Page 8 - 21-04-1403-1740 Sazandegi
P. 8

‫چهرههای روزخبرسازان‬                                                                                                                                 ‫سال هفتم شماره ‪1740‬‬       ‫‪08‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                    ‫پنجشنبه ‪ 21‬تیر ‪1403‬‬

        ‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‪61933000 :‬‬                                                     ‫سازندگی‪ :‬روزنام ‌هسیاسیواجتماعی صاحبامتیاز‪:‬حزبکارگزارانسازندگیایران مدیرمسئول‪:‬سیدافضلموسوی سردبیر‪:‬اکبرمنتجبی‬                                                ‫عکس‪ :‬رضا معطریان‬                            ‫مدیرهنری‪ :‬رضا دول ‌تزاده‬
                                                                                               ‫زیرنظرشورایسیاستگذاری‪:‬سیدحسینمرعشی(رئیس)‪ ،‬محمدعطریانفر‪،‬محمدقوچانی‪،‬علیهاشمی‪،‬سیدعلیرضاسیاس ‌یراد‪،‬امیراقتناعی‬

                                                                            ‫ویراستار‪ :‬سعیده آرینفر حروفچین‪ :‬مجتبی دیدگر نشانی‪ :‬تهران‪ ،‬پاسداران‪ ،‬نگارستان پنجم‪ ،‬پلاک ‪ ، 8‬تلفن‪ 22841262 :‬چاپ‪ :‬امید نشر ایرانیان‪88537168 -9 :‬‬

        ‫ادامه یادداشت روز‬                                                                                                                                 ‫ایران‬                                                                                                                                      ‫کارنامه‪ :‬خاطرات هاشمی ‪1380‬‬

        ‫در مسیر مردم‬                                                                                                                ‫نیازمندنف ‌سهایتازههستیم‬                                                                                                                                               ‫افراطدراختلاف  ‪041‬‬

                                                                            ‫آذریجهرمی میگوید‪ :‬در کابینه جدید مسئولیتی نمیپذیرم‬                                                                                                                                                                                      ‫چهارشنبه‪ 19‬اردیبهشت‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                  ‫مذاکره با فیدل کاسترو‬
‫در این یک ماه اخیر مجالی دست داد تا او را‬                                   ‫او بــرای فیلترینگ ماندگار شــد و حکم‬                                   ‫ایشان‪ ،‬همه با هم به زندگی برگردیم»‪.‬‬                                                                 ‫محمدجــواد آذریجهرمی کــه یکی از‬            ‫عصر آقای فیدل کاسترو‪ ،‬رئیسجمهور کوبا‬
‫در دل بینظمیهای معمول ستادهای انتخاباتی‬                                                            ‫نقض نشد‪.‬‬                                     ‫آذریجهرمی سیاســتمدار ‪ 46‬ســاله‬                                                                         ‫چهرههــای موثــر کمپین ســتاد انتخاباتی‬     ‫و همراهان آمدند‪ .‬یک ساع ‌تونیم مذاکره کردیم‪.‬‬
‫از نو بشناسم‪ .‬اداره یک کمپین انتخاباتی به هیچ‬                                                                                                   ‫ایرانی‪ ،‬اولین بار در دولت حســن روحانی‬                                                                  ‫مســعود پزشــکیان بود‪ ،‬خبر داد‪ :‬در دولت‬     ‫شروع به حرف‌زدن در موضوعی که میکند‪ ،‬دیگر‬
‫وجه‪ ،‬شــباهتی با مدیریت ســازمانهای اداری‬                                   ‫چند روز پیش نیز خبری منتشــر شــد‬                                   ‫شــناخته شــد‪ .‬او وزیر ارتباطــات بود و‬                                                                 ‫آینده هیچ پست و ســمتی را قبول نخواهد‬       ‫متوقف نمیشــود و به حاشیه م ‌یرود‪ .‬چندباری‬
‫ندارد‪ .‬با مجموعــ ‌های از آدمهای مواجه بود که‬                               ‫که تیمی از برخی چهر‌هها و وزرای ســابق‬                              ‫هنگامی که ب ‌هعنوان وزیر معرفی شــد ‪36‬‬                                                                  ‫کــرد‪ .‬او در کانال تلگرامی خود نوشــت‪:‬‬      ‫دوســتانه با سوالاتی صحبت را قطع کردم درباره‬
‫هر کس میخواست کار کند و هر کاری به کاری‬                                     ‫مســئول چینش کابینه مســعود پزشکیان‬                                 ‫ســال داشــت و بهعنوان چهره جوانی که‬                                                                    ‫انتخابات به ســرانجام رسید و ملت ایران و‬    ‫روابطشان با روسیه‪ ،‬چین و کشورهای آمریکای‬
‫برخورد میکرد و هیچکس هم نقشــه مشخصی‬                                        ‫شد ‌هاند و از آذریجهرمی نیز بهعنوان یکی از‬                          ‫توانسته است در مقام وزارت بنشیند مورد‬                                                                   ‫نظام اسلامی سرافراز شــدند‪ .‬مقدماتی بر‬      ‫لاتین و آمریکا و نیاز به سوخت و برنامه ساخت‬
‫برای راهی که باید م ‌یرفت‪ ،‬نداشت‪ .‬اگر افخمی‬                                 ‫افراد این تیم نام برده شد‪ .‬در عین حال خبر‬                           ‫توجــه قرار گرفــت‪ .‬او یکــی از مخالفان‬                                                                 ‫آشتی مجدد مردم با حق و حقوقشان فراهم‬        ‫نیروگاه هست ‌های و چند مورد سوءقصد به جانش‬
‫یواش حرف م ‌یزد کســی نمیشنید‪ ،‬داد م ‌یزد‪،‬‬                                  ‫آمد افرادی که در طول رقابتهای انتخاباتی‬                             ‫سرســخت فیلترینگ بود و چندین بار نیز‬                                                                                                                ‫و اهمیت انقلاب اسلامی ایران حرف زدم‪ .‬گفت‪،‬‬
‫کســی دیگری به دل میگرفــت و قهر میکرد و‬                                    ‫سکوت پیشه و محافظ ‌هکاری‬                                            ‫بابت این موضوع تحت فشــار قرار گرفت‬                                                                              ‫شد‪ .‬امیدوارم این سرمایه قدر‬        ‫ایران‪ ،‬چین‪ ،‬هند و روسیه‪ ،‬میتوانند از یکقطبی‬
        ‫خلاصه اوضاعی بود که باید م ‌یدیدید!‬                                 ‫کرده بودند‪ ،‬ناگهان ســروکله‬                                         ‫نتدااهدایگشتًـًاـسنبـیـکتزهرایهاینریکأااسرـجتـرًاًامناوکاعررــدد تیاشیـراـکفدییلوتا برزرقکنخضدیااامزات‬           ‫دانســته شــود و حفظ شود‪.‬‬          ‫شدن جهان جلوگیری کنند‪ .‬از کارها و برنامههای‬
‫از طرفــی‪ ،‬کمیتــه صمــت ســتاد‪ ،‬ماهیت‬                                      ‫آنها برای دریافت پســ ‌تهای‬                                         ‫شــبکههای اجتماعی را فیلتر کرد‪ .‬بعدها‬                                                                            ‫همانطوری که از ابتدای آغاز‬         ‫ایران تجلیل کرد و برای رفتن به کوبا دعوتم کرد‪.‬‬
‫کارفرمایی داشــت‪ ،‬یعنی قرار بود مدیران ارشد‬                                                                                                     ‫این قاضی به دلیل فساد و رشوه و ارتشا در‬                                                                          ‫تبلیغات انتخابات نوشته بودم‪،‬‬       ‫من هــم از روحیــات انقلابی او و مــردم کوبا و‬
‫یــا کارآفرینــان و صاحبــان کســ ‌بوکار در آن‬                                         ‫جدید پیدا شد‪.‬‬                                            ‫یک پرونده مالی بزرگ برکنار شد اما حکم‬                                                                            ‫امــروز کــه کار انتخابــات به‬     ‫مقاومت آنها قدردانیکردم‪ .‬تهران را شهر عظیمی‬
‫حضــور و تردد داشــته باشــند‪ .‬پذیرایی در یک‬                                ‫آذریجهرمــی در ایــن‬                                                                                                                                                                 ‫سرانجام رســید‪ ،‬مسئولیتی در‬        ‫یافته است‪ .‬با نحوه صحب ‌ت کردنش‪ ،‬فهمیدم که‬
‫فضــای ب ‌یامکانــات و حتی کــم صندلی برای‬                                  ‫خصــوص نوشــت‪ :‬از دیروز‬                                                                                                                                                              ‫کابینه جدید نخواهم پذیرفت‪.‬‬                  ‫چرا سخنرانیهای چندساعته دارد‪.‬‬
‫افراد متشــخصی که به هر حال برای خودشــان‬                                   ‫اخباریتوسطبرخیچهرههای‬                                                                                                                                                                ‫معتقدم باید با مردم صادق بود‬       ‫آقــای [محمدرضا] مخبــر [دزفولی‪ ،‬عضو‬
‫کســی بودند و متقاعد کردن آنها‪ ،‬برای ریسک‬                                   ‫شــناخته شــده رســان ‌های‬                                                                                                                                                           ‫و نبایــد با بازی بــا کلمات از‬    ‫کمیســیون نظارت مجمع تشــخیص مصلحت‬
‫حمایت از پزشــکیان به هیچ وجه کار ســاد‌های‬                                 ‫درباره ترکیب شــوراهایی مثل‬                                                                                                                                                          ‫وعد‌های که داده شــده عدول‬         ‫نظام] آمد‪ .‬پیشنویس آییننامه نظارت مجمع را‬
‫نبود اما افخمی با آرامش و متانت و البته صداقتی‬                              ‫شورای سیاستگذاری دولت‬                                                                                                                                                                ‫کرد؛ نیاز است نفسهای تازه‬          ‫آورد و تحلیلــی از روند انتخابات [میا ‌ندور‌های]‬
‫که خاص اوســت به درســتی از عهده این نقش‬                                    ‫چهاردهم یا شورای انتصابات‪،‬‬                                                                                                                                                           ‫در روح دولت چهاردهم دمیده‬          ‫مجلس و احتمال تقلب در انتخابات داد‪ .‬گفت‪،‬‬
‫خطیر برآمد‪ .‬شاید برجستهتر ین و یژگی او‪ ،‬فقدان‬                               ‫دستب ‌هدست میچرخد‪ .‬همه‬                                                                                                                                                               ‫شود‪ .‬چهر‌ههای تکراری برای‬          ‫با توجه به دادههای افکارسنجیها‪ ،‬ب ‌هرغم اینکه‬
                                                                            ‫این اخبار فیک بوده و ب ‌هزودی‬                                                                                                                                                        ‫مردم ملالت آورند‪ .‬باید تمرکز‬           ‫نامزد نیستم‪ ،‬من را از بقیه جلوتر م ‌یدیدند‪.‬‬
                                                                            ‫روال شــفاف و به روز انتخاب‬                                                                                                                                                          ‫کنم بر اتمام پایاننامه نیمهتمامم‬   ‫امروز هم یک کودک ســ ‌ه ماهه در فلسطین‬
                                                                            ‫وزرا توســط رئیسجمهــور‬                                                                                                                                                              ‫و ادامه تحصیل در مقطع دکترا‪،‬‬       ‫شــهید شــده و با توجه به شهید شــدن کودک‬
                                                                            ‫منتخب اعلام خواهد شــد اما‬                                                                                                                                                           ‫این برنامه قبلی من برای زندگی‬      ‫چهارماه ‌های در روز گذشته‪ ،‬عواطف را تحریک‬
                                                                            ‫ســوال اینجاســت که چرا این‬                                                                                                                                                 ‫بود که همان را پیگیــری خواهم کرد‪ .‬برای‬
                                                                            ‫اخبار دستب ‌هدســت م ‌یشــود؟ عد‌های از‬                                                                                                                                     ‫رئیسجمهور منتخب و دولت آینده آرزوی‬                                     ‫کرده است‪.‬‬
                                                                            ‫وشـهـروکقارخیدمبکنت!د تحاامثضًرانًلدوزهیرروشعودن‌هاد‪.‬ی بعدد‌ههاندی‬                                                                                                          ‫موفقیــت دارم‪ .‬او الان امید جمع زیادی از‬                     ‫پنجشنبه‪ 20‬اردیبهشت‬
                                                                            ‫هم طالب این وعد‌هها و عاشق خبرسازی و‬                                                                                                                                        ‫مردم است و با راستی‪ ،‬صداقت و پاکدستی‬         ‫آشوب وسیع در مسابقه فوتبال در غنا‬
                                                                            ‫امروز روز کاســبی آنها‪ .‬لذا با خبرسازی و‬                                                                                                                                    ‫و شجاعتی که دارد‪ ،‬انشالله در تمشیت امور‬     ‫بعد از حذف آمریکا از کمیسیون حقوق بشر‬
                                                                            ‫اتصال این دو گــروه به هم‪ ،‬این بازار مکاره‪،‬‬                                                                                                                                 ‫اجرایی کشور هم خواهد درخشید‪ .‬همچنان‬         ‫سازمان ملل در چند روز پیش‪ ،‬دیروز از کمیسیون‬
                                                                            ‫فاسد و عاشق قدرت شکل میگیرد! بیایید‬                                                                                                                                         ‫بــا بضاعت کمی که دارم و با همه توان از او‬  ‫نظارت بر [قاچاق و ســوءمصرف] مواد مخدر‬
                                                                                                                                                                                                                                                        ‫و راهش حمایــت خواهم کرد تا با اقدامات‬      ‫این ســازمان هم حذف شــده و این نشان خوبی‬
                                                                                     ‫آجر و ملات این فساد نباشیم»‪.‬‬                                                                                                                                                                                   ‫از عدم رضایت کشــورها از رفتار آمریکاست؛ با‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                    ‫اینکه بخش عمد‌های از هزینههای این سازمانها‬
‫لاف و گزاف و خودنمایــی بود‪ .‬در روز برگزاری‬                                                                                                                                                                                                                                                         ‫را میپــردازد و باعــث تحقیــر و نگرانی دولت‬
‫همایــش بــزرگ صنعتگران که بــا همت خود‬                                                                                                                                                                                                                                                             ‫آمریکا شده و گفته اســت‪ ،‬با اینکه در مذاکرات‬
‫او و همکارانش برگزار شــده بود‪ ،‬نهتنها حاضر‬                                                                                                                ‫چهره‬                                                                                                                                     ‫راخیصمو ‌یصدیه‪،‬ند‪،‬صاامحابادرن آعرامملیچگنوییننندمکهیبشهنوفد‪.‬ع آممتقریابًکا ًلا‬
‫به سخن گفتن نشــد حتی مایل نبود در نزدیکی‬                                                                                                                                                                                                                                                           ‫آمریــکا‪ ،‬مانع مطرح شــدن ایــران در مذاکرات‬
‫جایگاه ســخنرانان و میهمانان بنشــیند تا مبادا‬                                                                                         ‫اخراج دختر مهندس‬                                                                                                                                             ‫پذیرش برای عضویت در سازمان تجارت جهانی‬
        ‫شائب ‌های ایجاد شود‪.‬‬                                                                                                                                                                                                                                                                        ‫[گات] شــده؛ در دولت سازندگی این تقاضا داده‬
‫در این مدت‪ ،‬دو بار دچار بیماری سخت شد‪.‬‬                                                                                              ‫دختر میرحسین موسوی از دانشگاه هنر اخراج شد‬                                                                                                                      ‫شده بود و اکنون که نوبت طرح آن رسیده‪ ،‬آمریکا‬

‫یک بار به خاطر سرماخوردگی توان نفس کشیدن‬                                    ‫شــد‪ ...‬گفتند یــا باید بازخرید شــوم‪ ،‬یا‬                           ‫اما گفتند در مورد تو نه! نمیشود و این آغاز‬                                                              ‫زهرا موسوی‪ ،‬دختر میرحسین موسوی‬                                     ‫مانع شده است‪.‬‬
‫نداشــت و یک بار هم به دلیل عارضه کمردرد‪،‬‬                                   ‫اینکــه پیمانی دائم‪ .‬این رونــد طولانی از‬                           ‫ماجرایی تــازه بود‪ .‬هر عضو هیات علمی‪،‬‬                                                                   ‫و زهــرا رهنورد در صفحه شــخصی خود‬          ‫بیشــتر وقتم‪ ،‬به مطالعه درباره اخلاص و ریا‬
‫قدرت ایستادن و نشستن نداشت و طبق تجویز‬                                      ‫همــان اخراج دهــه قبل تا حــال‪ ،‬چنان‬                               ‫از استخدام تا رسمی شــدن‪ ،‬باید مراحل‬                                                                    ‫در اینســتاگرام نامه اخراجش از دانشگاه‬      ‫برای خطبههای جمعه و نیز گزارش دادگســتری‬
‫پزشــک فقط باید دراز میکشــید و استراحت‬                                     ‫فرســای ‌شدهنده بــود که انگیــز‌های برایم‬                          ‫متنوعی طی کرده و در هر مرحله از زیر نظر‬                                                                 ‫الزهرا را منتشــر کرد‪ .‬زهرا موسوی نوشته‬     ‫تهران در مورد اتهامات ملیمذهبیها و بولتنهای‬
‫میکرد‪ .‬اما با همه اینهــا‪ ،‬او هر روزه‪ ،‬در محل‬                               ‫باقی نگذاشــته بود با این همه‪ ،‬ب ‌هرغم میل‬                          ‫ادار‌های به اســم هیات جذب نیز گذشته و‬                                                                  ‫اســت‪ :‬در گرما گرم التهابــات انتخابات‬      ‫دیگر گذشت‪ .‬محمد لاهوتی‪[ ،‬داماد فاطی] آمد‬
‫ســتاد حضور پیدا میکرد و حداقل روزی دو تا‬                                   ‫و تحمل این طعم تلخ‪ ،‬گزینه دوم را مبتنی‬                              ‫صلاحیت عمومی تایید شود که در‪ ۳‬سطح‬                                                                       ‫اخیــر‪ ،‬در ‪ ۲۶‬خرداد‪ ،‬برای بار دوم‪ ،‬این بار‬  ‫و گزارشــی از وضع و کار نمایشــگاه بی ‌نالمللی‬
‫سه بار در نشســتهای مختلف با صنعتگران‪،‬‬                                      ‫بر پیشــنهادات و مشور ‌تهای همکاران و‬                               ‫از شورای عالی انقلاب فرهنگی تا دانشگاه‬                                                                  ‫قطعی از دانشگاه اخراج شدم‪ .‬در ابتدای‬        ‫داد‪ .‬آنجا ســاختمانی دارد که به غرف ‌هداران اجاره‬
‫بازرگانان‪ ،‬معدنکاوان و اصناف و شــرکتهای‬                                    ‫دوستان پیش گرفتم که میگفتند‪ :‬تقاضای‬                                 ‫فعال بوده و گذرگاهی است از مو باریکتر‪،‬‬                                                                  ‫حصر به گناه اینکه در مورد آن خبررسانی‬       ‫م ‌یدهد‪ .‬پیام آقای کمالی‪ ،‬معاون ســابق وزارت‬
‫میکرد‬   ‫دوانبعشضبنـیـًًاا بنهوا اصســــرتاارر‪،‬تسآـپـیخنورا‪.‬ن‪.‬ی‪ ..‬اشزرکدرتد‬  ‫بازخریدی از سوی خودم‪ ،‬بیهیچ هزین ‌های‬                               ‫از شمشیر برندهتر! با این توضیحات‪ ،‬سال‬                                                                   ‫کرده بودم‪ ،‬تعلیق و حقوقم قطع شده بود‪.‬‬       ‫اطلاعات در امور اقتصــادی را آورد که با کمیته‬
‫به خود‬                                                                      ‫تمام شده و مدعی خواهند شد که خودش‬                                   ‫‪ ۹۷‬درخواســتم را ثبت و مــدارک لازم را‬                                                                  ‫هنگام ورود مرا در اتاق حراست نگه داشته‬
‫میپیچید اما اجازه نم ‌یداد که کسی ناامید از در‬                              ‫اقدام کرد‪ .‬این مرحله هم قریب دو سال ‌و‬                              ‫در ســامانه مربوط بارگــزاری کردم اما در‬                                                                ‫و فشــار آورده بودند که نام دانشجویانم را‬     ‫امداد‪ ،‬بر سر معاملات گذشته اختلاف دارند‪.‬‬
        ‫خارج شود‪.‬‬                                                           ‫چند روزی قبل نامه اخراج در دفتر جذب‬                                 ‫ســال ‪ ۹۹‬با همان تقاضای غیرلازم هم بنا‬                                                                  ‫بگویم که نگفته بودم‪ ،‬گفتند که دیگر حتی‬      ‫شــورای نگهبــان اعلام کــرد‪ ،‬در مرحلــه‬
‫افخمی‪ ،‬عصر روز شــنبه که نتیجه انتخابات‬                                     ‫و بــه امضای رئیس دانشــگاه تحویل داده‬                              ‫بر اســتعلام از مراجع ذ ‌یصلاح مخالفت‬                                                                   ‫در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران و نیز‬      ‫اول ‪ 46‬نفــر از ‪ 617‬نفــر را که بــرای انتخابات‬
‫اعلام شــد‪ ،‬همکاران کمیته صمت را جمع کرد‬                                    ‫شد‪ .‬در این مدت طولانی هیچ خبری ندادم‬                                                                                                                                        ‫ونک رد هم نشوم‪ .‬من اما در حیطه درس‬          ‫ریاستجمهوری نامزد شده بودند‪ ،‬پذیرفت ‌هاند و‬
‫و گفــت‪ :‬من هیچ ارتبــاط و صمیمیت خاص و‬                                     ‫چون هموطنانم مدام داغدار و زیر اندوهی‬                                                                                                                                       ‫و پژوهش همیشــه موفق بودم‪ ،‬با رتبه زیر‬      ‫در مرحله دوم‪ ،‬از میان آنها افراد واجد شــرایط را‬
‫شخصی با پزشــکیان نداشتم و ندارم‪ .‬به گفتمان‬                                 ‫کمر شکنند‪ .‬ســالها میگذرند و آد ‌مها در‬                                                                                                                                     ‫‪ 30‬کنکور کارشناسی‪ 19 ،‬ارشد و ‪ 4‬دکتری‬
‫او اعتقاد داشتم و سرنوشت این جامعه برای من‬                                  ‫دل حوادث آبدیده میشــوند‪ .‬باوجود آزار‬                                                                                                                                       ‫تحصیل و در دانشــگا‌ههای ســوره‪ ،‬هنر‪،‬‬                               ‫اعلام م ‌یکنند‪.‬‬
‫مهم بود‪ .‬اکنون کار من به پایان رسیده است‪.‬‬                                   ‫ب ‌یوقفه و نامهنگاریها و حقخوریها یک‬                                                                                                                                        ‫الزهرا هــم تدریس کردم‪ .‬وقتی در دهه ‪90‬‬      ‫در آشوب وسیعی در مسابقه فوتبال در غنا ‪20‬‬
‫به این ترتیب‪ ،‬ک ‌تاش را برداشت‪ ،‬پوشید و به‬                                  ‫گنجینه و فرصت بیبدیل هم فراهم شــد و‬                                                                                                                                        ‫همراه با بســیاری از همکاران اخراجی و‬       ‫نفر کشــته و ‪ 100‬نفر زخمی شدند؛ طرفداران دو‬
‫محل دفتر کار خصوص ‌یاش در خیابان ستارخان‬                                    ‫آن همنشینی با نسلهای جدید بود که خود‬                                                                                                                                        ‫تعلیقی به کار برگشــتم‪ ،‬همه اسناد کاری‬
‫تهران بازگشت تا به جبران زیانهایی بپردازد که‬                                ‫معلمانی هســتند جوان‪ ،‬پر از شور زندگی‪،‬‬                                                                                                                                      ‫و تحصیلیــم به یغما رفته و با وجود مدرک‬                       ‫تیم به جان هم افتاد‌هاند‪.‬‬
‫در غیــاب یک ماه او حادث شــده بود‪ .‬افخمی‬                                   ‫درک اجتماعی و آشنا به حق و عدالت‪ .‬با‬                                                                                                                                        ‫دکترا‪ ،‬گویی دیپلم ‌های بیسابقه کار بودم‪.‬‬
‫نمون ‌های از صدها نفری اســت که پزشــکیان را‬                                ‫دغدغههایی مطالباتی ملموس و به جا که با‬                                                                                                                                      ‫چند سال بعدتر ســرانجام با ‪ 6‬سا ‌ل ‌واندی‬
‫بالاخره صدای بیصدایان کردند‪ .‬اگر چیزی در‬                                    ‫این معلمشان پر از مهر و رفاقت و همدلی‬                                                                                                                                       ‫تاخیر‪ ،‬بــه اســتادیاری ارتقــا پیداکردم‪.‬‬
‫سیاســت ارزش غبطه خوردن داشته باشد‬       ‫یعقایلنًًام‬                        ‫قــدرش را م ‌یدانم و تا ابــد برایم عزیزند‪.‬‬                                                                                                                                 ‫(معلمان دانشــگاه با اخــذ مدرک دکتری‬
‫باید به پزشــکیان غبطــه خورد بابت چنین‬                                     ‫م ‌یدانم با چنیــن فرزندانی که وطن دارد و‬                                                                                                                                   ‫استادیار میشوند)‪ .‬مطابق با یک مصوبه‬
‫همراهان شــفیق و صدیقی؛ خلاصه‪ ،‬خوش به‬                                       ‫بدوودر‌ه‌هاام آیینچدنهدواقسـعًًـاالرهوشخنو اشبسختتا‪.‬نه‬  ‫من هم در‬                                                                                                            ‫در آمــوزش عالی که شــامل حال من نیز‬
        ‫حال پزشکیان‪.‬‬                                                                                                                ‫همراهشان‬                                                                                                            ‫هست باید همزمان رسمی قطعی میشدم‪.‬‬
   3   4   5   6   7   8