتیجه مذاکرهاش با وزیر ،دریافت از آنها دست یک گروه اســت .به رئیس دانشگاه میگوید ،در
هفته آینده آغاز مناسبتهای مربوط به هفته دفاع مجوز اجــرا در تالار وحدت بــود .از آن به بعــد بود که پای هر کدام از این ســالنها عدهای مشغول به کار هستند و حاضر سال علاقهمندان به نمایشهایش را به سال ن میآورد.
مقدس اســت .واژه دفاع مقدس ،سالهای متمادی تئات ریها هم به تالار وحدت باز شد اما قرار نبود ،مخالفتها و نمیشــود ،آن ســالنها را در اختیار بگیرد .اما این کارگردان صابری با اینکه در خانــوادهای متمول به دنیا آمده بود و به
اســت که به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اطلاق سن گاندازیهای تمام شود و آنقدر برای اجرا ،حاشیه درست که یاد گرفته بود باید با سختکوشــی ،مشــکلات را پشت سر نظر م یرســید که در زندگ یاش ک موکسری ندارد اما جایگاهی
میشــود و بهتبع آن ،فیلمهای سینمایی ایرانی هم که کردندوایننمایشنامهرابهزمی نوزمانوناباروریثریا بگذارد .چشــمش به انبار دانشــگاه م یافتد .سالنی بزرگ که که در تئاتر به دست آورد را به راحتی کسب نکرد .او چه زمانی
در گونه جنگی ساخته شدهاند با عنوان سینمای دفاع همسر شاه ربط دادند که پهلبد پس از مدتی از اجرای تمامی ویژگیهای لازم را برای تبدیل شدن به سالن تئاتر دارد.
مقدس توصیف میشــوند .اما ایــن نامگذاری ،مانع آن جلوگیری کرد .صابری میگفت«:نمیتوانســتند به دســتور رئیس دانشگاه ،انبار تخلیه و سروسامان داده شده و که در فرانسه تحصیل میکرد و چه وقتی به ایران آمد
از آن نشــده که طیف فیلمهای جنگی ایرانی از تنوع حضور کارگردان زنی که وارد تئاتر شده و جسارتهای تبدیل به سالنی میشــود که تالار مولوی نام گرفت و تبدیل به با سختیها و مشــکلاتی مواجه شد که توقع روب هرو
گفتمانی بهرهمند باشند .در نگاهی جریانشناسانه، قطب تئاتر کشور در اجرای نمایشهای خارجی شد .صابری شدن با آنها را نداشت اما آنقدر سختجان و مصر بود
میتوان ۳گفتمان جنگی را در این ژانر سینمایی ایران خاص خود را دارد ،هضم کنند». به همراه ســمندریان بهترین و مهمترین نمایشهای خود را در که کمکم این مشکلات را پشتسر گذاشت و به آنچه
تشخیص داد: نزدیک به ۷ســال پس از انقلاب صابری به همراه همین ســالن روی صحنه بردند .وقتی اولین نمایشش را روی از تئاتر توقع داشــت ،رسید و به سبک مخصوص به
از1 تعــداد دیگــری از کارگردانــان تئاتر اجــازه کار پیدا صحنه برد ،ابراهیم گلستان و جلال آ لاحمد دربارهنمایش ،نقد خود نمایشهایش را روی صحنه برد .نمایشهایی که
کــرد .میگفــت ،در آن دوره در کارگردانی به هرچه مثبت نوشتند و همین اتفاق ،صابری را به ادامه کار مصرتر کرد. در دوره خود پرمخاطب بودند و برخلاف نظر منتقدان
به میخواست ،رسیده بود اما همیشه احساس میکرد، فروغ فرخزاد که به تماشای نمایشهای صابری مینشست و بسیاری از اهالی تئاتر ،رضایت تماشاگران را جلب
فكیلشمــهاویر اینكگهاشجـنـت هاگند8سوالهصررافًًادترهقاالجمبعدفرااقع یک چیــزی کم دارد و در آن وقفه چندســاله فهمید بهعنوان بازیگر در نمایش « 6شــخصیت در جســ توجوی میکرد .پــس از پایان دوران ابتدایی ۱۴ســاله بود که
خاک ایران را بهعنوان پدیدهای ضدملی بهعنوان سوژه که آن فرهنگ ایرانی اســت .مادرش برای او همیشه نویســنده» بازی کرد .شــاعرهای که در اوج شــهرت بود با خانوادهاش او را به فرانســه فرســتادند تا تحصیلات
بباجرنگفیزلیگمدهههاااندیی اومثواًازلًلهمومردبیوونمرطوبجتههفادنافوای بعتهجچچنوادمشانعمتین بمحیینتاتخیوجنرادفو.یزلممثطًها ًایل اشــعار و داستانهای ایرانی میخواند .پس از انقلاب بازی در نمایش صابری به شــناخته شدن این کارگردان کمک خود را در پاریس ادامه دهد .پدرش میخواســت ،او
عمده آثار محمد بزرگنیا در این رده جای میگیرند .در با استفاده از متون ایرانی ،نمایشهایش را روی صحنه در رشته نان و آ بداری تحصیل کند اما اصرار صابری
این فیلمها نوع دیدگاه سیاســی یا مكتبی یا مذهبی فرد برد« .من به باغ عرفان» اولین نمایشی بود که پس از بسیاری کرد. نتیجه داد و سینما را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.
رزمنــده چندان اهمیت نــدارد و از همه مهمتر ،ملیت انقلاب براساس نمایشنامه سهراب سپهری کارگردانی او دختری نازپــرورده بود و تصور میکــرد به راحتی
اوســت كه حمیت و غیرت نسبت بدان ،موتور محركه کرد« .هفت شــهر عشق»« ،شــمس پرنده»« ،رند میتواند ســینما بخواند اما وقتی بــرای اولینبار پا به
شــخصیتهای رزمنده میشــود برای ورود به بحث خلوتنشین»« ،من از کجا ،عشق از کجا»« ،رستم استودیو گذاشت ،جارو به دســتش دادند تا استودیو
جنگ .در گفتمــان دوم ،جنگ تحمیلی ،نه صرفًًا در2 و ســهراب»« ،لیل یومجنون»« ،رستم و اسفندیار»، را تمیــز کند و خاک پروژکتورهــا را بگیرد .در دوران
«هفتخــوان رســتم» و ...نمایشهایی بودند که او تحصیل در فرانسه ناچار شــد ،سختیهای بسیاری
قالب یک تجاوز به خاک ،بلكه در انگارهای یکی پس از دیگری روی صحنه میبرد .هم تماشاگران را تحمل کند که از او آدم دیگری ســاخت .میگفت
كلیتر ،یعنی تجاوز به عقیده یک ملت (ملت در گفتمان از آن اســتقبال میکردند و هم در خــارج از مرزها به فرانســو یها به راحتی به دانشجویان مدرک و اعتبار
دینی؛ نه در گفتمان ناسیونالیستی) ارزیابی شده است و اجرا درمیآورد .ترجمه بیش از ۲۰نمایشنامه خارجی
طبــق آن حمله عراق بــه ایران قبل از آنكــه بر مبنای از نویســندگان مانند اوژن یونســکو ،آنتوان چخوف، نم یدهند.
توسعهطلبی ارضی عراق تفسیر شود ،براساس توطئ های لوییجی پیراندلــو ،ژان پل ســارتر و ...را هم به این طعم مردسالاری را برای اولین بار در همان دوران
نججهناهیتًًاتگتیفشككکر نسبسـیرـاد اسیتـادـنئقوللتاودژییبن وی تکبجبییومدهنـوـمنوهیرشصیواردفًً.اسبلژنائابموپرالیییاتینیر،ااینکو.ن اجراهــا اضافه کنید .نشــان شــوالیه ادب و زبان از تحصیلــش تجربه کرد ،زمانی که برای ســاخت فیلم
عمده آثار فیلمسازان موسوم به سینماگران ارزشی دفاع فرانسه و نشــان یونسکو جوایز بی نالمللی بودند که او کوتاهی درباره خیام بــرای فار غالتحصیل یاش ،مقام
مقدسی در این حیطه جای میگیرند ،چراكه جنگ را دریافت کرده بود .تنها کارگردانی بود که در تئاتر ایران این نشان اول را کسب کرد اما پســرهای ه مدور یاش از اینکه
واجد یک هویت خاص م یدانستند؛ هویتی كه بنیانش جایزه به او تعلق گرفت ،ناراحت شدند .او طعم اولین
را تفكــر شــیعی و انقلابی شــكل داده بــود و عمده را در خان هاش داشت. مخالفتها و دشــمنیها را در همان پاریس چشید و همیشه
رزمندگان براساس تكلیف شرعی خود و تقید به فرامین پــری صابری بیــش از ۵۰ســال در تئاتر ایــران کار کرد. میگفت«:فکر نکنید تنها در ایران مردســالاری وجود دارد.
رهبر در عرصه جبهه حضور یافته بودند. اجراهایش مورد علاقه و تایید بسیاری از اهالی تئاتر نبود اما او در پاریس آن زمان کارگردان زن آنقدر پذیرفته شــده نبود .من
در گفتمان سوم ،شــخص فیلمساز به سراغ3 آنها را اپرای ایرانی مینامید و به همانها میبالید .در سالهایی هم ایرانی بودم ،آنها نمیتوانستند بپذیرند که یک زن کارگردان
که از سلامتی برخوردار بود ،مــدام کار میکرد و نمایشهایی
معضلات و آســیبهایی مــ یرود كه در زیر مکهیبدرودسوــالبتتهدتامشاــشاگترراهبامهداماشنتر.واصشًا ًلختاعداصدخیـاـزوتد بماهشاصگحرانهن ایرانی ،جایزه فیلمسازی ببرد».
نمایشهای او برای اولینبار پا به ســالن تئاتر میگذاشتند .به بازگشــتش به ایــران همزمــان بــا دورهای بود کــه برای
همین خاطر او سهم مهمی در آشــنایی بخشی از تماشاگران فار غالتحصیلان خارج از کشــور ،ارج و قــرب ویژهای قائل
با تئاتر ایران دارد .با همه اینها همیشه میگفت«:بدهکار هنر بودنــد .در دیــدار با پهلبد ،وزیــر فرهنگ و هنــر آن دوره به
ایرانم و از مملکتم طلبکار نیســتم» .چراکه م یدانســت برای او میگویــد که میخواهد در ســینما کار کند امــا پهلبد به او
رسیدن به خواستههایش باید بجنگد و تلاش کند بدون اینکه میگوید ،ســینما به درد تو نمیخــورد و با تربیت خانوادگی و
تحصیلات تو ســنخیت ندارد .پهلبد به او پیشنهاد کار در تئاتر
توقعی از کسی داشته باشد. م یدهد .همراه با حمید ســمندریان شــرکت هنری پازارگاد را
تاســیس میکنند .هر یک از آنها ۲۵هزار تومان سرمایه برای
تاســیس شــرکت میگذارند و این گروه هنری 10سال بهترین
خاكســترها و غبارهای جنگ پنهان مانده اســت و با
اتمــام دوران جنگ ،دوربین ســینما روی آنها متمرکز
میشود .البته در سینمای جهان اغلب این نوع فیلمها،
ظاهری انسانی را به خود میگیرند تا جنگ را بهعنوان
یک پدیده ضدانسانی تقبیح كنند و از همی نرو با عنوان
در سینمای سجیننگمای اییراضندچجننینگرنوایمیكدرهد می تیقشرـیـبًًاونددر .احماد
صفر بوده و
نگرشها بیش از آنکه در پی محكومیت جنگ 8ساله
باشــد به دنبال یکجور آسیبشناسی مصائب جنگ
است كه این نیز باز بیشــتر اختصاص به زمانه پس از
جنگ دارد .شاید بتوان عنوان «سینمای تبعات جنگ»
را عبارت مناســبتری بــرای این گفتمان دانســت؛
گفتمانی كه بیان انتقادی خود را متوجه نابهسامانیهایی
در سه محور جامعه ،خانواده و سیاست م یداند كه در
وضعیت جنگی در پشــت جبهه شــكل گرفته است.
عروسی خوبان ،گاهی به آسمان نگاه كن ،قارچ سمی،
آژانس شیش های ،لیلی با من است ،مزرعه پدری ،متولد
ماه مهر ،موج مرده ،گیلانه ،میم مثل مادر ،طبل بزرگ
زیر پای چپ و ...از این قبیل فیلمها هستند.