رنگ‌زمینه

فاصله فلسفه از زندگی

دلایل ناشناخته ماندن فیلسوفان مسلمان از نظر آیت‌الله سیدمصطفی محقق‌داماد

آیین بزرگداشت شیخ اشراق، شهاب‌الدین سُهروردی، در سالن فرهنگ کتابخانۀ ملی برگزار شد. آیت‌الله سیدمصطفی محقق‌داماد در این مراسم دربارۀ دلایل ناشناخته ماندن فیلسوفانی؛ مانند سهروردی و ملاصدرا در میان مردم، توضیح داد و گفت: «تمام این گناه به گردن معلمان و استادان رشته است. آن‌ها کاری که باید بکنند را نکرده‌اند. فقیه با زندگی روزمره مردم کار دارد اما استادان فلسفه اسلامی، فلسفه را سر سفره مردم نیاوردند. حتی اگر دو هزار جلسه برای سهروردی برگزار شود اما سهروردی به زندگی روزمره مردم وارد نشود، کاری نکرده‌ایم. (ایمانوئل) کانت در نوشته‌هایش حتی یک کلام دربارۀ حقوق بشر ندارد اما او را پدر حقوق بشر می‌دانند. زیرا او در جایی دربارۀ کرامت انسانی توضیح داده است، بعد از او فلاسفه، حقوق بشر را از نوشتارهایش بیرون آوردند.» او با اشاره به کتاب «الهیات محیط زیست» بیان کرد: «در این کتاب نظریه «وحدت وجود» ملاصدرا را به روز رساندم. ما باید از میان سخنان سهروردی، نیاز روز را بیرون بکشیم، برای مثال امروز باید صلح‌دوستی را ترویج کنیم یا جنگ را؟ اصل اولیه صلح است یا جنگ، فیلسوف باید این پاسخ را بدهد.

باید نظرات فیلسوفان برای مردم معنا شود
محقق‌داماد با اشاره به این‌که یکی از ابتکارهای سهروردی در فلسفه موضوع وجود عالم دیگری است، توضیح داد: «این غیر از عالم ماده و عقل یعنی عالم مجردات است و از آن به نام عالم مثال یا خیال منفصل تعبیر می‌شود. این را باید برای مردم معنا کنیم، تا قبل از سهروردی وقتی می‌گفتیم خیال و تخیل چه معنا می‌شد؟ تا قبل از سهروردی عالم خیال درون ما بود اما سهروردی گفت، عالم خیالی وجود دارد و حقیقت است اما ماده نیست و خیال عالم خداوند هم نیست. باید توجه داشت در دین به عالم خیال منفصل، عالم برزخ می‌گوییم. خیال متصل، آنی است که در ذهن ماست.» او با اشاره به این‌که ملاصدرا مفهوم عالم خیال سهروردی را متوجه شد، افزود: «بعد از آن ملاصدرا این عالم را گرفت و غوغا کرد. او گفت، می‌توان با عالم مثال سروکار داشت. شیخ اشراق می‌گوید، می‌توان به عالم مثال متصل شد و با آن کار کرد. اگر کسی این مساله را به خوبی بیان و آن را ساده کند، همه چیز حل می‌شود. او با بیان اینکه مهم‌ترین نظریه فلسفه ایران، نظریه تشکیک در وجود است، ادامه داد: همه عرفان به تشکیک در وجود بستگی دارد زیرا به وحدت وجود متصل است و اگر این موارد را از عالم عملیات بگیرید، تئوری وجود به هوا می‌رود.

درِ ارتباط باز است
محقق‌داماد دربارۀ اینکه چرا فقط پیامبران می‌توانستند با خدا صحبت کنند، گفت: در «قرآن آمده که فقط پیغمبر به این سوال پاسخ گفته که چرا فقط پیامبر توانسته صدای خدا را بشنود و دیگر مردم نمی‌شنوند؟ اما این سوال را سهروردی هم پاسخ داده و جرم سهروردی هم همین بود. در قرآن گفته شده، خدا بخیل نیست که خود را فقط به بعضی نشان بدهد. در باز است و همه می‌توانند در این دنیا به لقاءالله برسند. البته چند شرط دارد که عمل صالح و اجتناب از شرک، جزیی از آن است. سهروردی به جرم اینکه پیامبر اکرم (ص) را آخرین پیامبر نمی‌دانست، قضاوت شد، در حالی که او می‌گفت دیگر کسی پیغمبر نخواهد شد اما در ارتباط باز است.»

توجه حوزه علمیه به سهروردی
علی‌اصغر محمدخانی با ارائۀ کارنامه‌ای از سهروردی‌پژوهی در یک سال اخیر گفت: «در این ۱۶ ماه ۳۱ عنوان کتاب از سهروردی منتشر شده است. این کتاب‌ها از سهروردی و دربارۀ سهروردی است. هم‌چنین چاپ اول و تجدید چاپ هستند و مجموع شمارگان آن‌ها ۱۴ هزار و ۲۰۰ نسخه است. در میان این آثار از شمارگان ۵۰ تا ۵۰۰ و هزار نسخه وجود دارد. بیشترین شمارگان کتاب، به کتاب «قصه‌های شیخ اشراق» نوشته شهاب‌الدین سهروردی و ویراسته جعفر مدرس‌صادقی تعلق دارد که امسال چاپ هفدهم آن بعد از چهار سال منتشر شد. از ۳۱ عنوان ۲۱ عنوان چاپ اول است. اما پخش و تبلیغ خوبی نداشتند و حتی اکثر اهل فلسفه آن‌ها را ندیدند. از این تعداد ۹ اثر را زنان نوشتند. این نکته هم مهم است که حوزۀ علمیه قم در سال‌های اخیر به سهروردی توجه می‌کند. باید روز سهروردی یا روز ملاصدرا زمینه‌ای ایجاد کند تا اقدامات یک سال درباره این فلاسفه را ارزیابی کنیم.»

سوءاستفاده از بیانات سهروردی
علی اوجبی، محقق و مصحح در این نشست دربارۀ ویژگی‌های مثبت سهروردی گفت: «شیخ اشراق ویژگی‌های ممتازی دارد، فلسفه را با دین و ایمان در هم می‌آمیزد. او از داستان استفاده می‌کند و مفاهیم دشوار فلسفی را مناسب دوستداران فلسفه تنظیم می‌کند.» در ادامۀ نشست، حسین واله، رئیس موسسه حکمت و فلسفه با اشاره به اینکه در ذهنیت عمومی سهروردی را به عنوان فیلسوف مهم و عارف برجسته می‌شناسند، گفت: «نکته مهم دیگر این است که فلسفه هنوز هم ادامه دارد و فیلسوفان راه گذشتگان را ادامه می‌دهند.» واله ارجاع نظریه‌های جدید به بخش‌هایی از متون گذشتگان را یکی از اقدام‌های فیلسوفان نامید و ادامه داد: «فیلسوفان جدید به گذشته بازمی‌گردند و برای مثال از افلاطون شروع می‌کنند زیرا می‌خواهند اعلام کنند، موضوع امروز مبتنی بر فهم عمیق پیشینیان و گذشتگان است. البته برخی فیلسوفان با این روش موافق نیستند. اهمیت این رویکرد در این است که پیوستگی اندیشه فلسفی را در آن مشاهده کنیم.» اکبر ثبوت هم یکی پیام‌های سهروردی را به عربی و ترجمه آن را به فارسی خواند و گفت: «از تمام سخنان سهروردی یک پیام او به نظرم جالب است، پیامی برای مردم عصر خودش، قرون بعد از خودش، برای امروز و فردای ما.» پژوهش‌گر تاریخ و فلسفه با اشاره به اینکه قضات حلب، سهروردی را منکر خاتمیت می‌دانستند، ادامه داد: «سهروردی می‌خواست بگوید: نه به رکود فکری و توقف و ایستایی.» ثبوت در ادامه گفت: «آیت‌الله محقق‌داماد گفت که قضات حلب مدعی شدند که سهروردی خاتمیت را منکر است. این ادعا را از همین حرف‌ها گفتند. حالا او چه گفته بود و آن‌ها چه استفاده کردند؟ آیا فهم یا نافهمی‌شان در این بود یا خود را به نفهمی زده بودند؟ این مطلب دیگری است. سهروردی در این جملات خواسته با رکود فکری و توقف و ایستایی تفکر مقابله کند. اما این مدعیان از حرف او چنین برداشت کردند که او منکر خاتمیت است و شاید خودش ادعای پیامبری دارد و با این سوءاستفاده از بیانات سهروردی، او را به صنف حکیمان شهید پیوند زدند.» به گفتۀ او سوءاستفاده از بیانات سهروردی باعث شد، او به صف حکیمان شهید بپیوندد و ادامه داد: «حکما را به اعتبارهای مختلف می‌توان تقسیم کرد. یک تقسیم‌بندی هم من دارم به نام حکیمان شهید. آغاز این سلسله از حکیمان سقراط پدر فلسفه است. بعداً در عالم اسلام شاید بشود گفت که حلاج از اسلاف سهروردی است. بعد از او ابوعبدالله فقیه معصومی است که شاگرد ابن‌سینا بوده و آیت‌الله محقق‌داماد در سخنرانی خود از ارتباط نزدیک و صمیمی او با ابن‌سینا سخن گفت. سرنوشت ابوعبدالله فقیه معصومی اصفهانی با چیره شدن مظهر اعظم تعصب یعنی محمود غزنوی بر ری، گره خورده است. در زمان غلبه محمود غزنوی بر ری ۲۰۰ چوب دار نصب کردند و متفکران آن روزی را بالای چوبه دار بردند. کتاب‌های این متفکران را هم زیر این چوبه‌های دار ریختند و سوزانیدند. حالا آبروریزی ادبیات آن است که فرخی سیستانی در مدح این اقدام محمود گفته: دار فرو بردی باری دویست / گفتی کاین در خور خوی شماست. ابوعبدالله فقیه معصومی اصفهانی که ابن‌سینا رابطه خودش با او را مثل رابطه افلاطون و ارسطو خوانده، یکی از همین افراد است که در این کشتار به جرم قرمطی بودن و شیعه بودن و به جرم اینکه فکر می‌کنند، شهید می‌شوند، مجازات کردند. آزادی تفکر در عالم اسلامی که در دورۀ بویه‌ای (آل بویه) و سامانی با چهره‌هایی چون ابن‌سینا، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی به اوج خود رسیده بود با تسلط محمود و سرکوبگری او به پایان رسید و علم و فلسفه و تمدن به انحطاط گذاشت.»

sazandegi

پست های مرتبط

اقتباسی هوشمندانه

نگاهی به سریال بامداد خمار ساخته نرگس آبیار با پخش سریال «بامداد…

مسئولیت ایرانی بودن

نگاهی به روایت ژاله آموزگار از وطن‌دوستی و هویت ایرانی در هشتادوششمین…

شروین مجاز شد

اولین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور منتشر می‌شود نخستین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور،…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید