Page 8 - 08-06-1403-1775 Sazandegi
P. 8

‫بررسی رویدادهای تاریخیحافظه‬                                                                                                                                                                 ‫سال هفتم شماره ‪1775‬‬                                          ‫‪08‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫پنجشنبه ‪ 8‬شهریور ‪1403‬‬

                                      ‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‪61933000 :‬‬                   ‫سازندگی‪ :‬روزنام ‌هسیاسیواجتماعی صاحبامتیاز‪:‬حزبکارگزارانسازندگیایران مدیرمسئول‪:‬سیدافضلموسوی سردبیر‪:‬اکبرمنتجبی‬                    ‫عکس‪ :‬رضا معطریان‬                                                     ‫مدیرهنری‪ :‬رضا دول ‌تزاده‬
                                                                                           ‫زیرنظرشورایسیاستگذاری‪:‬سیدحسینمرعشی(رئیس)‪ ،‬محمدعطریانفر‪،‬محمدقوچانی‪،‬علیهاشمی‪،‬سیدعلیرضاسیاس ‌یراد‪،‬امیراقتناعی‬

                                                                        ‫ویراستار‪ :‬سعیده آرینفر حروفچین‪ :‬مجتبی دیدگر نشانی‪ :‬تهران‪ ،‬پاسداران‪ ،‬نگارستان پنجم‪ ،‬پلاک ‪ ، 8‬تلفن‪ 22841262 :‬چاپ‪ :‬امید نشر ایرانیان‪88537168 -9 :‬‬

             ‫تقویم‬                                                                                     ‫صید مرغ ماهیخوار‬                                                                                                                                                                      ‫کارنامه‪ :‬خاطرات هاشمی ‪1380‬‬

    ‫نماد مقاومت جنگ‬                                                                                ‫در سالروز مرگ صمد بهرنگی‪ ،‬نسبت او را با چپها بررسی کردهایم‬

‫به مناسبت سالروز تولد شهید محمد جهانآرا‬

‫محمد جهانآرا از فرماندهان محبوب جنگ ایران و‬                                                                                                                                                                                                                                                   ‫افراطدراختلاف ‪075‬‬

                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫دوشنبه ‪ 4‬تیر‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫اظهار نگرانى رییس خانهکارگ ‌ر‬

‫عراق‪ ،‬نهمشهریور‪1333‬ویکسالپسازکودتای‪28‬‬
‫مرداد در خرمشهر به دنیا آمده بود‪ .‬تنها ‪ 27‬سال داشت‬
‫که به شهادت رسید و ‪ 10‬سال پس از شهادتش بهعنوان‬
‫سرلشکری رسید‪ .‬او در روزهای اشغال خرمشهر همراه‬
‫سایر فرماندهان سپاه و ارتش برای آزادی جنگیده بود‪.‬‬
‫عملیات پیروز شد و او به همراه برخی دیگر فرماندهان‬
‫ارتش و سپاه ازجمله یوسف کلاهدوز و جواد فکوری‪،‬‬                                                                                                                                                                                                                                                ‫آقاى [علیرضا] محجوب‪ ،‬رییس خانهکارگر‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫آمد‪ .‬در انتخابات میــا ‌ندور‌هاى مجلس از تهران‬
‫راهی تهران شــد اما هرگز به تهران نرســید‪ .‬هواپیما در‬                                                                                                                                                                                                                                        ‫انتخاب شده است‪ .‬از اینکه با انصراف من‪ ،‬راه او‬
‫خاک کهریزک ســقوط کرد و نخستین سانحه سیاسی‬
‫در آســمان ایران در سالهای انقلاب رقم خورد‪ ،‬اگرچه‬                                                                                                                                                                                                                                            ‫باز شده است‪ ،‬اظهار تأس ‌ف کرد و گفت‪ ،‬مجلس‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫و کشور‪ ،‬ممنون شماست‪.‬‬
‫بعدها ناخدا هوشنگ صمدی اعلام کرد که هواپیما را با‬                       ‫و زندگی کوتاهش متجلی اســت‪ ،‬موجب شده در طول تاریخ افرادی‬                                                                                                                                                             ‫از رشــد بیکارى‪ ،‬اظهار نگرانــى‌ کرد و رکود‬
‫موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند‪ .‬جهانآرا‬                           ‫خواسته یا ناخواسته بخواهند بر تاثیر یا حتی ارتباط وی با این سازمان‬
‫در خانواده مذهبی به دنیا آمده بود‪ .‬او برادری داشت که‬                                                                                                            ‫تاکید بورزند‪.‬‬                                 ‫مهران اکبریقاضیچاکی(ِاِشكََوری)‬                                                ‫را خطرناک خواند وگفــت‪ ،‬ادعاى دولت‪ ،‬مبنى‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫بر ایجاد ‪ 450‬هزار شــغل در سال ‪ ،1379‬درست‬
‫هر یک سرنوشت غریبی داشتند‪ .‬فعالیتهای مبارزاتی‬                           ‫اینکه آیا صمد بعدها قلم بر زمین م ‌یگذاشــت و اسلحه در دست‬                                                                                                                     ‫پژوهشگر‬                               ‫نیســت؛کمتر از ‪ 200‬هزار شغل ایجاد شده و یک‬
‫محمد جهانآرا اما از همان روزهای نوجوانی آغاز شده‬                        ‫م ‌یگرفت را هی ‌چکس نم ‌یتواند با قاطعیت بگوید! هرچند به گفته یکی‬
‫بود و در دهه ‪ 50‬ب ‌هواسطه همین مبارزات به زندان رفت‬                     ‫از همکارانش‪ ،‬صمد معتقد بود به زودی با تغییر مشــی سیاســی‪ ،‬به‬                                              ‫«صمد بهرنگی»‪ ،‬معلم‪ ،‬نویسنده‪ ،‬مترجم‪ ،‬کنشگر اجتماعی و ‪...‬‬                                                   ‫میلیــون بر بیکاران افزوده شــده اســت‪ .‬مدعى‬
                                                                                                                                                                                   ‫راسیا«هجکلواچلوآلو‌لایحی تمعدبی»روکجردداکنهبیدرداکرایم مکر فغرمهانهیگختبواعریادریسوُُمهردمها‪،‬نخماوده ریا‬  ‫اســت‪ ،‬هرســال حدود یک میلیــون و ‪ 200‬هزار‬
‫اما یک سال بعد آزاد شــد‪ .‬در سالهای بعد‪ ،‬همزمان‬                         ‫جای قلم‪ ،‬اســلحه بردارد‪ .‬شــاید هم در یک بزنگاه حساس تاریخی‬                                                ‫به ارس زده تا به دریا برســد و روزی از نو ظهور کند‪ .‬امیرپرویز پویان‬                                       ‫نفر‪ ،‬متقاضى شغل جدید‪ ،‬اضافه مىشود‪ .‬دولت‬
‫با تحصیل در دانشــگاه تبریز همراه با برادرش به گروه‬                     ‫مثل «چ ‌هگوارا»‪ ،‬لحظ ‌های که با گروه «کاســترو» در ســواحل کوبا‬                                            ‫وی را«ماکسیم گورکی ایران» و «شاملو»‪ ،‬او را هیولای ادبیات و در‬
‫منصورون‪ ،‬پیوســت و در آنجا با محسن رضایی و علی‬                          ‫جهت برپایی انقلاب چریکی علیه «باتیســتا»پیاده شد‪ ،‬در آن دقایق‬                                              ‫شــمار وارستگان بیشمار مرگ دانست که به علت بزرگی از ما نیست‬                                               ‫مى‌گوید‪ ،‬سالانه‪ 750‬هزار نفر است‪ .‬راهکارهایى‬
                                                                                                                                                                                   ‫و از کمبود حاصله از مرگ او برای جامعه‪ ،‬متاسف است و اینکه چرا‬                                              ‫براى ایجاد اشــتغال مطرح کــرد و از هزینه زیاد‬
‫شمخانی آشــنا شــد و پس از انقلاب کانون انقلابیون‬                       ‫سرنوش ‌تساز به جای برداشــتن کیف لوازم پزشکی که شمایل حرفه‬                                                 ‫مرگ هر صاحب قلم موجب ایجاد این خلأ میشود! شاملو مرگ صمد‬                                                   ‫انتخاباتی دومخردادیهــا در تبلیغات [انتخابات‬
                                      ‫خرمشهر را تشکیل داد‪.‬‬              ‫اصلی او بود ناگهان جعبه مهمات را برداشــت‪ ،‬صمد نیز در یک زمان‬                                              ‫را از پا افتادن مبارزی در لشــکر ندیده‪ ،‬بلکه تســلیم شدن کل لشکر‬
‫سال ‪ 58‬فرمانده سپاه خرمشهر شد و با آغاز جنگ‪،‬‬                            ‫خاص تاریخی به جای قلم‪ ،‬اسلحه در دست گرفته‪ ،‬دنیای نگارش را‬                                                  ‫م ‌یداند‪ .‬در نهایت به قول«احســان طبری»‪ ،‬سوسیالیست معروف؛‬                                                 ‫ریاســتجمهوری]‪ ،‬انتقاد داشت وگفت‪ ،‬بیش‬
                                                                                                                                                                                   ‫زندگــی پرحاصل و جالب‪ ،‬ســتمگریهای خلقــی و مترقی‪ ،‬مرگ‬                                                    ‫از ‪ 10‬میلیون پوســتر چاپکرد‌هاند و بیش از شش‬
‫در نبرد خرمشهر جنگید‪ .‬عراق به خرمشهر حمله کرده‬                          ‫با جهان رزمایش معاوضه م ‌یکرد‪ .‬اما این چیزی نیست که هی ‌چکس‬                                                ‫زودرس و مرموز و ‪ ...‬هم ‌هوهمه به آثار صمد صلابتی خاص بخشیده‪.‬‬                                              ‫وهزاسرفرجهلاسههموا مضیاتفینه م ‌گىداشـشـتو‌هدان‪.‬دا وخیهرًًازیرنوهزناجمهشهانهىا‬
‫ب‪0‬ر‪6‬ا ترقونریدبرًًاودسقهوم مطسکلردهط‬  ‫بود و بیم آن بود که با تسخیر شهر‬  ‫در هیــچ زمانــی بتواند با اطمینــان کامل از آن ســخن کند‪ .‬هرچند‬                                           ‫صمد از ابتذال ب ‌یزار و عاشق اصالت‪ ،‬همان ماهی سیاه کوچولو بود و‬
                                      ‫شوند‪ .‬خرمشــهر اواخر مهرماه‬       ‫بیاهدتبخریدلک‪،‬ه اصصمل ًاد‬  ‫فرض محال‪ ،‬محال نیســت و هر فــردی م ‌یتواند بنا‬
‫بود اما هنوز مردم و رزمندگان‪ ،‬قصد رها کردن شــهر را‬                                                ‫را در دهــه ‪ 50‬تصور کند‪ ،‬ولی نبایــد این حقیقت را از‬                                    ‫استحاله یافت و ماهی سیاه شد؛ استعار‌های از خود صمد‪.‬‬                                               ‫[جناح] راســت هم انتقاد از هزینههاى تبلیغات‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫[انتخاباتی اصلاحطلبان] را شروع کرد‌هاند‪.‬‬
‫نداشــتند‪ ،‬بنابراین با تمام وجود جنگیدند و سرانجام با‬                   ‫دستان مرگ نگذاشت او هرگز از دهه ‪ 40‬عبور کند و حال آنکه تشکل‬                                                                           ‫ ‪W‬ماهی سیاه کوچولو ‪ ،‬مانیفست او‬                                                ‫د[رغلمامجلرضسـآـما]د‪ُُ .‬حمیددررسى‪،‬داننمشایـنـدگهاهسـشــاـبدهق‬  ‫آقاى‬
‫یرسکمًًاسرسهقکوردطنکد‪.‬ردپ وسجازهاتنسآرخایور‬  ‫کمترین امکانات کار را‬      ‫چریکی ابتدای دهه ‪ 50‬شــکل گرفــت‪ .‬یعنی زمانی که دیگر صمدی‬                                                                                                                                                                                                                           ‫آشــتیان‬
                                             ‫مسجد جامع خرمشهر‬           ‫نبــود که بخواهد آنها را در این مبارزه مســلحانه همراهی بنماید یا نه!‬                                      ‫کتاب کوتاه ولی موثر«ماهی سیاه کوچولو»‪ ،‬اثر بهرنگی که خیلی‬
‫یارانش به کوت شیخ عقبنشینی کردند تا برای عملیات‬                         ‫همزادپنداری فدای ‌یها با ماهی ســیاه کوچولو موجب حساسیت رژیم‬                                               ‫زود مرزها را درهم نوردیده به شهرت بسیاری در عرصه فرهنگی رسید‪،‬‬                                             ‫اســت‪ .‬متخصص مدیریت استراتژیک است‪ .‬از‬
                                                                                                                                                                                   ‫داستان یک ماهی سیاه کوچک است که برای کشف جهان بزرگتر از‬                                                   ‫اختلافات در ســطوح بالا انتقاد داشــت وگفت‪،‬‬
‫بازپسگیری خاکهای اشغالی آماده شوند‪ .‬در شهریور‬                           ‫و کتا ‌بهای صمد‪ ،‬ب ‌هویژه ماهی سیاه کوچولو ممنوع شد! فدای ‌یها در‬                                          ‫برکه کوچک محل زیســتش‪ ،‬به سمت رود و دریا م ‌یرود و در این راه‬                                             ‫دوگانگى در مدیری ‌ت عالیهکشور خطرناک است‬
‫سال ‪ 60‬طرح عملیات ثام ‌نالائمه ریخته شد و طی آن‬                         ‫میتین ‌گهایشان که مزین به عک ‌سهای صمد بود‪ ،‬اسمش را در صدر‬                                                 ‫با تهیج سایرین به یافتن جهان تازه و با سدهای موجود‪ ،‬طی عملیاتی‬
‫‪ ۱۵۰‬کیلومتر از خا ‌کهای ایران آزاد شــد و حصر آبادان‬                    ‫اســماء جا ‌نباختگان مجاهد قرار داده‪ ،‬شعرا برای او ب ‌هعنوان شهید‬                                          ‫با کشتن مرغ ماهیخوار‪ ،‬خود نیز به ابدیت میپیوندد‪ .‬مانفیستهای‬                                               ‫و باید این دوگانگى رفع شود‪ .‬جناح چپ‪ ،‬بعد از‬
                                                                                                                                                                                   ‫اصلی ســازمان فدائیان خلق‪ ،‬توسط جزنی و تنی چند از تئوریسینها‬                                              ‫انتخابات‪ ،‬این مطلب را مطرح مىکند‪.‬‬
‫پس از حدود یک ســال پایان یافت‪ .‬نیروهای ارتش و‬                          ‫راه حق‪ ،‬شعرها ســروده و عاش ‌قهای دلســوخته در رثایش مرثی ‌هها‬                                             ‫تدوین و ابلاغ میشــد‪ ،‬ولی آن سازمان کذایی به علت قرابت روح اثر‬                                            ‫آقاى [امیر] تهرانى‪ ،‬معاون [وزارت] اطلاعات‬
‫سپاه ‪ 42‬ساعت به طور مداوم جنگیدند تا خاک را پس‬                          ‫م ‌یخواندنــد‪ .‬این همه محبوبیت پس از مرگــش که حال تحت تاثیر‬                                               ‫با روحیه مبارزاتی خود‪ ،‬یک مانیفست فرهنگی و ادبی هم برای خود‬
                                             ‫گرفتند‪.‬‬                    ‫اتمســفر مبارزه‪ ،‬فزونی یافته بود‪ ،‬موجب شد آثارش و هرچه مردم را‬                                             ‫برگزید و آن هم«ماهی ســیاه کوچولو» بود! در واقع هر یک از اعضا‬                                             ‫در [امور] مجلس آمد وگفت‪ ،‬چپها در مجلس‪،‬‬
                                                                                                                                                                                   ‫با نوعی همزادپنداری قهری خود را یک ماهی ســیاه کوچولو م ‌یدید‬                                             ‫برنامه وسیعى براى تهاجم تنظیمکرد‌هاندکه بخشى‬
‫شــهید جهانآرا در مورد یکی از صحنههای آن‬                                ‫یاد او م ‌یانداخت مثل عکســش ممنوع شــود! در مدارس هم بعضی‬                                                                                                                                                           ‫از آن شروع شده‪ ،‬منجمله مسأله تحقیق و تفحص‬
‫روزها گفته بود‪« :‬امیدی به زنده ماندن نداشــتیم‪.‬‬                         ‫مدرسان به تقبیحش پرداختند‪ .‬این هجمه و ممنوعیت حتی تا بعد از‬                                                  ‫و تنها راه غلبه بر شرایط آن دوره را در مبارزه مسلحانه م ‌یدانست‪.‬‬
‫مرگ را م ‌یدیدیم‪ .‬بچه ها توسط بیسیم شهادتنامه‬                                                      ‫انقلاب هم ادامه یافت‪.‬‬                                                           ‫به گفته «محمود حیایی»‪ ،‬ماهی سیاه کوچولوی صمد‪ ،‬تکمبارزی‬                                                    ‫و اصلاح قانــون اداره صداوســیما و مخالفت با‬
                                                                                                                                                                                   ‫اســت که هرچند به تنهایی ظالم را نابود کــرده‪ ،‬ولی خودش هم نابود‬                                          ‫محکومیت آقاى [حســین] لقمانیــان‪ ،‬نماینده‬
‫خود را میگفتند‪ .‬صحنه خیلی دردناکی بود‪ .‬بچهها‬                                                                                                                                       ‫شده‪ .‬در واقع داستان حول یک محور پارادوکسیکال میچرخد؛ اول‬                                                  ‫اهخمیـرـًًاداسنــویپریىگیارز بىازقتجلویهاىهىازنىجیمتــهرم‌هاانىقوت‪..‬ل‪.‬ها‪ .‬وى‬
‫میخواســتند شــلیک کنند‪ ،‬گفتم‪ :‬مــا که رفتنی‬                                                       ‫ ‪W‬سرنوشت دوستان صمد‬                                                             ‫اینکه یکدســت صدا دارد‪ ،‬چون به تنهایی ماه ‌یخوار را کشت و دوم‬
                                                                        ‫چر یدوکسـهـاتاینفداصیمییمخلیقصایمرادنکگــشهتنبعد‪،‬ددهار رجژ یزمء شهاهساــکتثهرًًاایاولایعهداسمــشازدنماد‪،‬ن‬  ‫اینکه یکدست صدا ندارد‪ ،‬چون خودش هم کشته شد! در واقع مبارزه‬
‫هســتیم‪ ،‬حداقل بگذارید چند تــا از آنها را بزنیم‪،‬‬                                                                                                                                  ‫جدا از توده مورد نقد قرار گرفته‪ .‬البته صمد خواسته با شهادت ماهی‬                                           ‫زنجیر‌هاى را هم در مجلس آورد‌هاند و بیشتر براى‬
‫بعد بمیریــم‪ .‬تانکها همه طرف را م ‌یزدند و پیش‬                                                                                                                                     ‫و غروب قهرمان در اوج‪ ،‬به خاطر نجات جامعه به تاثیرگذاری بیشتر‬
‫میآمدند‪ .‬با رسیدن آنها به فاصله ‪ ۱۵۰‬متری دستور‬                          ‫یا فرار کردند و خودکشــی‪ ،‬یا زیر شکنجه مردند‪« .‬کاظم سعادتی»‪،‬‬                                               ‫برسد‪ .‬ماهی سیاه کوچولو‪ ،‬از نظر آنان‪ ،‬به طور استعاری یک چریک‬                                               ‫تضعیف رهبرى اســت و شــعارهاى جشنهاى‬
                                                                                                                                                                                   ‫تمامعیار است! (تفکر خطرناک جر یانات تند مبارزاتی و حاکمیتهای‬                                              ‫پیــروزى آنها‪ ،‬در خیلى جاهــا و به خصوص در‬
‫آتش دادم‪ .‬چهار آرپیجی داشــتیم‪ ،‬با بلند شدن از‬                          ‫معلم و از نزدیکترین دوســتان صمد قبل از همه دستگیر شد‪ .‬او که‬                                               ‫توتالیتر جهان!) همین عناصر ســبب شــد که خیلی زود مورد توجه‬                                               ‫ایلام‪ ،‬علیه رهبرى بوده اســت‪ .‬از عقبنشــینى‬
‫گودال‪ ،‬اولین تانــک را بچهها زدند‪ .‬دومی درحال‬                           ‫با «رو ‌حانگیز دهقانی» از رهبران فدایی خلق و خواهر بهروز دهقانی‬
‫عقبنشــینی بود که بــه دیوار یکــی از منازل بندر‬                        ‫ازدواج کرده بود در ســال ‪ 1349‬و در آســتانه تاسیس سازمان توسط‬                                                                    ‫سیستمهای مبارزاتی جامعه قرار بگیرد‪.‬‬                                                 ‫رهبرى در مسأله تحقیق و تفحص [سازمان صدا‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫و سیما]‪ ،‬اظهار تعج ‌ب کرد‪.‬‬
‫برخورد کرد‪ .‬جیپ فرماندهی پشــت سر‪ ،‬به طرف‬                               ‫برهستیشدنکیبهل تسایشرکایعلاضاتاوظنریا منوقشتـًًاـآدزاهدبکودردد‪.‬سکتاگظیمرکشه بده‪.‬نیولتی‬  ‫ســاواک که‬                                                    ‫ ‪W‬صمد و سازمان‬                                                 ‫عصر‪ ،‬مدیران شرکتهاى هواپیمایى غیردولتى‬
‫بلوار‪ ،‬دندهعقب گرفت با مشــاهده عقبنشــینی‬                                                                                                                      ‫ساواک برای‬
‫تانک‪ ،‬بلند شــدم و داد زدم‪ :‬الل ‌هاکبر‪ ،‬الل ‌هاکبر‪… ،‬‬                   ‫آنها واقف بود با خودکشــی موجب هشدار به همرزمانش گشت! در‬                                                   ‫«کاظم ســعادتی‪ ،‬خانواده دهقانی‪ ،‬علیرضــا نابدل‪ ،‬مناف فلکی‪،‬‬                                                ‫آمدند‪ .‬از تبعیضهاى بین آنها و هواپیمایى دولتى‪،‬‬
                                                                                                                                                                                   ‫امیرپرویز پویان و ‪ »...‬همه از دوســتان نزدیک صمد و از موسسان‬                                              ‫شکایت و چارهجو یىکردند وگفتند‪ ،‬ضرر مى‌دهند‬
‫حمله کنید؛ که دشمن پا به فرار گذاشته بود»‪.‬‬                              ‫بهار ‪« 1350‬علیرضا نابدل» هنگام توزیع اعلامیه‪ ،‬دستگیر شد که به‬                                              ‫ســازمان چری ‌کهای فدایی خلق ایران بودند‪ .‬به خاطر ماهی ســیاه‬                                             ‫و قابــل ادامه نیســت‪ .‬آقاى [علــی] عابدزاده‪،‬‬
‫هفتم مهر‪ ،‬جهــان آرا و تعداد دیگری از فرماندهان‬                         ‫دستگیری خیلیها انجامید‪ .‬او که زخمی شده بود برای گریز از تخلیه‬                                              ‫کوچولو و حضور دوســتان نزدیک صمد در رد‌ههای بالای سازمان‪،‬‬
‫ارتش و ســپاه با هواپیمــا به تهران حرکــت کردند اما‬                    ‫ناهطالیاتًًاعادتری‪22‬چانسدیــنفبنادر‪0‬در‪،5‬بیامعادرامســشتدا‪.‬ن«وبهزنردوازنددهقسانتیب»ه‪،‬انمتعلحامروزدد‪،‬وسولیت‬  ‫صمد شد محبوب دل اعضا‪ ،‬ب ‌هویژه که سرسختانه معتقد بودند مرگ‬                                                ‫[مدیرعامل شــرکت هواپیمایی آسمان]‪ ،‬از حکم‬
                                                                                                                                                                                   ‫او کار رژیــم اســت! در واقع اینکه رفقای نزدیــک صمد جز رهبران‬                                            ‫دادگاه اصفهان [در خصوص ســقوط هواپیما]‪،‬‬
‫هواپیما در نزدیکی تهران ســقوط کرد یا به روایتی تایید‬                                                                                                                              ‫ســازمان و معرو ‌فترین اثر صمد‪ ،‬بیانیه فرهنگی غیررسمی سازمان‬                                                                        ‫شکایت داشت‪.‬‬
‫نشــده‪ ،‬هدف شــلیک قرار گرفت و همــه فرماندهان‬                          ‫تما ‌م عمر صمد همــراه با برادرش«محمد» و خواهرانش«اشــرف»‬                                                  ‫بوده و همچنین روحیه چپی‪ ،‬مبارزاتی و آنارشیســتی صمد که در آثار‬
‫بزرگ ازجمله محمد جهانآرا‪ ،‬ول ‌یالله فلاحی‪ ،‬یوسف‬                         ‫و«رو ‌حانگیز» از موسســان فدائیان‪ ،‬وقتی که ســازمان قصد سرقت‬                                                                                                                                                         ‫با تعطیلی و انحلال حــزب فضیلت اسلامى‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫از سوى دادگاه‪ ،‬انتقاد زیادى متوجه ترکیه است؛‬
‫کلاهدوز‪ ،‬جــواد فکوری و سیدموســی نامجو‪ ،‬جان‬                            ‫از بانکی در تهران را داشــت‪ ،‬ابتدا اشرف دستگیر و ساواک با طعمه‬                                                                                                                                                       ‫بزرگتر ین حزب مخالف است و بیش از ‪ 100‬نماینده‬
‫باختند‪ .‬قرار بود که عملیات فتح خرمشــهر هم انجام‬                        ‫قرار دادن «نزه ‌تالســادات آهنگران»‪ ،‬توانست ‪ 31‬اردیبهشت ‪1350‬‬
‫شــود اما بخت یار نبود و عملیات به دلیل این سانحه‪،‬‬                      ‫به بهروز برسد‪ .‬بهروز دهقانی زیر شکنجه دوام نیاورد‪ .‬البته خواهرش‬                                                                                                                                                      ‫در مجلس دارد‪ .‬آریل شــارون‪[ ،‬نخســ ‌توزیر‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫اســراییل]‪ ،‬به یاســر عرفات‪[ ،‬رئیس تشکیلات‬
‫هشــت ماه به تعویق افتاد‪ .‬آرزو داشت در راه آزاد کردن‬                    ‫اشرف که از تئوریســینهای بزرگ مارکسیست هم بوده‪ ،‬دو سال بعد‬                                                                                                                                                           ‫خودگردان فلســطین]‪ 24 ،‬ساعت مهلت داده که‬
‫خونینشهروپاککردناینلکهشهیدشودوحالا اورا‬                                 ‫توانســت از زندان فرار کند‪« .‬امیرپرویز پویان» از دوســتان یکی دو‬
‫بهعنوان نماد مقاومت جنگ میشناسند‪.‬‬                                       ‫ســال آخر عمر صمد و یکی از ‪ 4‬رهبر اصلی ســازمان هم وقتی دید‬                                                                                                                                                          ‫جمعى از سران مبارزان فلسطین را بازداشتکند‪.‬‬

                                                                        ‫مخفیگاهش در محاصره است در ‪ 3‬خرداد ‪ 1350‬خودکشی کرد‪.‬‬
   3   4   5   6   7   8