Page 8 - 29-08-1403-1839 Sazandegi
P. 8

‫بررسی رویدادهای تاریخیحافظه‬                                                                                                                                                                              ‫سال هفتم شماره ‪1839‬‬                                     ‫‪08‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                                                              ‫سهشنبه ‪ 29‬آبان ‪1403‬‬

                     ‫توزیع‪ :‬نشر گستر امروز‪61933000 :‬‬                                            ‫سازندگی‪ :‬روزنام ‌هسیاسیواجتماعی صاحبامتیاز‪:‬حزبکارگزارانسازندگیایران مدیرمسئول‪:‬سیدافضلموسوی سردبیر‪:‬اکبرمنتجبی‬                    ‫عکس‪ :‬رضا معطریان‬                                              ‫مدیرهنری‪ :‬رضا دول ‌تزاده‬
                                                                                                   ‫زیرنظرشورایسیاستگذاری‪:‬سیدحسینمرعشی(رئیس)‪ ،‬محمدعطریانفر‪،‬محمدقوچانی‪،‬علیهاشمی‪،‬سیدعلیرضاسیاس ‌یراد‪،‬امیراقتناعی‬

                                                                                ‫ویراستار‪ :‬سعیده آرینفر حروفچین‪ :‬مجتبی دیدگر نشانی‪ :‬تهران‪ ،‬پاسداران‪ ،‬نگارستان پنجم‪ ،‬پلاک ‪ ، 8‬تلفن‪ 22841262 :‬چاپ‪ :‬امید نشر ایرانیان‪88537168 -9 :‬‬

‫تقویم‬                                                                                                                                                 ‫نخبهکشی‬                                                                                                                                 ‫کارنامه‪ :‬خاطرات هاشمی ‪1380‬‬

   ‫شاعر طبیعت‬                                                                        ‫به بهانه فشار مجلس برای حذف محمدجواد ظریف از دولت‬

‫سالروز درگذشت منوچهر آتشی‬

                     ‫منوچهــر آتشــی‪ ،‬شــاعر‬                                    ‫م ‌یپسندید‌هاندکهبهمراتبازآنهاکوچ ‌کتر‬                                      ‫تاثیرگذار این جریان خال ‌یتر شود‪.‬‬
                     ‫طبیعتگرای معاصر ایرانی‬                                     ‫باشند تا در مقابل آنها رؤی ‌تناپذیر شوند‪.‬‬                             ‫در دولــت حســن روحانــی‪ ،‬رضــا‬                                                              ‫نیره خادمی‬
                     ‫‪ 29‬آبــان‌ماه ســال ‪1384‬‬                                   ‫اقتضای یک نظام سیاسی پاتریمونیالیستی‬                                  ‫فرج ‌یدانا از زمان در دســت گرفتن سکان‬
                     ‫تنها چنــد روز پس از آنکه‬                                  ‫و بناپارتیستی این است که همه در «طول»‬                                 ‫وزارت علوم تحت فشــار افــراد تندروی‬                                                                        ‫گروه تاریخ‬                  ‫افراطدراختلاف ‪138‬‬
                     ‫در مراسمی ب ‌ه عنوان چهره‬                                  ‫«شاه» قرار بگیرند تا دیده نشوند‪ .‬هر آنچه‬                              ‫مجلــس قرار گرفــت‪ .‬او در نهایت هم به‬
                     ‫ماندگار ادبیات ایران معرفی‬                                 ‫هست‪ ،‬شاه است و بقیه باید محو باشند و‬                                  ‫دلیل بازگرداندن دانشــجویان ستار‌هدار‪،‬‬                                ‫محمدجواد ظریف را خیل ‌یها با برجام‬                                                                       ‫ادامه س ‌هشنبه ‪ 27‬شهریور‬
                                                                                ‫صدایی نداشته باشــند‪ .‬به همین دلیل نیز‬                                ‫اخراج نکــردن افراد فعــال در جریانات‬                                 ‫و توافق هست ‌های ایران شناختند‪ .‬تابستان‬
‫شــد‪ ،‬در اثر ایســت قلبی در بیمارســتان سینای‬                                   ‫فضای سیاســی ایران همواره توسط افراد‬                                  ‫ســال ‪ 88‬از وزارت علــوم‪ ،‬بازگردانــدن‬                                ‫ســال ‪ 1394‬حتی برخــی او را با محمد‬                               ‫انعکاس وسیع سخنان رهبرى‬
                                                                                ‫حقیری پر شد که چشم دیدن افراد رشید را‬                                 ‫برخی اســاتید اخراج شــده‪ ،‬تغییر شیوه‬                                 ‫مصدق مقایســه کردند و گفتند‪ ،‬مصدق‬                                 ‫عصر آقایان دکتر [فریدون] قاســ ‌مزاده‪[ ،‬استاد‬
‫تهران درگذشــت و در زادگاهش بندر بوشــهر به‬                                     ‫نداشتند‪ .‬تکنیک و تاکتیک همه این افراد‬                                 ‫انتخاب رؤسای دانشــگا‌هها‪ ،‬میدان دادن‬                                 ‫زمان اســت اما حالا با گذشت نزدیک به‬                              ‫دانشگاه صنعتی شریف و مدیرعامل شرکت افرا نت]‬
‫خاک سپرده شد‪ .‬رمانتیســم و ب ‌هویژه در طبیعت‬                                    ‫چاپلوسی و سالوسی بوده و هنگامی که به‬                                  ‫به نشــریات دانشــجویی و احیای برخی‬                                   ‫یک دهه از آن روزها و درحالی که ‪ 5‬سال‬
‫از درونمایههــای اصلی شــعر اوســت و در واقع‬                                    ‫قدرت م ‌یرســید‌هاند‪ ،‬تعظی ‌مها و تکری ‌مها‬                           ‫تشــک ‌لهای دانشــجویی در دانشگا‌هها‬                                  ‫از خروج آمریکا از برنامه توافق هست ‌های‬                           ‫و داورىنژاد آمدند‪ .‬از مصوبه شــوراى عالى انقلاب‬
‫علاقه این شاعر ایرانی به زادگاه خویش و فراوانی‬                                  ‫م ‌یکرد‌هاند‪ .‬در نتیجه فرهنگ چاپلوســی‬                                ‫استیضاح شد‪ .‬جلسه مرداد ‪ 1393‬و بدون‬                                    ‫م ‌یگــذرد‪ ،‬برخی نماینــدگان مجلس‌در‬                              ‫فرهنگى دربارۀ اینترنت شــکایت داشــتند‪ .‬تصویب‬
‫مدـقیحقًلًا بیه‪،‬اهومریا انزدلسیایلربایدیشبـاـنترمعشااصعررامنتاموایرزا‬  ‫واژههای‬  ‫و سالوســی توســط این افراد در فرهنگ‬                                  ‫حضور حسن روحانی برگزار شد تا باز هم‬                                   ‫تلاش برای کنار زدن این چهر‌ه سیاسی از‬                             ‫کرد‌هاند که مدیریت دریافت آن دولتى باشد و بخش‬
                                                                       ‫میکند و‬  ‫سیاســی ایرانیان رخنه کــرده و تا به امروز‬                            ‫اندک روزن ‌ههای امید برای بهبود و اصلاح‬                               ‫مناســبات دولت پزشکیان هستند‪ .‬تلاش‬                                ‫خصوصى از طریق مخابرات بتواند سایت بگیرد‪ .‬از‬
‫شــاعر جنو ‌ب‪ ،‬بندر و لنگرگاه مینامند‪ .‬آتشــی با‬                                                                                                                                                                            ‫طیــف پایدار ‌یچی در مجلس شــورای‬                                 ‫آقاى خاتمى‪[ ،‬رئیسجمهور] گله داشتند که به رغم‬
‫خواندن اشــعار فریدون توللی‪ ،‬نگرشی رمانتیک‬                                         ‫ادامه پیدا کرده است»‪.‬‬                                                                                                                                                                                      ‫شعارها‪ ،‬توجهى به خواست آنها نکرده است و همان‬
‫به طبیعت و اشــیا پیدا کرد و در ادامه در اشعارش‪،‬‬                                                                                                                                                                                        ‫اســامی بــرای دور نگه‬                                ‫سیاست دولتى کردن را اتخاذ کرد‌هاند‪.‬‬
‫اشــارا ‌ت زیبای ‌ی به گلهــا‪ ،‬گیاهــان‪ ،‬درختان و‬                                                                                                                                                                                       ‫‌داشــتن یکی از مه ‌مترین‬                             ‫ســخنان رهبرى کــه دیــروز از محکومیت همه‬
‫حیواناتی چـون گرگ‪ ،‬آهو‪ ،‬پلنگ و اسب داشت‪.‬‬                                             ‫ ‪W‬برخی اصلا ‌حگرانی‬                                                                                                                                ‫بازیگــران ایــن روزهای‬                               ‫قتلهاى دستهجمعى و نیز محکومیت اقدام جنگى‬
                                                                                                                                                                                                                                        ‫سیاســت ایران از صحنه‪،‬‬
‫منوچهر آتشی درباره زندگ ‌یاش میگوید‪« :‬تا دوره‬                                        ‫که کشته شدند‬                                                                                                                                       ‫بهان ‌های شــد تا بــه روند‬                           ‫تلافىجویانــه احتمالى آمریــکا گفت ‌هاند‪ ،‬انعکاس‬
                                                                                                                                                                                                                                        ‫دور خوردن برخــی افراد‬
‫دبیرســتان در بوشــهر بودم‪ .‬دبیرســتان ما پس از‬                                 ‫در تاریــخ معاصر ایران‬                                                                                                                                  ‫تاثیرگذار سیاسی در برخی‬                               ‫وسیعى داشته است‪ .‬هیات پاکستانى با دست خالى‬
                                                                                ‫کم نیســتند نخبگانی که‬                                                                                                                                  ‫دول ‌تها بپردازیم؛ افرادی‬
‫دارالفنون‪ ،‬دومین دبیرستان ایران بود‪ .‬این دبیرستان‬                               ‫در مســیر تــاش بــرای‬                                                                                                                                  ‫که شــاید همچنان فاصله‬                                ‫دطرالبباارۀن‪[،‬تعلحمویالىُُاسسارامسه]ر‬  ‫مراجعت کرده و‬    ‫از افغانستان‬
‫مانند یک دانشکده بود‪ .‬در آنجا زبانهای روسی‪،‬‬                                                                                                                                                                                             ‫زیادی با مصدق و امیرکبیر‬                                                                     ‫جمع کرد‌هاند که‬  ‫افغانستان را‬
‫فرانسه و انگلیسی تدریس میشد‪ .‬من شعرهایم را‬                                      ‫توســعه کشــور‪ ،‬نــاکام‬                                                                                                                                 ‫اوساقائسـ‌مـمًاقـمـفامهـفـروامهاننـخـبیگیو‬            ‫بنلادن‪ ،‬گویا بناســت فردا نظر بدهند‪ .‬مخالفت در‬
                                                                                ‫ماندند‪ ،‬کشته شدند یا در‬                                                                                                                     ‫داشته باشــند اما توانست ‌هاند‪ ،‬قد ‌مهایی هر‬
‫در روزنامههای دیواری و بعدها در مجلات محلی‬                                      ‫خو ‌شبینان ‌هتریــن حالت‬                                                                                                                    ‫چند اندک در جهت رشد و اصلاح جامعه‬                                 ‫داخل پاکســتان علیه دولت با تظاهــرات مردمى و‬
‫منتشــر میکردم»‪ .‬از مهمترین آثــار او‪ ،‬مجموعه‌‬                                                                                                                                                                                                                                                ‫اظهارنظرها بهخاطر پذیرش همکارى با آمریکا علیه‬
‫شــعر آهن ‌گ دیگــر و آواز خاک اســت‪ .‬خواننده‬                                   ‫از معادلات سیاســی کنار‬                                                                                                                                          ‫ایرانی بردارند‪.‬‬                                                                     ‫طالبان شدت گرفته است‪.‬‬
                                                                                ‫گذاشته شــد‌هاند‪ .‬در این‬
‫با توصیفــات و تصویرگریها ‌ی آتشــ ‌ی از طبیعت‬                                  ‫میــان اما نــام محمد مصــدق‪ ،‬قائ ‌ممقام‬                              ‫شرایط جامعه بسته شود‪ .‬ترکان و حجتی‬                                        ‫ ‪W‬از سو ‌ءقصد تا استیضاح و فشار‬                               ‫در سراســر دنیا هــم مخالفت با تصمیم شــروع‬
‫وحشی میتواند بـا خواندن هر بیت‪ ،‬توصیف شده‬                                                                                                                                                                                                         ‫برای کنار ‌هگیری‬                            ‫مجلنل‪،‬گاوعلجیهمافىغگاینردسـاـمتااآنمبریدـوـنکاکظساــهرًًاب اخجوادزهراسمازصماممن‬
‫را در ذهن خود مجســ ‌م کند‪ .‬به گفته ضیاء موحد‪،‬‬                                  ‫فراهانی و امیرکبیر بیشــتر از همه شنیده‬                               ‫افــراد دیگری هســتند که در ایــن زمینه‬
                                                                                ‫شــده اســت و علی رضاقلی‪ ،‬پژوه ‌شگر‬                                   ‫م ‌یتــوان از آنها نام بــرد‪ .‬عل ‌یاکبر ترکان؛‬                        ‫بــا روی کار آمدن دولت ســیدمحمد‬
‫آتشــی شعر را م ‌ینوشت و بدون ویرایش و پیرایش‬                                   ‫و جامع ‌هشــناس ایرانی هم سال ‪ 1377‬در‬                                 ‫ب ‌ه عنوان یک سیاســتمدار اصلا ‌حطلب به‬                               ‫خاتمی‪ ،‬تفکر اصلاحات برای نخستین‌بار‬                               ‫نشــان مى‌دهد و بوش‪[ ،‬رئیسجمهــور آمریکا] از‬
‫آن را چــاپ میکرد‪« :‬مــن در دوره نظا‌م وظیفه و‬                                                                                                                                                                              ‫وارد ادبیات سیاسی ایرانیان به مخصوص‬                               ‫وضع موجود با تعبیر «جن ‌گطلبى» یاد کرده که مورد‬
‫در ســا ‌لهای ‪ ۴۶-۴۵‬در بوشهر بودم و آتشی بین‬                                    ‫کتاب جامع ‌هشناســی نخب ‌هکشی با تمرکز‬                                ‫مدت ‪ 4‬سال معاونت نفت کابینه محمود‬                                     ‫تمکطیب‌هوگعااه مترددمو‌میخداردشاـدـیتشوـاـسدا؛ستًافتکودر‌هیهاکیه‬  ‫انتقاد مســلمانان آمریکا قرار گرفته و براى جبران آن‬
                                                                                ‫این ســه شــخصیت تاریخی بــه تحلیلی‬                                   ‫احمد ‌ینژاد را بر عهده داشــت اما به گفته‬                             ‫مردم به واســطه همان شــعارهای تغییر‬
‫تهران و بوشهر در رف ‌توآمد بود‪ .‬در آن زمان‪ ،‬آتشی‬                                ‫جامع ‌هشناســانه از ریشــ ‌ههای تاریخــی‬                              ‫خواهر او فرزانه ترکان‪ ،‬ســال ‪ ۸۸‬به دلیل‬                               ‫در روندهــای ســنتی آن زمــان به عرصه‬                             ‫سخنان محبتآمیز نسبت به اسلام زده است‪ .‬شهردار‬
‫در بوشــهر یا مخاطب نداشــت‪ ،‬یا مخاطب کمی‬                                                                                                                                                                                   ‫انتخابات کشیده شدند‪ .‬سعید حجاریان با‬                              ‫نیویورک‪،‬اعلامکردهکهشمارمفقودان[‪ 11‬سپتامبر]‬
‫داشــت‪ .‬اولین بار در آن سالها و در بوشهر‪ ،‬شعر‬                                   ‫استبداد و عق ‌بماندگی در ایران پرداخت‪.‬‬                                ‫افشــاگری در رابطــه با دروغ بــودن آمار‬                              ‫مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه تهران‬                               ‫به ‪ 5422‬نفر رســیده است‪[ .‬یاسر] عرفات‪[ ،‬رئیس‬
                                                                                ‫دکتــر اصغر افتخــاری‪ ،‬جامع ‌هشــناس‬                                  ‫و ارقــام‪ ،‬حکم بازنشســتگی او را صادر‬                                 ‫و دکترای علوم سیاسی از دانشکده حقوق‬
‫«ظهور» را برای من خواند‪ .‬بحثمان این بود که او‬                                   ‫سیاســی در توضیح هدف نویسنده کتاب‬                                     ‫کردنــد‪ .‬محمود حجتی هم که با ســابقه‬                                  ‫دانشــگاه تهران یکــی از افــراد تاثیرگذار‬                        ‫تشکیلات خودگردان فلسطین] دیروز اعلام آتشبس‬
‫از صفت و موصوفات در شــعرهایش زیاد استفاده‬                                                                                                                                                                                  ‫آن زمان بــود که به تئوریســن اصلاحات‬                             ‫کرده و اســرائیل امروز آن را پذیرفتــه اما رزمندگان‬
‫میکرد اما وقتی این کار را نمیکرد بسیار زیبا شعر‬                                 ‫جامع ‌هشناســی نخب ‌‏هکشی م ‌یگوید که او‬                              ‫حضور در وزارتخانه جهاد و کشاورزی در‬                                   ‫معروف شــد‪ .‬او اسفند سال ‪ 78‬همزمان‬                                                                       ‫فلسطینىنمىپذیرند‪.‬‬
                                                                                ‫م ‌یکوشــد تا نشــان دهد‪ ،‬حیات جمعی‬                                   ‫روحانی‬    ‫ددروددوولدوترهمنیحزمکادرناخماتهمنیسبتو ًامحثبستنی‬           ‫با افشای ماجرای قت ‌لهای زنجیر‌های در‬
‫میگفت‪.‬او شعرهای سیاسیهمدارداما شعرهای‬                                           ‫سیاسی‪ ،‬اقتصادی و اجتماعی ایرانیان از‬                                  ‫در زمینه‬                                                              ‫روزنام ‌هاش در مقابل ســاختمان شورای‬
‫ناب آتشــی آنهایی است که کاری با سیاست ندارد‬                                                                                                                                                                                ‫شــهر تهران از سوی ســعید عسگر مورد‬                                                  ‫چهارشنبه‪ 28‬شهریور‬
‫ووقتشعیرب نهاتهبراانسمتی؛آممثدلمعشمعوًراًل«بغهزسلــکیومهیین ب»‪.‬هبآتهاشنیی‬       ‫حیث ساختاری ب ‌هگون ‌‏های بود که در نهایت‬                             ‫کشت گندم داشــت اما در نهایت دو سال‬                                   ‫ســو ‌ءقصد قرار گرفــت‪ .‬حجاریان در پی‬                                          ‫بیانیه مجمع علماى طالبان‬
                                                                                ‫به نخب ‏‌هکشــی منجر م ‏‌یشــد‪« :‬از ای ‏ن رو‬                          ‫پس از اســتیضاح ناموفق در مجلس‪ ،‬آذر‬                                   ‫مشکلات جسمانی که به واسطه ترور برای‬                               ‫آقاى [مهدی] صفرى‪ ،‬ســفیر ســابق در مسکو‬
                                                                                ‫در‬   ‫تاطرریحخ اعینراانصارگمرنچفهردمویثــهرم بچوودهنااممایرعکمبیل ًار‬  ‫ســال ‪ 1398‬به واسطه فشــارها از سمت‬                                   ‫او پیش آمد‪ ،‬دیگر مانند گذشته نتوانست به‬                           ‫آمد‪ .‬دور‌هاش تمام شده و آقاى [غلامرضا] شافعى به‬
‫تلفن م ‌یزد؛ برای اینکه خانم بهبهانی تنها کســی‬                                 ‫راه‬                                                                             ‫خود کنار‌هگیری کرد‪.‬‬                                         ‫فعالی ‌تهای سیاسی و نظری ‌هپردازی ادامه‬                           ‫جاى ایشان رفته است‪ .‬هنوز در وزارت امورخارجه‪،‬‬
‫بــود که همه افراد بــا افکار مختلــف در خان ‌هاش‬                                                                                                                                                                           ‫دهــد‪ .‬عطاالله مهاجرانــی از دیگر افراد‬                           ‫شغل مناسبى به او پیشــنهاد نشده و انتظار دارد‪ ،‬در‬
‫جمع میشــدند و بدون اینکه با هــم جدل کنند‪،‬‬                                     ‫باهساجساًیا تیوانبنرتدهحامسلـاـصتل؛احچاراکت آهنایهانرا نساداخشتتاره‬                                                                         ‫تاثیرگــذار در دوران اصلاحات بود که در‬                            ‫جاى مناسبى کار کند‪ .‬در مورد خزر صحبت کردیم‪.‬‬
‫شــعر میخواندند‪ .‬در این جلسات من هم شرکت‬                                                                                                                  ‫ ‪W‬تفکرات کوتاه مانع توسعه ایران‬                                   ‫مدت ســه‌ساله حضورش در رأس وزارت‬                                  ‫اخوى محمــد‪[ ،‬معاون اجرایــی رئیسجمهور]‬
‫میکردم‪ .‬م ‌یدیدم که برخی بعد از یکی ‪ -‬دو ســال‬                                  ‫و بدی ‏ن خاطر مشاهده م ‌‏یشود که در اندک‬                                                                                                    ‫فرهنگ و ارشاد اسلامی حدود ‪ 200‬امتیاز‬                              ‫آمد‪ .‬در مورد امور خانوادگى و مســائل اخیر آمریکا‬
                                                                                ‫‌زمانی آنها را از ســریر قــدرت و تصدی‬                                ‫در تاریخ چهار دهه گذشته ایران م ‌یتوان‬                                ‫نشریه صادر شد که به مه ‌مترین دستاورد‬                             ‫و احتمــالات اقدامات آینده آمریــکا و آثار احتمالى‬
‫که به این جلســات م ‌یآمدند یا شــعر نداشتند‪ ،‬یا‬                                ‫زمام اصلاحات کشور به پایین م ‏‌یکشد»‪.‬‬                                 ‫از نمون ‌ههای دیگری با همین سرگذشــت‬                                  ‫او معروف شــد‪ .‬مهاجرانی هم خیلی زود‬                               ‫مذاکــره کردیم‪ .‬با محســن‪[ ،‬رئیــس هیاتمدیره و‬
‫فقط چند شــعر کوتاه داشتند‪ ،‬یا شعر بدی داشتند‬                                                                                                         ‫نام برد اما فارغ از اینکه مثا ‌لهای بیشتری‬                            ‫تحت فشــار قرار گرفت و خیلــی زود از‬                              ‫مدیرعامل شــرکت مترو] ناهار کارى خوردیم‪ .‬براى‬
‫اما آتشی همیشه یک بسته شعر داشت‪ .‬صدایش‪،‬‬                                         ‫قائ ‌ممقام فراهانی به واسطه سخ ‌تگیر ‌یها‬                             ‫داشته باشیم یا بخواهیم به این یقین برسیم‬                              ‫گردونه سیاست خارج شد‪ .‬او حدود یک‬                                          ‫مسائل مترو[ی تهران] عازم چین است‪.‬‬
                                                                                ‫در رابطه با انگلســتان که بــه دنبال ایجاد‬                            ‫که مثا ‌لها تا چه میزان به خاصیت نخبگی‬                                ‫سال پس از استیضاح ناموفق در مجلس‪،‬‬                                 ‫عصر آقاى [علی] شوشــترى‪ ،‬رئیس شــعبه ‪3‬‬
‫صدای گرفت ‌های بود و خیلی فصیح نبود‪ .‬من گوش‬                                     ‫تجارتخانه و گرفتن امتیاز از دولت ایران بود‬                            ‫نکزهدیاساکسهــ ًساتنچدرباایهدرباه اصیلنا ‌حسگوارلیپادرس ایخرادهنیبما‬  ‫ســرانجام مجبور به کنار‌هگیری از سمت‬                              ‫دادگاه نظامىآمد‪ .‬در مورد مأمورین بازجویى متهمان‬
‫میکــردم‪ ،‬او چند شــعر میخواند‪ .‬همه شــعرها‬                                                                                                           ‫چنین سرنوشتی مواجه م ‌یشود؟ در همین‬                                   ‫خود شد و اگرچه به مدت ‪ 4‬سال ریاست‬                                 ‫قتلهاى زنجیر‌هاى گزارشــى داد‪ .‬به خاطر تخلف از‬
‫نمیتوانســتند خوب باشــند اما یکمرتبه مجابم‬                                     ‫خیلی زود باب دشمنی در دربار محمدشاه‬                                   ‫زمینــه دکتــر محمدرضا تاجیک‪ ،‬اســتاد‬                                 ‫مرکز گف ‌توگوی تمد ‌نها را بر عهده گرفت‬                           ‫قوانین در بازجویىها تحت محاکمه هستند؛ پرونده‬
                                                                                ‫را فراهم کرد و ســرانجام نیز به دســتور او‬                            ‫دانشــگاه و تئوریســین جریان اصلاحات‬                                  ‫اما بعد از مدتی به حاشــیه رفت‪ .‬عبدالله‬                           ‫بــدى دارند‪ .‬گفت‪ ،‬آقایان [محمــد] نیازى‪[ ،‬رئیس‬
‫میکرد‪ .‬یعنی شعری م ‌یخواند که در آن س ‌نوسال‬                                    ‫در باغ نگارستان به قتل رسید‪ .‬امی ‌رکبیر‪،‬‬                              ‫معتقد است که فرهنگ سیاسی ما به قامت‬                                   ‫نوری‪ ،‬وزیر کشــور دوره اول سیدمحمد‬                                ‫ســازمان قضایی نیروهای مسلح] و ‪ ...‬هم متهم به‬
‫نم ‌یرفــت‪ .‬او غزلی‬  ‫اکزامًشا ًلــناوعمراینگبفزرت اگماههم امنزتمظاانر‬                                                                                 ‫پخمگان و کوتول ‌هها درآمده است و به همین‬                              ‫خاتمــی توســط نماینــدگان دوره پنجم‬                              ‫صدور احکام نادرســت در ایــن خصو ‌صاند که در‬
‫به ســبک هندی هم‬                                                                ‫نخســتین صدراعظم ناصرالدی ‌نشــاه و‬                                   ‫دلیل نیز عمــق‪ ،‬قاعده و منطق پیدا نکرده‬                               ‫مجلس کــه ترکیب اصولگرایی داشــت‪،‬‬                                      ‫دادگاه ویژه روحانیت‪ ،‬محاکمه خواهند شد‪.‬‬
                                                                                ‫موسس دارالفنون در سه سالی که بر مسند‬                                  ‫اســت‪« :‬هنگامی که فضای سیاسی ایران‬                                    ‫استیضاح شد تا دولت اصلاحات از مردان‬                               ‫لحن آمریــکا در مــورد حمله به افغانســتان از‬
‫شــعر میگفت و این فرازوفرودها در شــعر آتشــی‬                                   ‫صدارت نشســت‪ ،‬کوشید تا با اصلاحات‬                                     ‫توسط پخم ‌هها و کوتول ‌هها پر شده است به‬                                                                                                ‫قاطعیت روزهاى قبل برخوردار نیست و صحبت از‬
‫وجود داشت»‪ .‬آتشی نخستین معلم خویش را فایز‬                                                                                                             ‫صورت طبیعی ایــن افراد اجازه نم ‌یدهند‪،‬‬                                                                                                 ‫مشــکلات و نتایج کم آن مىشود و مخالفت جهانى‬
‫دشتستانی م ‌یدانست و نخســتین شعرهایش را به‬                                     ‫نظام مالی و اداری‪ ،‬اعتماد از دســت رفته‬                               ‫افراد بزرگ در فضای سیاســی ایران وجود‬                                                                                                   ‫هم شــکل گرفته اســت‪ .‬مجمع علماى طالبان هم‬
                                                                                ‫مردم را به دســت آورد اما اقدامات او باز‬                              ‫داشته باشند‪ .‬اگر قرار بر این بود که بزرگان‬                                                                                              ‫اگمفرتوهزکبیهاآنیم ‌هرایکىا دصلـیـلایدبرراکرىداکدهعاجىواخبوآدمرعیلیکها[رُُااسداادمهه]و‬
‫سبک شــعری او نوشته است و به این ترتی ‌ب علاق ‌ه‬                                ‫هم موجب دشمنی در دستگاه سلطنت شد‬                                      ‫در عرصه سیاســی فعالیت کنند‪ ،‬جا برای‬                                                                                                    ‫بنلادن‪[ ،‬رهبر القاعــده] اقامه نکرده و اگر اقدام به‬
‫خود را به شعرها ‌ی محل ‌ی و ادبی فولکلور نشان داده‬                                                                                                    ‫کوتول ‌هها تنگ م ‌یشــود و مــردم آنها را با‬                                                                                            ‫حمله کنند‪ ،‬دچار وضعى شبیه شوروی در افغانستان‬
‫است‪ .‬او از رویا ‌ی دش ‌تهای ‌ی سخن میگوید که به‬                                 ‫و در نهایت هم دســتور قتلش با همکاری‬                                  ‫هم مقایسه م ‌یکنند‪ .‬در چنین شرایطی قد‬
                                                                                ‫مهد علیا بر دســتان ناصرالدی ‌نشاه صادر‬                               ‫کوتــاه‪ ،‬فکر کوتاه و تدبیــر کوتاه آنها برای‬                                                                                                                       ‫خواهد شد‪.‬‬
‫خاطر فصل پاییز‪ ،‬زرد و عور شد‌هاند و از آنجا آوازی‬                               ‫و در حمام فین کاشــان کشــته شد‪ .‬دکتر‬                                 ‫همگان نمایــان م ‌یشــود‪ .‬در تاریخ ایران‬
‫بهجز آوای زاغها شــنیده نمیشود و از کشاورزانی‬                                                                                                         ‫اصحاب و اربابان قدرت همواره کسانی را‬
‫مهیستگنوید‪.‬دآتکهش دیردحراملجمشـوـعخهم«ََفزرداقنیزم»یاز‌نخوواکهشش‌تهواکایر‬       ‫مصدق هم که در مسیر ملی کردن صنعت‬
                                                                                ‫نفت و کوتاه شدن عوامل خارجی از نفت‬
                                                                                ‫ایران تلاش م ‌یکرد‪ ،‬دولت ملی را شــکل‬
‫عاشــقانه م ‌یگوید و در پی وصال معشــوق است‬                                     ‫دهد با کودتای آمریکایی‪ -‬انگلیسی کنار‬
‫تا وجودش را ک ‌ه چو ‌ن ســایههای تنهایی هستند با‬
‫پیوستن به هم به تکامل برسانند‪.‬‬                                                  ‫رفت و ســا ‌لها به صــورت غیرقانونی در‬
                                                                                ‫تبعید ماند و در نهایت هم از دست رفت‪.‬‬
   3   4   5   6   7   8