رنگ‌زمینه

فقیری در خواب ابدی

ابوالقاسم فقیری نویسنده و پژوهشگر شیرازی درگذشت

ابوالقاسم فقیری، نویسنده، پژوهش‌گر فرهنگ عامه و روزنامه‌نگار پیشکسوت شیرازی، سه‌شنبه ۲۰ آبان‌ در ۸۸ سالگی درگذشت.
همسر فرزند این نویسنده و پژوهش‌گر شیرازی به ایرنا گفت: «استاد فقیری مدتی به بیماری سرطان دچار بود و در یک ماه گذشته، بیماری‌اش تشدید شده بود. از چهارشنبه گذشته در بیمارستان بستری بود و صبح امروز [دیروز] دار فانی را وداع گفت.»
او از نخستین افرادی بود که در زمینۀ جمع‌آوری داستان‌ها، متل‌ها، مثل‌ها، آداب و رسوم مناطق مختلف فارس تلاش گسترده‌ای انجام داد. از این پژوهشگر، آثاری همچون «باورهای مردم فارس»، «آداب و رسوم نوروزی در فارس» و «سیری در ترانه‌های محلی» به‌جا مانده که از نخستین آثار در زمینه فرهنگ مردم محسوب می‌شوند. فقیری علاوه بر آثار پژوهشی در حوزۀ داستان‌نویسی نیز آثاری از خود به‌جا گذاشته که از جمله آن‌ها می‌توان به «مردی که به حراج رفت»، «بارونی»، «با خودم در راه»، «اجاق کور»، «خانه خانه خودمان»، «ننه پیرزن و عمو نوروز»، «آهو بچه خواب من» و «حکایاتی از کوچه ایام هفته» اشاره کرد.
در پی درگذشت این چهرۀ ادبی شیراز که از اعضای قدیمی محفل ادبی «یاران یک‌شنبه» بود، پیام تسلیتی از سوی آنان صادر شد که در آن آمده: «پژوهشگر روشن ضمیر و پاسدار فرهنگ و ادب سرزمین ایزدی فارس، اندوهی جانکاه بر جان فرهنگ‌دوستان این دیار باقی نهاد. آن‌سان که عطر قصه‌های کهنه در کوچه‌های تنگ لب آب بی‌صدا گریستند…. بزرگامردی که فرصت سبز حیات خویش را در روشن‌داری مشعل حافظۀ جمعی مردمان کوچه پس کوچه‌های فارس گذراند و شیراز را به رنگ و نور روایت آراست. خانواده یاران یک‌شنبه کوچ ابدی و فقدان راوی خاموش گشته را که نفس گرمش روزی بر جان قصه‌ها دمیده بود به خانواده محترم و دوستداران فرهنگ و ادب ایران زمین تسلیت گفته؛ آرامش روح بلندش را به دعا می‌نشیند. بی‌تردید نور جاودان نامش از پس پرده‌های زمان خواهد تابید و هزار روایت گمشده را به تجلی خواهد نشست.»
ابوالقاسم فقیری ۱۳ اسفندماه ۱۳۱۶ در محلۀ لب آب شیراز متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسۀ سنایی، کلاس ششم را در مدرسۀ زند و دورۀ دبیرستان را در مدرسۀ حاج قوام گذراند. فقیری در این مدرسه با پرویز خائفی، شاعر شیرازی آشنا شد و نشریه‌ای با نام «سقراط» را در این دوران منتشر کرد. سپس به مدرسۀ سلطانی رفت و پس از فارغ‌التحصیلی و گذراندن دورۀ تربیت آموزگار برای تدریس، راهی فهلیان ممسنی شد. سال ۱۳۳۹ در مدرسۀ وکیل ممسنی به تدریس پرداخت و برای اولین بار بخشی از فرهنگ مردم این منطقه از استان فارس را مستند کرد. فقیری در سال ۱۳۳۹ برای اولین بار نتیجه تحقیقات خود دربارۀ فرهنگ مردم فارس را در مجلۀ «کوچه» با مسئولیت احمد شاملو منتشر کرد. او سپس در برنامه‌ای رادیویی به معرفی فرهنگ بومی و فولکلور مردم فارس همت گماشت تا این‌که به پیشنهاد ناصر کجوری به اداره کل فرهنگ و هنر رفت و پس از مدتی مدیرکل فرهنگ و هنر استان فارس شد. این آخرین پست دولتی ابوالقاسم فقیری بود و پس از آن تقاضای بازنشستگی داد و تمام وقت خود را به نگارش داستان و تحقیقات در حورۀ فارس‌شناسی پرداخت. فقیری در گفت‌وگویی دربارۀ حدود نیم قرن فعالیت پژوهشی خود می‌گوید: «اگر فرهنگ ایرانی و فولکلور را از ما بگیرند دیگری چیزی از ما باقی نمی‌ماند. فرهنگ عامه از آن جهت اهمیت دارد که پشت هر حرف مردم کوچه و بازار و هر قصه‌ای، یک نکته اخلاقی پنهان بوده و هست؛ مثل احترام به بزرگ‌تر.» فقیری با مطالعه و تداوم پژوهش‌ها و علاقه و عشق، شخصیتی پیدا کرد که در کار رادیو و روزنامه‌نگاری و تحقیقات و مطالعات و نگارش حول محور فرهنگ عامه و فرهن‌گوری و نویسندگی به شهرت و محبوبیت رسید و تمام زندگی و عمر و تفریح خود را صرف نگاهداشت فرهنگ عامیانه و مطالعه حول محور شیراز و فارس گذاشت و عاشقانه و خالصانه برای شیراز قلم زد هرچند که بعضاً از سوی مسسولان با بی‌توجهی یا کم توجهی روبه‌رو بود. به اعتقاد بسیاری از پژوهش‌گران و منتقدان، ابوالقاسم فقیری یک برند در حوزۀ فرهنگ در ایران و در بین کشورهای فارسی‌زبان در زمینه فرهنگ عامیانه است.
ابوالقاسم فقیری از سال ۱۳۷۱ تا سال ۱۳۷۸ در روزنامۀ «خبر جنوب» دبیر صفحه‌ای با عنوان «فرهنگ ولایت» بود. او در این سال‌ها با بسیاری از پژوهشگران فرهنگ فولکلور آشنا شد و مطالب آن‌ها را در این روزنامه منتشر کرد. فقیری در خصوص این برهه از فعالیت خود می‌گوید: «این صفحه برکات زیادی داشت چراکه عدۀ قابل توجهی را به سمت فرهنگ عامیانه کشاند و من دوستان زیادی پیدا کردم. از جمله آقای آل‌ابراهیم از استهبان که الان ۳–۴ کتاب منتشر کرده‌اند. آقای پیشاهنگ از نی‌ریز، آقای ایرج قزلی از جهرم، آقای دکتر هاشم محمدی که چندی پیش به رحمت خدا رفتند، آقای مظلوم‌زاده از کازرون و آقای دکتر خیراندیش از اقلید. عده‌ای هم از خارج از فارس به این مطلب علاقه‌مند شدند مانند آقای زفره‌ای از اصفهان و شخص دیگری بود که از اردستان برای ما مطلب می‌فرستاد. یکی از افتخارات من همین است که حرکتی ایجاد کردم که باعث جمع‌آوری فرهنگ مردم فارس شود.» فقیری سپس به روزنامۀ «عصر مردم» رفت و فعالیت خود را در صفحه‌ای با عنوان «کشکول» ادامه داد.
سال ۱۳۹۲ به پاس نیم قرن فعالیت در حوزۀ فارس‌شناسی در نخستین همایش چهره‌های ماندگار استان فارس، ابوالقاسم فقیری مورد تجلیل قرار گرفت. او همچنین دارندۀ تندیس جشنواره ایران‌زمین سال ۱۳۸۳ و پنجمین دورۀ جشن فرهنگ و هنر سال ۱۳۸۶ نیز هست. کورش کمالی‌سروستانی در همایشی که در بزرگ‌داشت ابوالقاسم فقیری، حسن صفری و یدالله طارمی برگزار شد در خصوص فقیری گفت: «آنچه را امروزه در قالب فولکلور و در زمینه مطالعۀ اجتماعی می‌نگارد، در فهم تاریخ این سرزمین اهمیت بسیار دارد که استاد فقیری این همه را در کسوت سادگی و بی‌پیرایگی کلام به مَنصۀ ظهور می‌رساند؛ سرخوشانه، صمیمانه و متعهدانه هر آنچه را در این خصوص بازمی‌یابد به شیوایی می‌آراید تا ارزش‌های فرهنگی عامه مردمان و ابعاد عمیق زندگی آنان که به ناگزیر با واقعیت‌های عینی پیوندی تنگاتنگ دارد را در عینیتی کامل به تصویر کشد و هم از این قرار مخاطبانش را بر سر شوق آورد.»
«اجاق کور» اولین مجموعه داستانی بود که از ابوالقاسم فقیری در سال ۱۳۴۷ منتشر شد. «عروس فحرالسادات»، «مردی که گریه می‌کرد»، «اجاق کور»، «عروس»، «پرنده‌ای که منقارش طلایی بود»، «مار»، «گنجشک دودی»، «کار، کار، کار»، «زری، بز دایی جواد»، «گربه»، «چوب معلم»، «تعصب»، «فلک»، «سب»، «مردی که سگ‌ها را دوست می‌داشت»، «لاک ناخن»، «شکار»، «دشتبان»، «گوسفند»، «طفلی زاده شد» و «دزد» داستان‌هایی هستند که در این کتاب آمده‌اند.

sazandegi

پست های مرتبط

اقتباسی هوشمندانه

نگاهی به سریال بامداد خمار ساخته نرگس آبیار با پخش سریال «بامداد…

مسئولیت ایرانی بودن

نگاهی به روایت ژاله آموزگار از وطن‌دوستی و هویت ایرانی در هشتادوششمین…

شروین مجاز شد

اولین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور منتشر می‌شود نخستین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور،…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید