Page 4 - 29-08-1403-1839 Sazandegi
P. 4

‫تاز‌ههای ادبیات و هنرکافه‬                                                                                                                                                                                                    ‫سال هفتم شماره ‪1839‬‬                           ‫‪04‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫سهشنبه ‪ 29‬آبان ‪1403‬‬

                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫صف موزه‬                                                                                                            ‫دریچه‪ :‬تحلیل عادات‬

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫جلسات بیفایده‬

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫چرا جلسات باعث اتلاف وقت سازمانها م ‌یشوند؟‬

‫استقبال چش ‌مگیر از نمایشگاه چشم در چشم موزۀ هنرهای معاصر تهران‬

‫است‪« :‬این نمایشگاه توانســته‪ ،‬جایگاه موزۀ‬                                                                                                                                                                                                                                                          ‫چند روز گذشته یک اتفاق جالب توجه در‬                                                                                                       ‫حسن محرابی‬
‫هنرهای معاصر را ب ‌ه عنــوان یکی از مهمترین‬                                                                                                                                                                                                                                                        ‫حوزۀ فرهنگ و هنر رخ داده اســت‪ ،‬نمایشگاه‬
‫مراکز هنری کشــور تقویت کنــد‪ .‬روز جمعه‬                                                                                                                                                                                                                                                            ‫«چشــم در چشــم» که با بخشــی از گنجینۀ‬                                                                                                         ‫پژوهش‌گر‬
‫شاهد صفهای طولانی بازدیدکنندگان مقابل‬                                                                                                                                                                                                                                                              ‫کمنظیر موزۀ هنرهای معاصر تهران برگزار شده‬
‫موزهبودیمکهنشا ‌ندهندهاشتیاقبیسابقهبرای‬                                                                                                                                                                                                                                                            ‫با اســتقبال زیاد مواجه شده است‪ .‬صفهای‬                                                      ‫آقای رئیس‪ ،‬جلسه هستند‪ .‬ایشان فرصت ندارند‪ .‬این‬
‫تماشای آثار این نمایشگاه است‪ .‬این نمایشگاه‬                                                                                                                                                                                                                                                         ‫طولانی مردم در خیابــان کارگر برای بازدید از‬                                                ‫هفته جلسات زیادی دارند‪ .‬جلسه است‪ ،‬مزاحم نشوید!‬
‫از زمــان افتتاح موزه در ســال ‪ ۱۳۵۶‬تاکنون‪،‬‬                                                                                                                                                                                                                                                        ‫این نمایشــگاه در فضای مجازی منتشر شده؛‬                                                     ‫اینها جملاتی است که بیانگر حضور اغلب مسئولان‬
‫پربازدیدترین نمایشــگاه بوده اســت‪ .‬بسیاری‬                                                                                                                                                                                                                                                         ‫صفی که موجب امیدواری هنردوســتان شده‬                                                        ‫در یــک محل دیگر به غیر از محل کارشــان (یعنی جایی‬
‫از روزهــای پایان هفته‪ ،‬تعــداد بازدیدکنندگان‬                                                                                                                                                                                                                                                      ‫است‪ .‬این نمایشگاه با گذری بر سیر تحولات‬                                                     ‫اتلأبثتیهر اشغالنِ ِدبرایجنر یجالنسـکـاارهات‬  ‫که اغلب باید باشــند) اســت!‬
‫به بیــش از ‪ ۲۰۰۰‬نفر در روز رســیده که آماری‬                                                                                                                                                                                                                                                       ‫هنــری و مفهومی هنــر پرتــره از ‪ ۱۵‬مهر در‬                                                                                                ‫یک نوع گردهمایی هســتند که‬
‫کمنظیر است‪ .‬خوشبختانه استقبال گسترد‌های‬                                                                                                                                                                                                                                                            ‫گالری شــمارۀ یک تا پنج این موزه برگزار شده‬                                                 ‫بینتیجه و کمبازده هســتند‪ .‬هــر روز و برخی اوقات هر‬
‫از سوی هنردوستان و حتی از سوی مخاطبان‬                                                                                                                                                                                                                                                              ‫و استقبال چشــمگیر از آن باعث شد که زمان‬                                                    ‫ســاعت! افراد خودشــان را در یک جمع میبینند که بعد‬
‫عمومی کــه ارتباط مســتقیم با هنــر معاصر‬                                                                                                                                                                                                                                                          ‫نمایشگاه تا ‪ ۴‬آذر تمدید شود‪ .‬البته آثار گنجنیه‬                                              ‫از آن هر چــه تلاش میکنند‪ ،‬نمیتواننــد بفهمند که چه‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                   ‫موزۀ هنرهای معاصر تهران همواره مورد توجه‬                                                    ‫چیزی از این گردهماییها برایشــان موثر و به یاد ماندنی‬
         ‫نداشت ‌هاند‪ ،‬صورت گرفته است‪».‬‬                                                                                                                                                                                                                                               ‫دعرلاسقهتمنمدوانض بوهع‪،‬هنمرعهماوًایًلتباجزدسیـدـمقابی بلوقدبهوالساـزـ ایتنوقبدیرل نصمواریتش اگنتاهخهاایب‬  ‫بوده است! به بیان بهتر حضور در این گردهماییها لزومی‬
‫گنجینــۀ موزۀ هنرهای معاصــر از آثار برتریــن هنرمندان جهان‬                                                                                                                                                                                                                                         ‫موزۀ هنرهای معاصر تهران را تضمین میکند‪.‬‬                                                    ‫ندارد یا جلســات همراه بــا آموختههای کافی نیســت‪.‬‬
‫و ایــران که در دهۀ ‪ ۵۰‬تهیه و گردآوری شــده‪ ،‬یکــی از غنیترین و‬                                                                                                   ‫یک مجموعه معین معموًاًل کار سختی است و خو ‌ششانس بودیم که‬                                                          ‫در نمایشــگاه «چشــم در چشــم»‪ ۱۲۰‬اثــر از هنرمندانی مانند‬                                                ‫کارشناســان در مورد فلسفۀ جلسه میگویند‪ :‬جلسه یک‬
‫منحصربهفردترین مجموعهها در جهان است‪ .‬در گنجینه دائمی موزه‬                                                                                                                                                                                                                            ‫فرانســیس بیکن‪ ،‬لوترک‪ ،‬پیکاسو‪ ،‬ونســان ونگوگ‪ ،‬اندی وارهول‪،‬‬                                                ‫نوع گردهمایی اســت که افراد برای هدفی خاص در یک‬
‫بیش از ‪ ۳۰۰۰‬اثر ارزشــمند از نخبگان هنرهای تجسمی‪ ،‬نگهداری‬                                                                                                         ‫توانستیم در گستره بالا و موضوع مشخص به این مجموعه دسترسی‬                                                           ‫جیا کومتی‪ ،‬جیمز انسوار‪ ،‬ادوارد مونه‪ ،‬جیمز داین‪ ،‬رابرت راشنبرگ‪،‬‬                                            ‫مکان گرد هم میآیند‪ .‬بنابراین وقتی میفهمیم چرا دور هم‬
‫پامیزیکاجشمسولوده‪،‬آکثمهاانرگزمردییهمت‪،‬کمابورهزنه‪۰‬سم‪۴۰‬یتت‪،‬عوپادوندلبااهز آککا‌ن‪،‬رهوهااارداهیراوشلیـ‪،‬ـُاُلاروزیخصتش اویساتجزثانگکایووََگمیتنه‪،‬ی ُُاسرنتشنواادرر‪.‬ه‪،‬‬  ‫داشته باشیم‪ .‬بر همین اساس م ‌یتوان گفت که این نمایشگاه تا حدی‬                                                      ‫فرنان لــژه‪ ،‬خوان میــره‪ ،‬کما ‌لالملــک‪ ،‬بهمن محصــص‪ ،‬مارکو‬
‫کــرد‪ .‬موزۀ هنرهای معاصر همچنین مالک مجموعۀ بســیار مهم و‬                                                                                                         ‫رویکرد پژوهشی و آموزشی داشته است‪ ».‬نادره رضایی‪ ،‬معاون امور‬                                                         ‫گریگوریــان‪ ،‬محمود جوادیپور‪ ،‬احمد اســفندیاری‪ ،‬ژازه تباتبایی‪،‬‬                                             ‫جمع شد‌هایم‪ ،‬آنگاه در چنین فضایی تصدیق کردن نظرات‬
‫جامعی از هنر نوگرا و معاصر ایران است‪ .‬موزۀ هنرهای معاصر تهران‬                                                                                                                                                                                                                        ‫کامبیز درمبخش‪ ،‬غلامحسین نامی‪ ،‬مهدی سحابی‪ ،‬فرشید ملکی‪،‬‬                                                     ‫درســت‪ ،‬یاد گرفتــن‪ ،‬به چالش کشــیدن و تغییر کردن را‬
‫ســال ‪ ۱۳۵۶‬در امیرآباد تهران بنا شــد‪ .‬بنای موزه را کامران دیبا در‬                                                                                                ‫هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم دربارۀ این نمایشگاه گفته‬                                                          ‫کوروش گلناری و‪ ...‬در پنج گالری موزه به نمایش درآمده است‪.‬‬                                                ‫میآموزیم‪ .‬برگزاری اینگونه جلسات به همه کمک میکند‬
‫ســبک معماری مدرن و با الهــام از بادگیرهای کویری ایران طراحی‬                                                                                                     ‫است‪« :‬مخاطبان هنرهای تجسمی همیشه در انتظار دیدن آثار گنجینۀ‬                                                        ‫جمال عر ‌بزاده‪ ،‬نقاش و مســئول این نمایشــگاه گفته اســت‪:‬‬
‫کرد‪ .‬این موزه از معدود موز‌ههای تهران اســت کــه از ابتدا به عنوان‬                                                                                                ‫موزه هســتند و ما میخواهیم که با رویکردهای پژوهشی و هنری و‬                                                         ‫«نزدیــک به ‪ ۱۳۰‬اثر از هنرمندان ایرانــی و غربی روی دیوار رفته که‬                                         ‫تا تجربیات معنادار و به یاد ماندنی‪ ،‬بزرگ و کوچک برای‬
 ‫موزه طراحی شده و ساختمان آن متناسب با کاربری موز‌های است‪.‬‬                                                                                                                                                                                                                           ‫بعضی از بهترین آثار گنجینه هســتند‪ .‬اجرای نمایشگاه مفهومی در‬                                              ‫کار و فعالیتشــان ایجاد کنند اما مشــکل اصلی برخی‬
                                                                                                                                                                  ‫تکمههماطیمتئنًًاصمویورردیتوهنجرهمهعنارمصنرد‪،‬اننماویعشلـاـقگهامهنهداانیهمنترع مددعایصرار‬  ‫کنکاش در‬                                                                                                                            ‫از جلســات ما این اســت که برگزارکننــدگان اصرار دارند‬
                                                                                                                                                                                                                                                           ‫برگزار کنیم‬                                                                                                                         ‫حضور یابند‪ .‬بعد هم‬  ‫هصموـرـۀتافجرال ِِدسیــهکممیجنمویوعسـهـدیرم‪.‬جلدرساـیـنه‬
                                                                                                                                                                  ‫قرار میگیرد‪ ».‬اســتقبال از نمایشــگاه موزۀ هنرهای معاصر تهران‬                                                                                                                                                                ‫صورتجلس ‌هها همه‬
                                                                                                                                                                  ‫نباشنـمـااینشـداـدگاکهههاجاوممعوهزنهههباهبلدنکبهابلهبدهنابنا‌هال آثیابررادریخخورداشس‌هـدـارتک‪.‬ردعِِرن را‌ببزاطدهه‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫مجبور هستند‪ ،‬اظهارنظری داشته باشند تا مسجل شود و‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫ثبت شود! که در جلسه حضور داشــت ‌هاند‪ .‬در این شرایط‬
                                                                                                                                                                  ‫دربارۀ استقبال کمسابقه از این نمایشگاه و تأثیرات این استقبال گفته‬                                                                                                                                                            ‫مشــکل بزرگ و اساسی چنین جلســاتی‪ ،‬چهرۀ خود را‬

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫نشان م ‌یدهد! این مشــکل را با عنوان قانون «ب ‌یاهمیت‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫بودن» میشناسیم‪ .‬وقتی تشکیل جلسه به موضوع هنر گرد‬
                                                                                                                                                                  ‫در مذمت تکبر و پیشداوری‬                                                                                                                                                                                                      ‫آوردن همه تبدیل میشود‪ ،‬بدیهی است که سطح جلسه از‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫سطح یک نشست تخصصی و فنی به یک گردهمایی برای‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫بیان مســایل ب ‌یاهمیت افول میکند‪ .‬در حقیقت «قانون‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫ب ‌یاهمیت بودن» در مورد تمایل انسان به اختصاص زمان‬
                                                                                                                                                                  ‫انتشار ترجم ‌های تازه از غرور و تعصب جین آستین‬                                                                                                                                                                               ‫زیاد به جزئیات ب ‌یاهمیت است‪ ،‬در عین حالی که مسائل‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫مهم بدون توجه باقی میماننــد‪ .‬در عالم واقع‪ ،‬در اغلب‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫این جلســات لزومی ندارد که همۀ افراد شــرکت کنند‪ .‬از‬
                                                                                                                                                                  ‫است‪ .‬برای مثال‪ ،‬یکی از ویژگیهای جین آستین‪ ،‬ایجاز است‬                                                               ‫رمان انگلیسی در نیمۀ اول قرن هجدهم با آثار نویسندگانی‬                                                     ‫بودترصمرنفًًاظبمه‬  ‫دیگر ســو وقتی فقط به حضور جلسات و از آن‬
                                                                                                                                                                  ‫که در ترجمۀ بانو مصاحب به اطناب تبدیل شده‪ ،‬یعنی هر کلمه‬                                                            ‫چون دانیل دفو‪ ،‬ســاموئل ریچاردسون و هنری فیلدینگ خلق‬                                                                         ‫برگزار کردن جلســات! تأکید شود‪ ،‬بیش از حد‬
                                                                                                                                                                  ‫با چندین مترادف آمده و هر جمله با شــرح و بسط ترجمه شده‬                                                            ‫میشود اما رمان انگلیســی‪ ،‬به نقل از دائر‌هالمعارف بریتانیکا‪،‬‬
                                                                                                                                                                  ‫است‪ ».‬خزاعیفر در بخش دیگری از مقدم ‌هاش دربارۀ ترجمۀ‬                                                               ‫روح مدرن خود را مدیون جین آســتین (‪ ۱۶‬دســامبر ‪–۱۷۷۵‬‬                                                      ‫برگزاری جلسه! تکیه میکنیم‪ .‬در حقیقت به دور هم جمع‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫شدن بیش از هر موضوع دیگری اهمیت م ‌یدهیم! برگزاری‬
                                                                                                                                                                  ‫دقیق و درســت عنوان رمان م ‌ینویســد‪« :‬ترجمۀ دقیق عنوان‬                                                            ‫‪ ۱۸‬ژوئیۀ ‪ )۱۸۱۷‬اســت که در ‪ 6‬رمان اصلی خود به شــیو‌های‬                                                   ‫چنین جلساتی بیانگر تمایل انسان به اختصاص زمان زیاد‬
                                                                                                                                                                  ‫«تکبر و پی ‌شداوری» اســت‪ .‬دو مفهــوم ‪ pride‬و ‪prejudice‬‬                                                            ‫واقعگرایانه به زندگی مردم طبقۀ متوســط در پایان قرن هجدهم‬
                                                                                                                                                                  ‫کداامسًـا ًلـتماننف بی‌هبهحکاسرـبـاردهبامسـیآـینتد‪ :‬اوو تجیکبنرآدساتریسنیهرار‬  ‫مضامین اصلی‬                         ‫میپردازد و نشــان م ‌یدهد که ماجراهــای خانوادگی میتواند‬                                                  ‫به جزئیات ب ‌یاهمیت است‪ .‬بر این اساس میزان زمانی که‬
                                                                                                                                                                                                                                                 ‫دو را در معنایی‬                                                                                                                               ‫صرف بحــث در مورد یک موضوع میشــود با اهمیت آن‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫دســتمایۀ ادبیات بشــود‪ .‬این رما ‌نها که مضمون اصلیشان‬                                                    ‫رابطۀ معکــوس دارد؛ بنابراین موضوعات اصلی و پیچیده‬
                                                                                                                                                                  ‫همانقدر زشت م ‌یداند که پی ‌شداوری الیزابت نسبت به دارسی‬                                                           ‫وابستگی زنان به ازدواج به قصد دســتیابی به استقلال مالی‬
                                                                                                                                                                  ‫را‪ ...‬اما چون عنوان غرور و تعصب چندین دهه اســت که جا‬                                                              ‫واقعگرایانه‪ ،‬نقد‬  ‫اوجتجمایاگعاـهـ ایجتو آمیارعونییمهاطلیوگبزنادسۀــخوتدبتالوشیــحیـوـًًۀا‬                 ‫کمترموردنقدوبررسی قرارگرفته‪،‬درحالیکهموضوعات‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫به نقد رمانهای‬                                                                                                               ‫ساده و جزیی بیشتر مورد بحث قرار میگیرند‪.‬‬
                                                                                                                                                                  ‫افتاده از خیر این نکته گذشتم و همان عنوان آشنا ولی نهچندان‬                                                                                                                                                                   ‫بر اســاس پژوه ‌شهای روانشــناختی‪ ،‬مردم تمایل‬
‫بداهرجسیینب‪،‬هخشوـاـههرربمزرحگلترزنالدیگزابیتخانعولاادقۀ بمِِنندتممییآشیـنـدو‪.‬دآاقماا دیابرینسگیل بای‬                                                              ‫دقیق را برگزیدم‪.‬‬                                                                                                   ‫احساسی رایج در نیمۀ دوم قرن هجدهم میپردازد و راه را برای‬
‫غرور و تکبر خود‪ ،‬الیزابت را زنی دو ‌نپایه م ‌یداند و نســبت به او‬                                                                                                 ‫نوزد«هغمرروارروواتیعتصمبی»کنزند‪.‬دگالییزپابنجت‪،‬خدواوهمیر بِِننختوادهر ارناگزلایسنــتخااِِننواقدرهن‪،‬‬                 ‫رئالیســم ادبی در قرن نوزدهم باز میکند‪ .‬او با قلمی ظریف و‬                                                 ‫دارنــد روی جزئیات کوچکتــر تمرکز کننــد زیرا درک‬
‫ب ‌یاعتنایی میکند‪ .‬سوءتفاهمها و برخوردهای اولیه‪ ،‬زمینهساز‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      ‫آنها از مسائل ســادهتر خیلی راحتتر از بررسی مباحث‬
‫تنش و کین ‌های بین الیزابت و دارســی میشــود‪ .‬با گذر زمان و‬                                                                                                                                                                                                                          ‫طنزی گزنــده‪ ،‬تصویری ماندگار از جامعۀ انگلســتان در قرن‬                                                   ‫تخصصــی و پیچیده اســت‪ .‬قانــون «ب ‌یاهمیتی» برای‬
‫رخدادهای مختلف‪ ،‬هر دو از پی ‌شداوریهای خود دست کشیده‬                                                                                                              ‫شخصیت محوری داســتان‪ ،‬زنی باهوش‪ ،‬مستقل و شوخطبع‬                                                                    ‫نوزدهم و روابط پیچیدۀ انسانی خلق کرده است‪.‬‬
‫و به تدریج شــیفتۀ یکدیگر میشــوند‪ .‬در این میان‪ ،‬ماجراهای‬                                                                                                         ‫اســت که با تعصبات طبقاتی و قضاوتهای زودهنگام جامعه‬                                                                ‫شــاهکار او‪ ،‬رمان «غرور و تعصب»‪ ،‬یکی از معروفترین‬                                                         ‫بســیاری از زمینههای کسب وکار از جمله مدیریت زمان‪،‬‬
‫عاشــقانۀ خواهران دیگــر الیزابت نیز روایت میشــود‪ .‬جین و‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      ‫تخصیــص منابع‪ ،‬برنام ‌هریــزی پــروژه و مدیریت پروژه‬
‫بینگلی با وجود عشــق و علاق ‌های که بــه یکدیگر دارند به دلیل‬                                                                                                     ‫به چالش کشــیده میشود‪ .‬در ابتدای داســتان‪ ،‬آقای بینگلی‪،‬‬                                                            ‫رمانهــای تاریخ ادبیات جهان اســت‪ .‬این رمان ســال ‪۱۸۱۳‬‬                                                    ‫پیامدهای منفی دارد‪ .‬اول اینکه زمان تلف میشــود و به‬
‫سوءتفاهم و دخالت اطرافیان از هم دور میشوند‪ .‬مری‪ ،‬خواهر‬                                                                                                            ‫ثروتمندتریــن مرد محل به همراه دوســت مغــرور خود‪ ،‬آقای‬                                                            ‫منتشــر و به ســرعت به یکی از محبوبترین رما ‌نهای تاریخ‬
‫ســوم با ثروتمندی متکبر و بــ ‌یادب ازدواج میکند و در نهایت‬                                                                                                                                                                                                                          ‫ادبیات تبدیل شــد‪« .‬غرور و تعصب» داستانی است عاشقانه‬                                                      ‫جای مسائل مهمی که یک مجموعه باید با آنها مقابله کند‬
‫لیدیــا‪ ،‬خواهر کوچکتر‪ ،‬با فرار از خانه و ازدواج شــتا ‌بزده با‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 ‫تنهــا در چند دقیقه و با ســرعت در مورد آن تصمی ‌مگیری‬
‫مــردی بیقید و بند‪ ،‬آبروی خانواده را به خطر م ‌یاندازد‪« .‬غرور‬                                                                                                                                                                                                                        ‫و اجتماعی که با گذشــت بیش از دو قرن‪ ،‬همچنان خوانندگان‬                                                    ‫میشــود‪ .‬دوم این وضعیت کارایی و توانمندی سیســتم را‬
‫و تعصب» فراتر از یک داستان عاشقانه ساده به واکاوی مضامین‬                                                                                                                                                                                                                             ‫را مجذوب خود میکند‪ .‬انتشارات نیلوفر بهتازگی این رمان را با‬
‫عمیق اجتماعی‪ ،‬اخلاقی و روانشــناختی میپردازد‪ .‬آستین در‬                                                                                                                                                                                                                               ‫ترجمۀعل ‌یخزاعیفرمنتشرکردهاست‪.‬پیشازاینترجمههای‬                                                            ‫محدود میکند‪ .‬سوم موجب افت دانش مجموعه میشود‬
‫این اثر‪ ،‬تصویری دقیق از جامعۀ طبقاتی انگلستان و نقش ثروت‪،‬‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      ‫زیرا حضور افراد عادی موجب جلوگیری از طرح مباحث‬
‫موقعیت اجتماعی و جنســیت در روابط انســانی ارائه م ‌یدهد‪.‬‬                                                                                                                                                                                                                            ‫مختلفی از این رمان مطرح منتشــر شده که از جمله میتوان به‬                                                  ‫تخصصی شــده و مباحث معمولی بیشــتر طرح م ‌یشود‬
‫«غــرور و تعصب» بارهــا به صورت فیلم و ســریال تلویزیونی‬                                                                                                                                                                                                                             ‫ترجمۀشم ‌سالملوکمصاحبورضارضاییاشارهکرد‪.‬ترجمۀ‬
‫اقتباس شــده اســت که از جمله معروفترین آنهــا میتوان به‬                                                                                                                                                                                                                             ‫شــم ‌سالملوک مصاحب‪ -‬که خواهر غلامحســین مصاحب‬                                                            ‫و موضوعــات ب ‌یاهمیت بیــش از حد مــورد توجه قرار‬
‫سریال ‪ 6‬قسمتی «غرور و تعصب» در سال ‪ ۱۹۹۵‬به کارگردانی‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           ‫میگیرنــد‪ .‬اصلیترین کاری که میتوان برای جلوگیری از‬
‫اندرو دیویس و با بازی جنیفــر ایلی (در نقش الیزابت) و کالین‬                                                                                                                                                                                                                          ‫(ریاض ‌یدان و دانشنامهنویس) و از نخســتین سناتورهای زن‬                                                    ‫مضر بودن جلســات انجام داد‪ ،‬این است که جلسه هدف‬
‫فرث (در نقش دارســی) و فیلم «غرور و تعصــب» (‪ )۲۰۰۵‬به‬                                                                                                                                                                                                                                ‫مجلس ســنای ایران بود‪ -‬ســال ‪ ۱۳۳۶‬منتشر شد‪ .‬خزاعیفر‬
‫کارگردانــی جو رایت و با بازی کیرا نایتلی (الیزابت) و متیو مک‬                                                                                                                                                                                                                        ‫در مقدمۀ مترجم دربارۀ ترجمۀ مصاحب مینویســد‪« :‬ترجمۀ‬                                                       ‫مشخص و تعداد معدود از حاضرین را داشته باشد‪ .‬تفیهم‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫اینکه برگزاری یک جلســه‪ ،‬یک نوع اجبار مبنی بر اتخاذ‬
                          ‫فادین (دارسی) اشاره کرد‪.‬‬                                                                                                                                                                                                                                   ‫بآاننومموقصعاطحبعًًبابماناایبنعککهابفیی بشراازی‪۰‬ر‪۶‬مزسگــشاــلاپییی اشزانزباجانم ُُمشغـلـقدهکتوادرب‬        ‫یک تصمیم تخصصی اســت‪ ،‬اقدام تکمیلی بعدی است‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               ‫بنابراین هر جلسۀ موفق باید هدفی متمرکز و خاص داشته‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫در اختیار مترجم نبوده‪ ،‬تعداد خطاهای تفســیری در مقایسه با‬                                                 ‫باشد‪ .‬جلسات بزرگ با افراد زیادی که اکثر آنها نیازی به‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫ترجمههای بعدی‪ ،‬بسیار اندک است؛ ضمن اینکه این ترجمه‬
                                                                                                                                                                       ‫غرور و تعصب‬                                                                                                   ‫تســلط مترجم بر زبان فارسی را نیز نشان م ‌یدهد‪ ».‬خراعیفر‬                                                  ‫حضورشان نیست یا نظر تخصصی و کارگشا ندارند‪ ،‬باعث‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                   ‫اتلاف وقت در سازمانها میشود‪.‬‬
                                                                                                                                                                  ‫ترجم‪۲‬ۀ‪۴۷‬علیصفخحزاجهی‪/‬عنی‪ ۰‬آف‪۸‬ر‪۴/‬ساتنیهتزانرشاتراومتا ننیلوفر‬                                                       ‫در ادامه دربارۀ مشــکل اساسی ترجم ‌ههای «غرور و تعصب»‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                     ‫مینویسد‪« :‬مشکل اساســی‪ ...‬بازآفرینی سبک جین آستین‬
   1   2   3   4   5   6   7   8