Page 4 - 24-09-1403-1858 Sazandegi
P. 4

‫تاز‌ههای ادبیات و هنرکافه‬                                                                                                                                                                                                                                                ‫سال هفتم شماره ‪1858‬‬  ‫‪04‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫شنبه ‪ 24‬آذر ‪1403‬‬

                                                                                                                                                                                         ‫عشق در بحران‬                                                                                                                                                                                                                              ‫یاد‬

                           ‫بیونگ‪-‬چول هان در احتضار اروس به ضرورت بازتعریف عشق در دنیای معاصر میپردازد‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 ‫شیفته ریاضیات و باله‬

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           ‫میثم غضنفری‬                                                                             ‫ژاک روبو شاعر و نویسندۀ فرانسوی درگذشت‬

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 ‫روزنامهنگار‬                                                                     ‫ژاک روبو‪ ،‬شــاعر‪ ،‬نویسنده و ریاض ‌یدان فرانسوی‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 ‫که بــه عنوان یک شــخصیت کلیدی ادبیــات معاصر‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫اســت به‬  ‫غای «تکتجــذااِِبب‪،‬امحتشضخارصاًًاربوهسسب(‪s‬ب‪ro‬تر‪E‬ک‪f‬ی‪o‬ب‪ y‬ب‪n‬ع‪o‬ی‪g‬د‪A‬ش‪ e‬ا‪h‬ز‪)T‬جاثدیریت‬                                                ‫فرانســوی تثبیت شده بود‪ ،‬در ‪ ۹۲‬ســالگی درگذشت‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫فلسفی و‬                                                                                                                                  ‫انتشارات گالیمار اعلام کرد‪ ،‬ژاک روبو صبح پن ‌جشنبه از‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫شــمار فراوانی از منابع گسترده ‪ ...‬این کتاب به رغم حجم کمش‪،‬‬                                                                              ‫دنیا رفت‪ .‬او برندۀ جایزۀ گنکور برای شعر در سال ‪۲۰۲۱‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫پربار و ارزنده اســت‪ .‬همان قدر که در ســتایش از دیگری سر از پا‬                                                                           ‫بود و مجموع ‌های غنی و منحصر به فرد از خود به جای‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫نمیشناســد در نقدش از خودشیفتگی افســردهکننده‪ ،‬ب ‌یرمقی و‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫فچردواگیلراینهِاِتیون اسصیسوـِِژـفۀآلتم‪.‬دنردبرندیگذوـراـ‌هزازاکریتپااشِِپببدی«اسونحامتزیکضتاکـرـاشاردو‪.‬ب‪»،‬بسی»وننوگشـ‪-‬ـتچۀوبیلونهانگبا‪-‬‬        ‫گذاشته که در سراسر جهان منتشر شده است‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫بمیانیگیویهدش‪ .‬بداهرنیظ‪،‬رازهاخن‪،‬طرعفشرـوـپاق یشایدترجحرابۀل ُُمعرمیدنقاوساصتییالشعدیشدًًاقبیسماخرن‪.‬‬                                      ‫این شــاعر در آخرین مجموعۀ مهم خود که ســال‬
                            ‫آلن بدیو‬                                                                          ‫بیونگ‪-‬چول هان‬                                                              ‫جاناتان فرنزن‬                                                                  ‫این بحران را نمیتوان به سادگی به کمبود شریک عاطفی یا مشکلات‬                                                                              ‫‪ ۲۰۲۱‬با عنوان «ســقوط‪ ،‬پرش و دیگر شعرهای ساده»‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 ‫منتشر شد‪ ،‬ســروده بود‪ ۸۷« :‬سال در حال محو شدن‬
                           ‫است از کالایی کردن دشمن‪».‬‬                                                          ‫اشاره میکند‪ .‬در این فیلم‪ ،‬نزدیک شدن سیار‌های به زمین‪ ،‬به عنوان‬                                                                                            ‫فردی مربوط دانست‪ .‬در عوض‪ ،‬هان به عوامل ساختاری و سیستمی‬                                                                                  ‫‪ /‬نادقیق‪ /‬سالهای زندگی من متزلزل جلو م ‌یروند»‪.‬‬
                                                                                                              ‫نمــادی از نابودی‪ ،‬به طور غیرمنتظره فرصتی را برای تجربه عمیقتر‬                                                                                                      ‫اشاره میکند که عشق را به نحوی فزاینده تهدید میکنند‪.‬‬                                                                            ‫ژاک روبو که شــعر را «زبان زبان» م ‌یدانســت ‪۵‬‬
‫ ‪ W‬آزادی به عنوان خوداستثماری ‪ -‬چال ‌شهای آزادی‬                                                               ‫عشــق و ارتباط ارائه م ‌یدهد‪ .‬این نابودی ظاهری به نوعی فرد را از‬                                                                                          ‫فردگراییمعاصر‪،‬ارزشگذاریب ‌یاندازۀبازاربرتمامابعادزندگیو‬                                                                                  ‫دسامبر در نودودومین ســالگرد تولدش درگذشت و به‬
                                                                                                              ‫خود محوری و حس کنترل کامل بر زندگی رها کرده و زمینه را برای‬                                                                                               ‫حاکمیت منفعت مالی بر رفتارهای انسانی از جملۀ عوامل اصلی این‬                                                                              ‫دیگر شــاعر بزرگ پاریــس‪ ،‬ژاک ردا‪ ،‬که دو ماه پیش‬
                           ‫فردی در جامعۀ نئولیبرال‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫از دنیا رفت‪ ،‬پیوســت‪ .‬او کارنام ‌های پربار و منحصر به‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 ‫فردی از خود به جای گذاشت که ترکیبی از شعر‪ ،‬مقاله‪،‬‬
‫هان در این کتاب همچنین به نقد مفهوم آزادی در جامعۀ نئولیبرال‬                                                                            ‫درک و پذیرش «دیگری» فراهم میکند‪.‬‬                                                                                                ‫بحران هستند‪ .‬در جامع ‌های که همه چیز به کالا تبدیل شده و روابط‬                                                                           ‫ترجمه‪ ،‬نثــر و کتاب برای جوانان بــود‪ .‬کتابی از روبو‬
‫میپردازد‪ .‬او اســتدلال میکند در این جامعه‪ ،‬آزادی فردی به جای‬                                                  ‫هان بــر نقش «درک محدودیــت در تواناییهایی» در تجربه‬                                                                                                      ‫انسانی نیز از این قاعده مستثنا نیستند‪ ،‬عشق بهسادگی به یک معاملۀ‬                                                                          ‫توسط آکادمی فرانسه در سال ‪ ۲۰۰۸‬با جایزۀ بزرگ ادبی‬
‫رهایی از قید و بندهای اجتماعی به نوعی خوداستثماری تبدیل شده‬                                                   ‫عشق تأکید میکند‪ .‬به نظر او‪ ،‬فقط زمانی میتوانیم به «دیگری»‬                                                                                                 ‫مناسب یا یک توافق خوشایند بین دو فرد تقلیل مییابد‪ .‬به زعم بدیو‪،‬‬                                                                          ‫پل موران تجلیل شــد و کتاب «ســقوط‪ ،‬پرش و دیگر‬
‫اســت‪ .‬فرد در این نظام به عنوان «کارآفریــن خود» عمل میکند و‬                                                  ‫نکخزهدوبیدر‪،‬اکهسـمشـ‌هـاـچوییسزتموراکانهایکپنتیذی‪،‬ررلفعتمکهنلبیاکمرش‪.‬دیایموـ‪،‬ـمنونمفپقییتذیوارنتیِب ِنمشابناهتشتوندانههباییهدیسروخبجتاامیقعقد‌هارابِِلیت‬  ‫هان این تعریف ســطحی از عشــق را رد میکند و بــه دنبال تعریفی‬                                                                            ‫شعرهای ســاده» که گنکور سال ‪ ۲۰۲۱‬را دریافت کرد‪.‬‬
‫به طور مداوم تحت فشــار برای افزایش کارایی و موفقیت قرار دارد‪.‬‬                                                                                                                                                                                                          ‫بنیادینتر اســت‪ .‬هان به این نتیجه م ‌یرســد که عشــق نه تنها برای‬                                                                        ‫روبو دو علاقه اساسی در زندگی داشت‪ :‬ریاضیات (که‬
‫این فشــار نه از بیرون بلکه از درون فرد سرچشمه م ‌یگیرد و او خود‬                                                                                                                                                                                                        ‫وجود انســانی ضروری است بلکه برای تفکر و اندیشیدن نیز حیاتی‬                                                                              ‫تدریس میکرد) و شیفتۀ باله بود‪ .‬او پسر یک معلم بود‬
‫ردا بسـهـتکااوررودتبورلیخدلمادافومجموامشــــغع اونلضمبایطکنیدک‪ .‬به بهرزع«بمایهدا»نهـجـاواتمأِِعکیدجودیاارنید‬  ‫حصول است‪ .‬در چنین جامع ‌های‪ ،‬فرد به جای تلاش برای تجربۀ‬                                                                                                   ‫است‪ .‬اگر عشق بمیرد‪ ،‬تفکر نیز خواهد مرد‪ .‬این مقدمه بهطور کامل‪،‬‬                                                                            ‫و ‪ ۵‬دسامبر ‪ ۱۹۳۲‬در کالور متولد شد و اولین مجموعۀ‬
                                                                                                              ‫عشــق واقعی به خودمحوری و نارسیسیسم پناه میبرد‪« .‬سوژۀ‬                                                                                                     ‫خواننده را به تأمل در مورد وضعیت عشق در دنیای معاصر و ضرورت‬                                                                              ‫شــعرش را وقتی منتشــر کرد که تنها ‪ ۱۲‬سال داشت‪.‬‬
‫تحت سلطۀ «توانســتن» قرار گرفت ‌هاند‪ .‬او معتقد است «توانستن»‬                                                  ‫جویای دســتآورد که خودشیفته اســت‪ ،‬بالاتر از همه چیز در‬                                                                                                   ‫بازتعریف آن وادار میکند‪ .‬بدیو به نوعی اعلام هشدار م ‌یدهد که باید‬                                                                        ‫این مجموعه مورد توجه لویــی آراگون قرار گرفت و او‬
‫بــرخلاف «باید» که محدودیت دارد بــرای افزایش بازدهی و انگیزه‬                                                 ‫پی موفقیت است‪ .‬جستن موفقیت از رهگذر دیگری به شخص‬                                                                                                          ‫عشق را از نو اختراع کنیم و آن را از چنگال فردگرایی و مصرفگرایی‬                                                                           ‫را تشویق کرد‪ .‬ســپس راهی پاریس شد و علاق ‌همند به‬
‫کدرسدــنتاوحر بسرـاـایِا ِسساـنـتگثیـمـارزهک‪،‬اابراتیکیارداعردم‪.‬ل»ودرطایرحن‬  ‫بــه کار م ‌یرود‪« .‬زنده‬           ‫اعتبار میبخشــد بنابراین دیگری‪ ،‬دیگر بودگ ‌یاش را از کف داده‬                                                                                              ‫رها سازیم تا بتوانیم به تجرب ‌های عميق و معنایی از عشق دست یابیم‪.‬‬                                                                        ‫اشکال ثابت شــعر (غزل و‪ )...‬و فار ‌غالتحصیل زبان‬
                                                                            ‫و برنامه‪ ،‬بیش از زور و‬            ‫و به آیینۀ شــخص نزول کرده اســت‪ .‬آیین ‌های کــه تصدیقکنندۀ‬                                                                                               ‫از نظر بدیو یکی از ســؤالات مهمی کــه این کتاب مطرح میکند‬                                                                                ‫انگلیسی‪ ،‬ناگهان تغییر مســیر داد و به ریاضیات روی‬
‫جوامع‪ ،‬ســوژ‌ههای خودکارآفرین به ظاهر آزادند و تحت سلطۀ هیچ‬                                                   ‫تافصسوـیـرردشگخی مصی اکنسد‪.‬ت»‪.‬اایونخموندطراِِقب بهازعنشوناانسمیر‪،‬کـفـرزد رجاهباینشتمریبگیرنفتداور‬                                                         ‫این اســت‪« :‬آیا تنها راه مقابله با نگرش مصرفگرایانه و قراردادی به‬                                                                        ‫آورد‪ .‬روبو سال ‪ ۱۹۶۶‬به توصیۀ دوستش ریموند کوئنو‬
‫افرسآتیثنمداارگسترثمیانریخستونددمامیاشدورندوا‪.‬ق«ع‪،‬سوخژهودهنشاوزن بواهقعًشًاآکزلادینیداسوطلتبزانیهرادرحگایلار‬                                                                                                                                                            ‫«دیگری»‪ ،‬نابودی کامل خود برای ملاقات با دیگری است؟ آیا برای‬                                                                              ‫به گروه تحقیقاتــی ادبیات تجربی پیوســت و گلچین‬
                                                                                                              ‫نیازی به «دیگری» احســاس نمیکنــد‪« .‬و در خودش غرق و‬                                                                                                       ‫مقابله با لذتهای مکرر و خودخواهانه باید به ســلبیت مطلق روی‬                                                                              ‫وسیعی از شعرهای باله را منتشر کرد که اکنون به عنوان‬
‫در خود اســتثمارگری به ســر میبرد‪ .‬و این عمل را به خواست خود‬                                                  ‫منکوب میشود‪ .‬اما عشق‪ ،‬تجربۀ دیگربودگی را ممکن میکند‪،‬‬                                                                                                      ‫آورد؟ تصور فداکاری عاشقانه‪ -‬ناپدید شدن خود در دیگری‪ -‬سابقۀ‬
‫انجام م ‌یدهد‪ .‬استثمارگر‪ ،‬استثمار شده است‪ ».‬این ساختار‪ ،‬فرد را‬                                                ‫از‬  ‫خود‬  ‫برو ‌نریزِِی‬  ‫و‬  ‫تجرب ‌های که شــخص را با از خودگذشتگی‬                                                                                           ‫طولانی و درخشانی دارد مانند عشق عرفانی به خدا در اشعار یوهان‬                                                                                        ‫یک اثر کلاسیک در نظر گرفته میشود‪.‬‬
‫به طور مداوم به انجام دادن چیزهای بیشــتر وادار میکند‪ ،‬بدون آنکه‬                                                                             ‫دوزخ خودشیفتگی بیرون میآورد‪».‬‬                                                                                              ‫صلیبی‪ .‬اما پس از مرگ خدا‪ ،‬آیا هنوز نیاز به ادامه این مســیر است؟‬                                                                         ‫به ندرت پیش میآید نویســند‌های بــا همتایان خود‬
‫به نیازهای درونی و محدودیتهای انســان توجه کند‪ .‬این وضعیت‬                                                     ‫این تحلیل هان از خودشیفتگی سوژۀ مدرن‪ ،‬یادآور نظر جانتان‬                                                                                                   ‫ای بسا که این مرحله از سفر بهقدر کفایت طول کشیده است‪ .‬ممکن‬                                                                               ‫همکاری کند تا آثاری گروهی دو نفره یا ســه نفره خلق‬
‫به افسردگی‪ ،‬خستگی و از دست دادن معنای زندگی منجر میشود‪.‬‬                                                       ‫فرنزن‪ ،‬رماننو یس و جستارنو یس معاصر آمر یکایی در مورد دردسر‬                                                                                               ‫اســت راه دیگری پیش رویمان باشد‪ ،‬راهی در راستای جهانی که با‬                                                                              ‫کننــد اما روبو همراه دوســتش ژرژ پــرک‪ ،‬اکتاویو پاز‬
‫هان به شدت از دیدگاه میشل فوکو انتقاد کرده و استدلال میکند‬                                                    ‫نعمشیـکـشقـبـراد»یراجبهطاۀنپیمدچیردنۀاسجهات‪.‬نفمرندزرنندورعجشستقاِِررا ب«ردرردسکیهمکیسکنیدرا‪.‬‬                                                              ‫دوی عشــق آغاز میشود‪ .‬این جهان‪ -‬که بنیادهایش بر «ما دو نفر»‬                                                                              ‫مکزیکی‪ ،‬ادواردو سانگوئینتی و چارلز تاملینسون برای‬
‫فوکو نتوانسته است‪ ،‬ساختارهای قدرت و اجبار را در پس این آزادی‬                                                                                                                                                                                                            ‫تکین استوار است‪ -‬نه به من تعلق دارد و نه به دیگری بلکه برای همه‬                                                                          ‫آهنگسازی ترانههای اپرایی همکاری کرد‪ .‬سپس با‬
‫ظاهری ببیند‪ .‬به زعم هان‪ ،‬فوکو به طور غیرمستقیم از نئولیبرالیسم و‬                                              ‫او استدلال میکند‪ ،‬منطق مصرفگرایی فناوری محور با تمرکز بر‬                                                                                                  ‫یوکجیودازدابرهدت‪.‬ری» بندریاهوهایا بنراکتیا آِِبگبارهجی یساتفهت ونتازجمربهۀمتفرکیرنِِیمبداررزاخوتر تعوصجرهمراا‬                            ‫فلورانــس دیلی یک حلقه برای نثر ایجاد کرد‪ .‬او پس‬
‫اریا ننمتریتبيینبد‪ .،‬هخالأن برـوـرحانخلیاوفعفاوکطفوِ‪ِ،‬یانعاتقشادی‬  ‫فردگرایی حمایت کرده و به‬                   ‫ارضای خواســتههای مصرفکنندگان‪ ،‬منجر به تولید محصولاتی‬                                                                                                                                                                                                                                              ‫از آن ســهگانه «هورتنس ربوده شده»‪« ،‬هورتنس در‬
                                                                   ‫از ســاختارهای اجتماعی‬                     ‫مشـ‌یـددههدک؛ه ت«رابصوطر‌هاذهینکیهمداراآز ین شکیراءبمطۀحبعواشبــ(قمثانًا ًهلاییــکد‌همآوبلایرا بلا)زتهایبچ‬                                                                                                   ‫م ‌یداند‪ :‬دفاع و بازآفرینی عشق‪.‬‬                                                       ‫تبعید» را در قالب یک پروژه رماننویســی گســترده‬
‫دارد که این خوداستثماری نتیجه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫در قالب یک ســهگانه‪ ،‬که در سال ‪ ۱۹۹۰‬تکمیل شد‪،‬‬
‫است که فرد را به طور مداوم به تولید و موفقیت وادار میکند‪« .‬جملۀ‬                                               ‫انتظاری ندارد و در عوض بلادرنگ همه کاری برا ‌یمان میکند و‬                                                                                                 ‫ ‪ W‬فروپاشی عشق در مدرنیته ‪ -‬سایه سنگین خودمحوری‬                                                                                          ‫خلق کرد و در همان زمان در اقدامی بلندپروازانهتر با‬
‫کسهــایوژنۀاججبوایراِدِیر‬  ‫تــو میتوانی‪ ،‬اجباری همــه جانبه ایجاد میکند که‬                                    ‫باعث میشــود‪ ،‬احساس نیرومندی کنیم و وقتی هم با یک شیء‬                                                                                                                                                                                                                                              ‫الهام از ســبک زندگینامۀ «آتشسوزی بزرگ لندن»‬
                           ‫دســتآور ِِد خود را برایش تکه پاره میکنــد‪ .‬از آنجا‬                                ‫بهتر جایگزین شــده و خود راهی کشو میشود‪ ،‬جنگ و دعوا راه‬                                                                                                                                         ‫و زوا ِل «دیگری»‬                                                                                   ‫را در ‪ ۵‬جلــد جمعآوری کرد که با حدود ‪ ۲۰۰۰‬صفحه‬
‫لفافۀآزادیرخم ‌یدهدبراجباردلالتنمیکند‪.‬تومیتوانی‪،‬الزاماتی‬                                                      ‫نم ‌یاندازد و آبروریزی نمیکنــد‪ ».‬به باور فرنزن‪ ،‬هدف نهایی این‬                                                                                                                                                                                                                                     ‫سال ‪ ۲۰۰۹‬منتشر شد‪ .‬مجموعۀ دیگری از روبو که در‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫هان کتاب خود را با بررســی بحران عشــق در دنیای مدرن آغاز‬                                                                                ‫خاطرهها باقی خواهد ماند‪ ،‬سرود پر جنب و جوش و‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫میکند‪« .‬در سالهای اخیر اعلام شده که عشق به پایان خود رسیده‬                                                                               ‫بودلری او برای پاریس است‪« :‬شکل شهر‪ ،‬افسوس‪،‬‬
‫وســیعتر از تو باید اعمال میکند‪ ».‬در این محدوده‪ ،‬عشق واقعی و‬                                                  ‫بفنیاتوفراوی‪،‬ت اجاسیــگزیتن‪-‬یبادندینایایییطابیسعــی‪-‬تککههنکاسـمًـابًل مت بطاهبقخومایستلهمهااعیمملا‬                                                        ‫اوفســــورت‪.‬گازدینعها بهار اوی انجابســاتر بکه‌یاعماشن بق بههکمســــابلبمآزطالدــیوببیپ‪،‬ایدااِِرنداناتز نخافبس‪،‬‬                          ‫سریعتر از قلب انسانها تغییر میکند» که سال ‪۱۹۹۹‬‬
‫عمیق ممکن نیست‪ .‬ز یرا عشق‪ ،‬نیازمند پذیرش ناتوانی و فقدان است‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫منتشر شد‪ .‬شــعرهای روبو به خاطر ساختار پیچیده‬
                           ‫اما جامعۀ مدرن چنین پذیرشی را محکوم میکند‪.‬‬                                         ‫میکند و به مثابه امتداد وجود خودمان است‪ .‬اما همین امر‪ ،‬به گفتۀ‬                                                                                            ‫بایسشتتر ا‪.‬ز‪.‬آ‪‎ .‬نوکنتهیملجهۀممانزطفقرا‌یواانِِیش‬  ‫م ‌یافتد‪ ».‬اما از نظر هان «بحران عشق‬                                                  ‫و کاوش عمیق در وضعیت انسانی شناخته م ‌یشوند‬
                                                                                                              ‫ففرننآزونر‪،‬مینمجحروبره‪،‬تدضراسدـبـاعت بشهقهوامیقعنیخمایطرشاوزد‪.‬ج«اندنیباعیمشقصرواقفعگراییبِِهی‬                                                                                                                ‫دیگران باشــد‪ ،‬زاییدۀ فرسایش دیگری‬                                                    ‫و خواننــدگان را بــه تعامل با زیبایــی و چال ‌شهای‬
   ‫ ‪ W‬سیاست اروس و پایان نظریه ‪ -‬عشق و سیاست در‬                                                                                                                                                                                                                         ‫مخوورددشکیمفبتوهدسـشــاـزرِیِی هکرعدامطاففزیو‪ِِ،‬بنهخخولدأاعسـمـیقتتر»‪.‬واموهبهمترجاییم بیپحرداثزدد‪:‬ر‬                                      ‫بیان شــعری مدرن دعوت میکنند‪ .‬اشــعار او اغلب‬
                                          ‫عصر داد ‌هها‬                                                        ‫درســر م ‌یافتد و به همین دلیل چار‌های نــدارد غیر از اینکه او هم‬                                                                                                                                                                                                                                  ‫به بررسی طبیعت نوشــتن و نقش شاعر میپردازند و‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 ‫بازتابهای شــخصی را با جســ ‌توجوهای فلسفی‬
‫هان در بخشهای انتهایی کتاب به بررســی ابعاد سیاســی عشق‬
‫میپردازد‪ .‬او اروس را بــه عنوان نیرویی جهانی و انقلابی میبیند که‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      ‫وسیعتر در هم م ‌یآمیزند‪.‬‬
‫قادر اســت‪ ،‬تغییرات بنیادی در جامعه ایجاد کند و استدلال میکند‬
‫عشــق واقعی‪ ،‬به عنوان یــک تجربۀ متعالــی‪ ،‬میتواند افــراد را از‬                                              ‫در مقابل‪ ،‬عشــق را به دردســر بیندازد‪ .‬اولین خط دفاعی عبارت‬                                                                                               ‫فقدان تجربۀ واقعی عشــق‪ .‬به نظر او‪ ،‬افزایش گزین ‌هها و انتخابها‬
‫خودمحوری و مصرفگرایی رها کرده و به سمت یک رابطۀ عمیقتر و‬                                                                                                                                                                                                                ‫در دنیای مدرن به جای غنا بخشــیدن به عشــق‪ ،‬آن را به یک بازی‬
‫معناییتر با دیگران و جهان هدایت کند‪ .‬با این حال‪ ،‬در جامعۀ معاصر‪،‬‬                                                                                                                                                                                                        ‫ســطحی و مصرفگرایانه تبدیل کرده اســت‪ .‬این یک بحران عمیق‬
‫اروس به طور فزایند‌های به امر جنســی و مصرفگرایی تقلیل یافته و‬                                                                                                                                                                                                          ‫نیست که ناشــی از «زیادی دیگران» باشد بلکه ناشی از «از دست‬
‫قدرت انقلابی خود را از دســت داده اســت‪ .‬هان در نهایت به بحث‬                                                                                                                                                                                                            ‫دیگری‪ ،‬فرآیندی دراماتیک است‪،‬‬                       ‫دگاردچنهدبیهگنرحیو» ای بستس‪.‬خ«مطیحرووشسیدعًًان‬
‫در مورد بحــران نظریه در عصر اطلاعات میپــردازد‪ .‬او به این نکته‬                                                                                                                                                                                                         ‫از نظرها پنهان است»‪ .‬دیگری در‬
‫اشاره میکند که در عصر دادههای کلان‪ ،‬نظریههای سنتی و مدلهای‬                                                                                                                                                                                                              ‫اندیشۀ هان‪ ،‬موجودی مســتقل‪ ،‬متفاوت و منحصر به فرد است که‬
‫تحلیلی به حاشیه رانده شد‌هاند و تفکر دادهمحور به جای ایجاد بینش‬                                                                                                                                                                                                         ‫فراتر از خود و خواستههای فرد قرار دارد و نیز «عشق به معنایی وثیق‬
‫و معنا‪ ،‬تنها به جمعآوری و مقایســه دادهها میپردازد‪ .‬هان استدلال‬                                                                                                                                                                                                         ‫با دیگری هم بسته است‪ ».‬چراکه عشق تجرب ‌های است که بر اساس‬
‫میکند که تفکر واقعی نیازمند منفینگری و عدم قطعیت است و علم‬                                                                                                                                                                                                              ‫تفاوت و اســتقلال فرد مقابل شکل میگیرد و « این دیگری به دور از‬
‫اثباتی به تنهایی نمیتواند به درک عمیقتری از واقعیت منجر شود‪ .‬او‬                                                                                                                                                                                                         ‫زوبیاِِنکهسماسنــساانزییوقیراکریدباوردد انمااسفـرـهنت‪».‬گدمیقگایرسیۀ مخادراوجماازمدرایورزۀیه‪،‬مجساانییی‬
‫بر ضرورت نظر یه برای کاهش بینظمی و ایجاد وضوح در جهان تأکید‬                                                                                                                                                                                                             ‫برای این تفاوت و اســتقلال باقی نمیگذارد‪ .‬ما مدام همه چیز را با‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫هم مقایســه میکنیم و در نتیجه‪ ،‬تفاوتها از بین م ‌یرود و به همین‬
        ‫میکند و به نقش منفیگرایی در تفکر و تحول اشاره دارد‪.‬‬                                                            ‫نشر نو‪/‬تار‪۶‬ب‪۹‬جیحموتنصۀفگضفحرا‪-‬هی‪/‬بچررو‪۰‬زا‪۱‬ل‪۱‬رههمهاوازئانریتسومان‬                                                                                 ‫دلیل دیگر‪ ،‬دیگری را تجربه نمیکنیم‪ .‬در واقع‪ ،‬جامعۀ مصرفی تلاش‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫میکند تا این تفاوت را از بین ببرد تا همه چیز را بتوان مصرف کرد‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫هان برای توضیح این مفهوم به فیلم «مالیخولیا» لارس فون تریر‬
   1   2   3   4   5   6   7   8